سیدعباس میرداماد، قاری، مدرس و پیشکسوت قرآنی کشورمان در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، به تعریف آموزش عمومی قرآن با توجه به کاهش اقبال قرآنی در میان جوانان پرداخت و گفت: سیر و روند آموزش اول نیاز به بروز و ظهور جذابیت ظاهری قرآن دارد تا طالبین آن افزایش پیدا کند تا بتوان پس از آن به گسترش آن در سطح جامعه فکر کرد.
وی ادامه داد: در زمانی که با روند کاهشی اقبال عمومی در میان جوان و نوجوانان نسبت به گذشته روبرو هستیم، این آسیبشناسی را نیاز دارد تا دید چه اتفاقی در این زمان و عرصه افتاده است که با چنین مشکلی در جهت عدم اقبال جوانان و نوجوانان روبرو شدیم.
میرداماد بیان کرد: کشور ما کشور جوانی است با توجه به اینکه ظرفیت جوان کشور بیش از 50 درصد برآورد میشود، بیاییم و ببینیم جامعه قرآنی ما چند درصد از این نسبت جوان را در کشور تشکیل میدهد. هنگامی که با عدد و رقم مواجه میشویم اینها به ما میگویند که هنوز فضا است برای اینکه بخواهیم قرآن را در میان فضای جوانان گسترش دهیم.
ایجاد اقبال عمومی در گرو تحول عمیق
این مدرس قرآن اظهار کرد: با این اوصاف نیازمند تحول عمیق و عظیم در سطح جامعه برای افزایش این اقبال هستیم تا اینکه جوانان متوجه فضای قرآنی و عنایات و الطاف قرآنی هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ معنوی و هم از جهات فرهنگی و اجتماعی شوند.
وی ادامه داد: جوانان با توجه به افزایش فضا، امکانات و ابزار فرهنگی، بخش اعظمی از زمان و تعلقات فکری را به خودشان اختصاص دادهاند و ما نتوانستیم خودمان را گام به گام به آنها برسانیم و توسعه دهیم تا بتوان در مقابل این رنگارنگ بودن فضای فرهنگی داخلی و هم خارجی، این توانمندی را ایجاد کنیم تا ما هم در این عرصه حرفی برای گفتن داشته باشیم در حالی که اعتقاد داریم قرآنی که بیش از 1400 سال است که بر قلب پیامبر(ص) نازل شده قطعاً و یقیناً هنگامی که تا زمان حاضر محبوس شده است و یک میلیارد مسلمان را توانسته در فضای خودش قرار دهد و از عقاید آنها صیانت کند، قطعاً این توانمندی و بضاعت در قرآن موجود و مستتر است.
میرداماد اضافه کرد: اینکه چگونه این توانایی را کشف کنیم و بتوانیم به عرصه ذهنی مخاطب آن را القا کنیم و او را علاقهمند به این امر کنیم این بازمیگردد به توانمندیهای ما که متأسفانه نشان میدهد که ما توانستهایم در عرصه گفتار بسنده کنیم که قرآن کتاب محکم است و... که این نشان میدهد ما نتوانستیم آن بضاعت و توانمندی اصلی قرآن را به عرصه ظهور و بروز برسانیم که این نیازمند آسیبشناسی است.
وی عنوان کرد: اما در بخش دوم چه عملی میتوانیم انجام دهیم که بخشی از این آسیبها کاهش پیدا کند و جوانان اقبال پیدا کنند؟ همه علایق و تعلقات در ذهن بشر از دوران طفولیت به وجود میآید. ایجاد حساسیتهای ذهنی و روانی از همان ابتدای تولد و به تدریج در زمان دوره آموزش ابتدایی اینها خودش را نشان میدهد و میتواند در ذهن و افکار افراد آن را قرار داد و نهادینه کرد.
