سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«معاون اول رئیسجمهور در شرایطی قرار دارد که میتواند با اقدامی سنجیده و به موقع آینده خود و جریان اصلاحات را رقم زند. بسیاری نیز براین عقیده هستند که او نباید در سیلاب مشکلات دولت غرق شود و باید به آینده سیاسی خود پس از روحانی فکر کند. باید دید آقای معاون اول در آینده چه تصمیمی خواهد گرفت».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «اصلاحطلبان نیز با روند موجود در دولت آنچنان از حضور کمرنگ جهانگیری در دولت ناراحت نیستند. آنهایی که مقداری آیندهنگری میکنند به آینده جهانگیری پس از روحانی میاندیشند و در سر سودای 1400 را میپرورانند. در این میان حتی برخی معتقدند که جهانگیری باید از دولت خارج شود، طوری که صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران در مراسم روز دانشجو در دانشگاه امیر کبیر میگوید: «به نظرم جهانگیری باید کنار بکشد و خود را برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده کند».این واقعیت ماجراست که اگر جهانگیری تا پایان در دولت بماند بد و خوب دولت در همه عرصهها به پای او نیز نوشته خواهد شد. از این رو با وجود برخی مشکلات مثل باقی بودن رکود، بیکاری، مشکلات موسسات مالی و اعتباری، صندوقهای بازنشستگی و چالش وعدههای بیسرانجام، جهانگیری باید به فکر آینده سیاسی خود و اصلاحطلبان باشد و راه مطلوبی برگزیند».
این روزنامه مدعی اصلاحات تاکید کرده است که «اصلاحطلبان از حضور کمرنگ جهانگیری در دولت ناراحت نیستند».این نشان دهنده آن است که جنجال رسانهای درخصوص حضور کمرنگ جهانگیری در دولت تنها یک ترفند برای شانه خالی کردن از مسئولیت و فرار از پاسخگویی درباره کارنامه خالی دولت است.
پیش از انتخابات امسال، «محمدرضا خاتمی» در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای اعتماد در پاسخ به این سؤال که «چه تضمینی برای همراهی دولت دوم روحانی و اصلاحطلبان وجود دارد؟» گفته بود:«تضمین این مسئله، خود ما هستیم». اما برخلاف این ادعا، در حال حاضر مدعیان اصلاحات برای فرار از پاسخگویی درباره عملکرد دولت و ابراز برائت از روحانی ازیکدیگر سبقت میگیرند.
عطش دستیابی به قدرت و بیتوجهی به مشکلات و دغدغههای مردم و ارجح بودن منافع قبیلهای نسبت به منافع ملی، در مدعیان اصلاحات به حدی گسترش یافته است که تنها پس از حدود 120 روز از آغاز به کار دولت دوازدهم، این جماعت با بیمسئولیتی به دنبال تبرئه خود از ناکامیها و فاصلهگذاری با دولت است تا بتواند با این ترفند سیاسی در انتخابات ۱۴۰۰ نیز قوه مجریه را به دست بگیرد.
مدعیان اصلاحات که مردم را تنها در نقش ماشین رأی میبینند و به جوانان تنها در حد سیاهی لشکر میتینگها نقش میدهند، در پی آن هستند تا با توهین به شعور مردم، نقش و مسئولیت خود را در دولت روحانی انکار نمایند.
این بیمسئولیتی در حالی است که این جریان سهم خود را تمام و کمال از دولت دریافت کرده است و اکثریت مطلق کرسیهای کابینه در اختیار مدعیان اصلاحات است. در حقیقت این جریان در کارنامه دولت شریک است و باید در این خصوص به مردم پاسخگو باشد.
تخریب و تخطئه اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت
روزنامه همدلی در گزارشی شیطنتآمیز و به بهانه حادثه دلخراش جان باختن تعدادی از دانشآموزان کرجی در کاروان راهیان نور، تلاش کرد با بزرگنمایی حوادث اندکی که در مدت بیش از 20 سال از برگزاری کاروانهای راهیان نور رخ داده است، خانوادهها را از شرکت دادن فرزندانشان در این کاروانها بر حذر دارد.
