به گزارش ایکنا، وبینار بینالمللی «فلسطین در اندیشه شهید مطهری» چهارشنبه، ۱۲ اردیبهشت ماه به صورت برخط از آپارات ایکنا پخش شد.
علی مطهری؛ فرزند شهید مطهری و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، طلال عتریسی؛ استاد دانشگاه لبنان، ستار قاسم عبدالله؛ استاد دانشگاه ذیقار عراق، یاسین فضل الموسوی؛ اندیشمند بحرینی و حجتالاسلام شفیق جرادی، مدیر پژوهشکده مطالعات دینی و فلسفی لبنان در این وبینار سخنرانی کردند.
بیشتر بخوانید:
متن ترجمه سخنان شیخ یاسین الموسوی، اندیشمند بحرینی به شرح زیر است:
تبریک و تسلیت عرض میکنم به مناسبت این روز مبارک؛ یعنی سالروز شهادت عالم جلیلالقدر و اندیشمند بزرگ، شهید مطهری رحمت الله علیه.
دوستان! ما در برابر یک شخصیت جهانی هستیم که نزدیک به نیم قرن، در عرصه اسلام حضور داشت و دین اسلام را در تألیفات بسیار و سخنرانیهای ارزشمند خود در موضوعات اسلامی مختلف ارائه کرد و همه آنها به زبانهای مختلف ترجمه شده است.
یکی از ویژگیهای سخنرانیها و تألیفات او بیان روشن، آشکار، آسان و سلیس است که آموزههای دین اسلام را به زبان امروزی تبیین کرده و نسل امروز با آن همراه میشود.
او در زمانی که از عمق و دقت در فهم دین اسلام و علوم عقلی و نقلی بهره برده بود، در عین حال دارای قدرتی عالی برای قالببندی این اندیشه در قالبهای روشن و واضح و به زبان امروزی بود که با زمان و مکان و بیشتر اقشار جامعه تناسب داشته باشد.
دوستان! سخن از شخصیت شهید مطهری بسیار طولانی است و در این چند دقیقه کوتاه نمیتوان حتی به یک جنبه از شخصیت ایشان پرداخت. اما در این زمانی که زندگی میکنیم و در این لحظاتی که در آن سخن میگوییم، شرایطی است که امت اسلامی در قبال مسئله اصلی دنیای اسلام یعنی مسئله فلسطین قرار دارد، مسئله این سرزمین اسلامی غصب شده، مسئله نسلکشیها و قتلها، و همه موارد نقض حقوق بشر که با چشم خود در نوار غزه و در این جنگ جهانی علیه گروهی بسیار اندک شاهد هستیم.
ما در این لحظات سخنان شهید مطهری را یادآور میشویم که با وجود آنکه زمان آن گذشته اما صلاحیت هر زمان و مکانی در مورد مسئله فلسطین و دیگر مسائل را دارد.
اگر بخواهیم با رابطه شهید مطهری با مسئله فلسطین آشنا شویم درمییابیم که شهید مطهری به محض اینکه اسلام را به شکل صحیح، واقعی، عمیق و دقیق درک کرد، به مسئله فلسطین مرتبط شد. اما نخستین رابطه اصیل و آگاهانهای که در تاریخ میان شهید مطهری (رحمه الله) و مسئله فلسطین ثبت شده، بازداشت شهید مطهری در سال 1969 میلادی به دلیل مشارکت وی در جمعآوری کمکهای مردمی برای ملت فلسطین است. یعنی 10 سال قبل از پیروزی انقلاب.
این مسئله فاش میکند که ریشه مسئله فلسطین در اندیشه شهید مطهری، ریشهای اصیل و قدیمی بوده که وی قبل از آگاهی امت اسلامی با آن در ارتباط بود.
اما اگر بخواهیم درباره اندیشه شهید مطهری نسبت به مسئله فلسطین صحبت کنیم، میتوانیم با بررسی سخنرانیهای این عالم جلیلالقدر، درباره ارتباط او و اندیشه روشنگرانه او نسبت به این موضوع محوری، سخن بگوییم و میتوانیم ابعاد چهارگانهای را در مورد این موضوع مرور کنیم.
