سرویس تاریخ جوان آنلاین: بیتردید عالم عامل و تداعیبخش پرآوازه پاکی و خدمتگزاری، زندهیاد حجتالاسلام والمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی، نماد و رهبر آزادگان در دوره پرمحنت اسارت به شمار میرود. او با رهنمودها و ارشادات خویش در اردوگاههای نگهداری اسرای ایرانی، طریق سلوک در آن مقطع دشوار را برای آنان تبیین میکرد و آنان را با وظایف خویش آشنا میساخت. در همان مقطع اسرای اردوگاههایی که ابوترابی آنان را به نفس هدایتگر خویش مهمان میساخت، سخنرانیها و رهنمودهایش را به دشواری ثبت و مخفی میکردند. در سالیان گذشته مجموعه این گفتارها به همت آزاده عبدالمجید رحمانیان تدوین و توسط انتشارات پیام آزادگان به کرات نشر یافت. تدوینگر این اثر نفیس و تاریخی در دیباچه خویش بر این اثر، در تدوین نقش تاریخی ابوترابی در آن دوره خطیر چنین آورده است: «امروزه هنگامی که واژه آزادگان در ایران اسلامی به زبان آورده میشود، بر آینه ذهنها تصویر مردی مجسم میشود که نمودار تحمل، مقاومت، خدامحوری، آرامش، تواضع و دیگر خوبیها بود؛ انسانی دوستداشتنی، رازداری امین، حلیم و گرهگشایی بیمنت. هنگامی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، او که بیش از ۱۵ سال به صورت شبانهروزی خستگیناپذیر و پرتوان در صف اول مبارزه به مقابله با دستگاه سلطنت پهلوی پرداخته بود و انتظار میرفت همچون بیشتر همرزمان یا بسیاری از کسانی که در صفوف بعدی بودند، پست و مقامی را در اختیار بگیرد و کام خویش را پس از آن همه دوران تلخ در به دری شیرین کند، با آغاز جنگ تحمیلی ناشناخته و بیریا رو به سوی جبههها آورد تا بندگی خالصانهاش را بیش از پیش در پیشگاه حقتعالی به نمایش گذارد. او در جبهههای جنوب با حضور در ستاد جنگهای نامنظم در کنار سردارشهیددکتر مصطفی چمران خدمات ارزندهای انجام داد و در شناساییها و عملیاتهای مختلف نیروهایش را با تدبیر و شجاعت فرماندهی کرد. در ۲۶ آذرماه ۵۹ ناگهان خبر شهادت ایشان منتشر شد و امام خمینی پیام تسلیتی خطاب به پدر بزرگوارش در مجلس شورای اسلامی صادر کرد. مجالس بزرگداشتی برایش برگزار شد و بسیاری از افراد در فراقش گریهها کردند و اشکها ریختند، اما او دوران بازجوییهای اولیه را در سلولهای بغداد میگذراند و شکنجهها را تحمل میکرد. آن روزها کسی نمیدانست مردی که اینگونه پا به میدان نبرد با دشمن گذاشت و ره به وادی اسارت سپرد، روزی پناهگاه اسیرانی مظلوم و بیپناه خواهد شد و همچون پدری مهربان آن بندگان مجاهد و بیتوقع خدا را دلسوزانه و حکیمانه رهبری خواهد کرد. سیدعلیاکبر ابوترابی مأموریت الهی خود را از همان روزهای نخست اسارت در سلولهای بغداد بهخوبی انجام داد. همبندانش زود به ارزش والای وی پی بردند و گمشده خویش را در وجودش متجلی یافتند. حدود ۱۲ ماه در زندانها و سلولهای وحشتناک بغداد گذراند. شکنجههای سخت را تحمل کرد و چند بار او را به پای ستون تیرباران بردند، اما خدا او را برای مأموریتی دیگر فرستاده بود. با ورود او به اردوگاه عنبر در منطقه رمادی در آذرماه ۱۳۶۰، با اخلاق کریمانه خویش پرتو انوار درخشانش را بر همه تاباند و خط مشی کلی اسیران مظلوم در اسارتگاهها را همان روزها ترسیم کرد.»
