شناسهٔ خبر: 50376340 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ستاره‌صبح | لینک خبر

نوشتاری از آیت‌الله دکتر محقق داماد

حکم شرعی انزوای سیاسی

صاحب‌خبر -

آیت‌الله سید مصطفی محقق داماد روحانی است که به موضوعات روز ورود پیدا می‌کند و به‌صراحت نظرش را بازگو می‌کند. او در این نوشتار به موضوع مهم حکم شرعی انزوای سیاسی پرداخته و نوشته خود را در اختیار شفقنا قرار داده که در ادامه می‌خوانید.

۱- با قطع نظر از ادله اجتهاد و تقلید، موضوع مرجعیت در شیعه نقش مهمی در طول تاریخ نسبت به تمشیت و تنظیم امور زندگی دنیوی، اجتماعی و سیاسی جامعه شیعه داشته است؛ زیرا جای تردید نیست که در فقدان مرجعیت دینی هر روز هر کس در هر سطحی از دانش دینی، گاه بر اساس هواهای نفسانی و گاه به انگیزه‌های خیرخواهانه، جاهلانه به خود اجازه می‌دهد با در دست گرفتن پرچم عمل به وظیفه امربه‌معروف و نهی از منکر فریاد سر می‌دهد و مردم ساده‌دل را به حرکتی کند و آنان دست به اقداماتی می‌زنند که سرانجام به زیان ملت مسلمان تمام می‌شود. درحالی‌که مراجعه به منابع فقهی شیعه نشان می‌دهد که این نهاد با سایر نهادهای دینی کاملاً متفاوت است. ‌یعنی مانند نماز، روزه، حج و زکات نیست تا مخاطب عمل به آن‌ها وظیفه آحاد امت اسلامی باشد. مخاطبین احکام شریعت چنین نیست که همه مانند هم باشند. مگر می‌شود مخاطب آیه شریفه «السارق والسارقه فاقطعواایدیهما (مائده ۳۸‌)» همان مخاطب «کتب علیکم الصیام (بقره ۱۸۳)» باشد؟ هرگز چنین نیست. به‌یقین مخاطب بسیاری از مراتب امربه‌معروف و نهی از منکر عموم مردم نیستند و تنها افراد خاصی که در رأس آن‌ها کسانی هستند که با داشتن ملکه قدسیه اجتهاد معروف و منکر را دقیقاً بشناسند تا خدای نکرده به‌جای معروف به منکر امر نکنند و به‌جای منکر از معروف نهی ننمایند.
۲- آنچه در سرزمین‌های هم‌جوار ما رخ می‌دهد، انفجار، جاری ساختن حمام خون، سربریدن پدران پیش چشم فرزندانشان، برده سازی زنان و دختران و غارت اموال مردم، همه به حرکت درآمده توسط شخص یا اشخاصی بوده و هست که با اطلاع کم، بضاعت مزجاه و فهم دینی ناقص و گاه صرفاً با خواندن چند آیه قرآن و برداشت‌های عامیانه و گاه با طرح چند حدیث مجعول با در دست گرفتن پرچم لا اله الا الله و تحت شعارهای دینی و تفسیر انقلابی عده‌ای را فریب داده و آنان را مستضعف فکری ساخته و به میدان کشانده‌اند.
۳- اندکی تأمل و تفکر در حوادث شوم و تلخ مورد اشاره فوق، آدمی را به عظمت نقش مرجعیت قوی و پر ابهت در شیعه می‌رساند که در طول تاریخ نمونه‌هایی از مشیت‌ها و مدیریت‌های خردمندانه و اتخاذ تصمیم به مورد و به‌جای آنان فتنه و بلکه فتنه‌هایی را خاموش ساخته و از ورود بلا بر سر جامعه جلوگیری کرده‌اند. آنان با نیروی قوی اجتهاد و فهم صحیح منابع فقهی و استخراج حکم واقعی الهی از هرج‌ومرج شعارهای نابخردانه توسط عوام مانع شده و مردم را به طریق منطقی و عقلایی رهنمون شده‌اند.