بُعد اول: بُعد تاریخی
شهید مطهری در اندیشه ممتاز خود همیشه موضوعات را از حیث فکری، تاریخی، عقلی و نقلی ریشهیابی میکرد. از این رو، بعد اول، بعد تاریخی اندیشه شهید مطهری در قبال مسئله فلسطین است. در کتاب «حماسه حسینی» او مطلب مهمی را مشاهده میکنیم که این موضوع حقیقی را از حیث تاریخی ریشهیابی کرده است.
یهود ادعاهای خود در سرزمین فلسطین را تکرار میکنند که این سرزمین، سرزمین موعود و در اصل برای یهودیان است. اما شهید مطهری این مسئله را به شکلی بسیار خلاقانه مورد بررسی قرار میدهد و میگوید که مسئله فلسطین، مربوط به یک کشور اسلامی نیست بلکه متعلق به تمام امت اسلامی است.
یهودیان ادعا میکنند که حضرت داوود و سلیمان(ع)، سه هزار سال پیش حکومت موقتی را در سرزمین فلسطین پایهگذاری کردند، اما وقتی تاریخ را مطالعه میکنیم میبینیم که یهودیان در یک دوره کوتاه به این سرزمین آمدهاند و قبل و بعد از آمدن یهودیان به این سرزمین، آنجا سرزمین یهودیان نبوده است. این یک مغالطه است که یهودیان بسیار تکرار میکنند در صورتی که واقعی نیست. از این رو شهید مطهری میگوید: «تاریخ را بخوانید؛ در تمام این مدت دو سه هزار ساله، کی بوده است که سرزمین فلسطین به یهود تعلق داشته است؟ کی بوده است که بیشتر سرزمین فلسطین مال ملت یهود باشد؟»
پس از آن میگوید: «قبل از اسلام هم سرزمین فلسطین مال آنها نبود. روزی که مسلمین فلسطین را فتح کردند، فلسطین در اختیار مسیحیان بود نه در اختیار یهودیان و اتفاقاً مسیحیان که با مسلمین صلح کردند، یکی از مواردی که در صلحنامه گنجاندند، این بود که شما یهود را در اینجا راه ندهید. گفتند: ما با شما زندگی میکنیم ولی با یهود زندگی نمیکنیم. چطور شد که یکدفعه سرزمین فلسطین نام وطن یهودی به خود گرفت؟ یکی از قضایایی که کارنامه قرن ما را تاریک میکند همین قضیه است. (این قرنی که به دروغ نام حقوق بشر، آزادی، عدالت و انسانیت بر آن گذاشتهاند). ببینید اینها از کجای دنیا آمدهاند؟ مدعی هستند که سرزمین فلسطین، سرزمین ماست. هدف مگر تنها همین است که یک دولت کوچک در آنجا تشکیل شود؟ خیلی همه اشتباه میکنیم. یک اسرائیل بزرگ که دامنهاش از این طرف شاید تا ایران خودمان هم کشیده شود. به قول عبدالرحمن فرامرزی این اسرائیلی که من میشناسم، فردا ادعای شیراز را هم میکند.»
دوستان! شهید مطهری تلاش خود را از جنبه تاریخی در مورد مسئله فلسطین انجام داد؛ یهود همیشه این ادعا را تکرار میکند در صورتی که این ادعا پوچ و توخالی است. لذا اگر بخواهیم بیشتر و بیشتر دقیق شویم، درمییابیم که آنها از زمانهای قدیم تا کنون مزاحمان این سرزمین بودهاند و حضرت ابراهیم(ع) و سایر پیامبران که به ایشان منتسب هستند مانند حضرت موسی(ع) نه در سرزمین فلسطین متولد شدهاند، نه وارد آن شده و نه در آن زندگی کردهاند. لذا این، یک بُعد مهم است که شهید مطهری آن را ریشهیابی کرده است.
بُعد دوم: بُعد ملی و سرزمینی
تلاشهایی صورت میگیرد که مسئله فلسطین را یک مسئله عربی یا مسئلهای که فقط مربوط به اهالی این منطقه است، معرفی کنند. این چیزی است که منطق صحیح اسلامی آن را رد میکند. زیرا این سرزمین، یک سرزمین اسلامی برای تمام مسلمانان است.
