شناسهٔ خبر: 30086589 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

شبی که برای ما ایرانیان روایتگر روز تولد خورشید است

شب یلدا و جهان ایرانی

واژه «یلدا» به معنای تولد و زایش است، که از روزگار ساسانیان از زبان سامی به متون پارسی راه یافته است. بسیاری بر این باورند که با پایان یافتن پاییز، روز اول دی (انقلاب زمستانی)، بر آمدن بامداد تولد خورشید (به روایتی مهر) است، که در ایران باستان، آغاز سال نومذهبی نیز به حساب می‌آمد.

صاحب‌خبر -
صبح صادق ند مد، تا شب یلدا نرود / سعدی
 دربزرگداشت سنت زایش خورشید در این شب، ایرانیان از دیرباز این واقعه را بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن می‏‌دانستند؛ یعنی غلبه روشنایی بر تاریکی. شب یلدا بلندترین شب سال است و چون فردای آن روز بشارت آمدن خورشید را در پی دارد. به‌همین جهت ایرانیان با جشن و پایکوبی به استقبال روزهای سرد زمستانی می‏‌رفتند.گفته می‌شود پاسداشت و برگزاری این جشن شبانه در دوران باستان بویژه از سوی پیروان میتراییسم به‌عنوان روز تولد خورشید و بعدها مبدأ تولد میترا یا مهر قرار گرفت. برخی بر این باورند این جشن، میراث قوم کاسپین از اقوام آریایی است که به ایران آمده بودند. کاسپین‌ها مردمی قوی و دارای تمدن تأثیر‌گذاری بودند؛ بناهای زیگورات چغازنبیل بازمانده تمدن این قوم است. در روزگار باستان گردش روز و شب و پیروزی نور بر ظلمت نشانه برآمدن روشنی (خورشید) بر شب و تاریکی (اهریمن) بود. از پی گذشت زمان و پس از نفوذ مسیحیت بر اروپا این باور در میان مردم این سرزمین بویژه در میان رومیان نیز رواج پیدا کرد. از سوی دیگر، اهمیت درخت سرو،نزد ایرانیان باستان به‌عنوان نماد مقاومت و ایستادگی (در برابر سرما و تاریکی)، نشانه برآمدن تابندگی و روشنایی در برابرآمدن زمستان شمرده می‌‌شد، همین نماد در جشن نوشدن ماه در آیین مسیحی و تولدعیسی مسیح هم (برابر بیست‌و‌یکم دسامبر)، بزودی جای پایی پیدا کرد. گروهی هم معتقدند که تأثیر «یلدا» بر دیگر آیین‏‌ها، اقوام و در نوشته‏‌ها و در گاه‌شماری‏‌های بجا مانده تاریخی‌شان نیز دیده می‏‌شود. همزمانی جشن‌های زمستانی در روزگاران گذشته‏،  نزد یونانیان، آشوریان، مصریان و رومیان در کنار دیگر اقوام ایرانی و تحت تأثیر زادروز خورشید، همواره مورد توجه آنان نیز بوده و با آداب و رسوم مردم این سرزمین‌ها نزدیکی‏‌های فراوانی داشت. گفته می‌شود در دوره‌های باستانی برای سنجیدن و تماشای برآمدن خورشید در اولین روز زمستانی و نظام گاه‌شماری و انقلاب زمستانی، بناهایی ساخته بود که به چارطاقی معروف گردید که از این منظر استخراج تقویم میسر می‌شد. همچنین گفتنی است خصوص نامگذاری نخستین ماه زمستانی با نام «دی» به معنای آفریدگار خود از باورهای روز خورشید(خور روز) است. در روز گار ساسانیان از دیدگاه خرمدینان نیز این روز به‌ نام «خرم روز» نامیده می‌شد وهمچنین از دیدگاه تقویم اوستایی و انطباق امر گاه‌شماری در میان ارمنیان و بسیاری از اقوام دیگر، در این زمینه پیوند‌هایی نیز دیده می‌شود. بی‏‌گمان استمرار این آیین در گذر تاریخ و در میان اقوام ایرانی، خود نشانه پیوستگی مردم این سرزمین با فرهنگ و تمدن بناگان خود بوده و هست. زیرا ستایش خورشید و بیداری مردم در آمدن ایزدمهر، خود نشانه نیکی و برکت و دور شدن از ناراستی‏‌ها و دروغ خواهد بود. پاسداشت این آیین کهن بر پیکره فرهنگ ایران زمین، نوعی نگرش به حافظه تاریخی و نسب عمیق به هویت مردم این خطه است که در همه شهرها و مناطق به شیوه‏‌های  گوناگون برگزار می‏‌گردد. از جمله در مناطق شمال و بویژه در مازندران، مردم برای تهیه پیش‌نیازهای این شب به کوچه و بازار می‏‌آیند و در بازگشت، در کنار فامیل و خانواده، با فالگرد و حافظ خوانی شب را به نیمه می‏‌رسانند.همچنین در دیگر مناطق هم آیین شب چله با فال انار و شاهنامه‌خوانی و اجرای موسیقی و بسیاری از آداب و رسوم دیگر، آیین مهرورزی را به‌جای می‏‌آورند. بی‌‏شک در همه شهرها و روستاهای ایران، توجه به اجرای این مراسم اساطیری و تاریخی خود بیانگر این باور است که فرهنگ کهن ایران زمین، در گذرگاه تاریخ همواره با سنت‌های ملی و فرهنگی درهم آمیخته شده است و چنانکه در اساطیر شاهنامه آمده است خرد و دانش و دین همواره اصول اساسی فرهنگ و پایداری مدنی این مردم را در پی می‌‏داشت.

کلمات کلیدی

برچسب‌ها:

نظر شما