شناسهٔ خبر: 24687941 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

اشتراکات فرهنگی نوروز تداوم بخش همگرایی منطقه ای

کابل - ایرنا - آئین نوروز یکی از میراث های کهن و نماد فرهنگی است که در کشورهای متعدد جشن گرفته می شود و گستردگی و تداوم این جشن ها هر چند با فراز فرودهای فراوان تا امروزادامه دارد.

صاحب‌خبر -

نوروز به معنای آغاز فصل رویش و زنده شدن دوباره طبیعت است که مردم کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، ازبکستان ، بخش هایی از پاکستان و هندوستان هر سال جشن می گیرند.
این آیین در کشورهای یاد شده با مفاهیم مشترک اما با مصادیق متفاوت و متناسب با موقعیت جغرافیایی و نمایه های فرهنگی خود برگزار می شود. اشتراک فرهنگی آیین نوروز، نزدیکی اقوام را به یکدیگر به نمایش می گذارد.
در این گزارش سعی شده است به بخش مشترک آیین نوروز در افغانستان با سایر ملل این حوزه تمدنی پرداخته شود که از آن جمله می توان به پختن سمنو که در گویش محلی به آن «سمنک» گفته می شود، هفت «سین» یا هفت میوه ، لگد کردن سبزه اشاره کرد.
**سمنک: یکی از غذاهای ویژه نوروزی در افعانستان «سمنک» است که خانواده ها قبل از رسیدن نوروز آماده پختن آن می شوند و برای کشیدن شیره گندم و پختن آن اقدام می کنند.
زمانی که شیره گندم تازه جوانه زده، گرفته شد در شب نوروز زنان خانواده گردهم آمده و با پختن آن شعرهای ویژه ای از اول شب تا صبحگاه با زمزمه آن سمنک می پزند.
پختن سمنک که یکی از بخش های مهم و فراموش ناشدنی نوروز است، در ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان رواج دارد اما ممکن است تفاوت های در نحوه پختن آن در میان مردم این کشورها وجود داشته باشد.
**«هفت سین یا هفت میوه»: هفت میوه در سفره عید افغان ها، ایرانی ها و تاجیکستانی ها هم جایگاه ویژه ای دارد که ایرانیان آن را هفت سین می نامند.
هفت میوه چیزی شبیه به سالاد میوه است که از کشمش، سنجد، پسته، فندق، قیسی (زردآلوی خشک)، گردو یا آلو تشکیل شده است.
هفت میوه در هنگام سال نو در افغانستان تهیه می شود. براساس روایت های تاریخی مقدس بودن هفت از سومری ها به سایر مردم جهان باستان از جمله آریایی ها رسیده و تاریخچه هفت میوه نیز همانند هفت سین به سال ها کهن باز می گردد، هفت میوه در آغاز سال مبارک پنداشته شده و خانواده ها سفره نوروزی را با آن تزیین می کنند. مردم افغانستان و برخی نواحی تاجیکستان هم به هفت سین و یا هفت میوه، هفت چین می گویند و معتقدند هفت میوه از هفت درخت متفاوت چیده شده و به عنوان برکت خانه در آغاز سال نو در سفره گردآوری می شود.
همه این مواد در داخل یک ظرف با مقداری آب قرار می گیرد و برای حدود دو تا سه روز آن را در دمای معتدل قرار می هند تا معجون مورد نظر آماده شود. پس از طی مراحل، آن را در سفره نوروزی می گذارند و با آن از خانواده و مهمانان پذیرایی می کنند.
**«سبزه لگد کردن»: این فرهنگ نیز در روزهای پس از سال نو که در ایران از آن به نام «سیزده بدر» یاد می کنند خانواده سبزه ها را خریده و یا در منازل خود به عمل می آورند و در روز سیردهم نوروز آن را در دامن طیبعت رها می کنند و باور دارند که تمام بدبختی ها و بدی ها همراه با آن به دامان طبیعت واگذار شده و اعضای خانواده با خوشی و سرور برای زندگی سال نو به خانه باز می گردند، اما در افغانستان اگرچه در گذشته این فرهنگ رواج نداشت اما با زندگی میلیون ها افغان (در دوران جنگ) در جمهوری اسلامی ایران این فرهنگ در شهرهای این کشور نیز گسترش یافته است.
در هرات که یکی از شهرهای مهم افغانستان در مرز با جمهوری اسلامی ایران است با مراسم ویژه روز 13 را با تاثیر پذیری از ایران جشن می گیرند.
