شناسهٔ خبر: 27420223 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

جمعه بازار نشریات دانشجویی

نگاه دانشجویی به نظام های چندگانه پولی و نرخ ارز/ استخدام معلمان از فارغ‌التحصيل دیگر دانشگاه‎ها یا پردیس‌های فرهنگیان؟

نشریات دانشجویی در این هفته، با تیتر‌ها و سرمقاله‌‍‌های خود را به مهمترین مسائل روز کشور و حواشی پیش آمده در حوزه‌های مختلف اختصاص داده اند که با هم تعدادی از آن‌ها را می‌خوانیم.

صاحب‌خبر -

گروه دانشگاه  خبرگزاری دانشجو- امیررضا غلامی؛ نشریات دانشجویی در این هفته،  تیتر‌ها و سرمقاله‌‍‌های خود را به مهمترین مسائل روز کشور و حواشی پیش آمده در حوزه‌های مختلف اختصاص داده‌اند که با هم تعدادی از آن‌ها را می‌خوانیم.
 
شماره۱۷نشریه دانشجویی «هم شاگردی»  اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان؛ در گفتگویی با عبدالله مرادی کارشناس مسائل بین‌الملل، آخرین تحولات دیپلماتیک کشور در حوزه های برجام، سفرهای منطقه‌ای و ارتباط با بلوک شرق و غرب را بررسی کرد. بخشی از این گفتگو را با هم می خوانیم. 
 
عبدالله مرادی، فارغ التحصیل دکترای روابط بین الملل و از ادوار جامعه اسلامی دانشجویان می باشد. ایشان هم اکنون دبیر میز تخصصی در شورای روابط خارجی و مدیر گروه دیپلماسی در مرکز پژوهشی متن هستند.

آقای دکتر به نظر شما مذاکرات با سه کشور اروپایی به کجا خواهد رسید و آیا امکان رسیدن به یک توافق دیگر وجود دارد؟

پاسخ: مذاکرات با کشورهای اروپایی، بایستی از منظر واقع گرایی سیاسی تحلیل شود.و در این میان برای جمهوری اسلامی ضرورت دارد، با حفظ برجام فشارهای آمریکا را کاهش دهد. حالا مسئله مهم این است که آیا اروپا، می تواند نقشی در این میان داشته باشد؟ برای پاسخ به این سوال باید میان اراده اروپا و توانایی اروپا تفکیک قائل شد. به نظر می رسد اروپا به جهت نقشی که در مناسبات بین المللی به واسطه برجام پیدا کرده علاقه مند به حفظ برجام است. از طرف دیگر اروپا می داند برای ایفای نقش در نظام بین الملل چند قطبی آینده، باید استدلال نسبی خود را از آمریکا نشان دهد. لذا به نظر می رسد اروپا اراده لازم برای حفظ برجام را دارد اما اینکه آیا اروپا توان این کار را دارد یا نه؟ احتمالا جواب منفی است. اروپا در ساختار نظام سرمایه داری ذیل آمریاک است و نیازمند حمایت امنیتی آمریکا. لذا توان اتحادیه برای حمایت از ایران در برابر آمریکا بسیار محدود است. ولی همین حمایت حداقلی نیز برای ایران می تواند ارزشمند باشد.
در واقع ایران باید برجام را با دو محور روسیه، چین و اروپا پیگیری کند. لذا برای توازن لازم است هم زمان دو محور را با هم جلو ببرد.

تحلیل شما نسبت به ترامپ و رفتارهایی که در عرصه سیاست داخلی و بین المللی دارد چیست؟ آیا با تغییر روسای جمهوری آمریکا سیاست های کلی آن تغییر خواهد کرد؟

