بخشی از منابع مالی و انسانی در این دوره به نام پزشکی خانواده، یا مصرف شده یا آسیب دیدهاند و آنچه امروز همچنان در دست ماست همان هزینه های کمر شکن و سرسام آور سلامت بر دوش مردم است که پای و نای رفتن در مسیر های پیچیده و مبهم درمان را سخت تر کرده است.
پرسش مهم این است که چه چیزی کم بود که ما با وجود صرف منابع انسانی و غیر انسانی طی ۲۰ سال هنوز نتوانستهایم گامهای اجرایی و اصولی پزشکی خانواده را با سرعت مناسب طی کنیم و همانند کشورهایی چون ترکیه، سنگاپور، چین و... امروز موقعیت مناسبتری در اجرای تمام عیار پزشکی خانواده داشته باشیم؟ در پاسخ به این پرسش میتوان به تحلیلهای فراوانی که تاکنون ارایه شده است اشاره کرد؛ عدم مشارکت نخبگان، نبود نهاد با ثبات در سیاستگزاری کلان نظام سلامت، عدم مشارکت دستگاه های مختلف در اجرای برنامه، ضعف در حل تعارض منافع، عدم واقعی نمودن تعرفه های خدمات سلامت، آموزش و فرهنگ رسانی ناکافی به مردم و ارائه کنندگان سلامت، عدم تجمیع صندوق های بیمه ای و عدم توجه به نیازهای واقعی مردم در چرخه ارایه خدمات سلامت و .... را بهعنوان عوامل اصلی عدم اجرای یکپارچه پزشکی خانواده در ایران ذکر کرد. در هر حال بارها و بارها تریبون ها، نمایندگان، متخصصان، صاحبان فن، دلسوزان، رسانه ها و ... ذکر کرده اند که بدون تحول لازم در کیفیت خدمات سلامت و سطح بندی و توجه به نیازهای مردم در چرخه درمان با هزینه های سرسام آور سلامت نمیتوان هیچ امیدی به تحول در توسعه نظام سلامت داشت، حتی اگر منابع باقیمانده ارزشمندمان را نیز صرف آن کنیم. بنابر این رئیس محترم جمهور و وزیر بهداشت دولت چهاردهم راهی ندارد جز اینکه با عزم و اراده مصمم و نگاه جامع محور و نه فردی، ضمن تقویت و توسعه نظام شبکه های بهداشتی درمانی کشور، پزشکی خانواده را بر همان بستر با استفاده از ظرفیت علمی و اجرایی تمامی نخبگان و دلسوزان و مشارکت موافقان و مخالفانش در اتاق های سیاستگزاری با رویکرد سلامت محوری و به منظور اهداف زیر به صورت کامل اجرا کند:
• افزایش پاسخگویی در بازار سلامت با اجرای تمام عیار پزشکی خانواده
• کاهش سردرگمی بیماران در چرخه سلامت با اجرای تمام عیار پزشکی خانواده محقق می شود.
• تبدیل سیستم درمان نگر به یک نظام سلامت محور که به عدالت در سلامت منجر می شود.
• اصلاح اقتصاد سلامت با حاکم کردن نظامی واحد به طوری که از سردرگمی بیماران و دوباره کاری های پزشکی کم کند.
• افزایش دسترسی مردم به خدمات سلامت
• آزادی مردم در انتخاب پزشک خانواده.
• تحول جدی در ساختار بهداشت و درمان کشور
• ارتقای جایگاه متخصصان پزشکی خانواده و پزشکان عمومی و ممانعت از افزایش فشار کاری بر کادر درمان کشور
• کاهش هزینههای غیر ضروری در بازار سلامت و افزایش پوشش خدمات
• اصلاح نظام مدیریت و ساختار فعلی نظام سلامت
• تجمیع صندوق بیمه ای کشور برای تامین مالی و منابع کافی.
• افزایش حمایت های قانونی و سیاستگزاری سلامت با ایجاد نهادی ثابت در راس قدرت به طوری که با تغییر دولت ها، تغییری در ساختار آن ایجاد نشود.
• واقعی کردن تعرفه های خدمات سلامت
• تقویت نظام شبکه های بهداشتی درمانی کشور و اجرای پزشکی خانواده بر بستر شبکه ارایه خدمات
• بهبود کیفیت، هزینه اثربخشی و برابری در نظام سلامت
• هوشمندسازی خدمات نظام سلامت
• استفاده از نخبگان، متخصصان و سایر کادر بهداشت و درمان در نظام سلامت راهی برای پیشگیری از مهاجرت نخبگان جامعه علوم پزشکی.
• درمان و پیشگیری از بیماری های واگیر و غیر واگیر و سلامت برای همه آحاد جامعه به دور از نژاد، سن، جنس و ...
نظر شما