شناسهٔ خبر: 24645350 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

در همایش «نفحات گاز» دانشگاه تهران مطرح شد؛

قره‌خانی: وزارت نفت اراده لازم برای بستن قراردادها را ندارد/ حسن‌تاش: ادامه طرح «لوله صلح» با پاکستانی‌ها اشتباه بود

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ همایش «نفحات گاز» به همت مرکز مطالعات انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران با موضوع قرارداد فروش گاز به شرکت نروژی برای تولید LNG با حضور غلامحسین حسن تاش عضو هیئت علمی موسسه مطالعات بین المللی انرژی، نصرت الله سیفی مدیرعامل اسبق شرکت ملی صادرات گاز و اسدالله قره‌خانی سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس در پردیس مرکزی این دانشگاه برگزار شد.

* حسینی: وزارت نفت برنامه مشخصی ندارد
در ابتدای برنامه سیداحسان حسینی مسئول مرکز مطالعات انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران اظهار کرد: مرکز مطالعات انرژی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده فنی بعد از بررسی و نقد قرارداد فروش گاز به شرکت ایرانی نروژی IFLNG و در نخستین همایش نفحات گاز این نکته را متذکر شد که وزارت نفت در نحوه ورود به بازار گاز هیچ برنامه مشخصی ندارد و همین عدم برنامه باعث میشود که متناسب با سلایق شخصی و بعضا غیرکارشناسی در این بازار ورود کند و لازم است که کشور در این حوزه استراتژی اش را مشخص کند به طوری که نحوه استفاده از منابع انرژی و به خصوص گازی دقیق و متناسب با منافع ملی باشد نه یک تصمیم سلیقه ای. حال توضیحاتی در مورد ضرورت و اهمیت تدوین برنامه ی مدون در حوزه ی صادرات گاز عرض میکنم.

وی افزود: در چند سال اخیر شاهد مناقشات زیادی بر سر قراردادهای گازی بوده ایم که ایرادات فراوانی در زمینه های فنی، اقتصادی و سیاسی داشت و در مواردی مانند کرسنت  بعد از انعقاد قرارداد منجر به خسارات مالی زیادی نیز گردید و مواردی هم مانند قرارداد فروش گاز به شرکت ایرانی نروژِی IFLNG در مرحله ی تصویب به دلیل عدم رعایت منافع ملی تعلیق شد. به علاوه معلق ماندن برخی اقدامات در راستای فروش گاز به همسایگان و در مواردی از دست رفتن فرصت فروش  گاز به آنها، ابهاماتی جدی درباره راهبرد وزارت نفت در قبال ذخایر گازی را پیش روی ما قرار داده است.

حسینی ادامه داد: این موضوع باعث شده قراردادهایی که وزارت نفت در این خصوص منعقد می‌کند (علاوه بر ایرادهای فراوان فنی و اقتصادی) به علت نبود اولویت‌بندی و اقدام به موقع، فرصت‌های کشور نیز در رقابت با سایر رقبا در بازار از دست بدهد. برای مثال میتوان به سرمایه گذاری عربستان برای احداث خط لوله تاپی از ترکمنستان به پاکستان و هند اشاره کرد که رقیب خط لوله صلح است که در صورت تکمیل این پروژه، بازار شرقی گاز ایران یعنی بازار بزرگ دو میلیارد نفری هند و پاکستان،  به طور کلی از دست خواهد رفت. همه ی این مسائل ضرورت و اهمیت برنامه ریزی و تعیین راهبرد و استراتژی در حوزه صادرات گاز را در کشور دوچندان میکند. البته نبود متولی ثابت و دست به دست شدن مسئولیت در زمینه تجارت گاز از شرکت نفت به شرکت گاز نیز از دیگر ایرادات ساختاری موجود است که با تعیین متولی ثابت باید اصلاح شود.  فقدان متولی مشخص برای صادرات گاز موجب شده است تا در این حوزه برنامه‌ ریزی بلند مدت و یکپارچه صورت نگرفته و صادرات گاز کشور بلاتکلیف بماند.

