متهم امامی در پاسخ به اتهاماتش: همه این ها دروغهای شبکه فساد قهرمانی است
بررسی پرونده محمد امامی به ایستگاه هفتم رسید. جلسه دیروز دادگاه خیلی ملتهب و مهیج برگزار شد. نماینده دادستان سر فرصت توضیح داد که متهمان چطور با به کارگیری افراد بیبضاعت و معتاد و کارتنخواب به اسم آنها وامهای کلان میلیاردی میگرفتند؛ بدون اینکه این افراد خودشان خبر داشته باشند. خود امامی البته تمام این مطالب را دروغهای نماینده دادستان خواند. گزارش این جلسه دادگاه را هم مجبوریم به علت کمبود فضا خلاصه کنیم و این کار را در پنج بخش مجزا انجام دادیم. تمام نقل قولها مستقیما از گزارش خبرگزاری میزان استفاده شده است.
* یک: تسهیلات میلیاردی به نام افراد بیبضاعت از بابلسر
در ابتدای جلسه قاضی مسعودیمقام از نماینده دادستان خواست که توضیحاتش درباره ضمانتنامههای بانکی را ارائه بدهد. رسول قهرمانی هم در مورد پنج شرکتی توضیح داد که طبق دادخواست عملا زیر مجموعه امامی و فرزام راد بودند اما بدون اینکه اسمی از خودشان باشد و به این واسطه ۵۰۹ میلیارد تومان ضمانتنامه گرفتند و به کالا تبدیل و از کشور خارج کردند. بخشهایی از اظهارات او را بخوانید ماجرا روشن میشود.
* آقایان پنج شرکت صوری با مدیران بیبضاعت تشکیل دادند و از بابلسر برخی از افراد را که اعتیاد دارند یا برخی را که بیکار یا بازنشسته بودند آوردند و مدیر شرکت کردند.
* خانمی هست که در ساختمانها نظافت میکرده و یک آقایی بوده که پیک موتوری بوده و با استفاده از این افراد شرکت تاسیس کردند و در حد کلان قیر گرفتند.
* هیچ یک از ضمانتنامهها پشتوانه ندارد و وثیقه ضمانتنامه قرارداد لازم الاجرا است. به عبارتی وثیقه صفر است و هیچ وثیقهای وجود ندارد. قیر در اختیار آقایان قرار گرفت و از کشور خارج کردند و در تاریخ سر رسید چکها، برگشت خوردند و زمانی که پیگیری به عمل آمد مشخص شد ضمانتخواهها یکی پیک موتوری و دیگری بیبضاعت بوده است.
* یکی از مدیران شرکتها میرسعید حسینی مدیر شرکت پایدار کالای پاسارگاد است. ما که او را آوردیم گفت افرادی به سراغ او آمدهاند. یکی از این اشخاص فردی به نام محمدی بود که همان محمدتقی روحی است و دیگری فردی به نام قریشی است که تیمی از مدیران بیبضاعت را در بابلسر جمع کرد. روحی در اوایل تحقیقات همکاری خوبی کرد و گفت خودش نیز برای دیگری کار میکند و به این نتیجه رسیدیم که کارهای مالی شرکتها را فردی به نام نادر دولتشاهی انجام میداد که گفت کارمند است و مشخص شد لایه اول فرزام و امامی هستند. دولتشاهی اعلام کرد این مجموعه دو سر دارد که یکی امامی و دیگری غندالی است و اینها برای ما سرنخ شد.
* دو: بازداشت یک مدیر شعبه با ۴۰۰ سکه در سعادتآباد
بحث به این نقطه که رسید رئیس دادگاه دستور داد که میرسعید حسینی به عنوان مدیر شرکت پایدار کالای پاسارگاد در جایگاه قرار بگیرد و در مورد اظهارات نماینده دادستان توضیح بدهد. این شخص یکی از همان افرادی است که طبق کیفرخواست به نام او تسهیلات گرفتند بدون اینکه خودش خبر داشته باشد. آنچه در ادامه میخوانید نقلقول از همین میرسعید حسینی است.
* من در دادگاه شاهد برخی از حرفها بودم که با عملکرد این افراد مطابقت دارد…به صورت باندی عمل میکردند و عملکرد اینها خیلی هماهنگ شده بود.
* در این پرونده سه متهم مدیران فراری هستند و اگر دستگیر شوند همه وضعیت مشخص میشود.