شاگرد استاد مولایی اضافه کرد: پس در نظام آموزش و پرورش باید بهگونهای عمل کرد که قرآن در سطح دروس اصلی قرار گیرد و همزمان با سایر دروس نیز فضای اصلی هم به درس قرآن داده شود که این درس قرآن بتواند خودش را در فضای دیگر دروس بهعنوان اینکه امتیاز ویژه هم نسبت به سایر دروس دارد مطرح کند که این امتیاز ویژهاش ایجاد فضای معنوی و روحانی است.
پندار اشتباه جوانان از درس قرآن
وی عنوان کرد: عمدتاً جوانان اوایل که میخواهند وارد درس قرآن شوند آن را درسی سخت میبینند و تلاوت و آدابش را سخت میبینند که آیا باید به همین روش که نامقبول است ادامه دهیم؟ یا اینکه باید روند آموزشی و تدریسی را با کارشناسی منسجم و قوی بهگونهای دارای جذبه و شیرینی و حلاوت کنیم که خودشان خود به خود اقبال و علاقه بهدلیل آن شیرینی جذبه نشان دهند.
میردادماد با اشاره به اینکه یکی از این شیرینیها و جذابیتها آوای قرآن است، تصریح کرد: باید مقدار زیادی بر روی آوای قرآن کار کنیم و از نظر نقاط فنی و تخصصی به آن بپردازیم و سپس آن را عرضه کنیم و آن هنگام است که قرآنآموزان را از لحاظ ذهنی تعلق خاطر بدهیم که این پیشزمینه و پایهای برای ادامه روند آموزش قرآن است.
این مدرس قرآن اظهار کرد: بدهیست که اگر فردی میخواهد در زمینه قرآن چه در زمینه حفظ، تفسیر و کتابت و ... ورود پیدا کند ادامه این مسیر دشوارتر میشود و طی کردن این مسیر نیازمند صرف وقت و زمان بیشتری است و همزمان نیز نیازمند به امور معاش و معیش است یعنی باید زندگی این فرد تأمین شود لذا اگر فردی صرفاً بخواهد به امور قرآنی بپردازد که امرار معاشش میماند، اینجاست که باید فکر اساسی با دو هدف شود اول اینکه تأمین معاش جامعه قرآنی باید به سمتی رود که برای آنها سهمی از سوی بودجههای اختصاصی کشور درنظر گرفته شود.
وی افزود: دوم اینکه به اینها امکاناتی داده شود که در جامعه بتوانند آن توانمندیهایشان به واسطه قرآن و تعلق خاطرشان به قرآن شریف را ارائه دهند، بنابراین پیشنهاد من این است که همزمان با تمام هزینههایی که در کشور داده میشود باید بودجه اختصاصی برای افرادی که در جامعه قرآنی دارای امتیازات و مراتبی در رشتههای قرآنی هستند امکاناتی داده شود تا با وجود آن فضای مالی مناسب بتواند حداقل اقبال صنفی را برای این افراد ایجاد کند که اگر صنف شود افراد هنگامی که بیایند خود به خود در این فضا قرار میگیرند.
میرداماد با اشاره به اینکه ممکن است برخی از افراد به این واژه صنف که گفتهام ایراد بگیرند و بگویند باید جنبههای مذهبی و معنوی قرآن حفظ شود، افزود: اینها با هم مانعتالجمع نیست و چه تضمینی است که فردی برههای از عمرش را در زمینه قرآن قرار میدهد اما هنگامی که زمان انتقال و ایجاد جذابیت و گام برداشتنش در این مسیر میرسد بهدلیل فشارها و مشکلات ناشی از نبود معاش و امکان امور زندگی و مالی نمیتواند این زمینه را طی کند بنابراین اینها موارد مبانی است تا شاهد این باشیم که قرآن جایگاه خودش را در انواع تعلق مادی و معنوی مردمی خواهد داشت.