وی در پایان گفت: نکته آخر اینکه همانند نخستین همایش نفحات گاز، در این همایش هم علیرغم تلاش های مجموعه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل تا آخرین لحظه جهت حضور نماینده‌ای از وزارت نفت، هیچ نماینده ای از جانب وزارت نفت جهت حضور در این پنل تخصصی معرفی نشد و من متاسفم که باید اعلام کنم در برنامه ای که بدون غرض ورزی های سیاسی و برای بررسی فنی و تخصصی چالش های صادرات گاز برگزار کردیم  هیچ نماینده از وزارت نفت به عنوان متولی این امر وجود ندارد و  ظاهرا مسئولان وزارت نفت همچنان تمایل دارند که با بی تفاوتی نسبت به این مسائل حساس برخورد کنند و نسبت به مطالبه ی به حق جامعه ی دانشگاهی بی تفاوت باشند.

* قره‌خانی: وزارت نفت اراده لازم برای بستن قراردادها را ندارد
اسدالله قره خانی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس
در دومین پنل تخصصی «نفحات گاز» درباره خط لوله تاپی و نقش ایران در رویکرد با برنامه‌های صادراتی در منطقه صحبت‌هایی را ارائه داد. وی در مورد خط لوله تاپی اظهار داشت:  خط لوله تاپی قادر است ظرفیت ۳۳ میلیارد مترمکعب را پر کند اما واقعا این میزان ظرفیت کشورهای پاکستان و افغانستان را ارضا نمی کند. ۱۴ میلیارد مترمکعب در سال برای کشوری مثل پاکستان بسیار ناچیز است. اما اگر اقدام عاجلی انجام نشود، این فرصت را از دست خواهیم داد مثلاً همین الان افغانستان برای تولید سیمان و یا احداث پتروشیمی با عربستان ترکیه و دیگر کشورها مذاکره کرده است که همین موارد نیاز این کشور را به گاز افزایش می‌دهد؛ با این وضع حتی احتمال احداث خط لوله تاپی ۲ نیز وجود دارد. با اجرای خط لوله تاپی ۱ کشورهای محور این طرح از بن‌بست خارج می‌شوند با این وجود اگر دیر بجنبیم و منعطف نباشیم در خط لوله تاپی ۲ نیز سهمی نخواهیم داشت.

وی با بیان اینکه ما در تولید ال ان جی هم نتوانسته ایم موفق باشیم افزود: امروز جای ما را روسیه گرفته است از طرفی امروز ال پی جی و ال ان جی آمریکا به خلیج فارس می آید به گونه ای که این کشور به کویت ال ان جی فروخته است. با این وجود اگر در این قسمت‌ها واقع‌بینانه حرکت نکنیم حتماً بدانید که در آینده هم توفیقاتی نخواهیم داشت.

سخنگوی کمیسیون درباره نقش پاکستان و رویکرد این کشور پاکستان در قبال گاز ایران تصریح کرد: کشور پاکستان با جمعیتی بالغ بر ۲۰۰ میلیون نفر همواره به گاز ایران نیاز داشته و دارد. ایران نیز همواره جدیت خود را برای فروش گاز به این کشور همسایه نشان داده است. ایران حتی حاضر شد هزینه ای بالغ بر ۵۰۰ میلیون دلار در این کشور برای توسعه خط لوله را بپذیرد و به تدریج پول آن را از گاز صادرات جبران کند؛ اما این کشور به دلیل فشارهای آمریکا، اراده لازم برای مذاکره با ایران را ندارد.

وی تصریح کرد: وضعیت تامین انرژی در پاکستان اسفناک است و این کشور برای تامین این نیاز با وجود فشارهای آمریکا دو سناریو LNG قطر و خط لوله تاپی را برگزیده است. پشت پرده سرمایه گذاری روی این خط لوله نیز عوامل دیگری مثل بانک توسعه اسلامی، بانک توسعه آسیایی، بانک توسعه سعودی و کشور ترکیه دست به دست هم دادند خط لوله تاپی شکل بگیرد. وزارت نفت اعتقاد دارد که این خط لوله به سرانجام نمی رسد. البته این خط لوله باید مشکلات خود را نظیر حق ترانزیت طالبان، مشکلات و اختلافات پاکستان و افغانستان را حل و فصل کنند.

وی در ادامه عنوان کرد: قراردادهای گازی عمدتا ۲۰-۲۵ ساله است و ما زمانی که فرصت مذاکره با کشوری مثل پاکستان را از دست بدهیم تا حداقل ۲۰ سال فرصتی برای فروش گاز به این کشور را نخواهیم داشت. این درحالیست که می توانیم با کمی انعطاف پذیری و مذاکرات سازنده با دادن و گرفتن امتیازات می توانیم سهمی در این معملات داشته باشیم.

