نويسنده: محسن رضواني
چكيده:
در چند سال اخير، اكثر محافل خبري و تحليل سياسي جهان تقريباً به اتفاق اين ادعا را مطرح كردهاند كه «لئو اشتراوس» پدر فكري نومحافظهگرايي است. در حالي كه، تنها منبع و مرجع ادعاي مذكور، نوشتهها و مصاحبههاي انتقادي خانم شاديا بي. دروري است. وي براي مدعاي خويش به رويكردي تمسك ميكند كه روح آن براي نويسندگان و حاميان چنين ادعايي، به ويژه در كشور ايران مغفول مانده است.
رويكرد فمنيستي و همجنسگرايانه شاديا دروري موجب شده تفسيري از اشتراوس ارائه شود كه در واقع تحريف انديشه مبتني بر فضيلت و معنويت است. اين مقاله به شيوه موردشناسي و با رويكرد انتقادي در صدد است با بررسي تصوير دروري از اشتراوس با تصوير واقعي وي به معناكاوي ضمني خلطهاي رايج جريانشناسي در فلسفه سياسي معاصر بپردازد.
كليد واژه: فلسفه سياسي، انديشهشناسي، افلاطونشناسي، سعادتشناسي، پنهاننگاري، سنتگرايي، محافظهگرايي، نومحافظهگرايي.
چكيده:
در چند سال اخير، اكثر محافل خبري و تحليل سياسي جهان تقريباً به اتفاق اين ادعا را مطرح كردهاند كه «لئو اشتراوس» پدر فكري نومحافظهگرايي است. در حالي كه، تنها منبع و مرجع ادعاي مذكور، نوشتهها و مصاحبههاي انتقادي خانم شاديا بي. دروري است. وي براي مدعاي خويش به رويكردي تمسك ميكند كه روح آن براي نويسندگان و حاميان چنين ادعايي، به ويژه در كشور ايران مغفول مانده است.
رويكرد فمنيستي و همجنسگرايانه شاديا دروري موجب شده تفسيري از اشتراوس ارائه شود كه در واقع تحريف انديشه مبتني بر فضيلت و معنويت است. اين مقاله به شيوه موردشناسي و با رويكرد انتقادي در صدد است با بررسي تصوير دروري از اشتراوس با تصوير واقعي وي به معناكاوي ضمني خلطهاي رايج جريانشناسي در فلسفه سياسي معاصر بپردازد.
كليد واژه: فلسفه سياسي، انديشهشناسي، افلاطونشناسي، سعادتشناسي، پنهاننگاري، سنتگرايي، محافظهگرايي، نومحافظهگرايي.
نظر شما