به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، ابراهیم کارخانهای نماینده مردم همدان در مجلس نهم یادداشتی با موضوع الگوی جدید قراردادهای نفتی در اختیار این خبرگزاری گذاشت که متن آن به این شرح است:
نظر به اهمیت بالای قراردادهای نفتی و اثرات طولانیمدتی که این قراردادها میتواند در ابعاد مختلف مصالح ملی و منافع ملت ایران داشته باشد، در ذیل به 20 نکته اساس در این باره اشاره میشود.
1_ ذخایر نفتی عظیمترین سرمایه ملت ایران است. میبایست نهایت دقت در صیانت از این سرمایه ملی به عمل آید.
در حالی که یک طرف قراردادهای نفتی بیگانگان و یا احیاناً از دشمنان دیرینه ملت ایران هستند، پنهان کردم مفاد قراردادها از ملت ایران که صاحبان اصلی سرمایههای ملی کشور هستند، ظلم به ملت ایران و نادیده گرفتن حق دانستن آنها است.
2_ شکی نیست احدی از ملت ایران انتظار ندارد اطلاعاتی را که انتشار آنها مورد سوءاستفاده دشمن قرار میگیرد و به امنیت ملی و منافع ملت ایران خدشه و ضربه وارد میسازد، منتشر شود، لیکن وقتی که موضوع فنی و یک سر توافق بیگانگان هستند، پنهان کردن مفاد شکلی قراردادها نامحرم دانستن ملت ایران است از سوی مسئولانی است به نیابت از آنها صاحباختیار شدهاند.
* تجربه جانکاه برجام نباید در عرصه دیگری تکرار شود
3_ ملت ایران و دلسوزان نظام علیرغم تجربه تلخ برجام که مفاد آن تا زمان انجام توافق محرمانه ماند، نباید بار دیگر شاهد باشند ذخایر ملی کشور در قالب قراردادهایی که ساختار درونی آنها مبهم و شبهه برانگیز است، در دسترس بیگانگان قرار گیرد؛ قطعاً این تجربه جانکاه هرگز نباید در عرصه دیگری تکرار شود.
4_ برپا کنندگان الگوی جدید قراردادهای نفتی به جای وارد ساختن تهمت به منتقدین و دلسوزان نظام، پاسخ منطقی به ایرادات مستقل آنها را بدهند و اذهان جامعه را نسبت به رعایت منافع ملی از سوی آنها مطمئن سازند؛ سزاوار نیست ملتی که برای پاسداری از دستاوردهای نظام اسلامی و حفظ منافع ملت از دستبرد قدرتهای سلطهگر 38 سال پنجه در پنجه در ابرقدرتها افکنده است امروز در حفظ منافع ملی از سوی مسؤولین دچار تردید و دلنگرانی شود.
5_ اگر محتوای شکلی قراردادهای نفتی به نفع ملت ایران است چرا اجازه داده نمیشود ملت ایران و به ویژه نمایندگان مجلس شورای اسلامی از محتوای قراردادها با خبر شوند و پس از لحاظ نمودن نقد منطقی دلسوزان نظام به ایجاد اطمینان خاطر برای آنها آن را به تصویب نهایی برساند تا بر اعتماد عمومی مردم نسبت به مسئولین نظام خللی وارد نشود.
6_ در طول 38 سال گذشته هر بار که طرفهای خارجی به دلایل سیاسی بدعهدی کردهاند و کار را رها کردهاند، این نیروهای توانمند و قدرتمند داخلی بودهاند که کار را به اتمام رساندهاند.
ملتی که امروز در عالیترین سطوح تخصصی میدرخشد و چشم دشمن را به پیشرفتهای شگرف خود خیره کرده است، دریغ است که در عرصه صنعت نفت و گاز علیرغم سابقه یکصدساله نتواند روی پای خود بایستد.
نباید ضعف مدیریت، برنامهریزی و کارآمدی مدیران با امتیازدهی ویژه به نیروهای خارجی تأمین و جبران گردد.
* نادیده گرفتن توانمندی ملی، انحراف از «ما میتوانیم» است
7_ بدون شک هیچکس مخالف سرمایهگذاری خارجی با رعایت مصالح ملی و منافع ملی نیست، ولی نادیده گرفتن توانمندی ملی کشور و سیطره قدرتهای خارجی بر عظیمترین سرمایه ملی کشور ظلم به استعدادهای داخلی، ضربه به خودباوری ملی و انحراف از شعار غیرتمندانه «ما میتوانیم» است.
* اصرار و شتاب در نهایی شدن قراردادها اقدامی سؤالبرانگیز است
در جایی که از 15 ایراد نهاد رهبری 11 ایراد آن هنوز به قوت خود باقی مانده است، اصرار و شتاب در نهایی شدن قراردادها اقدامی سؤالبرانگیز است که در صورت کمتوجهی برای مدتهای طولانی 20 ـ 25 ساله ضربه جبرانناپذیری در منافع ملی کشور وارد خواهد ساخت.
8_ در حالی که شرکتها و بانکهای بزرگ غربی علیرغم برنامه جامع اقدام مشترک ـ برجام ـ از هرگونه تبادل مالی، بانکی با جمهوری اسلامی ایران امتناع میورزند و به نحوی هماهنگ و مدیریت شده از سوی شیطان بزرگ درصدد ضربه زدن به نظام اسلامی هستند، اعطای امتیازات ویژه برای جلب مشارکت آنها هرگز اقدامی در جهت حفظ منافع ملت ایران نخواهد بود.
