موج بر میدارد، خیزاب میکشد؛ اگر به بیرون شهر و جاهای دفن زباله(کهریزک) بروید اقیانوس کثیف(طلا؟) را خواهید دید؛ دفن ۹۵۰۰ تن زباله روزانه تهران، لقلق زبان است؛ دیگر زمینی برای خاککردن آشغال نیست.
روزی کودکی یک مورچه روی تکه نان خویش دید؛ به جای این که او را بکشد، تکه نان را آهسته یک گوشه گذاشت؛ مورچه گفت: تو چه مهربانی اما میدانی پدرت تا کنون هزاران مورچه کشته است؟ کودک گفت: کجا؟ مورچه گفت پدرت برای نزدیککردن راه خود به باغ میوه، از میانبُر میرود، در حالی که آنجا محل زندگی ماست و پدرت ندانسته هر بار ما مورچهها را لگدمال میکند تا به باغ میوه خود برسد.
ما انسانها ناخواسته و نداسته به سرشت طبیعت آسیب میزنیم. زمین جاودانه نیست، حتی اگر یک تهسیگار هم روی زمین نیاندازیم، باز هم جاوادانه نخواهد بود. خورشید که امروز زندگیبخش است، روزی پرتوهایش به اندازهای سوزنده خواهد شد که هیچ موجود زندهای آن را تاب نخواهد آورد؛ کمکم گیاهان خواهند سوخت و سپس نوبت به انسانها خواهد رسید؛ اما آیا این پروانهای در دست ماست برای این که دست به کار شویم و پیش از خورشید، زمین را ویران کنیم؟
تا کنون هزاران درخت سرنگون کردهایم و ۸۰ درصد زمین(مگر کویر) را ویران ساختهایم، به گونهای که بازگرداندن زمین به حال نخست، نشدنی است؛ کار ما انگار تنها سرنگونی درختان است، به راستی تا کنون به جبران درختهای انداخته چند نهال کاشتهایم؟ یا در فعالیتهای محیطزیستی برای نجات جنگلها، چه گامی برداشتهایم.
رودخانه نزد روستایی، ارزش زیادی دارد چون هم درختان و زمین کشاورزی خود را با آن آبیاری میکند و هم جانوراناش از آن سیراب میشوند؛ ولی ما شهریها همه زباله خود را روانه رودخانهها میکنیم و همین سبب میشود که آبی که سرانجام به روستا میرسد، آلوده باشد.
با پیشرفتهای دانش، راه چیرگی انسان بر طبیعت هموار شد اما خودخواهی انسان سبب شد میان او و زمین، کارزاری نابرابر پدید آید و به ویرانی زمین بیانجامد.
پول دهید و آشغال تولید کنید
در دوران انبوه دستاوردهای دیجیتالی، برندها برای افزایش سودبری خود، به تولید کالاهای شیک ولی با عمر مفید اندک رو میکنند تا(برای نمونه) مردم زود-به-زود گوشی کهنه خود را کنار بگذارند و
نواش را تهیه کنند. اینک در برخی روستاها هنوز کسانی هستند که رادیوهای چند دهه پیش خود را دارند و هر روز بدون مشکل از آن استفاده میکنند؛ کسی این سخن را رد نمیکند که کالاهای الکترونیکی دهههای پیش، عمر بیشتری داشتند و برخی از آنها بیمرگاند؛ ولی امروز با این همه گارانتی و وارانتی، کالاها گولزننده مینمایند؛ انسان هزاره سوم، گواه خیزابی از کالاهای الکترونیکی با عمر کمتر از ۶ ماه است که زود به زود از رده خارج و روانه زبالهدانی میشود و با خود انبوهی از فلزهای سمی(سرب، جیوه و…) را به درون خاک و آب میبرد تا ماهیت زندگیساز آنها را بگیرد.
چرا اراده پاکیزهنگهداشتن زمین در ما نیست؟ شاید برای آن که هستییت افراشتگی درختان، آبی آسمان، آرامش کوهستان و نغمه جویبار را درنیافتهایم؛ تا کنون هر آنچه از زمین خواستهایم به ما داده است بی آن که چیزی از ما بستاند ولی زیادهخواهیهای انسان را پایانی نیست؛ انسان زمین را ویران کرده ناآگاه از آن که پیامد این ویرانی، گریبانگیر خودش خواهد بود.