پاسخ: در ساختار تصمیم سازی سیاسی آمریکا مجموعه ای از نهادهای سیاسی، لابی ها، شرکت های تسلیحاتی، شرکت های اقتصادی فراملیتی، اندیشکده ها و احزاب و ... نقش واقعی دارند. لذا سیاست آمریکا همواره نتیجه اجتماعی میان تمامی این نهادهاست. مهمترین بعد اجتماعی این نهادها نیز این است که باید هژمونی آمریکا در نظام بین المللی حفظ گردد و با قدرت های تغییر دهنده مقابله شود. لذا واقعیت این است که حفظ هژمونی به عنوان اصلی ترین بعد منافع ملی آمریکا در این کشور تبدیل به وجدان عمومی شده است. اما اختلاف بر سر چگونگی حفظ هژمونی وجود دارد و آمریکا همواره در یک نوسان سیاسی در تاکتیک های هژمون طلب خود قرار دارد. در اینجا دموکرات ها معمولا یک هژمونی خوش خیم همراه با چند جانبه گرایی و دیپلماسی را دنبال می کنند و جمهوری خواهان یک جانبه گرایی و رویکرد سخت نظامی را بیشتر می پسندند. لذا ترامپ هم عملا در این چارچوب قرار دارد. فقط صراحت لهجه، استفاده از توئیت، عدم رعایت نزاکت دیپلماتیک را می توان جزو رفتارهای خاص ترامپ در نظر گرفت که البته در اصل ماجرا یعنی ضرورت حفظ هژمونی آمریکا، تغییری ایجاد نمی کند. ادامه این مصاحبه را در نشریه بخوانید ...
 
جمعه بازار
شماره اول نشریه دانشجویی «شاخص» بدانشگاه الزهرا(س) در مقاله ای به تحولات اخیر بازار ارز و وضعیت اقتصادی کشور پرداخته که بخشی از این مقاله را با هم میخوانیم.
 
منظور از ارز هر وسیل های است که به صورت اسکناس، حواله یا چک در مبادلات خارجی جهت پرداخ تها استفاده می شود و منظور از نرخ ارز، مقداری از واحد پول ملی است که برای بدست آوردن واحد پول کشور دیگر باید پرداخت شود.
 
نگاهی گذرا به بازار ارز در ایران؛ نظام ارزی در ایران را می توان به سه دوره تقسیم کرد: دوره اول قبل از انقلاب است که نظام نرخ ارز در ایران ثابت بوده و در این دوره، حاشیه ارزی یعنی شکاف بین نرخ ارز رسمی و نرخ ارز در بازار غیر رسمی وجود نداشته است. 

دوره دوم، بعد از انقلاب است که گرچه نظام نرخ ارز هنوز هم ثابت بود اما حاشیه ارزی در این دوره افزایش چشمگیری یافت. گرچه افزایش حاشیه ارزی، از یک طرف به نفع دولت بود به طوری که دلارهای نفتی را در بازار غی ررسمی به قیمت بالایی می فروخت و یک منبع درآمدی عمده برای دولت به حساب  می آمد ولی از طرف دیگر، افزایش بیش از حد حاشیه ارزی که زمینه رانت خواری و سوء استفاده دلالان بازار را فراهم کرده بود باعث شد دولت سعی کند تا تعادل را به بازار مبادلات خارجی برگرداند زیرا گسترش حاشیه ارزی منجر به قیمت گذاری بیش از حد واردات و قیمت گذاری کمتر از حد صادرات می شود که این امر به نوبه خود باعث کاهش انگیزه صادرات رسمی و تشدید قاچاق می شود. از این رو دولت به منظور کاهش شکاف میان نرخ های رسمی و بازار ارز، به کرات به افزایش نرخ رسمی ارز مبادرت ورزید)در سال های 1364 - 1367 - 1377 همچنین دولت در این سالها مجبور شد یک سیستم چند نرخی ارز را در تخصیص منابع ارزی کمیاب به کار گیرد. به طوری که مثلا در دوره جنگ تعداد نرخهای به کار رفته برای گروه های مختلف کالاهای وارداتی و صادراتی به 7 عدد رسید!! اما باید گفت که این سیستم موفق نبود. پدیدار شدن نرخ های دوگانه و چندگانه ارزی در این سا لها و پذیرش آن در اقتصاد ایران اگر چه برای جلوگیری از تهی شدن ذخایر کشور در هنگام مواجهه با مازاد تقاضای ارز و حفظ تعادل در تراز پرداخ تها صورت گرفت، اما تجربه رژیم های دوگانه ارز در ایران و سایر کشورهای در حال توسعه، دلالت بر ناکارآمدی و کوتاه بودن مدت اثرات آن دارد.
 
در دوره سوم، به منظور جلوگیری از مشکلات ناشی از وجود حاشیه ارزی بزرگ و نظام های چندگانه ارزی در
سال 1381 ، سیاست یکسان سازی نرخ ارز انجام گرفت. با این حال به دلیل وابستگی بازار ارز به درآمدهای نفتی هنوز هم با بازار واقعی ارز در ایران فاصله داریم.
 
