به گزارش خبرگزاری فارس از داراب، ژانر دفاع مقدس به عنوان یکی از جدیترین و مطرحترین ژانرها در سینمای ایران، روایتگر دوران مهم و اثرگذاری از تاریخ معاصر است.
فیلمهای دفاع مقدس در دهه ۶۰، با نگاهی آرمانگرا و برونگرا متاثر از وضعیت موجود، اعزام رزمندگان به جبهه و کمکهای پشت جبهه تهیه و تولید میشد.
فیلمهای آن دوره هم به لحاظ تکنیکی هم مضامین، متاثر از فضای خاص خود بود. بیشتر آثار دفاع مقدس حتی فیلمهای دیگر ژانرها، پرداختی آرمانی و در برخی موقعیتها رویکرد شعاری داشت.
شور حماسی و سلحشوری که در جبهههای نبرد حق علیه باطل موج میزد به طور طبیعی به آثار سینما نیز منتقل میشد و فیلمسازان آن دوران، متاثر از فضای موجود به فیلمسازی میپرداختند.
دهه ۶۰؛ آرمانخواهی و آرمانگرایی
در این دوران فیلمسازانی همچون ابراهیم حاتمیکیا، مرحوم رسول ملاقلیپور و کمال تبریزی به عرضه تولیدات با محوریت جبهه و جنگ و پرداختند.
در اواخر این دهه، جمال شورجه و احمدرضا درویش نیز به جمع فیلمسازان دفاع مقدس پیوسته و آثار قابل توجهی ارائه دادند. در این میان ابراهیم حاتمیکیا موفق شد، بیشترین اقبال عمومی و تاثیر در محافل سینمایی و جشنوارهها را به خود اختصاص دهد.
فیلمهای دفاع مقدس در دهه ۶۰، با نگاهی آرمانگرا و برونگرا متاثر از وضعیت موجود، اعزام رزمندگان به جبهه و کمکهای پشت جبهه تهیه و تولید میشد
حاتمیکیا مقارن با فیلمسازی، حضور در جبهه را نیز تجربه کرده بود بنابراین جنس رزمندگان و سلحشوری آنها را میشناخت و به آرمانهای آنها وقوف داشت.
شاخصترین فیلمهای دهه ۶۰ در زمینه دفاع مقدس، مهاجر اثر حاتمی کیا و پرواز در شب اثر ملاقلیپور بود.
دهه ۷۰؛ تاثیر جنگ بر زندگی انسانها
با پایان یافتن جنگ، فیلمسازان دفاع مقدس وارد فضای دیگری شدند و به موضوعاتی پرداختند که روایتی از حواشی جنگ بود یا افرادی که جنگ بر زندگی آنها تأثیر گذاشته بود.
دیگر از صحنههای که به طور مستقیم خط مقدم جبهه را نمایش میداد خبری نبود. دهه ۷۰ مقدمهای برای پرداختن به فیلمهای بود که با ساختار انتزاعی، به روحیات، عواطف افرادی میپرداخت که زندگیشان به نوعی با دفاع مقدس گره خورده بود. تأثیر و تأثر روند زندگی فردی و اجتماعی آنها هسته اصلی داستان فیلمنامهنویسان این دوره را تشکیل می داد.
شاخصترین فیلمهای دهه ۷۰ از کرخه تا راین، آژانس شیشهای و روبان قرمز از آثار ابراهیم حاتمیکیا و دو فیلم هیوا و سفر به جذابه اثر مرحوم رسول ملاقلی پور همچنین فیلمهای کیمیا، سرزمین خورشید و متولد ماه مهر از آثار احمدرضا درویش بود.
دهه ۷۰ مقدمهای برای پرداختن به فیلمهای بود که با ساختار انتزاعی، به روحیات، عواطف افرادی میپرداخت که زندگیشان به نوعی با دفاع مقدس گره خورده بود. تأثیر و تأثر روند زندگی فردی و اجتماعی آنها هسته اصلی داستان فیلمنامهنویسان این دوره را تشکیل میداد
در این دهه، کمال تبریزی با فیلم لیلی با من است، فضای دیگری را در سینمای دفاع مقدس ایجاد کرد و برای نخستین بار فیلمی متعلق به جبهه با چاشنی طنز آمیخته شد.