10 تا 12 سالگی بهترین زمان شروع آموزش عمومی
وی با بیان تعریف آموزش عمومی قرآن با فرض اینکه مبانی فوق و آسیبشناسیها صورت گرفته است، اظهار کرد: فرض کنیم به تمام موارد فوق جامه عمل پوشانیده شده است و کارشناسی لازم انجام شده و تمام موارد در دسترس است و میخواهیم برسیم به اینکه چگونه آموزش را در کشور جاری و ساری کنیم. به نظرم شایستهترین کار این است که باید جلسات کارشناسی تشکیل شود و با استفاده از فضای مجازی افرادی که تمایل دارند و سپس نصاب جمعیتی را بررسی کنیم به گونهای که در هر خانوادهای بدانیم چه تعدادی نوجوان و جوانان اعم از دختران و پسران را داریم با اینها از طریق فضای مجازی ارتباط برقرار کنیم و به اینها امکان و فرصت شناخت فضاهای قرآنی را بدهیم و فضای آموزش قرآن را به صورت روان و خیلی ابتدایی برای آنها فراهم کنیم.
میرداماد در پاسخ به این سؤال که بهترین زمان شروع این آموزش عمومی قرآن چه سنی است؟ بیان کرد: خودم از حدود هشت سالگی آموزش قرآن را شروع کردم و معتقدم در این زمان حدود سن 10 تا 12 سالگی زمان مناسبی برا فراگیری و آموزش قرآن باشد. باید بتوانیم در خانههای مردم نفوذ پیدا کنیم و این امر نیز تنها به صورت فیزیکی نیست بلکه با ساخت برنامههای مناسب قرآنی نیز میتوان این امر را محقق کرد.
وی با تأکید بر اینکه قرآن خود نیز نوعی هنر است هم از لحاظ آوایی، قصه، موضوع، فضاهای اخلاقی و...، عنوان کرد: باید اینها را به تصویر بکشیم، چه اشکالی دارد بیاییم و در این فضایی که ایجاد میکنیم فرزندان جامعه خانواده را شناسایی کنیم و آنها را بهعنوان عضو انجمن قرآنی که قرار است ایجاد شود آنها را به عضویت بگیرم و سپس آموزششان دهیم و در عین حال در رفع مشکلاتشان امینشان باشیم و بتوانیم حداقلها را برای آنها فراهم کنیم و نه تنها حداقلها را بلکه خیلی از حداکثرها را نیز فراهم کنیم.
مقایسه اشتباه مزایای ورود در عرصه قرآن با سایر عرصهها
میرداماد با ابراز گلایه از مقایسههای اخیری که در جامعه میان ورود در زمینه قرآن و سایر رشتهها و اختصاص فلان امتیاز و شرایط، بیان کرد: در جامعه اسلامی و در نظام اسلامی باید به این امر واقعاً توجه داشته باشیم که کاری کنیم تا جامعه خانواده بیاید و وصل به جامعه قرآنی شود و برای این خانواده انگیزه ایجاد کنیم که ایجاد انگیزه نیز صرفاً هم وعدههای معنوی نیست.
وی در پاسخ به این سؤال که در میان خانواده، آموزش و پرورش و نهادهایی چون مساجد و مؤسسات قرآنی و ... کدام نقش اثرگذارتری در این زمینه داشتهاند؟ و کدام یک نقششان را به خوبی ایفا نکردهاند؟ عنوان کرد: اگر بخواهیم این موضوع را کالبدشکافی کنیم میبینیم که از اساس دچار بحران هویت شدهایم. جامعه با بسیاری از ارکان و سازمانهایی است که خودشان را در مقام رابط و مسئول اداره امور قرآنی قرار میدهند اما فیالواقع معلوم نیست که اینها کدامین هستند که باید این کار را انجام دهند. آیا معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، آیا سازمان تبلیغات اسلامی است و یا سایر نهادها...