از دیدگاه اسلام، سرزمینها انواع متعددی دارند: 1- سرزمینی که اهالی آن به صورت داوطلبانه به اسلام گرویدهاند بنابراین مِلک آنان است. 2- سرزمینی که مسلمانان با شمشیر (جنگ) وارد آن شدهاند، این سرزمین مِلک همه مسلمانان است. 3- سرزمین صلح 4- سرزمین معاهده.
فلسطین جزء کدامیک از این سرزمینهاست؟ سرزمینی است که نه اسبی و نه مسافری به آن قدم نگذاشته است؟ یعنی سرزمینی است که اهالی آن به صورت داوطلبانه به اسلام گرویدهاند؟ خیر. بنابراین سرزمین اهالی آن نیست. لذا از نوع دوم است، یعنی سرزمینی که با جنگ فتح شده است و تاریخ بیانگر آن است که این سرزمین در زمان خلافت خلیفه دوم یا امثال آن فتح شده است. از این رو همه اجزای آن برای تمام مسلمانان است و اهالی این منطقه نمیتوانند آن را بفروشند یا رها کنند. زیرا این مسئله به تمام مسلمانان ارتباط دارد. لذا حتی اگر اشغال و غصب شود ولو برای یک مدت طولانی، به هیچ وجه تبدیل به سرزمینی غیراسلامی نخواهد شد و یک سرزمین اسلامی باقی میماند که باید بازگردانده شود و بر مسلمانانی که توانایی دارند واجب است که آن را بازگردانند.
از این رو شهید مطهری میگوید: «بخدا قسم، ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم ما غافل هستیم و در برابر این مسئله مورد سؤال قرار میگیریم. والله قضیهای که دل پیامبر اکرم(ص) را امروز خون کرده است، این قضیه است. آنها دروغ گفتند و ما را فریب دادند که این، یک مسئله داخلی است؛ آنها ما را فریب دادند که مسئلهای فقط مربوط به اسرائیل است. عبدالرحمن فرامرزی میگوید: اگر مسئله فلسطین مسئلهای داخلی بود نه دینی، پس چرا یهودیان اموال خود را به رژیم صهیونیستی میفرستند؟».
شهید مطهری ادامه میدهد: «واللهِ و باللهِ قسم میخورم که پیغمبر اکرم(ص) در قبر مقدسش امروز از یهود میلرزد. این یک مسئله دودوتا چهارتاست. اگر کسی نگوید، گناه کرده است.»
این بُعد دوم بود.
بُعد سوم: بعد دینی بنیادین در روایات
بُعد سوم در اندیشه شهید مطهری نسبت به مسئله فلسطین، بُعد دینی بنیادین در روایات است.
شهید مطهری که دین اسلام را به طور دقیق درک کرده بود، درک او عمیق بود نه سطحی؛ او روایات پیامبر اکرم (ص) را بر واقعیت امت اسلامی انطباق میداد.
مطهری میگوید: «در سختیهایی که اسلام با آن روبرو بوده است همچون مسئله فلسطین، مسلمانان چقدر با غم یکدیگر شریک شدند؟ در حقیقت، همدردی آنها با یکدیگر کجا رفته است؟ اگر ما با همدیگر همدردی نکنیم مسلمان نیستیم. همانطور که پیامبر اکرم(ص) میفرماید: مؤمنان در دوستی، مهربانی و همکاری با يکديگر، مانند پيکری هستند که اگر يک عضو آن به درد آيد، ساير اعضا با بی خوابی و تب با آن هم نوا می شوند.»
شهید مطهری میگوید: «این سخن پیامبر اکرم(ص) مشخص کننده یکی از نشانههای زندگی است.»
همچنین میگوید: «پیامبر(ص) میفرماید: کسى که صداى انسانى را بشنود که فریاد مىزند: اى مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، کسى که این فریاد را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست.»
«این فرموده مشخص کننده نشانه دیگری از زندگی است؛ لذا هر کس در درون خود این درجه از رابطه با برادران مسلمان خود و همبستگی با آنها را پیدا نکند، مسلمان نیست.
به همین مقدار بسنده میکنم. خداوند ما و شما را بیامرزد.
وصلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین.
انتهای پیام
نظر شما