افسردگی، دلمردگی، سردردهای آزارنده، وارونگی هوای پاییزی، افت اقتصادی، آلودگی شهری، گازها و دودها و سوراخ لایه اُزن، آلودگی هوا و درخت و گیاه و سمیشدن آب و آبشدن یخهای شمالگان و جنوبگان، همه اینها از پیامدهای نازندگی انسان بر روی کره خاکی است؛ ما زندگی نمیکنیم، نامهربانانه بر زمین یورش میبریم. انسانها در دورانهای گذشته زمین، مهاجرت میکردند ولی امروز از محیطی که خود آن را ویران ساختهاند، میگریزند. خیزاب اقیانوس زباله، چنان به کشتی زندگی میکوبد که آسایش را گیاه و پرنده وچرنده و خزنده گرفته است مگر ان که بازیافت دور ریزها و بازگردش انرژی به داد برسد.
گریز از زباله خود
مشیانه(مادر انسانها) هنگامی که سیب را خورد، ته آن را در طبیعت نریخت بلکه در برابر پرندهای گرفت تا از آن تغذیه کند. روش خردمندانه و با آسیب کمتر ، چرخش و بازچرخش سلامت ماده و انرژی است تا زندگیها کمپیامد باشد؛ ولی اینک در طبیعت و در جاپای هر یک از انسانها،کوهی از آشغال دیده میشود.
هرگز اندیشیدهایم که میمونها در طبیعت چقدر زباله تولید میکنند؟ هیچ. ولی انسان در خانه و در فعالیت اجتماعی و در کنشوری محل کار و نیز در صنعت و هنگام راندنِ خودرو و حتی هنگام رفتن به فضا، از خود انبوه زبالههای سرگردان زیادی بهجای گذاشته است بی آن که در برابر آن مسئول باشد. برای نمونه، یک کارخانهدار، زهرآب تولیدش را به دریا میریزد و هنگامی که آب دریا آلوده میشود در برابر کودکان بومی بیتفاوت است و تنها در برابر کودک خود مسئولانه برخورد میکند و او را از شنا در دریا باز میدارد و برای آبتنی(برای نمونه) به استخر میبرد.
زنگها را کسی نمیشنود
نقی خوشکامی- کارشناس شهری:«روز جهانی زمین پاک هر سال در ۲۲ آوریل)۲ اردیبهشت( در همه جهان برگزار میشود. سال ۱۹۶۹ جان مک مونل، ایده برگزاری یک روز به نام زمین پاکیزه را در همایش یونسکو مطرح کرد که پذیرفته شد. در ایران نیز همزمان با جهان تا یکهفته در باره زمین پاک، سخن میگویند و مینویسند.»
«چند دهه است که زنگهای خطر برای زمین به گوش میرسد؛ روزی نیست که خبرها و گزارشهای ناگوار از جهان شنیده نشود و نگرانی کارشناسان محیطزیست را در پی نداشته باشد؛ آوای رهابخش روز زمین پاک، یکی از این زنگهاست که در همه جهان شنیده میشود. امروز با پیشرفت هرچه بیشتر صنعت و فناوری، زمین و زیست در آن با دشواریهای روزافزون رو-به-رو شده است.»
«آلودهسازی منابع طبیعی، پدیده ویرانگر محیطزیستی دوران ماست. با پیشرفت و توسعه شهرنشینی، روزانه انبوهی از آشغال زباله در طبیعت رها میشود و و روشن نیست زمین تا کی پذیرای اینهمه آشغال خواهد بود.»
«در ایران هزینه زیادی در راه گردآوری آشغالها هدر میرود چون برنامه بازیافت آنچنانی وجود ندارد. کمبود زمین مناسب، نبود قانون پیشرفته، نبود دیدهبانی بر جاهایی که آشغالها خاک میشود و کمبود ماشینهای بازیافت و همکاری مردمی اندک در شمار مهمترین چالشهای شهرداریهاست.»
«محیط زندگی ما اینک نه هوای سالم دارد و نه غذای سالم و نه آب پاکیزه. آلودگی آبها، رهاشدن سیل زبالهها در گوشه وکنار، استفاده بیسامان از سمهای کشاورزی و نبود برنامه جایگزین مبارزه بیولوژیک با مبارزه شیمیایی از چالشهای بزرگ زیستمحیطی است.»
