مجتبی میرتهماسب
کارگردان و تهیه کننده
مستند «توران خانم» (هفتمین فیلم از مجموعه مستند کارستان) همزمان با سومین سال درگذشت توران میرهادی از امروز وارد شبکه نمایش خانگی میشود. «توران خانم» حاصل همراهی 4 ساله رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرتهماسب با توران میرهادی است. زنی که از او بهعنوان معمارِ نهاد کودکی و مادر علمِ تعلیم و تربیت نوین در ایران یاد میشود و بنیانگذاری «مدرسه فرهاد»، «شورای کتاب کودک» و «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» و راهاندازی نزدیک به ۲۰ نهاد کودک بخشی از تلاشهای اوست. نسخه نمایش خانگی فیلم «تورانخانم» که توسط شرکت «شهر فرنگ» منتشر و توزیع شده در حالی از تاریخ ۱۹ آبانماه در فروشگاههای فرهنگی معتبر در سراسر کشور قابل تهیه است که تماشای نسخه آنلاین قانونی آن در داخل ایران تنها در سایت فیلیمو در دسترس است.
از «بانوی گل سرخ» تا «توران خانم»
شاید «بانوی گل سرخ»- به خاطر اهمیت و قدرت شخصیت خانم شهین صنعتی- نمونه محکمتری از نوع نگاهی باشد که «کارستان» در ادامه همان نگاه شکل گرفت اما پیش از آن مستندهایی چون «ساز مخالف» و «رودخانه هنوز ماهی دارد» ساختم که از جنس همین نوع نگاه بود. نگاهی که در دل تمام تلخیها به دنبال یافتن نقطه قوتی است برای امیدوار بودن و ادامه زندگی. نگاهی که به نوعی میشود آن را در کارنامه فیلمسازی رخشان بنیاعتماد هم دید. بر مبنای همین نگاه از سال 92 تصمیم گرفتیم در همکاری مشترک مجموعه «کارستان» را بسازیم. در آن مقطع 6 فیلم تولید شد که سال 96 به اکران رسید و در نهایت وارد شبکه نمایش خانگی شد.
شوق بله شنیدن از توران خانم
«توران خانم» پروژه مشترکی بود که حتی قبل از مجموعه «کارستان»، از سال 91 سودای ساختش را داشتیم. البته با پیش مقدماتی که بیش از این زمان برد. راضی کردن توران خانم و قبولاندن ضرورت ساخت چنین مستندی پروسه زمانبری بود. حدود دو سال تلاش کردیم تا او را متقاعد کنیم و در نهایت شهریور 91 در جلسهای که اعضای هیأت مدیره شورا حضور داشتند ابتدا خانواده توران خانم این پیشنهاد را پذیرفت و در نهایت رضایت مادر را جلب کردند تا ما با او همراه شویم. البته این ویژگی مشترک تمام شخصیتهایی بود که در «کارستان» همراهشان بودیم. یا اعتنایی به مطرح شدن نداشتند و یا آنقدر کار مهم داشتند که به بخش دیگر ماجرا فکر نمیکردند. تصورشان این بود که سینما فقط آنها را مطرح میکند و دستاویز ما برای متقاعد کردنشان همین بود که مسأله مطرح شدن آنها نیست و قرار نیست این مستند یک ثبت تاریخی صرف باشد بلکه هدف نوعی انتقال تجربه به نسل جوان است. در نهایت توران میرهادی مثل بقیه شخصیتهای «کارستان» رضایت داد به این امید که تصویر جزئیاتی از زندگی او که در کتابها نیست شاید انگیزه و پشتوانهای شود برای نسل جوان.
مکتب انسانی از نگاه صلحآمیز به جهان
هیچ فیلمی نمیتواند همه ابعاد و گستره روحی یک شخصیت را نشان بدهد و درباره توران خانم با آن ابعاد شخصیتیاش این فرضیه خیلی روشنتر بود. توران میرهادی فارغ از اینکه چه کارهای مهمی انجام داده، شخصیت و منش ویژهای داشت که او را متمایز میکرد. او یک مکتب انسانی از نگاه صلحآمیز به جهان بود. آنچه برای من و خانم بنی اعتماد در این همراهی روشن بود این بود که بتوانیم این ویژگی و منش شخصیتی را تصویر کنیم چرا که اندیشههای توران میرهادی و تاریخچه زندگی او در کتابها و مقالات در دسترس بود.