قره خانی در پاسخ به عدم جدیت وزارت نفت در قبال این فرصت ها اظهار کرد: متاسفانه وزارت نفت به دلیل تجربه های ناموفق مثل قرارداد کرسنت و قرارداد IFLNG به چالش کشیده شده است. به دلیل این چالش ها، وزارت نفت اعتماد به نفس و اراده لازم برای بستن قراردادها را ندارد. در حال حاضر این وزارت خانه به دنبال چارچوب و اساسنامه ای مشخص برای قراردادهای صادراتی است تا دیگر با چنین مشکلاتی مواجه نشود. از این رو، در کمیسیون انرژی مجلس قرار بر این شده که الگویی مشابه با الگوی IPC تنظیم شود تا وزارت نفت بر اساس آن جلو رود.

سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به اینکه در خیلی از کشورها مدیران بر اساس کار کارشناسی تصمیم می‌گیرند اما مدیر ما در صنعت نفت و گاز این جرات راه ندارد افزود: مثلا اگر امروز قرار است سود اجرای خط لوله تاپی به جای اینکه به جیب ایران برود به جیب افغانستان می‌رود به خاطر همین مسائل است.

وی در ادامه افزود: فضای موجود در ایران به گونه ایست که کوچکترین قدرت و انعطافی برای طرف ایرانی در مذاکرات وجود ندارد. به عنوان مثال با توجه به شرایط حاضر برای مذاکره با پاکستان، شاید برای برنده شدن مذاکره، لازم باشد مقداری روی قیمت فروش گاز تخفیف داده شود؛ اما کوچکترین اقدام این چنین در ایران به سرعت رسانه ای شده و با بی اطلاعی به گونه ای دیگر مشابه اتفاقی که بر سر فروش گاز جبرانی به ترکیه افتاد، انتشار می یابد. رسانه ها در آن زمان گاز جبرانی قرارداد گازی با ترکیه را گاز مجانی اعلام کردند؛ درحالیکه این گاز جبران طلبی بود که ترکیه به خاطر تغییرات قیمت نفت از ما داشت. این بی اطلاعی و فضاسازی دست وزارت نفت را برای مذاکرات بعدی می بندد. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند و واقع بینانه نباشیم جای ما را کشورهای روسیه و آمریکا خواهند گرفت.

وی اظهار کرد: اگر اختیار و اعتماد به نفس وجود نداشته باشد و اگر بخواهیم به خاطر یک سنت یا دو سنت همه را به صلابه بکشیم و همه را به سطح خیابانها بکشانیم فقط به خاطر اینکه اطلاعات نداریم با مشکل مواجه می شویم.

قره خانی با اشاره به اینکه الان قرار داده خط انتقال برق تحت عنوان خط انتقال تاپ بسته شده است افزود: ما برای پیوستن به این خط ورود پیدا کرده ایم و در این راستا بنده روز گذشته با وزیر نیرو بر اساس صحبتی که داشتم به ایشان گفتم مقداری لابی‌گری کنید تا ترکمنستان به جای انتقال این خط از طریق افغانستان آن را از مسیر ایران انتقال دهد تا ما هم اگر نیاز داشتیم در زمان پیک بار از این خط انتقال استفاده کنیم و یا اینکه اگر برق اضافه داشتیم آن را از طریق این خط بفروشیم در هر حال امیدواریم که ایران برخلاف تاپی بتوانند در این خط انتقال برق مشارکت داشته باشد.

قره خانی در خصوص توسعه میدان فرزاد ب و مذاکره با هندی ها گفت: فرایندهای اکتشاف و توسعه گاز را شرکت های هندی توسعه دادند. از طرفی هندی ها ادعا کردند به دلیل توسعه و اکتشاف این میدان و چون در زمان تحریم نفت شما را خریدیم ما از نظر اخلاقی در اولویت هستیم. پس از مذاکرات مشخصا هندی ها در واقع گاز مجانی می خواهند. این در حالیست که همین هندی ها در حق ایران در زمان تحریم بسیار اجحاف کردند. پول خرید نفت از ایران را در هند به بهانه های مختلف بلوکه کرند و برای طرح های عمرانی خود استفاده کردند.

