این اقدام تیر خلاصی بود به همه امیدها که شاید این نرخ های نجومی که سی و اندی سال است گلوی اقتصاد را می فشارد کاهش یابد و تولید و اشتغال زائی از خفگی و درماندگی نجات پیدا کند.
چرا متوجه نیستیم که بالا رفتن قیمت دلار نه تنها ضرری برای مملکت ندارد، بلکه باعث افزایش تولید و صادرات و مانع بیرون رفت ارز است. چرا متوجه نیستیم که اولین قدم در اصلاح اقتصاد واقعی کردن قیمت ارز و سپس کاهش نرخ سود به زیر ٥ درصد در سال است.
چرا به مجرد افزایش قیمت دلار دستپاچه می شویم؟ دولت اعلام می کند که این افزایش ریشه اقتصادی ندارد و بانک مرکزی نرخ سود را ٢٥ درصد افزایش می دهد. آیا افزایش نرخ سود به معنی رکود بیشتر اقتصاد نیست؟ و آیا خطری بسیار بزرگتر از افزایش قیمت ارز برای اقتصاد نیست؟
واقعیت این است که متأسفانه همه ما به نوعی به بالا بودن نرخ سود عادت کرده و حتی به آن وابسته شده ایم. هر کس پس انداز کوچکی در بانک دارد و روی سودی که آخر ماه به آن تعلق می گیرد برای امرار معاشش حساب کرده است. اما غافلیم که این بالا بودن نرخ سود و جلوگیری از افزایش قیمت ارز دو لبه قیچی ای هستند که ریشه های تولید و اشتغالزایی و رشد پایدار اقتصادی را می برند.
غافلیم که به کمک این قیچی ثروت ملی کشور توسط سرمایه داران راکد به یغما می رود و پای سرمایه داران فعال در تولید قیچی می شود.
کافی است در کشورهای پیشرفته ٠/٢٥ درصد به نرخ بهره افزوده شود موج شکایت و اعتراض همه جا را فرا می گیرد و هزار و یک هشدار نسبت به آثار رکودزای آن منتشر می شود. آنگاه بانک مرکزی ما یک شبه نرخ سود را ٥ درصد افزایش می دهد و از اعتراض خبری نیست و همه دلخوشند که این اقدام باعث جلوگیری از افزایش قیمت دلار شده است.
وقتی نرخ بهره ٢٠ درصد است و نرخ تورم دو رقمی است چاره ای جز افزایش قیمت دلار نیست و جلوگیری از این افزایش مثل جلوگیری از افزایش حجم یک بادکنک در حال باد است که بناچار زمانی خواهد ترکید. چرا متوجه نیستیم که این جلوگیری از افزایش حجم بسیار پر هزینه و معالاً بیهوده است. بگذاریم مانند زمان ریاست جمهوری مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی قیمت دلار متناسب با تورم و نرخ بالای سود افزایش یابد و هیچ هزینه ای برای مقابله با آن نکنیم. مگر آن زمان طی ٨ سال قیمت دلار از ١٥٠ تومان به ٧٥٠ تومان نرسید و ٥ برابر نشد؟ آیا فاجعه ای اتفاق افتاد؟ یا بر عکس تولید و اشتغالزایی جان گرفت و سرمایه ها را بسمت خود کشید؟ چرا متوجه نیستیم که طی ٢١ سال گذشته تا آنجا که توانسته ایم سعی در مقابله با افزایش قیمت ارز متناسب با نرخ های بهره و تورم کرده ایم و با دست خودمان تولید و اشتغالزایی را به چالش های جدی کشیده ایم. چرا متوجه نیستیم که حداقل کاری که می توانیم انجام دهیم این است که این چالش زائی ها را متوقف کنیم و بگذاریم اقتصاد مسیر طبیعی خود را طی کند.
----------------------------------------------------------------------------------
*فعال اقتصادی بخش خصوصی