این فیلم که موافقان و مخالفان گستردهای داشت، توانست اقبال عمومی مناسبی کسب کند و در آینده نیز الگوی فیلمسازان دیگری نظیر ده نمکی در اخراجیها و کیایی در ضدگلوله شد.
دهه ۸۰؛ تنوع در ساختار و مضامین
دهه ۸۰ ، به جهت حضور حضور فیلمسازان و نحوه پرداخت فیلمنامهها، در نوع خود متنوعترین دوره سینمای دفاع مقدس را به خود اختصاص داده است. چهرههای مختلف در این دوره، فیلمهایی با محوریت دفاع مقدس تولید کردند .
برخی از آنها مستقیم به جبهه و ارزشها و آرمانهای عرصه مقاومت و تعدادی دیگر به تأثیر اجتماعی جنگ بر انسانها و جامعه پرداختند.
دهه ۸۰ ، به جهت حضور حضور فیلمسازان و نحوه پرداخت فیلمنامهها، در نوع خود متنوعترین دوره سینمای دفاع مقدس را به خود اختصاص داده است
از شاخصترین فیلمهای این دوره میتوان به دوئل (احمدرضا درویش)، شب واقعه (شهرام اسدی)، گیلانه (رخشان بنیاعتماد)، روز سوم (محمدحسین لطیفی)، نغمه (ابوالقاسم طالبی)، سیزده ۵۹ (سامان سالور)، ملکه (محمدعلی باشهآهنگر)، پاداش سکوت (مازیار میری) و اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد) اشاره کرد.
دهه ۹۰؛ ادای دین فیلمسازان جوان به دفاع مقدس
دهه حاضر بازگشت فیلمسازان به دوران دفاع مقدس است و پس از سالها شاهد فیلمهایی هستیم که مستقیم از دل جبهه و خاکریزهای آن روایت میشود. تعدادی از این فیلمها به نوعی ادای دین فیلمسازان جوان به دفاع مقدس است.
حضور چهرههای جوان به ویژه بانوان فیلمساز در این دوره و موفقیت دو فیلم شیار ۱۴۳ و ویلاییها، از بارزترین ویژگیهای سینمای دفاع مقدس در این دوره به شمار میرود.
دهه حاضر بازگشت فیلمسازان به دوران دفاع مقدس است و پس از سالها شاهد فیلمهایی هستیم که مستقیم از دل جبهه و خاکریزهای آن روایت میشود؛ تعدادی از این فیلمها به نوعی ادای دین فیلمسازان جوان به دفاع مقدس است
از شاخصترین فیلمهای این دوره، تنگه ابوقریب اثر بهرام توکلی، شیار ۱۴۳ اثر نرگس آبیار، ویلاییها اثر منیر قیدی، چ (ابراهیم حاتمیکیا)، روزهای زندگی(پرویز شیخ طادی) و ایستاده در غبار اثر محمدحسین مهدویان است.
در ادامه به سه کارگردان صاحب سبک و جریانساز سینمای دفاع مقدس میپردازیم:
نسل اول سینمای دفاع مقدس
ابراهیم حاتمیکیا
با فیلم «دیدهبان» (۱۳۶۷) سینمای حرفهای را تجربه کرد اما فیلم «مهاجر» (۱۳۶۸) او را به عنوان فیلمسازی کاربلد و مبتکر معرفی نمود. فیلمی که به لحاظ ساختار و مضمون، به قدری قوی بود که هم در اکران عمومی و هم در جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت.
حاتمیکیا در سال ۱۳۷۱ فیلم بهیادماندنی «از کرخه تا راین» را در کشور آلمان تولید کرد تا به مخاطبان و منتقدان خود نشان دهد که عناصر ملودرام را نیز همپای صحنه نبرد میشناسد. از کرخه تا راین از آن دسته فیلمهایی است که میتوان برای چندمین بار تماشا کرد و هر بار برای مظلومیت جانبازان شیمیایی، تلختر از گذشته بغض کرد و با دریادلان همراه شد.