اسدالله قره خانی درباره موضوع انتخاب مسئولی واحد برای امور صادرات گاز اظهار کرد: در گذشته ظرفیت گاز ایران قابل مقایسه با نفت نبود، اما امروز به لطف تولیدات گسترده این گاز، این ظرفیت وجود دارد که این بخش به وزارتخانه ای مستقل واگذار شود. در مجلس نیز صحبت هایی برای ایجاد اساسنامه های مختص گاز مطرح شده است. در حال حاضر دوگانگی بین شرکت گاز و شرکت نفت در زمینه مسئولیت گاز وجود دارد. وزارت نفت با اتکا به اقدامات بالادستی در این حوزه ادعای مالیکت آن را دارد درحالیکه شرکت گاز با استناد به بحث صادرات LNG و موارد مشابه خود را در قبال گاز مسئول می بیند که انشالا با اساسنامه های جدید این مشکل برطرف می شود.

وی اظهار داشت:در پارس جنوبی و در میدان مشترک با قطر که عمده گاز ما در آنجا قرار دارد فقط یک لایه نفتی وجود دارد که متاسفانه قطر ۴۰۰ هزار بشکه در روز از آن برداشت میکند ولی ما تازه به ۲۵ تا ۳۰ هزار بشکه در روز رسیده ایم. ما در این میدان مشترک با قطر می توانیم کلیه موارد بالا دستی، پایین دستی، اداره، مدیریت، بهره برداری و صادرات را به شرکت ملی گاز واگذار  کنیم.

* سیفی: نگرش به گاز اشکال اساسی دارد
نصرت الله سیفی رئیس اسبق شرکت ملی صادرات گاز
در دومین پنل تخصصی نفحات گاز در رابطه با ضرورت تدوین برنامه ای مدون در حوزه ی صادرات گاز اظهار داشت: در حال حاضر در حوزه گاز جهت تدوین برنامه ای راهبردی و جامع مطالعاتی به سفارش شرکت ملی گاز انجام شده است نتیجه این مطالعات و تطابق آن با سیاست های کلان اقتصاد مقاومتی نشان میدهد که جهت مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از نفت و گاز باید چند مسیر پیگیری شود: اول، مشتریان راهبردی پیدا کنیم، دوم، تنوع در فروش داشته باشیم و سوم اینکه صادرات گاز و برق و محصولات پتروشیمی را افزایش دهیم.

طبق هدف گذاری شرکت ملی گاز باید تا سال 1399 ، 3/19 درصد از گاز تولیدی کشور را از طریق خط لوله صادر کنیم. یعنی باید تا سال 99 به صادرات حدودا 225 میلیون متر مکعب در روز (م م م ر) فقط از طریق خط لوله برسیم. با نگاهی به وضعیت موجود، در حال حاضر قرارداد صادرات گاز کشور از طریق خط لوله به ترکیه  حداکثر 30 م م م ر است و حدود 70 م م م ر  هم قرارداد های صادرات گاز به عراق است. البته یک قرارداد فروش 21 م م م ر  نیز با پاکستان داشتیم که اجرا نشد. پس در مجموع قراردادهای عقد شده صادرات گاز ایران از طریق خط لوله  120 م م م ر است با توجه به این مطلب که که این قراردادها تا 2025 خاتمه خواهند یافت و با توجه به اینکه باید تا سه سال آینده به صادرات لوله ای 225 متر مکعب برسیم ، بنابراین در کوتاه مدت باید به فکر بازاریابی برای فروش 100 م م م ر و در میان مدت برای 225 م م م ر باشیم. این منهای حجمی است که از طریق ال ان جی صادر خواهد شد..