عوامل موثربر نرخ ارز 
1- تفاوت نرخ های تورم: اصلی ترین عاملی که نرخ ارز را در بازار ارز هر کشوری تعیین می کند، اختلاف  «تورم انباشته » بین هر کشور و سایر کشورها است. منظور از تورم انباشته یا تورم تجمعی، مجموع نرخ تورم یک کشوردر طول چند سال متوالی است. 

اقتصاد ایران دارای تورم انباشته زیاد و همچنین درآمدهای ارزی حاصل از صادرات منابع طبیعی مانند نفت خام است. بدیهی است این موضوع اثرات متفاوتی بر نرخ ارز دارد. از آنجایی که نرخ تورم داخلی بالاتر از نرخ تورم خارجی است، باعث میشود که قدرت رقابت تولیدکنندگان داخلی برای صادرات کالاها و خدمات کاهش یابد و به تبع آن صادرات کشور تضعیف نشود و از طرف دیگر واردات کالاها و خدمات خارجی به کشور افزایش پیدا کند.
 
2- تفاوت نرخ های بهره: اگر نرخ بهره در یک کشور نسبت به جاهای دیگر افزایش یابد، در این صورت سپرده گذاری در آن کشور جذابتر خواهد شد، بنابراین تقاضا برای نرخ ارز آن کشور افزایش می یابد که به آن جریان پول داغ می گویند.

3- کسری حساب جاری: حساب جاری از مهمترین اجزای تراز پرداخت ها است. حساب جاری، درآمدناشی از فروش کالاها و خدمات درآمد ناشی از صادرات و پرداخت های جاری مربوط به واردات کالاها و
خدمات تولید شده را ثبت می کند. کسری حساب جاری می تواند به این معنا باشد که یک کشور بیش از آنچه صادر می کند، کالا و خدمات وارد می کند که اگر کسری حساب جاری به این معنا باشد پیشیگرفتن واردات از صادرات، نشانگر مشکلاتی است که اقتصاد در زمینه رقابت دارد. اما در عین حال، کسری حساب جاری می تواند نشانگر سبقت سرمایه گذاری از پسانداز باشد که در این صورت کسری حساب جاری بر یک اقتصاد مولد، پویا و پررونق دلالت دارد. 

یعنی از طرف دیگر،کسری حساب جاری در یک کشور میتواند نشانگر سطح نازل پس انداز نسبت به سرمایه گذاری یا نرخ بالای سرمایه گذاری باشد.
 
4- ثبات سیاسی و عملکرد اقتصادی: ثبات سیاسی و یا عدم ثبات سیاسی و عملکرد اقتصادی در جامعه، تاثیر زیادی روی انتظارات افراد جامعه دارد و بدون شک سمت و سوی انتظارات مردم و شدت آن بر نرخ ارز و قیمت ها و تورم و ... موثر است. به عنوان مثال در صورت عدم ثبات اقتصادی، انتظارات مردم در خصوص افزایش تورم، باعث تغییر در نرخ ارز خواهد شد. اگر مردم انتظار داشته باشند که قیمت ها در آینده افزایش خواهد یافت، هم باعث افزایش واردات و هم باعث فرار سرمایه میشود که نتیجه آن افزایش نرخ ارز خواهد بود. در نتیجه میتوان گفت در صورت نبودن ثبات سیاسی و عملکرد اقتصادی، باعث ایجاد نا پایداری، تنش ها و برخوردهای روانی فیزیکی، شایعات، جنگ تبلیغاتی، تحریم های اقتصادی و... خواهد شد که همه و همه اینها باعث افزایش قیمت ها و نرخ ارز می شود. همچنین عدم ثبات سیاسی و عملکرد اقتصادی از عواملی است که تاثیر منفی در جذب سرمایه گذاران خارجی دارد.
جمعه بازار
 
نشریه دانشجویی «تحریر» بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در خصوص برخی از مطالبات دانشجویان دانشگاه های فرهنگیان با دکتر اقا حسینی سرپست دانشگاه شهید باهنر اصفهان مصاحبه و گفتگویی داشتند کهاین مصاحبه را با هم میخوانیم: 

به عنوان سؤال اول، آیا شما نقدی بر سند تحول بنیادین دارید؟

سند تحول بنیادین یک سند استراتژیک و راه بردی است که چشم انداز و رسالت نطام تعلیم و تربیت کشور را مشخص کرده است و لذا سند همانطور که از اسمش پیداست وظیفه اصلی آن، راه برد در حوزه استراتژیک است.