۴- آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی دام‌ظله محصول حوزه قم صانها الله عن الحدثان است. ایشان دوران جوانی تحصیلی خود را در سال‌های آغازین تأسیس در این حوزه آغاز کرده‌اند (۱۳۲۰ ش-۱۳۶۰ ق). سال‌هایی که هنوز آموزه‌های تربیتی مؤسس حوزه به‌خوبی محسوس و ملموس بوده که بر محور اجتهاد و اعتدال دور می‌زده است. آن روز حوزه قم توسط سه فقیه سترگ، سید صدرالدین صدر، سید محمدتقی خوانساری و سید محمد حجت کوه کمری اداره می‌شد. به‌زودی با ورود آیت‌الله سید محمدحسین طباطبایی بروجردی مرجعیتی قوی و پرقدرتی تشکیل یافت. مرجعیتی که شعاعش از یکسو به اروپا و امریکا و کشورهای عربی تسری یافت و با وسعت نظر و شرح صدر و فکر جهانی اندیشانه مرحوم آیت‌الله بروجردی حتی جامع الازهرا را که قلب اندیشه اسلامی آن روز بود تصرف کرد و با تشکیل دارالتقریب، فقه جعفری برای نخستین بار در کنار مکاتب چهارگانه قرار گرفت.
۵- آیت‌الله‌العظمی صافی علاوه بر درک جلسات درس مراجع ثلاث، ‌از روز شروع تدریس آیت‌الله بروجردی تا واپسین روز حیات پربرکت آن مرجع بزرگ، به نحو مداوم در آن مجلس درس حضور نقادانه داشته‌اند.
۶- اما به نظر صاحب این قلم، معظم له نه‌تنها از محضر آیت‌الله بروجردی فقه و اصول آموخته، بلکه روش فکری و تربیتی و به دیگر سخن اجتهاد، اعتدال و جهانی اندیشی را فراگرفته‌اند.
۷- شاهد صدق این مدعا مطالبی است که در روزهای اخیر در ملاقات با رئیس قوه مقننه از معظم له صادر شد. درست در ایامی که عده‌ای در لباس دوستی و خیرخواهی بر طبل خشونت می‌کوبند و برای تمامی عالم مرگ آرزو می‌کنند و انزوای سیاسی را فرامی‌خوانند و بالعکس بر دوستی با گروه خون‌ریز طالبان و نیز کشورهایی که مکر را از پشت بر ملت ایران خنجر زده‌اند، پای می‌فشارند، این مرجع بزرگ به‌صراحت هرچه تمام‌تر انزوای سیاسی و درگیری و عداوت غیرمنطقی با این‌وآن را خلاف مصالح ملت مسلمان و آن را از عوامل روزافزون فقر و مستمندی محسوب کردند.
۸- مطالب اظهارشده هرچند خطاب به رئیس کنونی مجلس انجام‌شده، ولی به‌یقین از مطالبی است که می‌توان گفت نه زمان مخصص و نه شأن نزول تقیید کننده است، کاملاً کلی و فراگیر است، به تعبیر فنی قضیه خارجیه نیست،‌ حقیقیه است، گذشته، حال و آینده را فرامی‌گیرد.
۹- از همه چیز بالاتر آنکه این مطالب از لسان یک شخصیت سیاسی محض صادر نشده است، توسط یک فقیه و مجتهد جامع الشرائط در موضع مرجعیت شیعه بیان‌شده و باید آن را با حلال و حرام تفسیر کرد. ملت ایران از زبان کسی این مطالب را می‌شنوند که خودشان از کسانی بودند که اصل چهارم قانون اساسی را به شرح زیر تصویب کرده‌اند: «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزائی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی،‌ نظامی، سیاسی و غیر این‌ها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است»
۱۰ -  این بزرگوار از نخستین منصوب‌شدگان از سوی حضرت امام خمینی (ره) به‌عنوان فقیه شورای نگهبان هستند. نگارنده که در تاریخ نگارش این سطور مدت مدیدی از عمر خود را در دوران جمهوری اسلامی گذارنده وقتی تأمل ایام گذشته می‌کند و بر عمر رفته می‌اندیشد و این‌گونه شخصیت‌های خردمند و فقیهان سترگ را در این‌گونه سمت‌ها به یاد می‌آورد، آهی سرد از عمق دل برمی‌کشد و سنگ سراچه دل به الماس آبدیده می‌ساید، دست به دعا برمی‌دارد و به درگاه حضرت باری عرض می‌کند:
اللهم اجعل عواقب امورناخیراواجعل مستقبل امرناخیرا من ماضیه.
به هرچه می‌نگرم با دریغ و بدرود است
شد آن زمان که جهان جمله مژده بود و درود

نظر شما