شناسهٔ خبر: 24173629 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

قتل فردين به خاطر دعواي تلگرامي

روزنامه جوان

فردين، پسري گلفروش وقتي متوجه شد يكي از دوستانش در فضاي تلگرام براي خواهرش ايجاد مزاحمت كرده با او درگير شد، اما در جريان نزاع به قتل رسيد. متهم كه محمد نام دارد چند ساعت بعد از حادثه خود را تسليم پليس كرد.

صاحب‌خبر -
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 21:35 شامگاه جمعه 27 بهمن‌ماه قاضي مدير روستا، بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران با تماس تلفني مأموران كلانتري‌119 مهرآباد از قتل پسر جواني در يك نزاع دسته‌جمعي با خبر و همراه تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي راهي محل حادثه شد. بررسي‌ها نشان داد پسر 24‌ساله‌اي به نام فردين در درگيري به شدت زخمي شده و به بيمارستان فياض‌بخش منتقل شده است، اما بر اثر شدت جراحات و خونريزي شديد فوت كرده است.  تحقيقات تيم جنايي در بيمارستان نشان داد مقتول لحظاتي قبل همراه يكي از دوستانش به نام علي26‌ساله به در خانه پسر 26‌ساله‌اي به نام محمد مراجعه كرده و درگيري خونيني را رقم زده‌اند كه در جريان آن محمد با ضربات چاقو فردين را به قتل مي‌رساند و از محل فرار مي‌كند. 
‌علی در بازجويي‌هاي پليس گفت: فردين دانشجوي يكي از دانشگاه‌هاي تهران بود و اوقات فراغت هم گلفروشي مي‌كرد. مقتول و قاتل هر دو همشهري و دوست هستند. آنها از قبل با هم اختلاف داشتند. چند روز قبل فردين به من گفت با محمد مشاجره لفظي كرده است. فردين گفت محمد به خواهرش فحاشي كرده و به همين خاطر قصد دارد او را تنبيه كند. من خيلي تلاش كردم كه بي‌خيال شود، اما او اصرار داشت محمد را كتك بزند تا اينكه شب حادثه تصميم گرفت به خانه محمد برود و با او درگير شود. من و فردين دوست صميمي بوديم به همين دليل همراه او آمدم تا در درگيري كمكش كنم. وقتي به محل حادثه در حوالي شمشيري رسيديم محمد همراه دو نفر از هم اتاقي‌هايش با چاقو بيرون آمد و با فردين درگير شد. فردين او را زخمي كرد و محمد هم با دو ضربه چاقو به ران پا و قلب فردين را نقش بر زمين كرد.  در حالي كه تحقيقات براي دستگير متهم ادامه داشت مأموران دريافتند قاتل خودش را به مأموران كلانتري هفت‌چنار معرفي كرده است.  صبح ديروز پنج‌متهم نزاع دسته‌جمعي براي بازجويي به دادسراي امور جنايي منتقل شدند. محمد در بازجويي‌ها با اظهار پشيماني به قتل اعتراف كرد.‌ 
سرهنگ حمیدرضا مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پایتخت گفت: تحقیقات از متهمان در اداره دهم پلیس آگاهی تهران در جریان است. 

گفت‌وگو با محمد 
اهل كجايي‌؟  
شهرستاني هستم.

تهران چه كار مي‌كني‌؟
براي كار به تهران آمده‌ام و جوشكاري مي‌كنم. 

مقتول را مي‌شناسي‌؟ 
بله همشهري هستيم. 

چرا اين درگيري مرگبار را رقم زديد‌؟  
ما از قبل با هم اختلاف داشتيم و اين حادثه هم اتفاقي بود. 

چه اختلافي‌؟  
مقتول مدعي بود پشت سر او حرف مي‌زنم به همين دليل پنج‌شنبه هفته قبل با هم درگير شديم و روز حادثه هم براي تلافي به در خانه‌ام آمد كه اين اتفاق رخ داد. 

مقتول مدعي بوده شما به خواهرش فحاشي كردي‌؟
ادعاي مقتول بود. او مي‌گفت كه من در تلگرام مزاحم خواهرش شده‌ام اما اينطور نبود. 

از شب حادثه بگو‌؟  
عصر روز حادثه علي دوست مقتول با من تماس گرفت و به من فحاشي كرد و گفت قصد دارد همراه فردين مرا تنبيه كنند. دقايقي بعد هم فردين زنگ زد و فحاشي كرد تا اينكه چند ساعت بعد وقتي از پنجره به بيرون نگاه كردم، ديدم فردين و دوستش كه هر دو قمه داشتند سر كوچه ما ايستاده‌اند. تصميم گرفتم بروم با آنها درگير شوم، اما هم اتاقي‌هايم مخالفت كردند. در نهايت چاقويي دسته زردرنگي از آشپزخانه برداشتم و به جلوی در رفتم كه آنها به من حمله كردند و درگيري شروع شد. 

چرا با چاقو به قلبش زدي‌؟  
من يك ضربه فقط به ران پايش زدم، اصلاً به قلبش نزدم. 

شاهدان عيني گفته‌اند كه شما با چاقو به قلبش زدي‌؟  
سكوت مي‌كند. 

درباره درگيري بيشتر توضيح بده‌؟
فردين و علي دو نفري با قمه به من حمله و مرا زخمي كردند. من قصد داشتم فرار كنم، اما كوچه بن‌بست بود و گير افتادم كه من هم با چاقو ضربه‌اي به ران پاي فردين زدم. علي با پخي قمه آنقدر به سرم كوبيد كه دسته قمه‌اش شكست. 

چرا فرار كردي‌؟
وقتي خونين روي زمين افتاد، ترسيدم و فرار كردم و به سمت سه‌راه آذري رفتم. آنجا به دوستانم زنگ زدم كه علي گفت فردين به قتل رسيده است. پس از اين به طرف پاركي كه كانكس پليس آنجا بود رفتم و گفتم كه من قاتلم اما آنها باور نمي‌كردند و مرا از كانكس بيرون كردند، اما وقتي اصرار كردم مرا بازداشت كردند. 

حرف آخر‌؟ 
فقط پشيمان هستم و عذاب وجدان دارم. 

نظر شما