«احمد ضیا رفعت» استاد دانشگاه کابل نیز بر این باور است که گستردگی جشن نوروز دارای اشتراکات فرهنگی و پیوندهای اجتماعی بوده که آنان را با یکدیگر آشنا کرده و نوروز بصورت گسترده جشن گرفته می شود.
به باور وی، همسانی آداب و رسوم از عمده ترین ویژگی هایی است که مردمان منطقه و بخشی از جهان را که به جشن نوروز می پردازند هویت واحد بخشیده و آنان را در یک پیوند مشترک نگهداشته است.
این استاد دانشگاه با اشاره به جریان های تاریخی در برخی کشورهای عضو آیین نوروز گفت، اگرچه نوروز توانسته است با قدمت بیش از 3 هزار سال تا امروز ارزش و گستردگی خود را حفظ کند اما دولت ها در برخی از این کشورها در در زمان های متفاوت مشکلاتی ایجاد کرده اند.
به گفته وی، در افغانستان گروه طالبان پس از تصرف مزارشریف مرکز استان بلخ در سال 1377 که یکی از مراکز مهم جشن نوروز به شمار می آید، این جشن را آیین مجوسی خوانده و برگزاری آن را ممنوع کرد.
وی دلیل ممنوعیت جشن نوروز توسط این گروه را متفاوت ارزیابی کرده و گفت که یکی از علت های آن بیگانه بودن آنان با تمدن ایرانی است و دلیل دیگر هم سران آن گروه که خود را به شدت مذهبی می دانستند، این مراسم را در تضاد با دین اسلام تلقی می کردند.
این استاد دانشگاه معتقد است، برخی از سران طالبان نیز فکر می کردند که اگر جشن های ملی از جمله نوروز با شکوه برگزار شود مردم نسبت به جشن های مذهبی و یا عیدهای اسلامی بی توجه خواهند شد و به همین دلیل جشن نوروز را ممنوع کردند.
رفعت گفت، پس از تسلط طالبان بر هرات و بلخ و دیگر استان های افغانستان، برخی خانواده ها با جشن «نوروز خاموش» این روز را در منازل خود به دور از دید رهبران مذهبی طالبان گرامی می داشتند.
به گفته وی، جشن نوروز در کشورهای آسیای مرکزی نیز در زمان اتحاد جماهیر شوروی ممنوع شد و مردم این کشورها برای زنده نگهداشتن فرهنگ نوروزی آن را با نام های جشن صلح و دیگر نام ها تجلیل کردند و زمانی که از اشغال شوروی آزاد شدند، دوباره جشن نوروز را بطور رسمی و با شکوه برگزار کردند.
استاد دانشکده ادبیات دانشگاه کابل می گوید، تنها طالبان و اتحاد جماهیرشوروی دشمنان نوروز در تاریخ معاصر نبوده اند بلکه تعدادی از روحانیون در کشورهای افغانستان، ایران و پاکستان هنوزهم با این آئین به دلیل عدم آگاهی کامل مخالفت می کنند.
«غلام حضرت باران» استاد دانشگاه نظامی «مارشال فهیم» در کابل نیز معتقد است که عده ای تیغ از کف بیرون کشیده اند تا خوشی های مردم را بگیرند و این موضوع هیچ ریشه دینی و فرهنگی ندارد بلکه موضوع ساسی است و تعدادی تلاش دارند، وجه مشترک فرهنگی و نقاط وصل کشورها را از همدیگر قطع کنند.
وی گفت، در سال های اخیر عده ای با ابزار قرار دادن دین و بهره گیری نادرست از آن به نوروز و جشن های شادی مردم حمله می کنند، در حالی که این امر پایه منطقی و دینی ندارد و دین اسلام مخالف شادیی نیست که در تضاد با آن قرار نداشته باشد.
به اعتقاد وی، عده ای نیز در تلاش هستند که میان کشورهای حوزه فارسی زبانان، فاصله ایجاد کرده و کارکرد همگرایی نوروز را از این کشورها بگیرند و هویت فرهنگی را نابود و ترور کنند.
وی فارسی ستیزی در افغانستان را نیز بخشی از کار همین گروه ها دانست که در کنار تبلیغ علیه نوروز تلاش دارند زبان فارسی را نیز به حوزه دری و فارسی تقسیم کنند در حالی که ریشه های آن یکی است و فقط نوع گویش در افغانستان و ایران متفاوت است و هیچ جدایی را نمی توان در آن یافت.
به گفته احمدضیا رفعت، نوروز امروزه به عنوان یکی از مهترین جشن های فرهنگی منطقه در سازمان ملل به رسمیت شناخته شده و این جشن به عنوان همگرایی از کارکردهای مهمی برخوردار است.
آساق*291*شبس*1613

