روزنامه توسعه ایرانی نوشت: وقتی از کار پرفشار پرستاران و اجبار آنها به انجام کار اضافه یا ناچیز بودن حقوق در مقابل کاری که پرستاران انجام میدهند و استرسی که میکشند، گفته میشود شاید شرح یک روز کاری از زبان یک پرستار، بتواند اذهان را به هدف نزدیکتر کند.
آنچه در ادامه میخوانیم، ۲۴ ساعت کاری یک پرستار اورژانس پیشبیمارستانی است؛ ۲۴ ساعتی که البته بسیار مختصر بیان شده و قطعا همه آنچه که باید را دربرنمیگیرد.
یک. «بلافاصله بعد از برگشت از مأموریت، برای انجام مأموریتی دیگر صدایم میزنند. باید سریع به محل مأموریت برسم. هنوز خستگی مأموریت قبلی از تنم خارج نشده که سوار آمبولانس میشوم و راه میافتم. به محل میرسم، وارد کوچه که میشوم، از پشت شیشه آمبولانس، چهره خشمگین بستگان بیمار را میبینم که زیر لب چیزی میگویند، انگار دشنام میدهند... آمبولانس که میایستد، با خشم در را باز میکنند و با ناسزا به بیرون هدایتم میکنند! یکی میگوید پول مفت میگیرید و وقتی کارتان داریم، سختتان میآید برسید. قبل از آنکه کار را شروع کنم از شرایط بیمار میپرسم و جواب میشنوم که اگر شرایطیش را میدانستیم به شما مفتخورها زنگ نمیزدیم! چیزی نمیگویم. علائم حیاتی را میگیرم و آنچه که باید را انجام میدهم و بعد به همراهان توصیه میکنم که با انتقال بیمار به بیمارستان موافقت کنند. جواب میشنوم که اگر میخواستیم بیمارستان برویم که با شما تماس نمیگرفتیم. کار بلد نیستید، رانندهاید فقط... باز چیزی نمیگویم و با خود میگویم جز بیمار هیچ چیز دیگری نباید مهم باشد... آنها از دیر رسیدن آمبولانس شاکی هستند و من، کوچکترین تقصیری در این رابطه ندارم».
دو. بیمار را تحویل بیمارستان میدهم و به پایگاه برمیگردم. نزدیک غروب است و هنوز ناهار نخوردهام. لقمه اول را که در دهانم میگذارم، دوباره اعلام مأموریت میکنند: واژگونی خودرو. سراسیمه به راه میافتم، استرس تمام وجودم را گرفته و با خود میگویم قرار است چه صحنهای ببینم؟ به صحنه حادثه میرسیم. همکارم هنوز کامل توقف نکرده، از آمبولانس بیرون میپرم و بدون توجه به کنایه تماشاگران، سریع وارد عمل میشوم. خودروی پراید با ۴ سرنشین واژگون شده و در شانهای که ۴ متر پستتر از جاده است، سقوط کرده. یکی از سرنشینهای عقب فاقد علائم است. همکارم درخواست کد کمکی میکند. یکی دیگر از مصدومان از تنگی نفس و درد سینه شاکی است و در نگاه اول به نظر میرسد که آسیب گردنی دیده است. در همان خودروی واژگون شده، شروع به کار میکنم: بستن کولار گردنی، وصل کردن اکسیژن پرتابل، چک کردن علائم حیاتی، رگگیری، وصل کردن سرم نرمال و... در این حین تریاژ را هم انجام میدهم و به سراغ مصدوم بعدی میروم. خستهام و آدرنالین بدنم بالا رفته و در این وضعیت باید به بیماری که دچار استرس شده آرامش بدهم.