میرداماد ادامه داد: اینها با نهادهایی مواجه شدند که بخشی از بودجه کشور را به خودشان اختصاص میدهند و این بودجه یا عام است و یا خاص. اول باید جایگاه و مسیر این نهادها و سازمانها مشخص باشد و دوم اینکه بودجههایی که گرفته میشود در چه مسیری خرج میشود که باید با ارائه گزارشات شفافسازی انجام گیرد و یا اینکه بیایند در فضایی انسجام واحدی پیدا کنند و یک سازمان بزرگ بهعنوان متولی امور قرآنی کشور حتی در قالب وزارتخانه داشته باشیم.
وی عنوان کرد: این امری خوشایند است چون آن هنگام، بودجه مشخصی نیز تخصیص داده میشود، ارکان قرآنی کشور تعیین میشود و همه به این مسئله میپردازند البته گام اول و پیشنهادم در این زمینه ایجاد نهاد و مؤسسهای در قالب بنیاد و یا مؤسسه تعاون و حمایت جامعه قرآنی است که این بنیاد تعاون، رفاه جامعه قرآنی است که در آن هنگام از امکانات جامعه استفاده میشود و آن هنگام به دنبال تأمین نیازهای آنها چون معاش، مسکن و اشتغال و ... باشیم تا جامعه بپذیرد قرآن خوانها، صرفا قاری قرآن نیست میتواند نقشآفرین باشد چنانکه در جامعه قرآنی فعلی کشور هم قاریان ممتاز و هم مدرسان قرآن ممتاز و نقش آفرین هستند.
میرداماد درباره بیسوادی قرآنی فارغالتحصیلان دانشگاهی، اظهار کرد: این موضوع نیز بازمیگردد به اینکه هنگامی که اقبال عمومی برای قرآن ایجاد نشده است آن هنگام زمانی را برای آموزش قرآن قرار نمیدهد چون هنگامی که اقبال عمومی انجام نشود در آن هنگام جذبه و علاقه به آموزش قرآن ایجاد نمیشود. هنگامی که اقبال عمومی انجام گیرد آن هنگام دیگر نه استاد دانشگاه مطرح است، نه دانشجو، نه نانوا و نه.... اما هنگامی که نتوانستید این جذبه را در سطح عام جامعه ایجاد کنید آن هنگامی انتظاری نسبت به ورود افراد به موضوع قرآن نباید داشته باشیم.
بهرهمندی از فضای مجازی در جلسات سنتی آموزش قرآن
این مدرس قرآن در پاسخ به این سؤال که در شرایط فعلی حامعه، بهترین روش آموزش قرآن به افراد بزرگسال که بتوان در بازه زمانی کوتاه بهترین نتیجه را گرفت، چیست؟ تأکید کرد: ابتدا باید اتاق فکری برای کارشناسی مفید در این عرصه تشکیل شود و افکار به تبادلی برسد لذا گام نخست ایجاد انگیزههای عمومی است و میتواند این انگیزه روحی، مالی، خدماتی و...باشد که بهدلیل این فراهم کردن امکانات مادی میتوان جذبه را ایجاد کرد که فرد علاقهمند به ورود به این فضا میشود.
وی درخصوص میزان اثرگذاری جلسات سنتی قرآن و آموزش چهره به چهره قرآن و آموزش مجازی در شرایط فعلی، ادامه داد: جلسات سنتی مادامی که ابزار و ادوات فکری به این شکل امروزی نبوده است، وجود داشت و امکانات فضای مجازی نبوده است. اما اینکه آیا فضاهای سنتی میتواند تأثیرگذار باشد؟ بله. بهدلیل اینکه توأمان باید از این دو استفاده شود و یعنی از فضای مجازی به صورت غیرحضوری آموزشی را ترتیب داد که مردم بتوانند در همه جا از این فرآیند استفاده کنند و بعد به تداوم زمان آموزش و بهدلیل شرایطی که ایجاد میشود جلسات سنتی کمی ارتقا پیدا کند برای افرادی که آموزش مجازی میبینند بتواند در جلسات حضوری و سنتی آن مطالبی را که به صورت غیرحضوری آموزش دیدهاند، عرضه کنند. اگر این امر انجام شود توأمان این دو میتوانند دو بازو برای ارتقای سطح آموزش جامعه قرآنی باشند.
