شناسهٔ خبر: 25456731 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

عبور از برجام حیثیتی؛

«کدخدا» بعد از 5 سال «مزاحم» شد/ دولتمردان توسعه بدون برجام را باور دارند؟

صاحب‌خبر -
گروه سیاسی جهان نيوز، امیر حمزه نژاد: آمریکا که روزگاری «کدخدا» بود حالا با نام «مزاحم» از برجام خارج شد. این تیتری است که امروز روزنامه های یک جناح خاص سیاسی با استفاده از سخنان رئیس جمهور اغلب از آن استفاده کرده‌اند: «مزاحم از برجام خارج شد»

تیتری که القاء می کند که حالا برجام بدون مزاحم باید ادامه یابد. القاء نوعی دوگانگی که البته چندی است با روی کار آمد ترامپ در کاخ سفید مطمح نظر جریان اصلاحات قرار گرفته است. اروپایی که پیش از این «آقااجازه» بود، تبدیل به ناجی برجام شد و کدخدا نیز به مزاحمی تبدیل شد تا رفتنش از برجام و نقض پیمانش در نزد افکارعمومی آنطور که باید شدید جلوه نکند و حتی اینطور وانمود شود که با رفتن مزاحم کار بهتر انجام می شود!

 اما این دوقطبی جدید چه کارکردی برای برجام و توافق هسته‌ای خواهد داشت؟ مثل قدیمی دیپلماتیکی وجود دارد که می گوید: « هر گاه آمریکا عطسه کند، اروپا سرما می‌خورد». درواقع اروپا شریک استراتژیک آمریکا است و این را تاریخ و شراکت‌هایی که این دو حتی در جنگ افروزی با هم داشتند، به خوبی نشان می دهد. طی نظریه «استراتژی بزرگ» که بر اساس آن گفته می شود تامین منافع در دنیای جدید به تنهایی مقدور نیست و حتی کشورهایی مانند امریکا بایستی با اتحاد با دیگر کشورها منافع خود را تامین کنند، آمریکا و اروپا به هم نزدیک شدند و این وحدت با چند ساختار مهم مانند ناتو و ... ناگسستنی شد.
 
مراودات اقتصادی این دو نیز بسیار بالاست و مناسبات فرهنگی و بافت فرهنگی بین المللی بیشتر این موارد را محکم کاری کرده است. بنابراین با مفهوم علامت بزرگتر و کوچکتر ریاضی دبستان هم می توان متوجه شد که اروپا به کدام جهت تمایل دارد. البته طی زمان اجرایی شدن برجام اروپایی ها نشان دادند که چطور گوش به فرمان آمریکا هستند. بانک های بزرگ اروپایی همواره از ترس مجازات های وزارت خزانه داری آمریکا از مراودات مالی با ایران حذر می کردند. اینک که آمریکا تحریم های خود را قرار است بازگرداند آیا با فاکتور گرفتن سیاست حکومت‌های قاره سبز، تجار، شرکت‌ها و بانکهای اروپایی حاضر می شوند که مراوده با آمریکا و متحدانش را در قبال ایران از دست بدهند؟

به هر جهت به نظر می رسد که خط بها دادن دوباره به برجامی که اینگونه پایمال شده است، چندان به نفع کشورمان نباشد. درواقع بایستی امروز نگاه‌ها را تغییر داد. امروز همه چیز مشخص شد و نباید با مسیرهای انحرافی این آگاهی را خدشه دار کرد. امروز بایستی با بازگشت به خویشتن نگاه‌ها به خارج از مرزها را به داخل کشور هدایت کرد. دیپلماسی که سعی دارد با توافق نشدنی با طرف غربی مشکلات کشور را حل کند باید به سمت دیپلماسی فعال در جهت بازارسازی و گسترش بازارهای کالای ایرانی سوق داده شود.
 
موضوع اصلی این است که نگاه‌مان را به بحث توسعه عوض کنیم؛ چراکه آمریکا و غرب با رفتاری که نسبت به برجام داشتند به وضوح نشان دادند که هیچ حق پیشرفت و توسعه ای برای ایران قائل نیستند و حتی حاضرند توافقی که چندین سال برای آن مذاکره شده و تیم های اقتصادی و دیپلماتیک بر سر آن ساعت‌ها مجادله کرده‌اند را برای منافع چند رژیم و یک مشت دلار بر هم بزنند.

عبور از برجام در حال حاضر نکته اساسی این بزنگاه تاریخی است که به نظر می رسد برخی هنوز نمی توانند از آن دل بکنند و به آن نگاهی تعصبی و حیثیتی پیدا کرده‌اند. باید از برجام عبور کرد و به برنامه‌ای با جدی گرفتن توان داخلی و توسعه کشور بر این مبنا فکر کرد. این موضوع حتی با ماندن ایران به همراه 5 کشور دیگر در برجام باید مد نظر قرار بگیرد.

اینکه امروز بخواهیم مردم را در خصوص یک توافق پوشالی امیدوار کنیم، ممکن است اثرات زیان بارتری برای کشور به همراه داشته باشد. چه اینکه باید با پذیرفتن واقعیت در این عرصه افکارعمومی را به یک برنامه واقعی استراتژیک و نه یک امید واهی هدایت کرد. دولت طی این مدت وعده های برجامی زیادی به مردم داد اما امروز باید پرسید که پاسخ اعتماد مردم به توجیهات برجام و توافق هسته‌ای چه شد؟

برجام اگر امروز به توافقی توخالی بدل شده است به خاطر نوع نگاهی است که متاسفانه هنوز به طور ضعیف تر با اروپا در حال پیگیری است. نگاهی که می گوید برای رسیدن به توسعه باید با غرب بست. این نگاه هر روز در حال شکست خوردن است و از ابتدا نیز محتوم و محکوم به شکست بود. زمانی که تیم دیپلماسی کشورمان امضای «باراک اوباما» را قبول نمی کرد اما خود را به تضمین فردی پایین تر یعنی «جان کری» دلخوش می کرد، این نگاه شکست خورده، مشهود بود.

به نظر می رسد اعتماد بیش از اندازه به غرب نقطه اصلی شکست برجام بود. البته نمی توان در دنیای امروز از مراودات دیپلماتیک با کشورهای جهان دست برداشت اما بایستی با نگاه واقع بینانه تری اساس دیپلماسی را چید و با آن حرکت کرد.

نظر شما