انتهای پیام /*

نوروز به معنای آغاز فصل رویش و زنده شدن دوباره طبیعت است که مردم کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، ازبکستان ، بخش هایی از پاکستان و هندوستان هر سال جشن می گیرند.
این آیین در کشورهای یاد شده با مفاهیم مشترک اما با مصادیق متفاوت و متناسب با موقعیت جغرافیایی و نمایه های فرهنگی خود برگزار می شود. اشتراک فرهنگی آیین نوروز، نزدیکی اقوام را به یکدیگر به نمایش می گذارد.
در این گزارش سعی شده است به بخش مشترک آیین نوروز در افغانستان با سایر ملل این حوزه تمدنی پرداخته شود که از آن جمله می توان به پختن سمنو که در گویش محلی به آن «سمنک» گفته می شود، هفت «سین» یا هفت میوه ، لگد کردن سبزه اشاره کرد.
**سمنک: یکی از غذاهای ویژه نوروزی در افعانستان «سمنک» است که خانواده ها قبل از رسیدن نوروز آماده پختن آن می شوند و برای کشیدن شیره گندم و پختن آن اقدام می کنند.
زمانی که شیره گندم تازه جوانه زده، گرفته شد در شب نوروز زنان خانواده گردهم آمده و با پختن آن شعرهای ویژه ای از اول شب تا صبحگاه با زمزمه آن سمنک می پزند.
پختن سمنک که یکی از بخش های مهم و فراموش ناشدنی نوروز است، در ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان رواج دارد اما ممکن است تفاوت های در نحوه پختن آن در میان مردم این کشورها وجود داشته باشد.
**«هفت سین یا هفت میوه»: هفت میوه در سفره عید افغان ها، ایرانی ها و تاجیکستانی ها هم جایگاه ویژه ای دارد که ایرانیان آن را هفت سین می نامند.
هفت میوه چیزی شبیه به سالاد میوه است که از کشمش، سنجد، پسته، فندق، قیسی (زردآلوی خشک)، گردو یا آلو تشکیل شده است.
هفت میوه در هنگام سال نو در افغانستان تهیه می شود. براساس روایت های تاریخی مقدس بودن هفت از سومری ها به سایر مردم جهان باستان از جمله آریایی ها رسیده و تاریخچه هفت میوه نیز همانند هفت سین به سال ها کهن باز می گردد، هفت میوه در آغاز سال مبارک پنداشته شده و خانواده ها سفره نوروزی را با آن تزیین می کنند. مردم افغانستان و برخی نواحی تاجیکستان هم به هفت سین و یا هفت میوه، هفت چین می گویند و معتقدند هفت میوه از هفت درخت متفاوت چیده شده و به عنوان برکت خانه در آغاز سال نو در سفره گردآوری می شود.
همه این مواد در داخل یک ظرف با مقداری آب قرار می گیرد و برای حدود دو تا سه روز آن را در دمای معتدل قرار می هند تا معجون مورد نظر آماده شود. پس از طی مراحل، آن را در سفره نوروزی می گذارند و با آن از خانواده و مهمانان پذیرایی می کنند.
**«سبزه لگد کردن»: این فرهنگ نیز در روزهای پس از سال نو که در ایران از آن به نام «سیزده بدر» یاد می کنند خانواده سبزه ها را خریده و یا در منازل خود به عمل می آورند و در روز سیردهم نوروز آن را در دامن طیبعت رها می کنند و باور دارند که تمام بدبختی ها و بدی ها همراه با آن به دامان طبیعت واگذار شده و اعضای خانواده با خوشی و سرور برای زندگی سال نو به خانه باز می گردند، اما در افغانستان اگرچه در گذشته این فرهنگ رواج نداشت اما با زندگی میلیون ها افغان (در دوران جنگ) در جمهوری اسلامی ایران این فرهنگ در شهرهای این کشور نیز گسترش یافته است.
در هرات که یکی از شهرهای مهم افغانستان در مرز با جمهوری اسلامی ایران است با مراسم ویژه روز 13 را با تاثیر پذیری از ایران جشن می گیرند.
«احمد ضیا رفعت» استاد دانشگاه کابل نیز بر این باور است که گستردگی جشن نوروز دارای اشتراکات فرهنگی و پیوندهای اجتماعی بوده که آنان را با یکدیگر آشنا کرده و نوروز بصورت گسترده جشن گرفته می شود.