در این حوزه، مسیرها، چشم انداز، رسالت و سیاست‌های کلی نظام مشخص می‌شود و لذا اصل سند و متن سند تا آنجا که چهارچوب سیاست‌های راهبردی نظام را تعیین می‌کند، در حوزه و قلمرو برنامه ریزان و سیاست گزاران کلان کشور است و این چهارچوب مسیر تعالی نظام آموزشی را به نظر می‌رسد که تا اندازه‌ای به خوبی ترسیم کرده است ولی این سند، مستلزم عملیاتی شدن و اجرایی شدن است. برای اجرایی شدن می‌توان تکنیک‌ها و تاکنیک های مختلف و رویکردهای مختلف ِ برنامه ریزی در نظام آموزشی را متناسب با شرایط و متناسب با وضعیت اقتصادی، اجتمایی و فرهنگی جامعه تدوین کرد و لذا در تاکنیک ها و در تعیین برنامه‌های میان مدت، محتوا و در شیوه‌های تدریس و در چگونگی اداره نظام آموزشی قطعاً تغییراتی لازم است و بایستی با رویکردهای جدید  و با امکانات جدید مورد بازنگری قرار بگیرد ولی چهارچوبه اصلی سند که هدف نظام تربیتی را رسیدن به حیات طیبه می‌داند و این که دانش آموز ما دانش آموزش شود که از نظر ارزشی و اعتقادی و اجتمایی، یک انسان و یک شهروند مؤمن و مسلمان خوبی شود، تردیدی نیست اما چگونگی تحقق اهداف سند تحول بنیادین مستلزم بررسی‌های دقیق‌تر قطعاً است. به عبارت بهتر در اجرا باید زمینه لازم برای رفتن به سمت نیمه متمرکز را مد نظر داشته باشیم. با شرایطی که جامعه ما دارد نمی‌توانیم کاملاً متمرکز و کاملاً غیر متمرکز عمل کنیم بلکه باید در ابعادی، در حوزه‌هایی به سمت نیمه متمرکز در اجرا عمل بکنیم.

از نظر علمی، استخدام فارغ التحصیلان دانشگاه‌های دیگر مناسبتر است یا پذیرش دانشجو از طریق کنکور سراسری و تحصیل در دانشگاه فرهنگیان؟

دانشگاه‌های مختلف پتانسیل‌هایی دارند و دانشگاه فرهنگیان هم ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های خاص خود را دارد. این دو رویکرد منافی هم نیستند. بلکه در کنار هم و مکمل هم هستند و به نظر می‌رسد نگاه جایگزین، نگاه خوبی نباشد.

ماهیت شغل معلمی، ایجاب می‌کند که ما سه محور را در نظر داشته باشیم: یک بعد علمی معلم، و دو مهمتر که لازمه شغل معلمی است که آن دو، بعد شخصیتی و بعد مهارتی است.

دانشگاه‌های دیگر، تمرکزشان روی حوزه دانش و تئوری‌هاست و بر بعد عملی و نگرشی تدریس تمرکز می‌کنند و لذا نظام اجتمایی ما ایجاب می‌کند که دانشگاهی متولی امر تربیت شود که هر 3 مقوله را همراه با هم داشته باشد و حتی در بعضی موارد بعد شخصیتی و نگری و عملی معلم ممکن است نیاز مند تقویت بیشتر هم باشد

مقام معظم رهبری نیز هنگام سخن از دانگشاه فرهنگیان، بر روی بعد شخصیتی و نگری دست می‌گذارند.

معلمی فقط دانستن تئوری‌ها لازم نیست بلکه چگونگی انتقال این‌ها هم مهم است به همین دلیل دانشگاه فرهنگیان در برنامه‌های خود تجدید نظر کرده و رشته‌های دبیری را تلاش می‌کند با عنوان آموزش تعریف کند تا نشان دهد آموزش نیز به اندازه تئوری‌ها برای ما مهم است.

دانگشاه های دیگر به نظر می‌رسد کمتر فرصت دارند که به این 2 یعد تمرکز کند و لذا دانشگاهی نیاز بود که به این 2 بعد هم زمان با درس‌های تئوریک توجه کند و وجود دانگشاه فرهنگیان از نظر اجتمایی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.

لذا ما دانشگاه فرهنگیان به عنوان جایگزین دانشکده‌های کشور نیست، بلکه شغل معلمی نیازمند توجه بیشتری است.