تا میتوانیم دور نریزیم
زهره فرشید زاد- کارشناس محیط زیست:«روز زمین پاک، مناسبت سالانهای است که با هدف افزایش آگاهی و پاسداشت محیطزیست و کره زمین نامگذاری شده است. یکـی از مراکـز دستاندرکار این روز، دفتر بررسی آلودگی آب و خاک سازمانهای حفاظت محیطزیست است. از برنامههای مهم این سازمان در این روز، جلب همکاریهای مردمی، شناساندن دوستداران محیطزیست و گروههای موفق در این زمینه است و اجرای برنامههای همگانی و پاکسازی قلمروهای آلوده کرانه رودها و کنار دریا و کوهستان و جنگل و دشتها و کناره جادههاست.»
«بهتر است مردم برای کودکان خود از پوشک قابل شستشو استفاده کنند. کاغذ سفید را بیهوده هدر ندهند و بکوشند کارهاشان را بیاستفاده از کاغذ انجام دهند و فیشهای خانه را اینترنتی پرداخت کنند. هدرکرد بیهوده کاغذ در حقیقت، افتادن درختان دور و بر زیستمحیط ماست. هر یک از ما انسانها در سال، کاغذ زیادی هدر میدهیم که در واقع درختیست که دگردیس به زباله میشود و بر دیاکسیدکربن هوای تنفسی ما میافزاید.»
«برای هر زبالهای باید در اندیشه ساخت کارخانه یازیافت بود؛ برای نمونه، راهاندازی کارخانه بازیافت کاغذ مهم است چون هر روز در همین تهران، هزاران تُن کاغذ و مقوای دورریز روانه طبیعت میشود و آنگاه از کشورهای همسایه که با گردآوری کاغذپارههاشان آنرا بازیافت میکنند، کاغذ میخریم.»
«امروز با در دسترسبودن کامپیوتر میتوان در وُرد تایپ کرد و با این کار کاغذ کمتری هدر داد. سفر با ترن هم دلپذیرتر است و هم ارزانتر و هم کمخطر؛ ترنها دوستدار محیطزیستاند در حالی که هواپیما دیاکسیدکربن فراوانی پس میدهد.»
«دیروز مادرانمان میگفتند آبخوردنِ زیادآمده لیوان را دور نریزیم ولی امروز پدرانمان میگویند حتی یک چکه آب را دور نریزیم؛ دیدهاید در برخی تصاویر که یک پرنده شهری تشنه، منقار به درون شیر آب بوستانی گرفته که چکهای بنوشد؟ دورریز آب به زیان زمین میانجامد؛ آب انبوهی که از دوش خانه، یکسره فوران میزند، با آمیختن به شامپویی که به موی خود زدهایم، روانه اگو میشود و اگر به درختی برسد آن را میخشکاند؛ باید دوش ۵ دقیقهای روزانه را به ۴ دقیقه رساند.»
«اگر هر ماه برنامهای برای بردن کودکان خود به طبیعت داشته باشیم و نیز بردنشان به کنار رودخانه و شناساندن آن به کودک، سبب میشود هنگامی که بزرگ شد، بکوشد فعالیتاش به گونهای نباشد که منجر به آلودگی رودخانهها شود.»
«نباید چشم به راه جامعه ماند؛ باید اهل خانه آغازگر باشد زیرا آغاز کار از محیط خانه است و تر-و-خشک آشغالها باید از درون خانه جدا شود. کار سازمانهای بازیافت و دگردیس آشغالهای بیارزش به مواد کاربردی(کمپوست و کود گرانوله) در پروسههای دیگر قرار دارد. اگر همه گروهها در هر جا و مکانی که هستند، کارهایی که به دوششان است به خوبی انجام دهند، فرآیند بازیافت با توامانی از موفقیت همراه خواهد بود.»
کاغذهای بیزبان
و سفارشهای نقی خوشکامی:«کاغذها را نباید با دور ریختن، از دُورِ بازیافت خارج کرد. انسانهای دلسوز که در برابر محیطزیست، قلبی پرتپش دارند، میکوشند راههای بهتری برای بازیافت کاغذها بیایند.»