∎
وی ادامه داد: در زمانی که با روند کاهشی اقبال عمومی در میان جوان و نوجوانان نسبت به گذشته روبرو هستیم، این آسیبشناسی را نیاز دارد تا دید چه اتفاقی در این زمان و عرصه افتاده است که با چنین مشکلی در جهت عدم اقبال جوانان و نوجوانان روبرو شدیم.
میرداماد بیان کرد: کشور ما کشور جوانی است با توجه به اینکه ظرفیت جوان کشور بیش از 50 درصد برآورد میشود، بیاییم و ببینیم جامعه قرآنی ما چند درصد از این نسبت جوان را در کشور تشکیل میدهد. هنگامی که با عدد و رقم مواجه میشویم اینها به ما میگویند که هنوز فضا است برای اینکه بخواهیم قرآن را در میان فضای جوانان گسترش دهیم.
ایجاد اقبال عمومی در گرو تحول عمیق
این مدرس قرآن اظهار کرد: با این اوصاف نیازمند تحول عمیق و عظیم در سطح جامعه برای افزایش این اقبال هستیم تا اینکه جوانان متوجه فضای قرآنی و عنایات و الطاف قرآنی هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ معنوی و هم از جهات فرهنگی و اجتماعی شوند.
وی ادامه داد: جوانان با توجه به افزایش فضا، امکانات و ابزار فرهنگی، بخش اعظمی از زمان و تعلقات فکری را به خودشان اختصاص دادهاند و ما نتوانستیم خودمان را گام به گام به آنها برسانیم و توسعه دهیم تا بتوان در مقابل این رنگارنگ بودن فضای فرهنگی داخلی و هم خارجی، این توانمندی را ایجاد کنیم تا ما هم در این عرصه حرفی برای گفتن داشته باشیم در حالی که اعتقاد داریم قرآنی که بیش از 1400 سال است که بر قلب پیامبر(ص) نازل شده قطعاً و یقیناً هنگامی که تا زمان حاضر محبوس شده است و یک میلیارد مسلمان را توانسته در فضای خودش قرار دهد و از عقاید آنها صیانت کند، قطعاً این توانمندی و بضاعت در قرآن موجود و مستتر است.
میرداماد اضافه کرد: اینکه چگونه این توانایی را کشف کنیم و بتوانیم به عرصه ذهنی مخاطب آن را القا کنیم و او را علاقهمند به این امر کنیم این بازمیگردد به توانمندیهای ما که متأسفانه نشان میدهد که ما توانستهایم در عرصه گفتار بسنده کنیم که قرآن کتاب محکم است و... که این نشان میدهد ما نتوانستیم آن بضاعت و توانمندی اصلی قرآن را به عرصه ظهور و بروز برسانیم که این نیازمند آسیبشناسی است.
وی عنوان کرد: اما در بخش دوم چه عملی میتوانیم انجام دهیم که بخشی از این آسیبها کاهش پیدا کند و جوانان اقبال پیدا کنند؟ همه علایق و تعلقات در ذهن بشر از دوران طفولیت به وجود میآید. ایجاد حساسیتهای ذهنی و روانی از همان ابتدای تولد و به تدریج در زمان دوره آموزش ابتدایی اینها خودش را نشان میدهد و میتواند در ذهن و افکار افراد آن را قرار داد و نهادینه کرد.
شاگرد استاد مولایی اضافه کرد: پس در نظام آموزش و پرورش باید بهگونهای عمل کرد که قرآن در سطح دروس اصلی قرار گیرد و همزمان با سایر دروس نیز فضای اصلی هم به درس قرآن داده شود که این درس قرآن بتواند خودش را در فضای دیگر دروس بهعنوان اینکه امتیاز ویژه هم نسبت به سایر دروس دارد مطرح کند که این امتیاز ویژهاش ایجاد فضای معنوی و روحانی است.