سه. کد کمکی میرسد و با تحویل بیمار به همکارانم و در حالیکه یکی از مصدومان را به آمبولانس منتقل کردهایم، به سمت بیمارستان حرکت میکنیم. توالی مراقبت و اقدامات درمانی را در کابین عقب آمبولانس تا رسیدن به بیمارستان انجام میدهم. بیمار را تحویل میدهم و سراغ تعویض کپسول اکسیژن و بعد سوخت آمبولانس میروم. به پایگاه که میرسم تقریبا آخرهای شب است. غذایی برای شام آماده میکنم و بعد هم برای استراحت به اتاق میروم. چند ساعت نگذشته، حوالی ساعت ۴ صبح مراجعه حضوری دارم. صبح شده و زمان تحویل شیفت و رفتن به خانه است. فکر میکنم چرا باید برای انجام چنین کار پرفشار و پراسترسی، حقوق ناچیزی بگیرم که حتی کفاف هزینههای زندگی را هم نمیدهد؟ وقت استراحت است و با هزار فکر و خیال، مسیر خانه را طی میکنم.
اضافهکار اجباری با ساعتی ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان
کار پرفشار و استرس، حقوق ناچیز و قرار گرفتن در معرض انواع برخوردها؛ شاید چکیده تمام آن چیزی است که در رابطه با وضعیت این پرستاران میتوان گفت. پرستارانی که میانگین حقوقشان بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان است و برای اضافهکار اجباری، ساعتی حدود ۱۵ تا ۲۰هزار تومان دریافت میکنند. میگویند به دلیل کمبود نیرو، کارشان بسیار است و حقوقی که بابت این کار سخت میگیرند، کفاف دخل و خرج زندگی را نمیدهد. این وضعیت، برخی از همکارانشان را مجبور به استعفا، تغییر شغل یا مهاجرت کرده است. میگویند چون آمبولانس با تأخیر بسیار بر بالین بیماران اورژانسی میرسد، درگیریهای لفظی و فیزیکی با همراهان عصبانی و نگران، به چالش روزمرهشان تبدیل شده و استرس کارشان را بیشتر کرده. بارها اعتراض کردهاند اما جز وعده، چیزی نصیبشان نشده است.
خستگی، ضریب خطا را بالا میبرد
«ابراهیم آریامقدم» رئیس انجمن فوریتهای پزشکی خراسان رضوی در مورد فشار کاری این پرستاران میگوید: به طور استاندارد در ۲۴ ساعت باید ۵ مأموریت انجام داد. بین این مأموریتها، ریکاوری و آماده کردن آمبولانس و تجهیزات برای مأموریت بعدی، اهمیت زیادی دارد اما به دلیل کمبود آمبولانس و نیرو، بیش از اینها و حتی گاهی تا ۲۰ مأموریت هم انجام میدهند.
آریا مقدم میگوید: در برخی از کشورها سه نیرو در یک آمبولانس اعزام میشود، یک پزشک و دو پرستار. در اینجا اما دو پرستار در یک آمبولانس هستند و رانندگی هم برعهده خودشان است. عملا در کابین عقب آمبولانس، یک پرستار تنها با یک بیمار اورژانسی در یک اتاقک یک در یک متحرک باید کار یک تیم کامل درمانی را انجام بدهد.
مأموریتهای زیاد و پشت سر هم، توان پرستاران را میگیرد. رئیس انجمن فوریتهای پزشکی خراسان رضوی با بیان این جمله تأکید میکند: خطای پزشکی در چنین وضعیتی افزایش پیدا میکند. ممکن است مأموریت پنجم یا ششم یک پرستار احیای قلبی ریوی باشد و پرستار دیگر توان انجام آن ماموریت را نداشته باشد.
کمبود ۱۰۰ هزار پرستار در کشور
این مشکلات البته مختص پرستاران اورژانس پیشبیمارستانی نیست. مدتهاست که پرستاران از وضعیت شغلی خود، فشار کار بالا و حقوقهای بسیار پایین رنج میبرند. تقریبا تمام افراد و مسئولان مرتبط با این حوزه به کمبود نیروی پرستار اذعان دارند. طبق گفتهها، کشور با مشکل کمبود ۱۰۰هزار پرستار مواجه است. مهاجرت، ترک کار، ترجیح خانهنشینی بر انجام کار سخت و طاقتفرسا با حقوقهای ناچیز، بازنشستگی و در کنار همه اینها، عدم استخدام نیروی کافی از سوی وزارت بهداشت به این بحران دامن زده است.
