به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، همه آنهایی که درباره ماهیت دانشجو از بدو تاسیس دانشگاه در ایران سخن گفتهاند در یک نقطه مشترکند که این ماهیت آوانگارد و آرمانگرا بوده است، هرچند دانشگاه در ایران بهصورت وارداتی و بیش از هر چیزی به دلیل انگیزههای رقابتی رضاخان با کمال پاشا بهعنوان محور نوسازی شکلی با غرب تاسیس شد؛ اما دیری نپایید که گروههای مبارزاتی علیه نظام شاهنشاهی در دانشگاهها شکل گرفت. این گروهها تا روی کار آمدن پهلوی دوم در سه دسته کلی خلاصه میشدند؛ دستهای که با سردمداری جریان چپ نزدیک به شوروی سابق مشی قیام مسلحانه را علیه شاه انتخاب کرده بود و بعدها در قالب سازمان مجاهدین (منافقین) فعالیت میکرد؛ دستهای دیگر که مشی لیبرالی داشت و معتقد به مبارزات پارلمانتاریستی بود که در قالب گروههایی چون نهضت آزادی زیست میکرد و دستهای که اعتقاد داشت مسیر مبارزه، مسیر اسلام است و بهنوعی شامل جریان مسلمان دانشگاهها میشد.
دو دسته اول اما در یک ویژگی مشترک بودند؛ هر دو جریان به دلیل مشیای که در مبارزه انتخاب کرده بودند، شکل نخبگانی داشت که قابلیت فراگیرشدن پیدا نمیکرد. مشی قیام مسلحانه جریان چپ به جهت ریسک و هزینه بالا و مشی لیبرالی نیز به علت فاصله داشتن از تودههای مردمی هرگز نتوانستند عموم مردم را با خود همراه کنند. در این میان امامخمینی(ره) که پرچمدار جریان اسلامگرا در مبارزه با نظام شاهنشاهی بود، ایده متفاوتی داشت که همین موجب تمایز ایشان از سایر مدعیان مبارزه علیه استبداد و استکبار میشد. امام(ره) معتقد بود باید مبارزه را مردمی کرد، به این معنا که برای مردم نقش اصلی قائل میشد. استفاده کردن از ظرفیتهای مردمی، ایده اصلی امام(ره) برای مبارزه با شاه و رمز پیروزی انقلاب اسلامی بود اما پایان این ایده در 22 بهمن 57 خلاصه نشد و همانطوری که نظم قدیمی با مردم بههم ریخت، امامخمینی(ره) برای ایجاد نظم جدید هم از ظرفیتهای مردمی استفاده کرد.
تبلور این ایده پس از انقلاب اسلامی در قالب «بسیج» شکوفا شد تا هم در بعد سازندگی و هم در بعد سپر حفاظتی انقلاب اسلامی با تشکیل بسیج مستضعفین، مردم نقش ویژهای یابند. ایدهای که در جنگ تحمیلی همهجانبه علیه ایران در قالب بسیج 20 میلیونی آنهم در زمانی که جمعیت ایران کمتر از 40 میلیون نفر بود، بسیار موثر افتاد. بسیاری از صاحبنظران معتقدند هجمه و اتحاد جهانی در کمک به رژیم بعثی بهگونهای بود که کسی باور نمیکرد ایران بتواند هشت سال تاب بیاورد. این ایده چنان موثر بود که در سالهای اخیر و در کشورهایی که با خلافت خودخوانده داعش دست و پنجه نرم میکردند با الگوگیری از بسیج ایران، نیروهای مقاومت مردمی را برای مبارزه با داعش پیریزی کردند. ارتشهای کلاسیک دولتهای عراق و سوریه هیچگاه بدون حضور نیروهای مردمی چون حشدالشعبی، یارای مقاومت برابر داعش را نداشتند و این موضوع پوشیدهای هم نیست.
اما پس از جنگ تحمیلی هم همچنان امامخمینی(ره) بر ایده استفاده از ظرفیتهای مردمی اعتقاد داشت و هم اینکه عرصه دیگری برای هجمه به انقلاب اسلامی آغاز شده بود. هجمههای فرهنگی که حالا با عنوان جنگ نرم شناخته میشود، از همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی بر پیکر حکومت مستضعفین نواخته میشد و پس از پایان جنگ شدت بیشتری یافت. امامخمینی(ره) بهدرستی تشخیص داده بودند که سنگر مبارزه با این جنگ تمامعیار فرهنگی در دانشگاه و سربازان آن همان عموم دانشجویان هستند. یعنی همان ایده استفاده از ظرفیتهای مردمی همچنان اساس بنیان فکری پایهگذار انقلاب اسلامی بود و در همین راستا در دوم آذر سال 1367 طی پیامی از سوی امام(ره) بسیج دانشجویی تشکیل شد. امام(ره) در پیام خود با تکیه بر همین ایده، ایجاد حکومت بزرگ اسلامی را شدنی دانسته و میفرمایند: «باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است.»
حالا اما در دهه چهارم انقلاب اسلامی همچنان جنگ فرهنگی بهخصوص در عرصه سبک زندگی پابرجاست و نهتنها آتشبسی صادر نشده بلکه فرمانده، فرمان آتش به اختیار هم صادر کرده است.
نظر شما