در ادامه سیفی توضیحاتی در مورد خط لوله صلح ارائه داد: قبل از انقلاب مطالعاتی برای صادرات گاز به هند توسط خط لوله انجام شده بود و پس از انقلاب هم موضوع توسط آقای دکتر شمس اردکانی ، دیپلمات ایرانی با آقای راجیو گاندی مطرح گردیده و دوباره مورد توجه قرارگرفت. ولی موضوع احداث خط لوله صلح حدود یک دهه پیش به طور جدی تر پیگیری شد که در زمان مسئولیت بنده در شرکت ملی صادرات گاز بود. هندی ها در همه ی مذاکرات خط لوله صلح حضور داشتند ولی با توجه به مناقشه ای که با پاکستان داشتند نگران بودند که در تامین گاز وابسته به پاکستان شوند. در مذاکرات دو جانبه ای که هندی ها و پاکستانی ها داشتند، همه ی تعهدات  لازم برای همکاری و عدم قطع گاز از پاکستان اخذ شده بود و این در قرارداد سه جانبه هم ذکر شده بود. در بحث بازار شرقی صادرات گاز هدف اصلی ، صادرات گاز به هند بود و میزان مورد درخواست هند هم حدود 90 میلیون م م م ر  بود و در کنار این تقاضا ، پاکستان هم به میزان 60 م م م ر تقاضا کرده بود که مجموعا میزان درخواست دو کشور روزانه 150 میلیون متر مکعب بود ولی در ان زمان ما توانایی تامین همه ی این تقاضا را نداشتیم و تنها میتوانستیم به هر کدام از دوکشور روزانه 30 میلیون متر مکعب و مجموعا 60 میلیون متر مکعب صادر کنیم. ولی هندی ها به بهانه ی اینکه این مقدار ارزش ریسک کردن و سرمایه گذاری ندارد از یک برهه ای دیگر در مذاکرات خط لوله صلح شرکت نکردند و البته با توصل به این مذاکرات با امریکا همراهی کردند و از آنان امتیازاتی در خصوص تامین انرژی از طریق نیروگاههای اتمی گرفتند. گذر زمان نشان میدهد در واقع هندی ها ترس از قطع گاز از طرف  پاکستان نداشتند چون در حال حاضر هم خط لوله تاپی از پاکستان به هند وصل میشود و هدف هندی ها چانه زنی با امریکا به بهانه ی ضرر کردن در خط لوله صلح و گرفتن امتیازات بیشتر از امریکا بود.

وی با اشاره به ضرورت تدوین برنامه ای جامع در حوزه ی صادرات گاز اظهار داشت: وزیر محترم نفت در برخی جلسات گفته اند که چون بازار صادراتی برای گاز نداریم  پس اجرای برنامه های بهینه سازی که منجر به کاهش مصرف گاز میشود هم اولویت ندارد. شاید به همین دلیل ثقل اصلی برنامه های صرفه جویی، روی فرآورده‌های نفتی است تا گاز. در حالی که  به نظر بنده ، هم باید برنامه های بهینه سازی انجام شود و هم برنامه ای مدون برای صادرات گاز تدوین شود زیرا که ایران در حال حاضر اولین دارنده ذخایر گاز متعارف دنیاست و باید از ظرفیت های موجود تولید و توزیع در این بخش استفاده کرد. بنابراین صادرات گاز نه تنها از منظر کسب درآمد پایدار اهمیت دارد بلکه برای بهینه سازی مصرف هم ایجاد انگیزه می کند و به این ترتیب اهمیت داشتن برنامه در این زمینه دوچندان می باشد..

وی در ادامه با اشاره به کاربرد دوگانه  قسمت ایرانی خط لوله صلح(خط لوله هفتم) اظهار داشت: در قضیه احداث خط لوله صلح هم ما کاملا جدی بودیم و به دستور وزیر نفت وقت، جناب اقای وزیری هامانه، تا 200 کیلومتری پاکستان خط لوله احداث کردیم که البته این خط لوله  کاربرد دوگانه داشت زیرا جنوب شرق کشور فاقد خط لوله بود و با احداث این خط لوله گاز منطقه سیستان و بلوچستان هم تامین شد که منافع آن را با گازرسانی به نیروگاهها و صنایع و منازل این بخش از کشور مشاهده می کنیم.

نصرت الله سیفی با اشاره به این موضوع که در کشور نگرش به گاز اشکال اساسی دارد خاطر نشان کرد: برای بررسی دیدگاه و نگرش مسئولان کلیه ادوار به گاز باید این حوزه را در چهار بخش تولید، توسعه شبکه، مصرف و صادرات ارزیابی کرد. در بخش تولید با وجود همه ی فشارها و تحریم ها و مشکلات خوب عمل کردیم در بخش توسعه ی شبکه نیز نسبتا خوب بودیم هرچند هنوز در بخش هایی شبکه نقصان دارد. اما به دلیل عدم توجه به برنامه های بهینه سازی به شدت کشور پرمصرفی در حوزه ی انرژی هستیم. و همانطور که در این جلسه گفته شد در بحث صادرات هم عملا استراتژی مشخصی نداریم. که در مجموع میتوان اینگونه بیان کرد که نگرش وزارت نفت و شرکت های تابعه در مورد گاز بیشتر در موضوعات تولید و توزیع متمرکز بوده است.