پندار اشتباه جوانان از درس قرآن
وی عنوان کرد: عمدتاً جوانان اوایل که میخواهند وارد درس قرآن شوند آن را درسی سخت میبینند و تلاوت و آدابش را سخت میبینند که آیا باید به همین روش که نامقبول است ادامه دهیم؟ یا اینکه باید روند آموزشی و تدریسی را با کارشناسی منسجم و قوی بهگونهای دارای جذبه و شیرینی و حلاوت کنیم که خودشان خود به خود اقبال و علاقه بهدلیل آن شیرینی جذبه نشان دهند.
میردادماد با اشاره به اینکه یکی از این شیرینیها و جذابیتها آوای قرآن است، تصریح کرد: باید مقدار زیادی بر روی آوای قرآن کار کنیم و از نظر نقاط فنی و تخصصی به آن بپردازیم و سپس آن را عرضه کنیم و آن هنگام است که قرآنآموزان را از لحاظ ذهنی تعلق خاطر بدهیم که این پیشزمینه و پایهای برای ادامه روند آموزش قرآن است.
این مدرس قرآن اظهار کرد: بدهیست که اگر فردی میخواهد در زمینه قرآن چه در زمینه حفظ، تفسیر و کتابت و ... ورود پیدا کند ادامه این مسیر دشوارتر میشود و طی کردن این مسیر نیازمند صرف وقت و زمان بیشتری است و همزمان نیز نیازمند به امور معاش و معیش است یعنی باید زندگی این فرد تأمین شود لذا اگر فردی صرفاً بخواهد به امور قرآنی بپردازد که امرار معاشش میماند، اینجاست که باید فکر اساسی با دو هدف شود اول اینکه تأمین معاش جامعه قرآنی باید به سمتی رود که برای آنها سهمی از سوی بودجههای اختصاصی کشور درنظر گرفته شود.
وی افزود: دوم اینکه به اینها امکاناتی داده شود که در جامعه بتوانند آن توانمندیهایشان به واسطه قرآن و تعلق خاطرشان به قرآن شریف را ارائه دهند، بنابراین پیشنهاد من این است که همزمان با تمام هزینههایی که در کشور داده میشود باید بودجه اختصاصی برای افرادی که در جامعه قرآنی دارای امتیازات و مراتبی در رشتههای قرآنی هستند امکاناتی داده شود تا با وجود آن فضای مالی مناسب بتواند حداقل اقبال صنفی را برای این افراد ایجاد کند که اگر صنف شود افراد هنگامی که بیایند خود به خود در این فضا قرار میگیرند.
میرداماد با اشاره به اینکه ممکن است برخی از افراد به این واژه صنف که گفتهام ایراد بگیرند و بگویند باید جنبههای مذهبی و معنوی قرآن حفظ شود، افزود: اینها با هم مانعتالجمع نیست و چه تضمینی است که فردی برههای از عمرش را در زمینه قرآن قرار میدهد اما هنگامی که زمان انتقال و ایجاد جذابیت و گام برداشتنش در این مسیر میرسد بهدلیل فشارها و مشکلات ناشی از نبود معاش و امکان امور زندگی و مالی نمیتواند این زمینه را طی کند بنابراین اینها موارد مبانی است تا شاهد این باشیم که قرآن جایگاه خودش را در انواع تعلق مادی و معنوی مردمی خواهد داشت.
