استاد غلامحسین امیرخانی متولد 1318 خورشیدی از تکیه ناوه طالقان است. او در سال 1325 موفق به اخذ گواهینامه استادی شد و از آن زمان جان و جوانی خویش بر سر مسئولیت نهاد ملی و عظیمی چون انجمن خوشنویسان آن هم در بحرانیترین شرایط گذارد و نتیجه این مجاهده فرهنگی، این است که امروزه نام استاد امیرخانی پیوند متناسبی با انجمن خورده که گویی لازم و ملزوم یکدیگرند، اگرچه مسئولیت اجرایی هم در آن نداشته باشد. کتاب دیوان حافظ، ترکیببند محتشم کاشانی، ترجیعبند هاتف اصفهانی، تضمین گلچین سعدی به خط نستعلیق از ثمرات حیرت در انوار قلم و انعطاف و همدلی وجود لطیف استاد است.
ثبت استاد غلامحسین امیرخانی بهعنوان گنجینه زنده بشری در فهرست آثار ملی از خاستگاه فرهنگ و هنر ایران، البرز (طالقان) فرصتی دست داد تا پای صحبتهای ارزشمند و دغدغهمند استاد خط معاصر نستعلیق در خصوص جایگاه هنر و استیلای آن بنشینیم...
استاد غلامحسین امیرخانی ابتدا زادگاه خود را اینچنین معرفی میکند: «طالقان پیش از این در محدوده استان قزوین نفس در نفس زندگی کشیده بود و پس از گذر چند دهه و تراکم جمعیت آنهم در شهر کرج نیاز بود تا با یک مدیریت مجزا اداره شود لذا پس از رایزنیهای فراوان بالاخره کرج از تهران جدا و نام البرز بر این خطه نهاده شد و طالقان در محدوده البرز قرار گرفت.»
استاد امیرخانی به لحاظ بُعد، برداشت شما از جایگاه هنر و هنرمند چیست؟
مسئله فرهنگ و هنر مسئلهای نیست که برایش مکانی تعریف کرد بهخصوص برای هنرمند. به نظر من بحث فرهنگی و هنری متعلق به کل جهان است. چراکه فرهنگ و هنر روح جامعه بشری را در بر میگیرد و نقش مؤثری در بُعد روحانی تکتک افراد دارد. روح از آنجا در کالبد انسان جا میگیرد که در او احساس ایجاد کند مثلاً احساس شفقت و محبت که میتواند درعینحال حساسیت ایجاد نماید، تا در نتیجه آن آغوشش را برای پذیرفتن هر کمال و سخنی که بتواند به رشد جامعه انسانی کمک نماید باز کند.
پس با این تفاسیر برداشت شما از هنر دستاوردی است جامع و جهانشمول که میتواند نوابغ و نخبگان جهان را در بربگیرد؟
آری دقیقاً همینطور است هنرِ هنرمند متعلق به همه جهانیان است نهفقط معطوف به مکان و یا شهر خاصی باشد. منتها افسوس ما فرهنگیان که شاگرد کوچک و مشتاق هنر از این جامعه هستیم، این است که، دنیا از این گنجینه گرانبها بهجای اینکه برای خود زینت معنوی بسازد و بر گردن آویزان کند و در هر جای ممکن تا بدانجا که در دیدگاه انسان قرار دارد، بهعنوان سرمشق و تأثیرپذیری از آن استفاده کند، این گنج گرانبها را زیر زمین نگه داشتهاند. شاید در دنیا تریبونهای زیادی راجع به هنر و جایگاه پرتلاطم آن، سروصدا به راه انداخته باشند اما در دورهای که ارتباطات جهانی به جان و معنای هنر آمیخته است، کمتر به این امر توجه شده است و تنها هنر بهصرف تبلیغات مورد استفاده قرار میگیرد.
آنچه از شواهد امر برمیآید این است که، شما در طول سالهای عمر هنری خود از هیچگونه مشقتهای زمانه نهراسیده و زندگی خود را وقف بالندگی هنر و فرهنگ سه نسل از فرزندان این مرز و بوم کرده و شاگردان بینظیری را تربیت کردهاید، مهمترین دغدغه مندی هنرمندان از دید شما چیست؟
بنده کارمند وزارت فرهنگ و هنر قبل از انقلاب بودم. مسئولیت جامعه بزرگ خوشنویسی ایران را عهدهدار بودم و همچنین یک دهه مسئولیت خانه هنرمندان ایران را بر عهده داشتم. ضعیفترین بودجه به فرهنگ و هنر آن زمان و وزارت فرهنگ و ارشاد فعلی در نظر گرفته میشود. درحالیکه هنر یک میراث فرهنگی است که اگر امکانات برای این میراث نباشد، امکان رشد نه در این زمان و نه در هیچ دوره دیگری نیز فراهم نمیشود. کشور ما از حیث گنجینه گرانبهای هنر در جایگاهی آبرومند و مورد احترام جهان قرار دارد که اقبال ما را میرساند. کارنامه هنر ایرانی کارنامهای مستند و روشن است که در تمام اعصار بر قله تناور این مرز و بوم خودنمایی میکند. مثال روشن این اقبال، موزه فرش ایرانی است که در میان موزههای جهان چشم موزهها است. قابلیت دارا بودن 151 رشته از هنرهای دستی که ما را در رتبه پیش از هند و چین قرار میدهد. هنر تئاتر و سینما، هنر خوشنویسی که در جایجای جهان میتوانیم سرآمد باشیم. ما در جهان به لحاظ هنر حرف برای گفتن داریم به شرطی که از استعدادها حمایت درست و مناسب به عمل آید.