وزارت آموزش و پرورش آنقدر نیازش به معلمان بالاست و با توجه به این که بخش کثیری از معلمان در طی یک دهه آینده بازنشسته خواهند شد، نیاز آموزش و پرورش به معلمان جدید بسیار زیاد است و لذا امکانات موجود دانشگاه فرهنگیان و ظرفیتی که الان دارد به نظر مرسید پاسخگوی نیازهای آموزش و پرورش در دهه آینده نخواهد بود و لذا ما در کنار دانشجویان ورودی دیپلم که شبانه روزی می‌گیرم و قصد داریم روی شخصیت و نگرش و بعد عملی آن‌ها بیشتر تاکید بکنیم، قادر به رفع نیازهای آموزش و پرورش نیستیم و لذا دانشگاه فرهنگیان طبق همین سند می‌تواند در شرایطی که خودش پتانیل ندارد و امکان این که نیاز آموزش و پرورش را برطرف کند، از فارغ التحصیلان دانشگاه هم استفاده کند تا بتواند نیاز آموزش و پرورش را برطرف کند.

این 2 رویکرد دو نگاه برنامه درسی است و برخی از صاحب نظران معتقد هستن که ما از دیپلم بگیریم و بعضی از رویکردها هم میگویند که از فارغ التحصیلان دانشگاه‌های دیگر بگیریم ولی هیچ کدام نمی‌گویند که دانشگاه فرهنگیان نباشد.

باید اجازه دهیم این 2 رویکرد انجام شود و سپس تحقیق کنیم که اثر بخشی و کارآمدی کدام مجموعه بهتر است و تصمیمات بهتری را اتخاذ کنیم.

علت تطبیق خوردن یک سری از دروس تخصصی رشته‌ها و اضافه شدن دروس معارف چیست؟

 دانشگاه فرهنگیان سه بعد براش مهمه ؛ یکی نظریه‌ها یک سری جنبه عمومی دارن که قرار است روی بعد دینی و نگرشی و شخصیتی افراد تأثیر بگذارد و یک سری دروس تربیتی که جنبه آموزش دارد مثل روش‌ها و فنون تدریس دانشگاه فرهنگیان هر سه بعد برایش مهم است. ولی بعد نگرشی و شخصیتی و عملی گاهی براش از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

هنگامی که دانشگاه فرهنگیان تأسیس شد ما ابتدا سرفصل دروس دانشگاه‌ها را آوردیم و در آن سرفصل دانشگاه‌ها این 2 بعد کمتر در نظر گرفته شده است و بیشتر بعد تخصصیشان پررنگ‌تر است

دانشگاه فرهنگیان برای این  که این 2 بعد را تقویت کند، تلاش کرد برنامه درسی دانشجویان را تجدید نظر کند و تجدید نظری که در برنامه درسی شما در کشور انجام می‌شود،  توسط صاحب نظران و متخصصان حوزه برنامه درسی بدین منظور انجام می‌شود که ما معلمی تربیت کنیم که ضمن این که درس‌های تخصصی را می‌داند بر آموزش و انتقال درس‌های معارفی هم اثر گذار باشد به همین دلیل ما دانشگاه را با برنامه‌های دانگشاه های دولتی شروع کردیم ولی در ادامه، در برنامه‌ها تجدید نظر کردیم.

به همین منظور لازم بود که برای این که با برنامه تجدید نظر شده پیش برود قطعاً یک سری درس‌هایی داریم که برای ما الزام آور است به عنوان مثال 19 واحد معارفی برای دانشگاه ما الزام آور است

شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم ما را ملزم کرده است که این 19 واحد حتماً باید دانشجو بگذراند و از طرف دیگه باید سقف 150 واحد  را هم رعایت کنیم. از یک طرف می‌خواهیم 150 واحد را رعایت کنیم و از طرف دیگر درس‌هایی که الزام آور هست را دانشجو حتماً باید بگذراند و لذا دانشگاه باید تدابیری را می‌اندیشید که تطبیق واحد به گونه‌ای صورت بگیرد که در عین این که دانشجو با 150 واحد فارغ التحصیل بشود ما درس‌های الزامی را هم گذرانده باشیم به همین دلیل مجبور شدیم بعضی از درس‌های تخصصی را با تطبیق دادن با دروس خاصی در نظر بگیریم.