10 تا 12 سالگی بهترین زمان شروع آموزش عمومی
وی با بیان تعریف آموزش عمومی قرآن با فرض اینکه مبانی فوق و آسیبشناسیها صورت گرفته است، اظهار کرد: فرض کنیم به تمام موارد فوق جامه عمل پوشانیده شده است و کارشناسی لازم انجام شده و تمام موارد در دسترس است و میخواهیم برسیم به اینکه چگونه آموزش را در کشور جاری و ساری کنیم. به نظرم شایستهترین کار این است که باید جلسات کارشناسی تشکیل شود و با استفاده از فضای مجازی افرادی که تمایل دارند و سپس نصاب جمعیتی را بررسی کنیم به گونهای که در هر خانوادهای بدانیم چه تعدادی نوجوان و جوانان اعم از دختران و پسران را داریم با اینها از طریق فضای مجازی ارتباط برقرار کنیم و به اینها امکان و فرصت شناخت فضاهای قرآنی را بدهیم و فضای آموزش قرآن را به صورت روان و خیلی ابتدایی برای آنها فراهم کنیم.
میرداماد در پاسخ به این سؤال که بهترین زمان شروع این آموزش عمومی قرآن چه سنی است؟ بیان کرد: خودم از حدود هشت سالگی آموزش قرآن را شروع کردم و معتقدم در این زمان حدود سن 10 تا 12 سالگی زمان مناسبی برا فراگیری و آموزش قرآن باشد. باید بتوانیم در خانههای مردم نفوذ پیدا کنیم و این امر نیز تنها به صورت فیزیکی نیست بلکه با ساخت برنامههای مناسب قرآنی نیز میتوان این امر را محقق کرد.
وی با تأکید بر اینکه قرآن خود نیز نوعی هنر است هم از لحاظ آوایی، قصه، موضوع، فضاهای اخلاقی و...، عنوان کرد: باید اینها را به تصویر بکشیم، چه اشکالی دارد بیاییم و در این فضایی که ایجاد میکنیم فرزندان جامعه خانواده را شناسایی کنیم و آنها را بهعنوان عضو انجمن قرآنی که قرار است ایجاد شود آنها را به عضویت بگیرم و سپس آموزششان دهیم و در عین حال در رفع مشکلاتشان امینشان باشیم و بتوانیم حداقلها را برای آنها فراهم کنیم و نه تنها حداقلها را بلکه خیلی از حداکثرها را نیز فراهم کنیم.
مقایسه اشتباه مزایای ورود در عرصه قرآن با سایر عرصهها
میرداماد با ابراز گلایه از مقایسههای اخیری که در جامعه میان ورود در زمینه قرآن و سایر رشتهها و اختصاص فلان امتیاز و شرایط، بیان کرد: در جامعه اسلامی و در نظام اسلامی باید به این امر واقعاً توجه داشته باشیم که کاری کنیم تا جامعه خانواده بیاید و وصل به جامعه قرآنی شود و برای این خانواده انگیزه ایجاد کنیم که ایجاد انگیزه نیز صرفاً هم وعدههای معنوی نیست.
وی در پاسخ به این سؤال که در میان خانواده، آموزش و پرورش و نهادهایی چون مساجد و مؤسسات قرآنی و ... کدام نقش اثرگذارتری در این زمینه داشتهاند؟ و کدام یک نقششان را به خوبی ایفا نکردهاند؟ عنوان کرد: اگر بخواهیم این موضوع را کالبدشکافی کنیم میبینیم که از اساس دچار بحران هویت شدهایم. جامعه با بسیاری از ارکان و سازمانهایی است که خودشان را در مقام رابط و مسئول اداره امور قرآنی قرار میدهند اما فیالواقع معلوم نیست که اینها کدامین هستند که باید این کار را انجام دهند. آیا معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، آیا سازمان تبلیغات اسلامی است و یا سایر نهادها...
میرداماد ادامه داد: اینها با نهادهایی مواجه شدند که بخشی از بودجه کشور را به خودشان اختصاص میدهند و این بودجه یا عام است و یا خاص. اول باید جایگاه و مسیر این نهادها و سازمانها مشخص باشد و دوم اینکه بودجههایی که گرفته میشود در چه مسیری خرج میشود که باید با ارائه گزارشات شفافسازی انجام گیرد و یا اینکه بیایند در فضایی انسجام واحدی پیدا کنند و یک سازمان بزرگ بهعنوان متولی امور قرآنی کشور حتی در قالب وزارتخانه داشته باشیم.
