رضا آشفته: شانزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی تهرانمبارک در حالی شامگاه یکشنبه هفتم شهریور در تئاترشهر پایان گرفت که نمایش بارزی از چند کشور خارجی و ایران در یک هفته به تماشا گذاشته شد و همچنین اقبال عمومی از این جشنواره در چند دوره اخیر بسیار مثالزدنی است.
«نویسنده» هلندی و عروسک غولپیکر
«نویسنده» کاری از کشور هلند به نویسندگی اولریک کواد و کار جو استروگرومن، یکی از بهترینهای نمایشهای عروسکی جشنواره شانزدهم بود، چون هم در ارائه عروسکی غولپیکر تازگی داشت و هم در ارائه یک درام ضدفاشیستی، همه را تحتتأثیر قرار میداد. نویسنده درباره آنانی است که با قلم خود به ملت و وطنشان به دلیل ستایش از هیتلر و فاشیسم اظهار ندامت و پشیمانی میکنند. این نمایش عروسکی به دلیل استفاده خلاقه و نوآورانه از یک عروسک غولآسا توانست شگفتی مخاطب ایرانی را جلب کند. ما در جشنوارههای پیشین شاهد حضور عروسکهای غولآسایی بودیم که بر دوش عروسکگردان سوار میشد و اینگونه به حرکت در محیط باز واداشته میشد، اما اینبار این عروسک غولآسا هم از داخل ازسوی یک عروسکگردان و هم از بیرون به وسیله کنترل از راه دور گردانده میشد. بنابراین عروسکی کاملا متفاوت بود و از آن کارکرد متفاوتی نیز متبلور میشد.
دایره خلاق ایرانیها
الکا هدایت، کارگردان جوان و نوجویی است که از میان هنرمندان ایرانی توانست اعتبار جشنواره شانزدهم باشد. دایره یک تئاتر خلاق است که با هدف پرورش کودکان با مقوله آفرینشگری در یک مهدکودک شکل گرفته است و در آن خردسالان هنرنمایی میکنند و در زمینه بازی و نوازندگی موسیقی و آوازخوانی هنرشان را ارائه میکنند و این یکی از زیباترین تولیدات جشنواره شانزدهم است که میتواند تبدیل به الگوی تعمیمپذیر در همه مهدکودکها و پیشدبستانیها شود که اینگونه با شیوه بازی در بازی در زمینه رشد خلاقه و پرورش تخیل و فعالکردن نیمکره راست مغز که محل و منشأ خلاقیت است، گامهای اساسی برداشته شود. دایره در این نمایش کارکرد درستی مییابد و اگر دایره را بایدونباید یا همان قواعد و قوانین دستوپابسته والدین، مدرسه و اجتماع بدانیم، شکستن این دایره بنابر ضابطه کودکانهزیستن و رهایی از هر نوع وابستگی به قوانین خشک و دستوپاگیر، درست در آستانه رشد و شکوفایی قرارگرفتن است. کودکان از ذخیرهشدن اطلاعات بیزارند و حق با آنان است چون دوره کودکی چندان میانهای با عقل و منطق ندارد و در این دوره بیشتر نیمکره راست مغز که دربرگیرنده تخیل و فانتزی است، فعال خواهد بود.
اودیسه شاهکار و ایجاز روسها
روسها همواره در جشنوارههای ایران حضور پررنگی داشتهاند و تأثیرگذار بودهاند اما نه به اندازه آلمانها و اینبار نیز توانستهاند شاهکار هومر را به صحنه بیاورند. آنها اودیسه یونان باستان را با چهار بشکه سفیدشده و تعدادی عروسک کوچک به تماشا گذاشتهاند. آنها درواقع به دلیل اجرای مینیمالیستی و بهرهبردن از ایجاز در پردازش درام و استفاده از عروسکهای کوچک، توانستند نمونه قابل قبولی را اجرا کنند؛ نمایشی که در آن ایدههای اجرائی بسیار خلاق است و از سوی دیگر، نیز خود درام هم برگرفته از حماسهای است که هنوز هم خواندن و شنیدنش و از همه مهمتر، تماشایش میتواند تازگی داشته باشد و اگر این تماشا با نمونه اجرائی خلاقی همراه شده باشد، خود به شکل مستقلی تأثیرگذار خواهد بود و روسها چنین کردند.