وی با اشاره به ضرورت ایجاد دستگاه بالادستی در حوزه ی صنعت گاز اظهار داشت: در حال حاضر یک دستگاه بالادستی که با دید جامع تر به صادرات گاز نگاه کند در کشور وجود ندارد. این نگرش صرف تولید و توزیع باید عوض شود و همراه ان ساختاری متناسب با ان طراحی شود. باید این مشکلات ساختاری که مسئولیت صادرات گاز ، ال ان جی و ال پی جی هر کدام در اختیار ادارات و شرکتهای مختلف باشند عوض شود و همه ی مسائل گاز زیر نظر یک شرکت یا اداره متمرکز برنامه ریزی شود. در واقع اینکه میبینید در بحث بازاریابی صادرات گاز موفق نیستیم اساسا به این دلیل است که ما این مبارزه ی گازی را رها کرده ایم و در حوزه ی دیپلماسی انرژِی دچار ضعف ساختاری هستیم.

در بحث غیرمتمرکز بودن صادرات ، رقابتی شدن فضا برای دستگاه های داخلی برای فروش گاز بسیار خطرناک است. پس ابتدا باید یک نهاد مستقل به طور کلی بحث صادرات را به عهده بگیرد و دوما این نهاد باید قدرت و اختیارات کافی برای تصمیم گیری را داشته باشد که بدون ترس و تاثیر جریانات سیاسی مختلف در جهت منافع ملی پیش برود.

سیفی درباره تاثیر خط لوله تاپی در بازار گازی شرق ایران عنوان کرد: نیاز کشورهایی مانند هند و پاکستان با ظرفیت خط لوله تاپی فعلی مرتفع نمی شود. ما میتوانیم برای بقیه نیاز انها و افغانستان مذاکره کنیم. در ضمن وقتی گاز وارد بازاری میشود ، نیازهای جدیدی خلق میشود که بر نیازهای قبلی هم خواهد افزود. البته در کوتاه مدت نمی توان وارد این بازار شد زیرا تاپی ، نیاز اولیه را مرتفع میکند ولی برای مقادیر بیشتر گاز میتوان بازاریابی کرد. در هر صورت عدم تحرک ما باعث میشود ترکمنستان از بن بست خارج شده و به یک رقیب تبدیل شود. اینکه الان سعود های از احداث این خط لوله حمایت میکنند ، یک بخشی هم به منافع اقتصادی انها برمیگردد. خبر داشتیم که اماراتی ها در ترکمنستان میدان گازی داشتند و احتمالا سعودی ها هم همینطور..

نصرت الله سیفی با اشاره به راه حل های موجود برای جلوگیری از دست رفتن بازار شرقی کشور عنوان کرد: فقط به عنوان یک پیشنهاد فی البداهه بیان میکنم که ما میتوانیم پروژه خط لوله تاپی رو تبدیل کنیم به تی پی، یعنی ترکمنستان، ایران، پاکستان و هند. زیرا ما در شرق کشور خط لوله موجود داریم یعنی میتوانند همین الان گاز را از طریق آن وارد پاکستان کنند. حالا اگر افغانستان اعتراض کرد یک خط لوله هم به افغانستان میتوانیم بدهیم زیرا مصرف زیادی ندارند. برای جذب مشتری هم میتوانیم فعلا حق ترانزیت نگیریم. با توجه به اینکه هزینه ی احداث خط لوله در افغانستان خیلی بالاست و زمان بر هم هست،  این دست راهکارها میتواند ورق بازی را به نفع ایران برگرداند. پس ببنید یک راه هایی میشود پیدا کرد ولی نیاز به یک اتاق فکر و فرماندهی واحد و مقتدر دارد که راهکارهای موجود را دقیق تر بررسی کند. کار ویژه،  نیازمند گروه و امکانات و ندابیر ویژه است ای کاش از نظامی ها  یاد بگیریم که برای ماموریت های خاص کماندو تربیت میکنند  و تدابیر ویژه دارند..

