رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور ضمن توصیه های گوناگونف به مقوله مهم «رویکرد انقلابی در سیاست خارجی و دیپلماسی» پرداخته و فرمودند: «برخی به غلط، سخن از لزوم جدایی دیپلماسی از ایدئولوژی به میان می آوردند، در حالیکه دیپلماسی ایدئولوژیک هیچ اشکالی ندارد و القاء تقابل میان ایدئولوژی و منافع ملی، صحیح و منطقی نیست.» معظم له با تأکید بر اینکه هدف از تشکیل جمهوری اسلامی حفظ منافع ملی، استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی، قدرت و امنیت ملی است، افزودند: «ایدئولوژی به دنبال تأمین و حفظ منافع ملی است و هویت یک ملت محسوب می شود.» حضرت امام خامنه ای، تحقق و بروز روحیه انقلابی را در تعاملات و رویکردهای دیپلماتیک ضروری دانستند و افزودند: «دیپلمات ایرانی باید به انقلاب افتخار کند و در تعاملات کاری او، «عزت، احساس اقتدار و اعتماد به نفس» به روشنی مشاهده شود که البته این رفتار و منش انقلابی با بیان حرفهای نامعقول و ایجاد هیاهو کاملاً متفاوت است.»
طبیعی است که سیاست خارجی کشور همان سیاست خارجی منبعث از قانون اساسی و در واقع متخذ از اسلام و اهداف و آرمانهای انقلاب است و مسئولان وزارت خارجه و سفرا و کارداران در حقیقت «نمایندگان، سربازان و خدمتگزاران این اصول و آرمانها» هستند. سیاست خارجی کشور مانند همهی کشورهای جهان بر منافع بلندمدت و اصول و ارزشها استوار است و با رفتوآمد دولتها با سلایق سیاسی گوناگون، تغییر نمیکند؛ دولتها فقط در تاکتیکها و ابتکارات اجراییِ راهبردهای سیاست خارجی تأثیرگذار و دخیلاند. همهی تاکتیکهای دیپلماسی در دولتهای مختلف باید در خدمت پیشبرد اصول سیاست خارجی در قانون اساسی باشد و نمایندگان سیاسی ایران در خارج، خود را نماینده و مدافع جدی و منطقی سیاستهای نظام بدانند.
به نظر می رسد تبلیغات پُرحجم بیگانگان دربارهی «تغییر اجباری یا خودخواسته» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی و تحلیل خوشخیالانهی غربیها این زمینه، در حقیقت ناشی از فشار این واقعیت است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی، لااقل در سطح منطقه همچون سدّی مستحکم و صخرهای استوار، مانع از یکهتازیهای قدرتهای سلطهگر بهویژه آمریکا شده است و آنها، همیشه در آرزوی تغییر این سیاستها هستند.
در قانون اساسی، اسلام معیار سیاست خارجی است بنابراین موضعگیری در مقابل کشورها و مسائل مختلف، باید مختصات دینی داشته باشد. دیگر اصول سیاست خارجی در قانون اساسی از جمله تعهدات برادرانه به همهی مسلمانان جهان، حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب در همهی زمینهها، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق همهی مسلمانان، عدم تعهد به قدرتهای سلطهگر، روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب، خودداری از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتها و حمایت از مبارزات حقطلبانهی مستضعفان در مقابل مستکبران در هر نقطه از جهان، جذاب، نو و والا، ذهن ملتها بهخصوص نخبگان را به خود جلب کرده است.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی با این راهبردها و مختصات، سیاست خارجی انقلابی است و اگر در اجرا با راهکارهای هوشمندانه همراه شود، آثار شگفتانگیزی به همراه میآورد و ظرفیت حل بخش مهمی از مشکلات جهان اسلام را داراست. اجرای سیاستهای انقلابی در هر زمینه، از جمله عرصهی دیپلماسی باعث افزایش اقتدار و تأثیرگذاری، ارتقای جایگاه کشور و عزت و اعتبار ایرانیان در میان ملتها میشود. ادعا نمیکنیم به همهی اهداف خود رسیدهایم یا حتی نزدیک شدهایم چون اجرای «سیاست خارجی انقلابی» در عمل با برخی غفلتها، کمکاریها، ناهوشمندیها و موانع خارجی همراه بوده است اما جایگاه عزتمند فعلی کشور، مدیون همین سیاستهای حکیمانه است.