و به شما این قول را خواهم داد که در دوره‌های بعدی ما این چنین مشکلاتی نخواهیم داشت و دانشگاه مسیر خود را شناسایی کرده و برنامه‌هایش را به تصویب وزارت علوم رسانده و نهایی شده و لذا دانشجویان 93 به بعدمان هیچ مشکلی نخواهند داشت و به روال عادی فارغ التحصیل خواهند شد. این تنش و این حالت صرفاً مخصوص ورودی‌های 91 و 92 بود و ورودی‌های سال 91 با تدابیری که اندیشیده شد تقریباً حل شده و برای ورودی‌های 92 تقریباً همه کارهیمان را کردیم و ان شالله دیگر با مشکل آنچنانی برخورد نخواهیم کرد.

 درباره شرایط اینترنت دانشگاه و محدودیت‌هایی که در این باره وجود دارد لطفاً توضیحاتی را بفرمایید و این که چه برنامه‌ای برای بهبود وضعیت اینترنت دانشگاه دارید؟

 بحث نت یک بحث و بحث استفاده بهینه از آن نیز بحث جدایی است. ما درپردیس باهنر زیرساخت موجود از نظر امکانات و زیر ساختی که می‌بایست آماده می‌شد، به خوبی انجام شده.

 ما در برنامه‌های نت نیاز به برنامه‌های قوی‌تری داریم و ما از آقای خطیبی خواهش کردم تا یک برنامه مدونی برای بهبود شرایط باند و فضای نت و همچنین چگونگی استفاده بیشتر در مصارف آموزشی  و تحقیقاتی و تربیتی استفاده شود و ما منتظر این برنامه از طرف آقای خطیبی هستیم.

ما امیدار هستیم تا به جمع بندی‌ای برسیم و در این راستا از نماینده دانشجویان و سرپرست خوابگاه دعوت خواهیم کرد و سعی می‌کنیم تا بتوانیم به یک توافق معقولی برسیم تا دانشجویان بتوانند استفاده درستی از اینترنت بکنند تا این امکانات در مسیر ارتقای تربیتی دانشجویان قرار بگیرد.

همچنین از آقای خطیبی خواهش کردم که برنامه‌های بیشتری در اختیار ما قرار دهد تا اگر دانشجو برای مصرف اینترنت، در خواست بیشتری داشت، برنامه‌هایی تعبیه شود که دانشجو بتواند خرید کند و با درخواستی که می‌دهد از آن حجم اینترنت اضافه‌ای که می‌خواهد، استفاده کند

درباره سالن اجتماعات دانشگاه! ماجرای این تغییر کاربری‌ای که در سال‌های گذشته از مسجد به سالن اجتماعات و به تازگی هم از سالن اجتماعات به مسجد شد چیست و شما چه برنامه‌ای برای سالن اجتماعات دانشگاه دارید؟

مسجد و سالن اجتماعات هر دو برای دانشگاه ضرورت دارد. بنده در جریان این که در گذشته چه فرایندی طی شده نبودم ولی این فرایندی که الان هست، مدارک و مستنداتی را ارائه کردند و مشخص شد که ظاهرا ابتدای کار مسجد بوده است.

از طرف دیگر ما مدتی بود که به دنبال تهیه مسجدی برای دانشگاه بودیم و چندین بار هم به نماینده محترم ساختن مساجد جناب آقای جدیدی خواهش کردیم و در پردیس حضور پیدا کردند و دنبال آن بودیم که کنار سالن اجتماعات مسجدی را بنا کنیم.

در همین فرایند ها بودیم که مباحث جدی ای مطرح شد و با توجه به مستنداتی که ارائه شد  مسائل شرعی ای که مطرح بود سالن اجتماعات پردیس به مسجد تبدیل شد.

از طرف دیگه ما شدیداً نیازمند سالن اجتماعات هستیم.

بنده بحث سالن اجتماعات را دارم دنبال میکنم و قطعا دانشگاه بدون سالن اجتماعات نمیتواند به اهداف آموزشی و تربیتی خود دست پیدا کند

در این راستا ما 2 روند کوتاه مدت  بلند مدت را دنبال میکنیم

در کوتاه مدت ما چند بخش را شناسایی کردیم یکی نمازخانه قبلی که حدود 110 نفر گنجایش دارد

سالن سوم ما که در طبقه سوم ساختمان است که یک اتاق بزرگی است که آن اتاق هم حدود 150 نفر گنجایش دارد.