رئیس اسبق شرکت ملی صادرات گاز در خصوص علت شکست خوردن مذاکرات توسعه میدان و برداشت گاز از میدان فرزاد ب با هند گفت: عدم عقد قرارداد با اکتشاف کننده طبیعی است زیرا طرح توسعه میدان ساختاری چند بخشی دارد که بعد از اکتشاف میدان و ارائه طرح توسعه آن، در صورتیکه شرکت ملی نفت با طرح موافقت کند طرح توسعه ان آغاز میگردد و برداشت از میدان هم شروع میشود که در این مورد برداشت گاز توسط شرکت هندی و برای صادرات گاز به هند است .  در موقع مذاکره عمدتا کشورهای مختلف از اهرم های فشار برای ارزان خریدن گاز استفاده می کنند. به علاوه عموما هندی ها و پاکستانی ها دنبال ارزان خریدن گاز هستند. حالا ممکن است این قیمت را اینقدر پایین داده اند که شرکت ملی نفت ان را قبول نمی کند. در این صورت مالک میدان حق دارد ومی تواند توسعه را به دیگر شرکتها بسپارد. از این جهت تعهدی در فروش به هند نیست و موضوع کاملا تجاری و بحث صلاح و صرفه ملی است.

* حسن‌تاش: ادامه طرح «لوله صلح» با پاکستانی‌ها اشتباه بود
غلامحسین حسن تاش عضو هیئت علمی موسسه مطالعات بین المللی انرژی در دومین پنل تخصصی «نفحات گاز» درباره خط لوله تاپی و نقش ایران در رویکرد با برنامه های صادراتی در منطقه صحبت هایی را ارائه داد.

حسن تاش با طرح مشکلات محوری در حوزه انرژی اظهار داشت:  ما در حوزه انرژی سه مشکل محوری داریم نخست اینکه ما در این حوزه دستگاه حکمرانی یا حاکمیتی نداریم یعنی جایی که به انرژی به صورت یکپارچه نگاه کند و برای آن برنامه‌ریزی کند در کشورمان وجود ندارد و وزارت نیرو و وزارت نفت بیش از آنکه دستگاه حاکمیتی باشند تولید کننده و توزیع کننده حامل‌های انرژی هستند.

وی با بیان اینکه استراتژی و سیاست های انرژی و ریز برنامه‌های بخش های مختلف این حوزه در کشورمان مشخص نیست افزود: مثلاً سالهاست که ما برنامه جامع توسعه هیدروکربنی که جمیع جهات در آن دیده شده باشد و در چارچوب برنامه ها و استراتژی هایی باشد که هم بازارهای بین المللی و هم میادین در آن مطالعه و شناخته شده باشد را نداریم به همین دلیل معتقدم که حرکت ها و پیشرفت ها در این حوزه به صورت تصادفی است.

حسن تاش افزود: مشکل دیگر در حوزه انرژی سیاست خارجی ماست سوال این است که آیا امروز تعامل کشور ما با دنیا و به ویژه در بخش انرژی خوب است واقعیت این است که ما برنامه‌ای برای فتح بازارهای انرژی نداریم امروز عرصه رقابت وسیع است و نمی شود به راحتی بازارها را فتح کرد از طرفی به دلیل مشکلات سیاسی که برخی کشورها با ما دارند آنها اجازه نمی‌دهند که به راحتی در این حوزه فعالیت کنیم.

عضو هیئت علمی موسسه مطالعات بین المللی انرژی با اشاره به بدعهدی های هندی ها در طرح خط لوله صلح گفت: با وضعیتی که جمهوری اسلامی دارد خیلی ها سعی می کنند از ما سوء استفاده کنند به گونه ای که در جریان مذاکرات خط لوله صلح هندی‌ها از همان ابتدا هم جدی نبودند در واقع در این ماجرا هندی ها به سمت ما آمدند تا آمریکا به آنها فشار بیاورد که چرا می خواهید از ایران گاز بخرید و بعد آنها بگویند که ما به گاز ایران نیاز داریم تا در نهایت بتوانند از آمریکا امتیاز بگیرند.

وی افزود: پس از خروج هندی ها از طرح خط لوله صلح، ادامه این طرح با پاکستانی‌ها اشتباه بود چرا که پاکستان نمی توانست بازار هدف و مطلوب ما باشد و امروز می بینیم که این طرح چه سرنوشتی پیدا کرده است.

حسن تاش با اشاره به اینکه در کشورمان باید به مشکل دیپلماسی انرژی به صورت جدی نگاه کرد افزود: یک ارتباط فعال منسجم و قوی بین دستگاه دیپلماسی و دستگاه نفت در کشورمان وجود ندارد مثلاً وقتی که قرار است به یک کشوری مانند هند نفت بفروشیم برای اینکه بفهمیم طرف معامله چقدر جدی است و یا اینکه چقدر می خواهد به ما نزدیک شود تا برود از آمریکا امتیاز نیروگاه هسته ای بگیرد و یا اینکه چقدر می خواهد از ما گاز بخرد تشخیص این مسائل کار دستگاه نفت نیست بلکه کار دستگاه دیپلماسی، سفارت ما در هند و رایزن های اقتصادی ماست که باید مسائل مربوط به نفت را عمیقاً بفهمند. متاسفانه ما چنین تعاملی را در کشورمان نداریم.