* پویان مهر رئیس شعبه بانک سرمایه اسکان گفت در حساب جاری شما دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان پول است و دو فقره ضمانتنامه ۳۵ میلیارد تومانی پنج روز قبل به نام من صادر شده است. من گفتم اصلا در بانک نیامدم چگونه چنین چیزی ممکن است.
* به رو به روی ساختمان اسکان که یک پاساژ است رفتم و نامهای تایپ کردم که این شرکت کلاهبرداری است. این پنج فقره شرکتها را من لو دادم، اینها بالای ۲۰ شرکت دارند و همه بانکها را خالی کردند.
* امامی و فرزام با ب.ام.و و سانتافه آمدند به من گفتند چه کار کردی و در ادامه با هم درگیر شدیم. گفتند تو را از شرکتها بیرون میآوریم و مرا سوار ماشین کردند و به دفتر ثبت اسنادی در خیابان دولت بردند و گفتند برو. من به آنها گفتم نامه دهید که من بدهی ندارم.
* اینها یک شرکت اوراقی را میگرفتند اعضای جدید میگذاشتند و مبلغ ۳۰، ۴۰ میلیارد افزایش سرمایه میدادند. با توجه به اینکه به پویان مهر نوشتم این شرکت کلاهبرداری است، فردی به نام یوسفیانمقدم را جای من گذاشتند و ۶۵ میلیارد تومان از همان شرکت به او دادند.
* موقعی که این موضوع پیش آمد پیش مدیرعامل بانک رفتم که آن زمان آقای بخشایش بود. پس از یکی، دو ساعت که از جلسه آمد به او گفتم شعبه اسکان برای من ۳۵ میلیارد ضمانتنامه صادر کرده و من نمیدانم چه کسی این کار را کرده است. بخشایش مرا هول داد و به من گفت برو بیرون و به نگهبانان گفتند مرا بیرون بیندازند.
* به دایره بازرسی و پیش رئیس بازرسی رفتیم؛ سرگرد فرجی از آگاهی به پویان مهر زنگ زد و گفت کجایی پویان مهر، گفت شمال هستم اما دو ساعت بعد پویان مهر را از خانهاش در سعادتآباد با ۴۰۰ سکه بهار آزادی آورد.
* سه: نقطه ضعف غندالی و همسر دومش
بعد از این توضیحات یک بار دیگر نوبت به نماینده دادستان رسید که در کیفر خواست خود مدعی جزئیات بیشتری از اقدامات پیچیده امامی باشد:
* در این باند امامی و فرزام نقش مهمی داشتهاند، فرزام انتخاب افراد بیبضاعت به عنوان مدیران عامل را برعهده داشته و حوزه بانک به امامی سپرده شده بود.
* آقای فرزام ، فرد امینی در امارات به نام محمدسعید عبدالرحمان داشتند و پولها با مدیریت ایشان اداره میشد؛ بررسیها نشان میدهد برخی از پولها به حساب میرال هلدینگ رفته است و بخشی از پولها توسط همسر آقای بقایی در حساب شرکت باما اینترنشنال میرود.
* یک عنصر همیشه با امامی بوده و حتی قبل از ورود به بانک نیز با او همراه بوده است. او مجید زاهدی است؛ بعد از آقای بخشایش مدیر عامل وقت بانک، فردی به نام درخشنده مدیر عامل میشود و تلاش میکند تا بانک را سامان دهد اما درخشنده را برکنار میکنند و آقای غندالی کودتا کرده و خودش سرپرست بانک سرمایه میشود در حالی که اصلا صلاحیت فنی نداشته چرا که وی معلم بوده است.
* امامی تلاش میکند تا تمامی ارکان را با خود هماهنگ کند، لذا از شعبه تا هیات مدیره را چینش میکند و در ابتدا نقاط ضعف غندالی و همسر دوم ایشان را شناسایی میکند و متوجه میشود که اینها به هدایا نقطه ضعف دارند لذا یک سفر به فرانسه برای غندالی و همسرش فراهم میکنند، سپس غندالی به ایران باز میگردد و جلسه تشکر برگزار میکند.
در اینجا رسما آشنایی آنها بیشتر میشود و سپس امامی به سراغ اهدای هدایا در روزهای مختلف میرود از جمله آنکه در روز پدر برای غندالی هدایا گرفته و در روز مادر نیز برای همسرش جواهر میگیرد و برای موفقیت در کارهایشان یک رابطی برای تبادل اطلاعات در شبکههای اجتماعی میگذارند تا پیامهای خود را مبادله کنند.