وی عنوان کرد: این امری خوشایند است چون آن هنگام، بودجه مشخصی نیز تخصیص داده میشود، ارکان قرآنی کشور تعیین میشود و همه به این مسئله میپردازند البته گام اول و پیشنهادم در این زمینه ایجاد نهاد و مؤسسهای در قالب بنیاد و یا مؤسسه تعاون و حمایت جامعه قرآنی است که این بنیاد تعاون، رفاه جامعه قرآنی است که در آن هنگام از امکانات جامعه استفاده میشود و آن هنگام به دنبال تأمین نیازهای آنها چون معاش، مسکن و اشتغال و ... باشیم تا جامعه بپذیرد قرآن خوانها، صرفا قاری قرآن نیست میتواند نقشآفرین باشد چنانکه در جامعه قرآنی فعلی کشور هم قاریان ممتاز و هم مدرسان قرآن ممتاز و نقش آفرین هستند.
میرداماد درباره بیسوادی قرآنی فارغالتحصیلان دانشگاهی، اظهار کرد: این موضوع نیز بازمیگردد به اینکه هنگامی که اقبال عمومی برای قرآن ایجاد نشده است آن هنگام زمانی را برای آموزش قرآن قرار نمیدهد چون هنگامی که اقبال عمومی انجام نشود در آن هنگام جذبه و علاقه به آموزش قرآن ایجاد نمیشود. هنگامی که اقبال عمومی انجام گیرد آن هنگام دیگر نه استاد دانشگاه مطرح است، نه دانشجو، نه نانوا و نه.... اما هنگامی که نتوانستید این جذبه را در سطح عام جامعه ایجاد کنید آن هنگامی انتظاری نسبت به ورود افراد به موضوع قرآن نباید داشته باشیم.
بهرهمندی از فضای مجازی در جلسات سنتی آموزش قرآن
این مدرس قرآن در پاسخ به این سؤال که در شرایط فعلی حامعه، بهترین روش آموزش قرآن به افراد بزرگسال که بتوان در بازه زمانی کوتاه بهترین نتیجه را گرفت، چیست؟ تأکید کرد: ابتدا باید اتاق فکری برای کارشناسی مفید در این عرصه تشکیل شود و افکار به تبادلی برسد لذا گام نخست ایجاد انگیزههای عمومی است و میتواند این انگیزه روحی، مالی، خدماتی و...باشد که بهدلیل این فراهم کردن امکانات مادی میتوان جذبه را ایجاد کرد که فرد علاقهمند به ورود به این فضا میشود.
وی درخصوص میزان اثرگذاری جلسات سنتی قرآن و آموزش چهره به چهره قرآن و آموزش مجازی در شرایط فعلی، ادامه داد: جلسات سنتی مادامی که ابزار و ادوات فکری به این شکل امروزی نبوده است، وجود داشت و امکانات فضای مجازی نبوده است. اما اینکه آیا فضاهای سنتی میتواند تأثیرگذار باشد؟ بله. بهدلیل اینکه توأمان باید از این دو استفاده شود و یعنی از فضای مجازی به صورت غیرحضوری آموزشی را ترتیب داد که مردم بتوانند در همه جا از این فرآیند استفاده کنند و بعد به تداوم زمان آموزش و بهدلیل شرایطی که ایجاد میشود جلسات سنتی کمی ارتقا پیدا کند برای افرادی که آموزش مجازی میبینند بتواند در جلسات حضوری و سنتی آن مطالبی را که به صورت غیرحضوری آموزش دیدهاند، عرضه کنند. اگر این امر انجام شود توأمان این دو میتوانند دو بازو برای ارتقای سطح آموزش جامعه قرآنی باشند.