همراه شدن با دغدغههای«توران خانم»
تصمیم مشترک من و خانم بنی اعتماد و یکی از دلخوشیهایمان این بود که مستند «توران خانم» فارغ از اینکه بتواند اندیشههای توران میرهادی را گسترش بدهد و توجه جامعه را به این نوع نگاه در حوزه تعلیم و تربیت جلب کند اگر درآمدی داشت به شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان تعلق بگیرد. ماحصل فروش اینترنتی و تمام درآمد پخش نسخههای خانگی و vod مستند مستقیماً به شورای کتاب و فرهنگنامه اختصاص خواهد یافت. از مردم تقاضا دارم با همین نگاه این نسخهها را تهیه کنند و حقوق معنوی و مادی فیلم را رعایت کنند. توقع دیگرم از نهادهای فرهنگی و دانشگاهی است. این نسخه مخصوص نمایش خانگی است و نمایش عمومی فیلم مستلزم مجوز دیگری است.
بیمهریهایی که «توران خانم» دید
3 آذر 96 در اکران خصوصی فیلم که در 5 سالن پردیس باغ کتاب و با حضور تمام یاران توران خانم شکل گرفت تلاشمان این بود که توجه نهادی مرتبط را جلب کنیم. در همین مراسم شهردار وقت تهران - پیرو برنامههایی که مهرماه همان سال در خانه توران میرهادی وعده کردند- قول دادند که خانه مسکونی توران میرهادی برای تخصیص به شورای کتاب یا یکی از فعالیتهای مورد علاقه خانم میرهادی، خریداری شود و از آن مهمتر پیشنهاد دادند که فرهنگنامه کودک و نوجوان برای حدود 300 کتابخانه در سطح شهر تهران خریداری شود تا این کتاب را در سطح وسیعتری به عموم جامعه، خصوصاً جوانان و نوجوانان برسد. شهردار تهران رفت و هیچکدام از این وعدهها عملی نشد و بعد از آن هم هیچ راه مذاکرهای نماند. البته دیگر نهادهای مرتبط مثل کانون پرورش فکری کودکان و مهمتر از همه وزارت آموزش و پرورش هم بیمهری کردند. نه توران میرهادی ناشناخته است و نه فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. اما هیچکدام از این نهادها دست یاری دراز نکردند و برخی هم جاهلانه چشم فرو بستند. تلویزیونی که در سیوچند کانالش محتوای مردمی نمیبینیم طبیعی بود که چشمش را روی مجموعه «کارستان» ببندد. شاید تا سه سال پیش تلویزیون مهمترین مرکز پخش فیلم مستند بود اما امروز که خوشبختانه فضای اینترنت فرصت پخش انواع آثار فرهنگی را ایجاد کرده تلویزیون مسأله ذهنی من به عنوان تهیه کننده نیست و حسرت تلویزیون بر دل من نمانده. تلویزیونهای خارجی چه فارسی زبان و چه غیرفارسی زبان هم فرصت مناسب دیگر برای پخش فیلمهاست. تلویزیون با دست خودش خودش را حذف کرد. در شرایط فعلی و تا زمانی که عقلانیتی بر این رسانه حاکم شود از پخش نشدن مستندهای این مجموعه در تلویزیون استقبال میکنم.
توران میرهادی به سینما میآید؟
ساخت چنین مستندهایی از وظایف حکومتی و دولتی است اما بنا بر دلایل مختلف این اتفاق از سمت فیلمسازانی رقم خورد که دستان خالی اما سر پرسودایی داشتند. بر این اساس اگر چه شرایط اقتصادی امکان تولید مستند تازه را از ما گرفته اما پرونده «کارستان» برای ما هیچ وقت بسته نمیشود. طی دو و نیم سال گذشته تمرکزمان را روی نوشتن فیلمنامه 5 شخصیت از این مجموعه قرار دادیم تا آنها را در مدیوم داستانی به مردم معرفی کنیم. برخی سوژهها و موضوعات در قالب مستند نمیگنجد و طبیعتاً باید از منظر داستانی و دراماتیک به تصویر کشیده شود. یکی از این پروژهها مربوط به زندگی تاریخی توران خانم است. اگر چه در شرایط امروز سینمای ایران که نگاه تجاری مردم پسند بر آن حاکم است ساخت فیلم فرهنگی سخت شده و حتی اگر با وجود پوست کلفتی ما فیلم هم ساخته شود مسیر پخش پرسنگلاخی در پیش رو خواهیم داشت اما فعلاً تصمیممان بر نوشتن فیلمنامههاست تا شاید مثل خود «کارستان» امید ساخت آن محقق شود.
نظر شما