این روزنامه اصلاحطلب که عنوان «راهیان خون» را برای تیتر یک خود انتخاب کرده بود در مطلبی نوشت:« متاسفانه کشتار دانشآموزان در سفرهای اردویی تبدیل به پدیدهای عادی شده است. با توجه به خطرات تردد در جادههای کشور و آمار بالای تلفات در تصادفات جادهای، فرستادن دانشآموزان به اردو با اتوبوس مانند فرستادن کودکان روی میدانمین و در حکم قتل عمد است. اینکه هوا تاریک بود، راننده خوابش برد، اتوبوس نقص فنی داشت، جاده لغزنده بود و... که معمولا در گزارشهای فنی منعکس میشود، توجه به شاخ و برگ و حواشی داستان برای نادیده گرفتن اصل ماجرا است».
گفتنی است سالهاست که از اجرای طرح کاروان راهیان نور میگذرد و همه ساله بر خیل مشتاقان حضور در این کاروانها برای اعزام به مناطق عملیاتی که با هدف تجدید میثاق و پاسداشت آرمانهای شهدای هشت سال دفاع مقدس صورت میگیرد، افزوده میشود.
خانوادههای ایرانی برای آشنایی فرزندان خود با شهدا، ارزشها و فرهنگ دفاع مقدس، انتظارات خود را در اردوهای راهیان نور مطالبه میکنند و با اعزام فرزندان خود به این مناطق، آنها را در مقابل موج سنگین تهاجم فرهنگی غرب بیمه میکنند. در چنین شرایطی جریان مدعی اصلاحات که کارنامه سیاهی در توهین به مقدسات و همچنین آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی بویژه شهدا و دفاع مقدس دارد، با ژست دلسوزی برای دانشآموزان خواستار توقف فوری چنین اردوهایی شده حال آنکه تقریبا بر همگان واضح و مبرهن است که هدف اصلی این جریان تخریب و تخطئهاشاعه فرهنگ ایثار و شهادت و ارزشهای دفاع مقدس به نسل جوان امروزی است.
دست بردن در صندوق توسعه ملي در حال تبديلشدن به روال!
روزنامه شرق در یادداشتی به دست بردن دولت در صندوق توسعه ملی پرداخته و ضمن مقایسه رویه دولت دوازدهم در این زمینه با دولتهای سابق نوشت:«این کار به رویه تبدیل شده است!».
در بخشی از یادداشت شرق آمده است:«پس از گذشت چهار سال از آن روزها به نظر ميرسد بار ديگر دستبردن در صندوق توسعه ملي در حال تبديلشدن به روالي عادي است که ممکن است به تجربه تلخ ديگري منجر شود».
این روزنامه در ادامه تعابیر زشتی در مورد بخشی از مردم کشور از جمله مردم شریف یزد به کار برده است که شرمآور به نظر میرسد، هر چند نویسنده تعبیر خسیس را با ذکر خاطرهای از رئیسدولت اصلاحات همراه کرده است ولی افکار عمومی جامعه نشان داده است که به کار بردن اینگونه تعابیر با هر نیتی و حتی اگر «مدح» یک شیوه اقتصادی باشد پسندیده نیست.
کارنامه شهرداری: شبها هنوز زبالهها جمع میشود!
روزنامه اعتماد در صفحه نخست شماره روز پنجشنبه یک رپورتاژ آگهی در قالب یک یادداشت برای محمدعلی نجفی، شهردار تهران منتشر کرد.
این یادداشت با عنوان «صد روز قابل دفاع و انتظارات پيشرو» در مدح نجفی و به قلم یکی از اعضای شورای شهر! نوشته شده است. با دیدن عنوان یادداشت سراپا حیرت و البته کنجکاو که به خواندن آن پرداختیم تا دریابیم در شهرمان چه رخ داده که این عضو اصلاحطلب شورای شهر آن را بهانه انتشار چنین متنی کرده است؟!
نخستین دلیل برای مدح شهردار جدید تهران از دیدگاه این مدعی اصلاحطلبی و شفافیت! این است: «نخستين وجه قابل دفاع اين كارنامه صد روزه اتفاقا همان وجهي است كه بعضا در نقد عملكرد سهماهه مديريت جديد شهري در تهران بيان ميشود، اينكه انگار نه انگار كه شهردار تهران تغيير كرده است! به نظر ميرسد اگر واقعبينانه و منصفانه قضاوت كنيم، اينكه يك تغيير و تحول مديريتي گسترده در سطح شهرداري تهران بدون ايجاد بحران جابهجايي در سازمان و به گونهاي انجام شود كه كوچكترين خللي در كار خدمترساني به شهروندان پيش نيايد!!»