در اصل این یکی از ویژگیهای سینمای حاتمیکیا است که پرسوناژهای اثر با مخاطب به گفتگو و تعامل مینشینند ، همین قدر زنده و حاضر.
در سال ۱۳۷۵ از دل شهامتی بیبدیل، آژانس شیشهای را ساخت که موفق به کسب چند سیمرغ در جشنواره بینالمللی فجر و به یکی از جنجالیترین آثار سینمای ایران تبدیل شد. این فیلم بی هیچ واهمهای درد و رنج رزمندگان و جانبازان را فریاد میزد بی آنکه نگران قضاوت شدن یا در محاق قرار گرفتن باشد.
«روبان قرمز» (۱۳۷۷) بهترین اثر سمبلیک سینمای ایران و متفاوتترین فیلم حاتمیکیا است. فیلمی سراسر نماد که در فضایی انتزاعی روایت میشود و از لحاظ روایت و مضمون همچنین آیتمهای تکنیکی درخشیده است.
رسول ملاقلیپور
با فیلم «پرواز در شب» شناخته شد . این فیلم به رشادت و ایثار شهدای گردان کمیل و ساعات آخر زندگی آنها در کانال کمیل میگذشت. پرواز در شب به یکی از فیلمهای قابل اعتنا و مطرح در محافل سینمایی تبدیل شد. افق دیگر فیلم جدی وی در دهه ۶۰ بود که اگر چه به موفقیت پرواز در شب دست نیافت اما از آثاری بود که مورد توجه قرار گرفت و نسبت به فیلمهای اولیه ملاقلی پور ، سطح کیفی بهتری داشت.
مرحوم ملاقلی پور در دهه ۷۰ از فضای رئال فیلمهای گذشته فاصله گرفت و آثاری سمبلیک و انتزاعی نظیر سفر به چزابه، نجاتیافتگان و هیوا خلق کرد. که بعدها در مزرعه پدری نیز همین فضا را دنبال کرد.
پرسوناژهایی که او به نصویر میکشید ، دردی عمیق و رنجی بیبدیل را با خود به همراه داشتند و ققنوسوار، حکایت ارزشهای مقاومت را تکرار میکردند.
احمدرضا درویش
تنها فیلمسازی است که بیشترین تعداد آثار را در زمینه اشغال خرمشهر ساخته است و به طور کلی با همین آثار شناخته میشود.
وی که با آخرین پرواز و ابلیس ، مضامینی نظیر تهدید عوامل بیگانه و فضاهای معماگونه را خلق کرده بود در نخستین فیلم منتسب به سینمای دفاع مقدس، کیمیا را تولید کرد که از آثار موفق و ماندگار این عرصه به شمار میآید.
کیمیا به اشغال خرمشهر میپردازد و از رهگذر این واقعه تاریخی به ملودرامی خوش ساخت و گیرا بدل میشود و از اوج و فرودها و گرههای پرچالشی در فیلمنامه برخوردار است.
سرزمین خورشید و دوئل از دیگر آثار درویش هستند که به مقوله اشغال خرمشهر پرداخته و به لحاظ سطح کیفی و ساختار قوی در جشنواره بینالمللی فیلم فجر، تحسین شده و جوایزی را به خود اختصاص دادند.
دوئل از فیلمهای پروداکشن و فاخری بود که مرز استانداردهای فنی سینمای ایران را در بخش جلوههای ویژه و فیلمبرداری در هم شکست و الگوی بدیعی ارائه کرد.
سینمای دفاع مقدس با همه افت و خیزها سپری میشود، سینمایی که نیازمند لحظههای ناب و اندیشههای درخشان و ارزشمند است تا با کیفیت و کمیت بهتر باز هم استمرار یابد و حکایت رشادتها و ایثارهای بیشمار شهدا، رزمندگان، جانبازان و آزادگان در کوچههای زمان به دست فراموشی سپرده نشود.
انتهای پیام/ س
نظر شما