ایرانیها
در میان هنرمندان ایران، بهروز غریبپور که یکی از باسابقهترین چهرههاست، با نمایش اپرای عروسکی سعدی در این جشنواره حضور داشت. غریبپور ازجمله چهرههای بینالمللی تئاتر عروسکی ماست که در شناساندن نمایش خیمهشببازی و عروسک مبارک بسیار تلاش کرده است و توانست با مجموعه آثار اپرای عروسکیاش تبدیل به چهرهای بینالمللی شود و البته او در معرفی و شکوفاشدن جشنواره عروسکی تهرانمبارک در همه این سالها نقش مؤثری داشته است. اپرای عروسکی سعدی هم میتوانست معرف فرهنگ و نمونهای درخشان از شیوه عروسکی ماریونت (نخی اروپایی) که در خدمت قصههای ایرانی است، باشد. عادل بزدوده متأسفانه نتوانست مانند گذشته چهره باورپذیری باشد و تنها دلیلش هم نداشتن درام قابل قبول است. آن هم به نام کوزه عسل نیست که معلوم نبود مسئله خوابگردشدن یک خرس مهربان را برای بزرگترها یا کوچکترها دارد تعریف میکند؛ درهرحال، مردم بلاتکلیف بودند که او دزد یا حیوانی بخشنده است. در ضمن تئاترشهر هم تالار مناسبی برای دیدهشدن این کار و عروسکهایش نبود. در ضمن عروسکگردانها هم بهراحتی نمیتوانستند در صحنه ابراز وجود کنند و هنوز جوانترهایشان اشکالات عمدهای در عروسکگردانی داشتند. حتی صدایشان وقتی پشت پاراوان قرار میگرفتند، به گوش نمیرسید. محمدحسن معجونی که با «ابر صورتی» در جشنواره حضور داشت با شیوه مدرن و تلفیق عروسکی و صحنهای خواسته بود قصه متفاوتی بیان کند. البته هنوز اتکای به قصه باقی مانده بود و باید متن به درام تبدیل شود که بتواند تأثیر بیشتری را به لحاظ سبک اجرائی بگذارد. در هر حال، او در اجرای اولش نتوانسته بود بخشی از دیوارنوشتههایش را به تماشا بگذارد و نوشتار نیز تکنیکی است که عهدهدار بخشی از روایت است. در میان پیشکسوتها نیز هما جدیکار با نمایش «سفرنامه طیارهخانم» حضور داشت. همچنین از میان چهرههای شناختهشده عروسکی نیز میتوان به این نامها اشاره کرد: مریم کاظمی با غول بزرگ مهربون، پوپک عظیمپور با گنبد به دوش، آناهیتا غنیزاده با لاکی عجق و وجق. متأسفانه جای بسیاری در این جشنواره خالی است که اسمورسمی هم اگر دارند، به دلیل شرکت در دورههای پیشین همین جشنواره است مثل زهرا صبری، فریبا رییسی، روشنک روشن، آزاده انصاری، محمد اعلمی، آذر مبارکی، افسانه زمانی و بسیاری دیگر که متأسفانه از تئاتر عروسکی کاملا دور ماندهاند. در این جشنواره هنوز با آن معیارهایی که در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 رسیدهایم، فاصله بسیار دیده میشود. تنها دلیلش نیز هزینهبربودن تئاتر عروسکی است که نیازمند متولی و حمایت است. بههمیندلیل ساده میبینیم دانشآموختگان عروسکی پس از موفقیت در تئاتر عروسکی، سر از تلویزیون درمیآورند درحالیکه با حمایت مادی و معنوی همچنان میتوانند در تئاتر عروسکی موفقیت خویش را تکرار کنند. همچنین نبودن تالاری مشخص، ما را با وضعیت خاصی که در آن تئاتر عروسکی اجراهایش شکل هر از گاهی پیدا کرده، مواجه کرده است.
برایند شانزدهمین جشنواره تئاتر عروسکی
اقبال مردمی، در نبود تئاتر عروسکی
صاحبخبر -