اینکه پس از جابهجایی شهردار تهران و در این 100روزه همچنان کارهای خدماتی و غیره (نظیر جمعآوری زباله) توسط شهرداری صورت گرفته است نخستین دلیل برای ستایش شهردار جدید تهران است! جالب است که این «جماعت شعارهای قشنگ» که اکنون کف انتظارات خویش از شهرداری را تا این حد پایین آوردهاند در دوره قبل وقتی پروژههای عظیمی چون اتوبان صدر، بزرگراه امام علی(ع)، تونل نیایش، گسترش سریع مترو و... به بهرهبرداری میرسید نه تنها یک خط در مورد این پروژههای بزرگ نمینوشتند بلکه با حاشیهسازی سعی در پوشاندن اقدامات مثبت شهردار قبل داشتند.
مدیریت قبیلهای!
در ادامه نیز چند دلیل به همین سبک و سیاق ارائه شده است. اما نکته قابل توجه رویکرد یکسان مدعیان اصلاحطلبی در «تخریب شخصیت» مدیران غیراصلاحطلب است که در این یادداشت هم پی گرفته شده است: «تنها وقتي ميتوان به ميزان شجاعت و جسارت مديريت جديد در اتخاذ اين تصميمات پي برد كه به آن خزانه خالي و وضعيت دشوار اقتصادي شهرداري تهران در هنگام تحويل به مديريت جديد توجه كنيم و ببينيم چطور يك مديريت اصلاحطلب كه به حفظ اصول ناظر بر پاكدستي اصرار دارد، حتي در چنين شرايط دشواري، كسب درآمد به هر قيمت را سرلوحه خود قرار نميدهد!»
دولت یازدهم با روی کار آمدن دائما بر طبل خزانه خالی میکوبید ولی با گذشت زمان معلوم شد حقوقهای نجومی از همین خزانهای که مدعی خالی بودن آن هستند پرداخت شده است. هم اکنون نیز این رویکرد برای تخریب شهردار قبلی تهران دنبال میشود. باید به این عضو شورای شهر که در مدح شهردار جدید قلم فرسایی کرده یادآور شد که ایکاش تنها همین یک نکته را در نظر میگرفتید تا کمی انصاف در نوشته شما دیده شود و آن این است که با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید این دولت نه تنها کمترین همکاری را با شهرداری تهران انجام نداد بلکه همانطور که بارها توسط قالیباف عنوان شده است بزرگترین بدهکار به شهرداری دولت بود و که حتی سهم خود را از بلیط مترو که یارانهای برای حملونقل عمومی محسوب میشود پرداخت نکرد اما بلافاصله پس از آمدن نجفی روی کار او حتی به هیئت دولت دعوت شد!
رشد اقتصاد زیرزمینی!
شرق در گزارشی به گسترش اقتصاد زیرزمینی در سالهای گذشته پرداخت و به نقل از وزارت اقتصاد نوشت: «اقتصاد زيرزميني در دو دهه اخير روندي کاملا صعودي داشته است».
بر اساس این گزارش «اين وزارتخانه که پيش از اين گزارشي درباره رابطه نرخ بيکاري و اقتصاد زيرزميني ارائه کرده بود و در آن گزارش از اندازه اقتصاد زيرزميني در سال ٩٤ خبر داده بود، اما اکنون در جديدترين گزارش خود تأکيد کرده است: اقتصاد زيرزميني در دوره ٥٣ تا ٩٢ داراي روند افزايشي بوده است. اين وزارتخانه پيش از اين تأکيد کرده بود اندازه اقتصاد زيرزميني در سال ٩٤ به 36/5 درصد رسيده است.»
شرق همچنین نوشته است:«زنگ هشدار اقتصاد زيرزميني در حالي در اقتصاد ايران به صدا درآمده که حجم اقتصاد زيرزميني در کشورهاي دنيا کاهش يافته است. نتايج مطالعات در ٣١ کشور اروپايي نشان ميدهد متوسط اندازه اقتصاد سايه، از ٢٠ درصد در سال ٢٠٠٣ به 15/7درصد در سال ٢٠١٤ کاهش يافته است. همچنين اندازه اقتصاد سايه در سال ٢٠١٤ براي کشورهاي ترکيه، نروژ و سوئد به ترتيب ٢٧، ١٣ و 6/9 درصد است».
نظر شما