شناسهٔ خبر: 66677823 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: دیپلماسی‌ایرانی | لینک خبر

آنچه پکن را جذب می کند

سناریوی پر رمز و راز چین برای اروپا

شکاف بین اروپا و آمریکا و شکاف در درون اروپا موضوعات جالب و جذابی برای چین است که در پی دنیای چندقطبی است.

صاحب‌خبر -

دیپلماسی ایرانی: شی، رئیس جمهوری چین، بعد از پنج سال که به اروپا سفری نداشت در ششم ماه مه 2024  وارد پاریس شد و بعد از دیدار رسمی از فرانسه، به صربستان و مجارستان سفر کرد این سفر در میانه مباحث مربوط به جهت‌گیری و جهت‌یابی آن استراتژیک اروپا حائز اهمیت بود.

مکرون رئیس جمهوری فرانسه، از خود مختاری استراتژیک اروپا سخن می‌گوید و آهنگ و نوای خاصی را در مورد شرایط امنیتی اروپا مخصوصاً با درنظر گرفتن وضعیت اوکراین می‌نوازد.

سفر شی در این فضای گفتمانی و عملیاتی در خور توجه بوده و این پرسش را به میان می‌کشد که نسبت چین با جهت‌گیری‌های استراتژیک اروپا چگونه قابل تحلیل است؟ در پاسخ باید ابتدا چندلایگی سفر شی به این سه کشور اروپائی را مدنظر قرار داد؛ سپس نگرش‌ها و دل مشغولی‌های استراتژیک اروپا را شناسایی کرد و سرانجام حلقه‌های اتصال اروپا و چین را مورد موشکافی قرار داد.

سفر شی به سه کشور فرانسه، صربستان و مجارستان از چند لایگی خاصی برخوردار بود. یکی این لایه‌ها، سمبلیک و نمادین می‌باشد و  با سالگردها و مراسم تاریخی پیوند می‌خورد.

امسال شصتمین سالگرد برقراری رابط سیاسی فرانسه و چین می‌باشد. در بین کشورهای اروپائی، فرانسه روابط تاریخی کم تنش‌تری را با پکن داشته و لذا شصتمین سالگرد بُعد نمادین استمرار رابطه را به نمایش می‌گذارد.

در مورد بلگراد یعنی دومین توقفگاه شی در این سفر اروپائی، او در مراسم بیست و پنجمین سالگرد بمباران سفارت چین توسط ناتو که منجر به کشته شدن چند چینی شد شرکت کرد. عمق احساسی و عاطفی این سالگرد و ماهیت سمبلیک آن در نقد رفتار ناتو از طرف چین برجسته است.

سفر البته لایه‌های اقتصادی قابل توجهی داشت که عمدتاً در اطمینان دادن به طرف اروپائی برای سرمایه‌گذاری در چین متمرکز بود. بعد از افتتاح و راه اندازی چندین پروژه مخصوصاً در بلگراد و بوداپست، لایه‌ اقتصادی سفر را پررنگ می‌کند. لایه سیاسی تبادل نظر در مورد شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی نیز حائز اهمیت است.

اما برجسته‌ترین لایه، لایه استراتژیک است و این به ماهیت گفتمان‌های امنیتی و استراتژیکی اروپا بر می‌گردد که نسبت مستقیمی با چین دارد. بدین صورت که در کانون و قلب نگرانی‌های امنیتی اروپا، مساله اوکراین قرار دارد.

در پیش از هفتاد سالی که از پایان جنگ دوم جهانی می‌گذرد به هیچ رخداد پدیده استراتژیکی مانند اشغال نظامی اوکراین توسط روسیه، برای اروپا زجر آور نبوده است. مخصوصاً که درنظر بگیریم که پیش از دو سال از این جنگ می‌گذرد و چشم‌اندازی برای پایان آن در کوتاه مدت و میان مدت متصور نیست.

و در این میان، اروپا، چین را متحد و پشتیبان روسیه می‌بیند. برخی از اندیشکده‌های اروپائی، تلویحاً و تصریحاً، تداوم حرکت‌های نظامی روسیه را در پرتو حمایت بی‌دریغ چین از روسیه ارزیابی می‌کنند. در این سفر، چین سعی کرد که این نگرانی اروپا را تعدیل کند.

 اما فقط مسئله از طرف اروپا نیست که در یک چشم انداز استراتژیک کنش و واکنش بین پکن و اروپائی‌هایی ایجاد می‌کند. جنبه‌های دیگری نیز هست که چین را به سرنوشت استراتژیک اروپا علاقمند می‌کنند. اروپای‌ امروز با چالش‌های عمده‌ای در عرصه استراتژیک دست و پنجه نرم می‌کند که عمدتاً به ماهیت وابستگی امنیتی این قاره به ایالات متحده ارتباط می‌کند.

این وابستگی امنیتی مخصوصاً زمانی که با اظهارات تند ترامپ در مورد ناتو و متحدین اروپائی آمریکا و احتمال برآمدن ترامپ در انتخابات آمریکا پیوند می‌خورد، حساس‌تر شده و او شکاف توامان را عریان می‌کند؛ شکاف بین اروپا و آمریکا و شکاف در درون اروپا و این موضوعات جالب و جذابی برای چین است که در پی دنیای چندقطبی است. و به‌جای قطب غرب به رهبری آمریکا، چه بهتر که غرب خود دوقطبی باشد.

اما این موضوع هم برای چین چندان در مناسبات اروپائی راحت نیست؛ چون اروپا هم نگرانی‌های کلان و استراتژیک خود را در مورد چین دارد. علاوه بر محوریت مساله اوکراین برای اروپائی‌ها، موضوع وابستگی متقابل شدید بین اقتصادهای اروپائی و چین، برای اروپا پرخطر است و لذاست که برخی از استراتژیست‌های اروپائی، در مفهوم ریسک زدائی (Derisking) استفاده می‌کنند بدین معنی که نباید اجازه داد،  وابستگی اقتصادی بین چین و اروپا به حدی زیاد شود که خطر است و ریسک‌های آن تهدیدزای امنیتی داشته باشد. در میانه جهت‌یابی‌های استراتژیک، البته اروپا نمی‌خواهد که چین را نادیده بگیرد و سهم روز افزون آن را در مناسبات جهانی دست کم گیرد لذا عامل اقتصاد، جدی‌ترین حلقه اتصال است.

در این سفر، جزئیات تعاملات اقتصادی، اما در قالب حساسیت‌های دوطرف، به خطوط استراتژیک یکدیگر مخصوصاً در سفر فرانسه مدنظر قرار گرفت. اما حلقه‌های اقتصادی چین و اروپا، در کمتر جایی مانند صربستان و مجارستان، جدی‌تر است. این دو کشور را حلقه اصلی اتصالات اروپائی و چینی هستند. این دو کشور در مسیر پروژه کمربند ـ راه چین قرار دارند که خود کلان پروژه‌هایی برای اتصال چین به جهان است.

ماورای عامل اقتصادی، در این دو حلقه اتصال یعنی صربستان، مجارستان، ماهیت فکری و سیاسی نیز دارند. هر دو کشور نسبت به دیدگاه‌های چین احساس قرابت و نزدیکی دارند.هر چه هست روابط چین و قاره اروپا، پروانه دلار است و سفر رئیس جمهور چین به سه کشور اروپائی، نشان از جهت‌یابی‌های چین و کنشگران اروپائی در عصر تنش‌های پایدار بین‌المللی در دوران جدید را به نمایش می‌گذارد.

نظر شما