به باور وی، همسانی آداب و رسوم از عمده ترین ویژگی هایی است که مردمان منطقه و بخشی از جهان را که به جشن نوروز می پردازند هویت واحد بخشیده و آنان را در یک پیوند مشترک نگهداشته است.
این استاد دانشگاه با اشاره به جریان های تاریخی در برخی کشورهای عضو آیین نوروز گفت، اگرچه نوروز توانسته است با قدمت بیش از 3 هزار سال تا امروز ارزش و گستردگی خود را حفظ کند اما دولت ها در برخی از این کشورها در در زمان های متفاوت مشکلاتی ایجاد کرده اند.
به گفته وی، در افغانستان گروه طالبان پس از تصرف مزارشریف مرکز استان بلخ در سال 1377 که یکی از مراکز مهم جشن نوروز به شمار می آید، این جشن را آیین مجوسی خوانده و برگزاری آن را ممنوع کرد.
وی دلیل ممنوعیت جشن نوروز توسط این گروه را متفاوت ارزیابی کرده و گفت که یکی از علت های آن بیگانه بودن آنان با تمدن ایرانی است و دلیل دیگر هم سران آن گروه که خود را به شدت مذهبی می دانستند، این مراسم را در تضاد با دین اسلام تلقی می کردند.
این استاد دانشگاه معتقد است، برخی از سران طالبان نیز فکر می کردند که اگر جشن های ملی از جمله نوروز با شکوه برگزار شود مردم نسبت به جشن های مذهبی و یا عیدهای اسلامی بی توجه خواهند شد و به همین دلیل جشن نوروز را ممنوع کردند.
رفعت گفت، پس از تسلط طالبان بر هرات و بلخ و دیگر استان های افغانستان، برخی خانواده ها با جشن «نوروز خاموش» این روز را در منازل خود به دور از دید رهبران مذهبی طالبان گرامی می داشتند.
به گفته وی، جشن نوروز در کشورهای آسیای مرکزی نیز در زمان اتحاد جماهیر شوروی ممنوع شد و مردم این کشورها برای زنده نگهداشتن فرهنگ نوروزی آن را با نام های جشن صلح و دیگر نام ها تجلیل کردند و زمانی که از اشغال شوروی آزاد شدند، دوباره جشن نوروز را بطور رسمی و با شکوه برگزار کردند.
استاد دانشکده ادبیات دانشگاه کابل می گوید، تنها طالبان و اتحاد جماهیرشوروی دشمنان نوروز در تاریخ معاصر نبوده اند بلکه تعدادی از روحانیون در کشورهای افغانستان، ایران و پاکستان هنوزهم با این آئین به دلیل عدم آگاهی کامل مخالفت می کنند.
«غلام حضرت باران» استاد دانشگاه نظامی «مارشال فهیم» در کابل نیز معتقد است که عده ای تیغ از کف بیرون کشیده اند تا خوشی های مردم را بگیرند و این موضوع هیچ ریشه دینی و فرهنگی ندارد بلکه موضوع ساسی است و تعدادی تلاش دارند، وجه مشترک فرهنگی و نقاط وصل کشورها را از همدیگر قطع کنند.
وی گفت، در سال های اخیر عده ای با ابزار قرار دادن دین و بهره گیری نادرست از آن به نوروز و جشن های شادی مردم حمله می کنند، در حالی که این امر پایه منطقی و دینی ندارد و دین اسلام مخالف شادیی نیست که در تضاد با آن قرار نداشته باشد.
به اعتقاد وی، عده ای نیز در تلاش هستند که میان کشورهای حوزه فارسی زبانان، فاصله ایجاد کرده و کارکرد همگرایی نوروز را از این کشورها بگیرند و هویت فرهنگی را نابود و ترور کنند.
وی فارسی ستیزی در افغانستان را نیز بخشی از کار همین گروه ها دانست که در کنار تبلیغ علیه نوروز تلاش دارند زبان فارسی را نیز به حوزه دری و فارسی تقسیم کنند در حالی که ریشه های آن یکی است و فقط نوع گویش در افغانستان و ایران متفاوت است و هیچ جدایی را نمی توان در آن یافت.
به گفته احمدضیا رفعت، نوروز امروزه به عنوان یکی از مهترین جشن های فرهنگی منطقه در سازمان ملل به رسمیت شناخته شده و این جشن به عنوان همگرایی از کارکردهای مهمی برخوردار است.
آساق*291*شبس*1613

نظر شما