وی با بیان اینکه من تاپی یا طرح انتقال گاز طبیعی ترکمنستان از مسیر افغانستان- پاکستان- هند را شبیه خط لوله باکو- سیحان می دانم اظهار کرد: بعد از فروپاشی شوروی آمریکایی ها گفتند که باید خط لوله باکو- سیحان کشیده شود و این اتفاق هم افتاد اما ما در آن سال ها نشستیم و گفتیم این طرح اجرا نمی شود اما شد. همان موقع هم من تحلیل کردم که آمریکایی ها در حالیکه نفت دریای شمال به عنوان یک بازار مستقل دارد کم میشود و از بین می رود به همین دلیل دنبال این هستند یک بازار مستقل از خلیج فارس را در یک جایی ایجاد کنند و نمی آیند همه تخم مرغ های خود را در سبد خلیج فارس بگذارند و بالاخره این اتفاق هم با اینکه مشکلات زیادی سر راه آنها بود اجرایی شد.

وی افزود: همانگونه که اراده بین المللی برای اجرای خط لوله باکو- سیحان بود این اراده نیز برای اجرای خط لوله تاپی وجود دارد تا افغانستان و پاکستان به گاز ایرا و ترکمنستان نیز تنها به مسیر روسیه وابسته نباشند. وی خاطرنشان کرد: در گذشته به دلیل عدم وجود امنیت در افغانستان اجرای خط لوله تاپی عملی نشد اما امروز نه تنها طالبان اعلام کرده که در این رابطه کارشکنی نمی کنند بلکه گفته است که امنیت این خط لوله را نیز تامین می‌کند افزود: عربستان نیز با ورود به این طرح مشکل تامین مالی آن را حل کرده است البته کماکان مشکلات بسیار زیادی برای اجرای تاپی وجود دارد چون وقتی که زیر ساخت مناسب و امنیت در افغانستان وجود ندارد هزینه‌های اجرای چنین طرحی را در این کشور بالا می رود اما در مجموع به نظر می رسد که اراده برای اجرای این طرح وجود دارد.

وی با اشاره به اینکه وزارت امور خارجه ما اصولاً در پیش‌برد اهداف اقتصادی کشور ضعیف عمل می کند و اصلاً با بخش نفت و انرژی آشنا نیست، تصریح کرد: بارها پیشنهاد کرده ام که ایران می‌تواند در طرح خط لوله تاپی بر خورد فعال‌تری داشته باشد چون ما هم با ترکمنستان رابطه خوبی داشته ایم، هم با پاکستان قرار داد صادرات گاز داشتیم، از طرفی رابطه ما با افغانستان نیز بد نبوده همچنین در گذشته هم بحث مذاکرات انتقال گاز به پاکستان و هند را نیز انجام داده بودیم با این وجود ما در رابطه با هر چهار کشور محور تاپی مشکل حادی نداشتیم و به همین دلیل می توانستیم متقاضی ورود به تاپی باشیم و پیشنهاد کنیم که ما می‌توانیم با ورود به تاپی لوپ منطقه باشیم.

حسن تاش با تاکید بر اینکه باید متناسب با تحولات جهانی ساختارهای گازی در کشورمان به روز شوند و تغییر کنند افزود: امروز نفت دوران کهولت و گاز دوران جوانی خود را می‌گذراند ولی ما در کشورمان جوان را فدای پیر کرده ایم و این در حالیست که گفته‌اند قرن ۲۱ قرن گاز است از این رو ما برای اینکه بگذاریم گاز هم نفس بکشند باید قراردادهای بالادستی گاز را به شرکت گاز واگذار کنیم اما الان اختیار به دست شرکت نفت و وزارت نفت است و به گاز بها نداده ایم. وی بیان کرد: اگرقراردادهای بالادستی گاز به شرکت گاز واگذار شود و اجازه پرواز به آن بدهیم گاز می تواند به بازارهای جهانی ورود پیدا کند در هر حال الان گاز خفه شده نفت است.

برچسب‌ها:

نظر شما