* آنها تلاش زیادی کردند تا آقای بیرانوند را با خود همراه کنند، اما بیرانوند بعد از مدتی متوجه شبکه فساد آنها میشود و تلاش میکند تا با این شبکه مبارزه کند و آقای امامی نیز تمام تلاش خود را برای حذف بیرانوند به کار میگیرد. در تاریخ ۹۴.۰۸.۰۲ زمانی که بیرانوند عزل میشود، امامی به فرزام پیام میدهد که «بیران به دامن طبیعت بازگشت»؛ معنای آن این است که حذف شد. (توضیح: خیرالله بیرانوند مدیرعامل و عضو هیات مدیره وقت بانک سرمایه بود)
* امامی به زاهدی که مهره اصلی بود BMW X3 و خانه داد. پس از تحقیقات مفصل زاهدی را در همان خانه بازداشت کردیم و پولهای زیادی در حساب خواهر همسر دوم خود داشته است. زاهدی عضو هیات مدیره شرکتهای امامی بوده و وعده و وعید داده بودند که در روستایی عضو شورا میشود.
برخی که در دورهای نماینده مجلس بودند برای بازگرداندن بخشایش تلاش میکنند اما موفق نمیشوند.
* چهار: از لکسوس تا ملک بام نیاوران
نماینده دادستان در ادامه فهرست مفصلتری از رشوههایی ارائه داد که مدعی بود توسط محمد امامی پرداخت شده:
* به ضیایی BMW داده است. (توضیح: یاسر ضیایی شیرکلایی قائم مقام پیشین بانک سرمایه بود)
تا کنون ۱۱ سفر را بررسی کردیم که امامی غندالی و همسرش را به خارج برده و مادرخرجی نیز در آنجا داشته است.
* امامی وعده میدهد که میخواهم شما را به آمریکا ببرم و باید به سفارت آمریکا در فنلاند بروید و ویزا بگیرید. غندالی و همسرش سه سفر به فنلاند میروند و در سفارت آمریکا مصاحبه میشوند، خانم شامانی به فرزندش پیام میدهد که دکتر را شناختهاند، نکته قابل توجه این است زمانی که غندالی شب به هتل میآید، خانم شامانی در وزارت اطلاعات گفت در آن شب کارشناس آمریکایی به لابی هتل آمد و با غندالی به زبان فارسی صحبت کرد ما دلیلی بهدست نیاوردیم که اینها به آمریکا رفتهاند یا نه اما پسر خانم شامانی میگوید که رفتهاند.
* در تولد خانم شامانی هدایای نفیسی داده میشود و امامی به غندالی لکسوس میدهد و در ملک بام نیاوران دو ملک به نام وی میشود که ملک طبقه ششم قبلاً به نام حاجیان بوده است. ملکی در شمشک و دیزین به غندالی داده شده که کاغذ دیواری آن از دانمارک آمده و قاشق و چنگالش از امارات. تمام هزینهها را مهدی محمدی به دستور امامی انجام میداده است.
با یک شرکت سوئیفتی مذاکره میکند تا به غندالی جایزه بدهند، جالب است که فرزام که غارتکننده بانکهای رفاه، مسکن، ملت و سرمایه هم هست در آنجا حضور داشته است.
* پنج: دفاع امامی و وکیلش
محمد امامی هم در جلسه دیروز فرصت دفاع پیدا کرد که گفت الان وقتش نیست. در ادامه هم ارائه دفاعیات را به وکیلش سپرد آنچه در ادامه میخوانید پاسخ امامی به سوالات قاضی پرونده است.
* متهم: آقای قهرمانی کار را برای من بسیار ساده کرده و دیگر نمیتوان عقبنشینی کرد. آنچه گفته شد همه دروغ است، شبکه فساد قهرمانی است.
* قاضی: تا به این لحظه مدرکی ارائه ندادهاید.
* متهم: الان موقعش نیست.
* قاضی: پس چه زمانی موقعش است، اگر توضیحی در باب ضمانتنامه ندارید در چه بابی و چه موضوعی میخواهید صحبت کنید.
* متهم: شما به صحبتهای من میپرید، من در سال ۹۵ بازداشت شدم…
* قاضی: حواشی را کنار بگذارید.
* متهم: شما اگر بدانید مرا برای چه بازداشت کردهاند، امشب خوابتان نمیبرد.
* قاضی: شما سناریو ننویس، نمیتوانی روند دادگاه را به هم بزنی.
* متهم: من هنوز دفاعی نکردهام. نماینده دادستان دروغ میگوید.
نظر شما