«یکی از چیزهایی که به آسانی دگردیس به زباله میشود کاغدپاره است؛ بسیاری از مردم در هر کسبوکاری با گونههای کاغذ سر-و-کار دارند و پس از اندکزمان آنها را دور میریزند؛ شاید انسانها بیاندیشند که کاغذ نه کثیف است و نه بدبو و نه سنگی بر سر راه کسی، پس ایرادی ندارد اگر به هر گوشه و کنار پرت شود؛ ولی سرب موجود در کاغذنوشتهها و و روزنامهها به فلزهای سنگین خاک میافزاید. نباید کاغذ-پارهها را با مواد تَر دور ریخت که ارزش بازیافت خود را از دست بدهند.»
«میتوان کاغذ پارهها را جایگزین وسایل یکبار مصرف روزانه کرد و به جای کیسههای نایلونی از کاغذ دور ریز استفاده کرد. هنگام جابهجایی ظرفهای بلور و سرامیک نیز کاغذپارهها به کار میآیند و پوشش خوبی برای لبپر نشدن آنهاست. به جای آتشزنه و نفت یا بنزین از کاغذپاره برای گداختن زغال استفاده کرد که زودتر جواب میدهد. پول خود را برای خرید سفره نایلونی یکبار مصرف هدر نداد که آلاینده طبیعت است و به جایش از تکههای بزرگ کاغذ دور ریز و روزنامه استفاده کرد؛ گذاشتن دیگ کوچک خورش روی تکه کاغدی از سوختن سفره نایلونی جلوگیری میکند.»
رهایی جزیره از نابودی
به سبب نگرانی از آسیبدیدن ماسهزارهای جزیره بوراکای فیلیپین، دولت این کشور برآن شده که تا ماهها ورود گردشگران را به این قلمرو قدغن کند.
سخنگوی دولت فیلیپین میگوید:«قانون بستن این جزیره به روی گردشگران از آوریل امسال اجرا میشود. اینک کل جزیره بوراکای، دگردیس به اگو شده است.
این جزیره که برای داشتن شنهای سفید کرانهای خود شهرت جهانی دارد، سال گذشته میزبان نزدیک به ۲ میلیون جهانگرد گریزان از شهرهای سرسامآور دنیا بود. برنامه بستن این جزیره به روی گردشگران، سبب نگرانی هزاران تن از کسانی شده است که در زمینههای گوناگون صنعت گردشگری در این جزیره کنشوری دارند.
نزدیک به ??? رستوران، هتل و مرکز گردشگری فعال در این جزیره وجود دارد و گردش مالی آنها در سال گذشته بیش از یک میلیارد دلار بوده است. دولت فیلیپین میگوید: شرکتهایی که از این برنامه زیان میبینند کمک مالی دریافت خواهند کرد.
روشن نیست که قدغنشدن ورود گردشگران چگونه اجرا خواهد شد. پیشتر وزارت تجارت و صنایع فیلیپین پیشنهاد داده بود که بستن جزیره پله به پله انجام گیرد چون اجرای یک برنامه ناگهانی، برای کسب و کار و نیاززیستی ساکنان جزیره زیانآور خواهد بود.
برنامه بستن جزیره در پیِ نگرانیها از نابسامانی زیستمحیطی جزیره پیش آمده است. دلسوزان هشدار دادهاند که زهآب و آشغالهای مغازهها، رستورانها و مراکز گردشگری به درون آبهای دور و بر میریزد.
رئیسجمهور فیلیپین از رستورانداران و مراکز گردشگری انتقاد میکند که چگونه خود را خوشنود میکنند در قلمروای که درآمد و نیاززیستیشان در گرو سلامتاش است، بریز و بپاش ویرانگر داشته باشند و دریا را بیالایند.
اینک چشمانداز کوهههای آشغال، به دیگر چشماندازهای طبیعی جزیره بوراکای دهنکجی میکند. هر چند این کوهههای زباله از دید جهانگردان پوشیده نگه داشته میشود ولی باد دریا بوی آن را به بویایی جهانگردان میرساند و زمانی خواهد رسید که خارجیان از سفر به جزیره بوراکای خودداری کنند.
یکی از مقامهای دولتی میگوید: سرمایهگذاران و فعالان جزیره به سبب آسانانگاری در انجام وظیفه زیستمحیطی خود مسئولاند و باید پاسخگو باشند؛ آنان باید یا جزیره را از زباله پاکیزه کنند یا بهناچار محل کار و کسبشان برای همیشه پلمپ خواهد شد.
علی درویشی
به انگیزه روز جهانی زمین پاک
زخم زباله بر صورت زمین
صاحبخبر -
∎
نظر شما