در چنین وضعی، پرستاران مجبور به انجام کار اضافه با حقوق بسیار ناچیز هستند. در یکی از نظرسنجیهایی که به تازگی در یکی از کانالهای تلگرامی مربوط به این پرستاران انجام شده و بیش از هزار شرکتکننده داشته، ۶۶درصد از پرستاران اعلام کردهاند که مبلغ اضافهکاریشان ساعتی بین ۱۶ تا ۲۰هزار تومان است. به عبارتی دیگر، این پرستاران بابت ۱۵۰ ساعت کار اضافه اجباری در ماه، حدود ۲ تا ۳ میلیون تومان حقوق میگیرند، در حالیکه این میزان کار باید با جذب پرستار جدید و با حقوق کامل به انجام میرسید.
اعتراض برابر با غیبت و رفتن به هیات تخلفات است
«محمد شریفیمقدم» دبیرکل خانه پرستار درباره وضعیت کادر درمان میگوید: به دلیل کمبود پرستار، بیمارستانها اضافهکاری را به پرستاران تحمیل کردهاند. نرخ اضافهکار بسیار پایین است و پرستار اگر ۱۰۰ ساعت در ماه کار کند، ۲ میلیون تومان حقوق میگیرد پس هیچ پرستاری حاضر به انجام این کار پراسترس برای ۲ میلیون تومان نمیشود، به همین دلیل اضافهکار را اجباری کردهاند.
شریفیمقدم میگوید: طبق قانون، اضافهکار باید با توافق طرفین باشد و اجبار به انجام کار اضافی خلاف قانون است. همچنین در جریان اعتراض پرستاران به دیوان عدالت اداری، رأی وحدت رویه به نفع پرستاران صادر شده و صراحتا اعلام شده که اضافهکار نباید اجباری باشد.
به گفته وی، بهرغم الزام قانونی به توافق طرفین برای انجام کار اضافی و همچنین رأی دیوان عدالت اداری، در صورتیکه پرستاری حاضر به انجام کار اضافه نشود، برایش غیبت رد میکنند. البته فقط غیبت نیست و این پرستار به هیأت تخلفات فرستاده و محکوم هم میشود. متاسفانه این اتفاق به صورت گسترده میافتد و موردی نیست.
۶ ماه انفصال از کار برای برخی پرستاران معترض
پرستاران بارها بابت اضافهکاریهای اجباری، حقوق ناچیز، تعرفهبندی اسمی و بیفایده، کارانههای کم، عدم دریافت فوقالعاده خاص و دیگر مشکلاتشان در بسیاری از شهرها تجمع کردهاند؛ تجمعاتی که گاهی منجر به صدور احکام سنگین شده است.
شریفیمقدم میگوید: به تازگی شنیدهایم که هیأت تخلفات برخی از دانشگاهها، برای پرستارانی که در اعتراضات صنفی شرکت کردهاند، پرونده ساخته و احکامی مثل ۶ ماه انفصال خدمت صادر کردهاند! این چه حکمی است؟ چرا باید برای تجمع صنفی و شکایت به دریافتی ناچیز، حکم صادر کرد، آن هم چنین حکمی! ۶ ماه انفصال از کار در شرایطی که با مشکل کمبود پرستار مواجهیم و مردم هر روز از این وضع آسیب میبینند را چگونه میتوان توجیه کرد؟
خستگی و فرسودگی به دلیل حجم بالای کار و بیانگیزگی به دلیل حقوقهای ناچیز را اگر در کنار این برخوردهای تنبیهی و احکام سنگین قرار دهیم، به اوضاع نابسامان پرستاران بیشتر پی خواهیم برد. در چنین شرایطی و به اذعان بسیاری از فعالان این حوزه، نمیتوان به ارائه خدماتی تمام و کمال برای بیماران، آنچنان که باید و آنچنان که استانداردها میگویند، امیدوار بود؛ وضعیتی که به باور دبیرکل خانه پرستار، تأثیر مستقیمی روی افزایش مرگ و میر بیماران میگذارد.
زهرا معرفت
∎
نظر شما