ویژگیهای دیپلماسی انقلابی
بر این اساس باید گفت به بیان دقیق رهبر معظم انقلاب وزارت خارجه در واقع «ارتش منظم دیپلماسی کشور» است. روشن است که در مسئله سیاست خارجی، دستگاههای دیگری هم مؤثرند اما وزارت خارجه بهعنوان یک سازمان موظف و ارتش منظم، مسئولیت اصلی را بر عهده دارد. طبیعی است که سربازان این ارتش منظم دیپلماسی انقلاب باید ویژگی هایی داشته باشند که برخی از این ویژگی ها – بر اساس رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی- شامل موارد ذیل است:
1) پایبندی به موازین شرع و روحیهی انقلابی در رفتارهای فردی و اجتماعی و در محافل دیپلماتیک.
2) نترسیدن از هیبت و تشر قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا: واقعیت آن است که نهراسیدن از قدرتهای سلطهگر، بعد از انقلاب، به خصوصیت بارز سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیلشده که این ویژگی هم در دل ملتها جاذبه ایجاد کرده و هم سیاستمداران دنیا را -چه بگویند و چه پنهان کنند- به تعظیم و تجلیل واداشته است.
3) دفاع صریح، قاطع و واقعی از مظلوم: این خصوصیت در تمام سالهای بعد از انقلاب، در دفاع از ملت های مظلوم و مبارزین فلسطینی و لبنانی و موارد مشابه دیگر، جلوه داشته است.
4) مخالفت جدی با نظام سلطه: از خصوصیات آشکار سیاست خارجی جمهوری اسلامی است و دیپلمات های ایرانی باید ما باشهامت و بدون رودربایستی با حضور سلطهگران و بهویژه آمریکا در هر جای جهان، مقتدرانه مخالفت کنند.
5) تأمین منافع ملی و حفظ سرمایهی ملی: می دانیم که «تأمین منافع ملی» که از اهداف مشترک همه دستگاههای دیپلماسی جهان است. در دیپلماسی ایرانی، علاوه بر تلاش برای تأمین منافع ملی، «حفظ سرمایهی ملی»، بسیار مهم است، چراکه اگر سرمایهی ملی از دست برود دستگاه دیپلماسی بدون پشتوانه میشود و منافع ملی نیز قابل تأمین نخواهد بود. هویت ملی، اسلامی، انقلابی و تاریخی، استقلال برآمده از انقلاب اسلامی، دین، ملت مؤمن، جوانان انقلابی، سخن قاطع در مقابل زیادهخواهان، دانشمندان، نخبگان و فعالیتهای علمی از جمله عناصر سرمایهی ملی هستند که باید در عرصهی دیپلماسی حفظ شوند تا منافع ملی هم تأمین شود.
بایستههای دیپلماسی موفق و کارامد:
در خصوص اهمیت کار دیپلماسی میتوان گفت یک دیپلماسی هوشمندانه و فعال میتواند دستاوردهای بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، انسانی و اجتماعی به همراه بیاورد که با هیچ حرکتی از جمله جنگهای پرهزینه و پرخطر نیز حاصل نمیشود و این واقعیت نشاندهندهی وزن و جایگاه دستگاه دیپلماسی در مجموعهی مدیریت یک کشور است. در ادامه برخی از مهمترین بایسته های دیپلماسی موفق مورد اشاره قرار می گیرد:
1- ضرورت تعیین دقیق و صریح هدفها: برخی اهداف آرمانهای بزرگ و ملی هستند، برخی راهبردی و منطقهای به شمار میروند و بعضی دیگر مقطعی و موضعی هستند که این اهداف در همهی سطوح باید دقیقاً مشخص باشد تا همهی عناصر فعال در دیپلماسی در ستاد و صف، وظایف خود را بهخوبی بدانند.
2- سازماندهی مناسب: این سازماندهی باید با نگاه به اهداف و با توجه به قابلیتها انجام شود.
3- برخورداری از عناصر باصلاحیت. «صلاحیتهای دیپلماتیک»:
الف- «هوش و مهارت دیپلماتیک»،
هوش دیپلماتیک: این ویژگی انسان را قادر میسازد اهداف و حرکات طرفهای مقابل را در مذاکرات و تعاملات پیشبینی کند و حرکات خود را با توجه به آنها، برنامهریزی و عملیاتی سازد.