و ان شالله در اولین جلسه شورای اداری، و ما به زودی این مکان را به عنوان یک سالن مطالعه و اجتماعات معرفی میکنیم.

در بلند مدت در حال رایزنی میکنیم که حتما سالن اجتماعاتی درخور دانشگاه آماده شود و این مستلزم رایزنی های زیادی است و بنده با استان مکاتبه کردم و مطمئن باشید که ما هم دغدغه یک سالن اجتماعات خوب و با کیفیت را برای دانشگاه داریم.

خود مسجد را هم در شرایطی که لازم شود ما میتوانیم از آن به عنوان سالن استفاده کنیم ولی در فکر تهیه یک سالن قطعا هستیم.

خوابگاه شماره 8 ما قابل بازسازی است و تقریبا از رده خارجش کردیم.

 ما مکاتباتی نیز با سازمان نوسازی مدارس انجام دادیم و در حال پیگیری هستیم و احتمال این که ساختمان شماره 8 را تخریب کنیم و از نو بازسازی کنیم و همانجا یک سالن اجتماعات خوب را آماده کنیم هست تا یک سالن اجتماعات در خور دانشگاه آماده بشود

فکر میکنید فرد موفقی هستید و اگر هستید، راز موفقیتتون چیست؟

نمیدانم میشود از موفقیت نام برد یا نه ولی راز موفقیت در تلاش و کوشش و استمرار فعالیت های هدف مند و معنی دار است

در جهان امروز با توجه به گستردگی شرایط حرفه ای و شغلی در جامعه به نظر میرسد فردی میتواند موفق باشد که دائما یک یادگیرنده مادام العمر باشد

به نظر من اگر بنده موفقیتی داشته باشم هیچ چیزی جز تلاش و کوشش برای یادگیری بیشتر نبوده

در دنیای امروز هر فردی به شرطی میتواند موفق شود که همواره روی منحنی یادگیری بماند و هر موقع انسان از منحنی یادگیری خارج شد دیگر مسیر رشد و ارتقا و موفقیتش به گونه ای متوقف خواهد شد

یکی از دغدغه هایی که برای بسیاری از معلمین وجود دارد، مسئله مالی است.

متاسفانه در بین آحاد مردم و به خصوص جامعه معلمین، تعریفی از این که میتوان در همان مسیر تخصصی و آموزشی خود، به کسب در آمد بیشتر پرداخت وجود ندارد و در بعضی موارد دیده شده است که معلم، شغل دومی که هیچ سنخیتی با حرفه معلمی ندارد را داراست.

چرا بعضی از معلمینی که میخواهند درآمد بیشتری داشته باشند، مسیری به جز مسیر آموزشی و تخصصی خود را طی میکنند؟

 شغل، فقط درآمد نیست،کسی که درآمد دارد شاغل نیست؛ شغل بخشیش درآمد اقتصادی است. بخش دیگر آن، هویت حرفه ای و اجتمایی و شان و جایگاه انسان در گروه اجتمایی است که معنی پیدا میکند

شغل روی شخصیت انسان تاثیر میگذارد و لذا اگر ما شغل معلمی داشته باشیم و شغل دیگری داشته باشیم که نامربوط به شغل معلمی است قطعا دچار تعارض شخصیت و نثش خواهیم شد

این باعث به هم ریختگی روانی و هویت دوگاه میکند و آن آرامش و سلامت را از او سلب میکند و با محدودیت مواجه میکند

به همین دلیل توصیه بنده این است که شغل معلمی خود را توسعه دهیم و اگر قرار بر درآمد بیشتر است تا به جا های بهتری برسیم باید در راستای شغل معلمی فعالیت کنیم .

خوشبختانه امروزه در جامعه ما انقدر فضای آموزش و یاددهی و یادگیری باز است که آنقدر میشود در حوزه های آموزشی و یادگیری درآمد کسب کرد که در حوزه های دیگر به این راحتی نمیشود

لذا توصیه من به دانشجویان این است که هر کس توانایی ها و استعداد های خودش را شناسایی بکند و درحوزه معلمی، آن را توسعه دهد.

لذا نیازمند اراده، شناسایی هستیم و متنساب با توانایی ها و نیاز های محیط در مسیر آموزش حرکت کنیم.

دنیای جدید در دست کسانی است که به یادگیری و آموختن رو آورده اند

با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

جمعه بازار

نظر شما