در اقتصادی که تورم مزمن و حاد وجود داشته باشد و تورم عمومی مبنای پرداخت سود بانکی باشد و تورم عمومی نیز به مراتب از تورمهای بخشی حوزههایی، چون مواد غذایی، زمین و ساختمان، صنعت و معدن و... کمتر باشد، اخذ تسهیلات بانکی و تبدیل آن به کالایی که تورمی به مراتب بالاتر از تورم عمومی دارد، یک سرمایهگذاری پر سود و مطمئن به شمار میرود و در حقیقت برخورداری از تسهیلات بانکی کلان در چنین اقتصادهایی نیز یک امتیاز و رانت به شمار میرود.
در اقتصادهای تورمی که اقلام کالایی در بازارها به شکل پیوسته ارقام جدید صعودی را تجربه میکنند، فرصت برای ثروتمندشدن اشخاص حقیقی و حقوقی ایجاد میشود، زیرا کافی است نقدینگی ناشی از سرمایه یا منابع امانی (استقراض از بانک) اشخاص به کالایی تبدیل شود که روند حرکتی قیمتش از تورم عمومی تندتر باشد، در چنین شرایطی درآمد و سود تحصیل میشود.
در ایران معمولاً تورم عمومی به مراتب از تورمهای بخشی برخی از کالاهای قرار گرفته در ذیل شاخههایی، چون مواد خوراکی، ساختمان، صنعت و معدن و... پایینتر است و همین تفاوت نرخ تورم عمومی با تورمهای بخشی فرصتی خلق میکند تا عدهای با سرمایهگذاری مستقیم روی کالاهایی که تورمشان از تورم عمومی بالاتر است یا خرید سهام شرکتهایی که در کار تولید کالاهای مذکور میباشند، داراییشان رشد کند. برخی از سرمایهگذاران در جامعه که بر اساس بررسی و تحلیل یا برخورداری از رانت اطلاعاتی متوجه اختلاف تورم کالاها با تورم عمومی میشوند، میتوانند به واسطه تبدیل نقدینگی به کالاهایی که تورمشان از تورم عمومی به مراتب بیشتر است، هم نقدینگی خود را در برابر تورم عمومی حفظ کنند و هم اینکه تحصیل درآمد و سود کنند.
توضیح فوق از این جهت ارائه شد که بگوییم در اقتصادهایی، چون ایران که قیمت کالا و خدمات از ناحیه تورم پیوسته در نوسان است، اخذ تسهیلات بانکی آنهم با سودی تقریباً معادل تورم عمومی تقریباً یک رانت برای اشخاصی به شمار میرود که از رانت اطلاعاتی تفاوت تورم کالاها با تورم عمومی اطلاع دارند.
در این میان از آنجایی که اقتصاد ایران دولتی و عمومی است و نرخگذاری کالا و خدمات عموماً توسط دستگاههای دولتی، چون وزارتخانهها انجام میگیرد، نشت اطلاعات در رابطه با آینده قیمت کالاها امری طبیعی خواهد بود که این نیز خود رانت اطلاعاتی پولساز ایجاد میکند و عدهای از طریق فروش اطلاعاتی از این دست یا سرمایهگذاری مستقیم روی کالاهایی با تورم تندتر از تورم عمومی یا خرید سهام شرکتهایی که بهای محصولاتشان تورمهای تندی را تجربه خواهد کرد، به ثروتهای افسانهای دست پیدا میکنند. حال به دلیل آنکه در ایران مالیات بر مجموع دارایی و مجموع درآمد اشخاص و عایدی سرمایه و دارایی وجود ندارد، زمینهای ایجاد میشود تا عدهای صرفاً به دلیل هرج و مرج در ساختمان قیمت کالا و خدمات به سودهای کلان دست پیدا کنند و گاهی در صورت بدهی معوق به بانکها بدهی خود را تا جایی که ممکن است به بانک بر نمیگردانند، زیرا میدانند که در یک بازه زمانی مشخص چقدر میتوانند از سرمایه شخصی و بدهی خود به بانک درآمد ایجاد کنند.
از سوی دیگر نابسامانی در ساختمان قیمت کالاها و خدمات در اقتصاد کشورها اگر زیادی به طول بینجامد، گفته میشود که عدهای از محل هرج و مرج در حوزه قیمتها بدون زحمت سودهای کلانی را به جیب میزنند و این سودها منابعی را پدید میآورد تا در جهت تداوم نابسامانی و هرج و مرج در نظام قیمتگذاری کالا و خدمات سرمایهگذاری شود.
تورم بهانه مناسبی است تا قیمتها به شکل متواتر در اقتصاد تغییر کنند و این تغییر قیمتها اگر چه به دلیل رشد هزینهها عدهای را فقیر میکند، اما در مقابل برای عدهای سودهای کلانی پدید میآورد، در این بین، کالاهای کلیدی و مرجعی در اقتصاد وجود دارند که با تغییر آنها قیمت هزاران کالا در بازارهای مختلف دچار تغییر میشود مثلاً کافی است قیمت ارز، انرژی، نرخ سود، بهای جهانی کالاها، تعرفه، مالیات و عوارض تغییر کند تا به دنبال این رویدادها قیمت بسیاری از کالاها به شکل دومینووار دچار تغییرات میشود.
در پایان امید میرود از طرفی زمینههای ایجاد تورم در اقتصاد ایران شناسایی شود و از بین برود تا عدهای تحصیل درآمد از محل سرمایهگذاری روی تورم را کنار بگذارند و از طرف دیگر، هدایت تسهیلات به بخشهای مولد و بازستانی مطالبات معوق بانکی به شکل جدی در دستور کار بانکها قرار گیرد تا هم تولید واقعی تقویت شود و هم اینکه منابع معوق بانکی از ریل دلالی و سفتهبازی و تحصیل درآمد از محل تورمهای عمومی و تورمهای بخشی خارج شود، همچنین شفافیت در نرخ گذاری کالا و خدمات و انتشار فرمولهای نرخگذاری در دستور نهادهای قیمتگذار قرار گیرد تا مردم از فرمول نرخگذاریها مطلع شوند و دست آخر نیز مالیات بر مجموع درآمد و دارایی و عایدی دارایی و سرمایه نیز به شکل جدی در اقتصاد پیادهسازی شود تا ثروتاندوزی از محل تورم و ایجاد فقر برای فاقدان دارایی و درآمد در جامعه پایان یابد.
نظر شما