مهارت دیپلماتیک: (استفاده بهموقع و بهجا از انعطاف و اقتدار). معنای دیگر این ویژگی نرمش قهرمانانه است که صلح امام حسن مجتبی (علیهالسلام) پرشکوهترین نمونهی تاریخی آن به شمار میرود. نرمش قهرمانانه برخلاف برخی تفاسیر، معنای واضحی دارد که نمونهی آن در مسابقهی کشتی نمایان است در این مسابقه که هدف آن شکست دادن حریف است اگر کسی قدرت داشته باشد اما انعطاف لازم را در جای خود به کار نگیرد قطعاً شکست میخورد اما اگر انعطاف و قدرت را بهموقع مورداستفاده قرار دهد پشت حریف را به خاک مینشاند.
ب- «انعطاف در جای لازم»،
ج- «نفوذناپذیری در مواقع ضروری»،
د- «پایبندی صادقانه و عمیق به اهداف»: اگر کسی بدون ایمان و باور عمیق به اهداف، در عرصهی دیپلماسی فعال باشد قطعاً نمیتواند موفق شود. عرصهی دیپلماسی شبیه به میدان جنگ است. واقعیت این است که میدان دیپلماسی عرصهی پنجه انداختن است و اگر کسی بدون اعتقاد راسخ به هدف، به این کار اقدام کند یا در همان موقعیت و یا در نهایت شکست خواهد خورد.
4- تحرک فراوان و بیوقفه: تحرک بالا لازمهی لاینفک دیپلماسی است و باید موردتوجه جدی قرار داشته باشد.
5- شکار فرصتها و استفاده صحیح از آنها: تحولات منطقهای و جهانی، بسیار سریع است و باید بهطور آنی، آنها را رصد کرد و با تحرک بالا، هر حادثه و رویدادی را بلافاصله تحلیل کرد و با درک نسبت آن با اهداف و آرمانها، موضع خود را در قبال آن مشخص نمود.
6- حاکم بودن مبانی و سیاستهای راهبردی بر تاکتیکهای دیپلماسی: توجه داشته باشید که تاکتیکهای سیاست خارجی باید در خدمت مبانی راهبردی باشد نه اینکه به اسم تاکتیک، بر ضد اصول عمل شود.
7- «اعتمادبهنفس، صراحت و استحکام در مواجهه با عوامل مخالف و موانع»: هنر دیپلماسی این است که ایدهها و موانع را طوری بیان کند که تأثیرگذار باشد.
بازتعریف ترجیحات و اولویتهای سیاست خارجی کشور
از جمله الزامات تحول در دیپلماسی، بازتعریف ترجیحات و اولویتهای سیاست خارجی کشور است که بر اساس سیاست های کل نظام و جهتگیری های ابلاغی رهبر معظم انقلاب اسلامی باید تعریف شود که برخی از اهم این موارد عبارت است از:
1) «تثبیت و تکیهبر مؤلفههای قدرت و اقتدار ملی» از جمله «به کرسی نشاندن منطق جمهوری اسلامی در مردمسالاری دینی و نقش پُررنگ و تعیینکنندهی مردم در کشور»، «نیروی انسانی کارآمد، زبده، جوان و پُرشمار» و «پیشرفتهای شگفتانگیز علمی و فناوری»،
2) استفاده از ظرفیت کشورهای عدم تعهد و تأکید بر محور جنوب-جنوب
3) نقشآفرینی در تحقق اقتصاد مقاومتی از طریق فعال شدن هرچه بیشتر معاونت اقتصادی وزارتخانه و بخش اقتصادی نمایندگیها
4) ترجیح شرق بر غرب
5) ترجیح همسایه بر دور
6) ترجیح ملّتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران
واقعیت آن است که دوران فعلی دوران گذر به یک نظم جدید جهانی است. در کنار بازیگران سنتی، بازیگران جدیدی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین وارد عرصه شدهاند و در تلاشاند جایگاه خود را در نظم جدید پیش رو، تثبیت کنند. در این دوران، دیپلماسی قوی و کارآمد اهمیت مضاعفی مییابد و به همین علت، امروز کار وزارت خارجه از گذشته حساستر است. اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی بهعنوان جایگاهی برجسته تثبیت میشود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود.
محمدجواد اخوان
انتهای متن/
∎
نظر شما