رحمانیان در بخشی دیگر از مقدمه خویش بر این مجموعه دوجلدی و گرانسنگ، در باب چند و، چون انتقال این گفتارهای تاریخی به ایران پس از اتمام دوره اسارت و توسط آزادگان، چنین آورده است: «خداوند اینگونه خواست که آن حکیم حلیم به دست دشمن از این اردوگاه به آن اردوگاه و از این زندان به آن زندان برود تا مأموریتش را در حفظ جسم و روح اسرا در راهبری مدبرانهاش با انجام برساند. هنگامی که قدم به اردوگاه موصل گذاشت که اختلافات همه را کلافه کرده بود. وقتی او به اردوگاه آمد، یأس، طرد، رکود، اختلاف و کسالت رخت بربست و امید، جاذبه، تحرک، اتحاد و نشاط جایگزین شد. بهرغم ممنوعیت قلم و کاغذ و پیامدهای سخت و مجازاتهای سنگینی که عراقیها برای دارندگان این دو ابزار اولیه حیات فرهنگی تحمیل میکردند، اسرا وجود آن بزرگمرد را درک و همه سخنانش را ثبت کردند. تندنویسان در کمین بودند که او در جایی از اردوگاه به سخنرانی بپردازد تا پنهانی به نگارش درآورند و سپس در تمام اتاقها خوانده شود. سرانجام همه پیامها و سخنانش ثبت شد و برای اینکه از دسترس عراقیها دور بماند، در کاغذهای نازک نوشته و در جایی مخفی میشد یا برخی از آنها روی کاغذهای یکسان و همشکل صلیبی به نگارش درمیآمد. هنگام رهایی از اسارت برخی از دوستان از اردوگاههای مختلف توانستند با وجود سختیهای فراوان این مجموعه پیامها و سخنان مکتوب را به ایران بیاورند، تا شاید روزی واقعیتنگاران نیمه پنهان دفاعمقدس در نشر آن بکوشند. بسیاری از دوستان، ما را یاری کردند و هر کدام آنچه را داشتند در اختیارمان گذاردند که نام بردن از تکتک آنها دشوار است، زیرا بسیاری از ایشان گمنام و ناشناختهاند. خداوند به آنها جزای خیر دهد. این مجموعه دو جلدی ما را به وظیفه خویش در رفتارهای اجتماعی آشنا میسازد و راهنمایی ارزنده برای کسانی است که میخواهند در زندگی جمعی سالم و موفق باشند و با اخلاقی نیکو و رفتارهای عاقلانه بیآن که به گرداب پریشان فکری اعصاب خردیهای رایج بیفتند، پرنشاط زندگی کنند. این مجموعه دو جلدی را براساس مطالب اردوگاهها به چهار فصل تقسیم کردهایم، اما از اردوگاه موصل یک قدیم که آغاز صدور پیامها و سخنرانیهای جمعی سید آزادگان است، متأسفانه تاکنون نتوانستهایم مطالبی به دست بیاوریم، هر چند که نگارنده یقین دارد آن سخنرانیها که در آن مدت بیش از سه ماه صورت گرفت، نگاشته و توسط برخی از دوستان به ایران آورده شده است. امید آن که بتوانیم آنها را به دست آوریم و در دسترس خوانندگان و علاقهمندان قرار دهیم.»
اینک در پایان این معرفینامه، مروری بر پیام نغز و تاریخی رهبر معظم انقلاب در پی رحلت زندهیاد ابوترابی و پدر بزرگوارش را ختام مسک قرار میدهیم: «این پدر و پسر پارسا و پرهیزگار، در راه ضیافت بارگاه حضرت ابیالحسنالرضا (علیهآلافالتحیةوالاسلام) بودند که به لقاءالله و با فضل و کرم او به ضیافت اولیاء مقرب الهی نائل آمدند و انشاءالله در بهشت رضای خداوند که پاداش یک عمر مجاهدت و صبر و استقامت و پاکدامنی آنان است مستقر گردیدند. پسر، پس از سالها حضور در میدانهای مبارزهای دشوار با نظام طاغوتی و پس از مشارکت شجاعانه در صحنه جنگ تحمیلی، سالهای درازی محنت اسارت در دست دشمن نابکار و فرومایه را چشید و مبارزهای دشوارتر از گذشته را در اردوگاههایی آغاز کرد که او در آنها، همچون خورشیدی بر دلهای اسیران مظلوم میتابید و، چون ستارهی درخشانی، هدف و راه را به آنان نشان میداد و، چون ابری فیاض، امید و ایمان را بر آنان میبارید و پدر، با صبر و متانت یک فقیه فیلسوف و عارف فقدان و هجران چنین پسری را تحمل میکرد و آنچه را در حوزههای دانش دین آموخته بود، در عمل و منش خویش تجسم میبخشید.»
نظر شما