اخلاق و معنویت تا چه اندازه میتواند از هنر متأثر شود؟
اول از هر چیز میبایست از وزنکشی و توصیفات بگذریم. کارنامه هنر و هنرمندان این مملکت را روی میز بگذاریم. اصلیترین مسئلهای که در کشور ما مطرح است اخلاق و معنویت است که بهواقع ما، مدعی آن هستیم. ما در بسیاری هنرها در جایگاه ویژهای قرار داریم. اگر ما در مقوله هنر که جزو قویترین میراث داران هستیم اهتمام کنیم قطعاً جهانگردان و هنرپژوهان هنر ایرانی را میتوانیم به کشور جذب کنیم. ما هر آنچه را باید تجربه کردیم، و شعار دادن و دلبستگی برای ما و امثال ما امری واهی و پوچ است. باید به این درک برسیم که هنر و فرهنگ به اخلاق و معنویت متصل است. این را تاریخ به اثبات رسانده است.
پاسخ شما به اینکه، حضرتعالی به کدام منطقه تعلق دارید چیست؟
افتخار من این است که ابتدا یک ایرانی هستم. متعلق به سرزمینی با پیشینه سترگ فرهنگ و تمدنی بینظیر که به لحاظ عرفان و اخلاق و مواردی اینچنین چشم جهان است. من فرزند ایرانزمین و برخاسته از قله بلند البرز شهر طالقان، مهد هنرمندان هستم. بنده در مملکتی به دنیا آمدهام، که نظیر مولوی، حافظ و سعدی را در جز در آن در هیچ کجای دنیا یافت نمیکنند؟ متعلق به سرزمینی هستم که، ابوریحان بیرونی را دارد که هزار سال پیش متوجه شد زمین گرد است! نظیر بوعلی سینا را در دوره خود پرورش داده است. حال اگر اینها را پایش قرار دهیم الان ما باید کجا باشیم که نیستیم؟ برای بنده البرزی بودن مایه افتخار است. حال بنا به شرایط زمانی و مکانی در تهران و قزوین هم گذران روزگار کردهام.
استاد امیرخانی اگر قرار باشد از خوشنویسان سخنی به میان آید از کجا شروع میکنید؟
بنده از طالقان آغاز میکنم چراکه خوشنویسی در ذات مردم طالقان بوده است. سرآمد خوشنویسان استاد درویش عبدالمجید صاحب سبک خط شکستهنستعلیق از روستای مهران طالقان، ابراهیم بوذری کرودی (خوشنویس برجسته کتیبه آرامگاه سعدی و دروازه قرآن شیراز)، استاد میرعماد، علی آقا حسینی شاگرد استاد عمادالکتاب، سید مرتضی برغانی طالقانی از شاگردان مرحوم کلهر معروف به شاه نظر، زینالعابدین طالقانی معروف به شاه نظر، محمدحسین گورانی، خلیل، حسینعلی، عبدالرحمن، علی، موسی، عبدالکریم طالقانی، بانو نورجهانی مرجانی خوشنویس و کاتب قرآن، محمد کیائی از شاگردان بنده، علیاکبر کاوه، استاد بنده سید حسین میرخانی و سید حسن میرخانی و تعداد بیشمار دیگری که نام بردن هرکدامشان در این سطور گنجایش ندارد اما همواره نام آنان مدال افتخاری بر گردن ایران است.
و اما کلام آخر استاد...
بنده بهعنوان عضو شورای عالی خانه هنرمندان عرضم این است که، آدم دردانههای خود را اینگونه نگه میدارد؟ کسی که به سمت هنر روی میآورد عشق آتشینی دارد که در درونش شعلهوراست. عشق به کمال و جمال دارد. هنرمند نیاز به حمایت و توجه دارد. جایگاه هنر باید بهگونهای باشد که افکار عمومی در برابر هنر سر تعظیم فرود آورند نه در پستوی ذهن نگهداریشان کنند. نباید فراموش کنیم که هنر و هنرمندان ما به لحاظ معنویت و اخلاق در تمام دنیا مورد احترام هستند. این را نیز متذکر شوم خوشنویسی ایران به لحاظ کیفیت هنری در جایگاهی قرار دارد که با هر 50 کشور اسلامی برابری میکند.
نظر شما