9_ در جایی که کشورهای خارجی در طول قریب 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی به علت ماهیت استکبارستیزی انقلاب اغلب ثابت کردهاند که به قراردادهای خود پایبند نیستند و در لحظات حساس سیاسی قراردادهای و توافقهای خود را نیمهکاره رها میکنند، پیوند زدن طولانیمدت 20 الی 25 ساله سرنوشت ذخایر نفتی به شرکتهایی که تصمیمات آنها در مسیر سیاستهای آمریکا و غرب مدیریت میشود، هرگز اقدامی معقول و منطقی نمیباشد.
* منافع شرکتهای بزرگ با سیاستهای آمریکا گره خورده
10_ از آنجا که منافع شرکتهای بزرگ خارجی با سیاستهای شیطانی دیکته شده از سوی آمریکا گره خورده است، امکان اینکه این شرکتها در اقداماتی نابهنگام و به سبک برجام و تجربه کرسنت با جمهوری اسلامی ایران رفتار نموده و در ادامه راه با خدعه و نیرنگ خسارت سنگینی را بر جمهوری اسلامی ایران اعمال نمایند، هرگز به دور از انتظار نخواهد بود؛ این اقدام تیزبینی دقیق سیاسیون اقتصادی کشور را میطلبد.
11_ سادهاندیشی است که تصور شود چنانچه شرایطی ویژه برای شرکتهای غربی فراهم گردد با هدف تأمین منافع خود با جمهوری اسلامی ایران وارد معامله خواهند شد و سرمایهگذاری و فناوریهای نوین را برای صنعت نفت ایران به ارمغان خواهند آورد.
در غرب، چرخ مدیریت اقتصادی بر محور سیاست آمریکا میچرخد این سیاستهای شیطانی آمریکا و سرویسهای جاسوسی صهیونیستی هستند که معادلات بزرگ اقتصادی را در راستای اهداف شیطانی خود رقم میزنند.
در حالی که شرکتها و بانکهای غربی علیرغم برجام از هرگونه تبادل مالی با ایران امتناع میورزند، اعطای امتیازات ویژه برای جلب مشارکت آنها هرگز اقدامی در جهت حفظ منافع ملت ایران نخواهد بود.
12_ آیا مدیران سیاسی و اقتصادی قراردادهای جدید نفتی بر این باورند که شرکتهای بزرگ نفتی بر خلاف سیاستهای آمریکا و FATF با جمهوری اسلامی ایران وارد معامله خواهند شد. آیا نباید از برجام هستهای درس عبرت برای برجام نفتی گرفت؟
13_ ساده انگاری است که علیرغم دشمنی مبنایی غرب با جمهوری اسلامی ایران تصور شود امضاء قراردادهای 20 الی 25 ساله با شرکتهای خارجی بتواند برای جمهوری اسلامی ایران آبادانی و رونق نفتی ـ اقتصادی به همراه داشته باشد.
بدون شک در شرایط کنونی این امکان وجود دارد در هر زمان با امکان نفوذ سایبری ویروسهای صنعتی توطئهای مدیریت شده علیه منابع نفتی کشور برنامهریزی شود و حتی در صورت انعقاد قرارداد با توجه به طولانی بودن 20 و 25 ساله آن در پایان قراردادها تجهیزات و فناوری به کار رفته مستهلک و سودی برای جمهوری اسلامی ایران در ادامه آن در پی نخواهد داشت.
14_ مطمئنترین و به صرفهترین راه برای رونق اقتصاد نفتی کشور، تکیه بر توانمندیهای ملی است که اگر بر روی آن اعتمادسازی شود، افسران جوان جنگ اقتصادی فتح قلههای پیشرفت اقتصادی کشور را رقم خواهند زد کما اینکه در عرصههای مهم جنگ سایبری، الکترونیکی و پیشرفتهای موشکی این اتفاق افتاده است.
15_ در حالی که صنایع پایین دستی مهمترین حرف را در صنعت نفت و گاز و ایجاد اشتغال در کشور میزنند، فقدان هرگونه زمینهای برای تشویق ورود به زنجیره پاییندستی در قراردادها به فراموشی سپردن مهمترین رکن استراتژیک اقتصادی صنعت نفت و گاز در عرصه توسعه و پیشرفت کشور است که متأسفانه مورد توجه قرار نگرفته است.
* فرعی کردن پیمانکاران ایرانی موجب افت توان داخلی در صنعت نفت و گاز است
16_ فرعی نمودن پیمانکاران داخلی در برابر پیمانکاران خارجی که صاحبان اصلی قراردادها هستند، موجب افت توان داخلی و از دست رفتن توان ملی در توسعه صنعت نفت و گاز کشور است که منجر به سرکوب استعدادهای داخلی در حوزه خودکفایی صنعت نفت و گاز کشور خواهد شد.
* تسلیم کارفرما در برابر پیمانکار
17_ منوط کردن نظرات شرکت ملی نفت ایران به تأیید پیمانکاران خارجی عملاً تسلیم کارفرما در برابر پیمانکار است، که بر اساس آن چرخ انجام کارها همواره میبایست بر پاشنه تصمیم شرکتهای خارجی بچرخد.
* ترک تشریفات معامله راه را برای ورود رانت باز میکند
18_ در حالی که انجام تشریفات قانونی همواره جزئی از معاملات است، امکان ترک تشریفات معامله راه را برای ورود رانت در عظیمترین سرمایهگذاری کشور باز خواهد کرد که بسیار تأملبرانگیز است.
19_ با توجه به توسعه پرشتاب علم و فناوری، عقد قراردادهای 20 الی 25 ساله (که عملاً زمان اینگونه قراردادهای طولانیمدت که ریشه در دهها سال قبل دارد، گذشته است) نادیده گرفتن توان ملی و فناوری کشور در یک دوره طولانی مدت است که بدون شک رکود توانمندیهای داخلی و افت قوت خلاقیت و ابتکار ملی در صنعت نفت را به دنبال خواهد داشت.
انتهای پیام/
∎