حجتالاسلام مصطفی دهستانی خطیب و پژوهشگر برجسته تهرانی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره اینکه چرا فدک در اختیار حضرت زهرا (س) قرار گرفت، بیان داشت: طبق آیات، روایات و فقه اسلامی، اموالی در اختیار پیامبر (ص) به عنوان رهبر حکومت اسلامی قرار داشت که در اداره امور جامعه اسلامی نقش مهمی ایفا میکرد و این اموال بعد از پیامبر (ص) به امامان معصوم (ع) و در زمان غیبت به مجتهد جامع الشرایط (ولی فقیه) تعلق دارد.
دستهبندی اموال «انفال» در فقه اسلامی
وی افزود: این اموال که در فقه اسلامی تحت عنوان «انفال» آمده و در کتب فقهی به طور مفصل مورد بحث قرار گرفته است، بالغ بر ۱۲ موضوع است؛ زمینهایی که اهلش آن را ترک و از آنجا کوچ کردهاند (مانند اراضی یهود بنی نضیر)؛ زمینهایی که صاحبانش با میل خود آن را به رهبر مسلمین واگذار کنند (مانند فدک)؛ اراضی موات؛ سواحل دریاها؛ بلندی کوهها؛ درهها؛ بیشهها و جنگلها؛ اموال برگزیده شاهان که در جنگها به دست مسلمین میافتد؛ آنچه را رهبر مسلمین از میان غنایم برای خود انتخاب میکند؛ غنایمی که به وسیله جنگهایی که بدون اذن پیشوای مسلمین صورت گرفته است، به دست میآید؛ معادن و میراث کسی که وارثی ندارد.
حکم شرعی اموال بدون جنگ
حجتالاسلام دهستانی ابراز داشت: در سوره مبارکه حشر میخوانیم «وَمَا أفَآءَ اللهُ عَلَی رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَلاَ رِکَابٍ وَلَکِنَّ اللهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَی مَنْ یَشَاءُ وَاللهُ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»؛ طبق این آیه هر غنیمتی که برای به دست آوردن آن، جنگی صورت نگرفته و خونی ریخته نشده باشد، میان جنگجویان تقسیم نمیشود؛ بلکه در اختیار رهبر مسلمین قرار میگیرد و او نیز با صلاحدید خود در مواردی که مصلحت میداند، مصرف میکند.
موارد مصرف تعیین شده برای اموال فیء
وی ادامه داد: در آیه بعد موارد مصرف نیز ذکر شده است «مَا أفَاءَ اللهُ عَلَی رَسُولِهِ مِنْ أهْلِ الْقُرَی فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیَتَمَی وَالْمَسَکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لاَ یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأغْنِیَاءِ مِنْکُم، وَمَا ءَاتَیکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللهَ إنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ»؛ آنچه را خداوند از اهل آبادیها به رسولش بخشیده، از آنِ خدا و رسول و خویشاوندان او و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا این اموال در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد. آنچه را رسول خدا برای شما آورد، بگیرید و از آنچه نهی کرده، خودداری کنید و از (مخالفت) خدا بپرهیزید که کیفر خداوند شدید است.
این کارشناس دینی اظهار داشت: گرچه آیه اول این اموال را از آن شخص پیامبر (ص) دانسته است؛ اما آیه دوم مصارف ششگانهای را به عنوان اولویت در مصرف ذکر کرده که نشان میدهد پیامبر (ص) و رهبر مسلمین این ثروت را برای خود نمیخواهد؛ بلکه به عنوان رهبر و رئیس حکومت اسلامی در هر موردی که صلاح میداند، مصرف میکند.
شأن نزول آیات و ماجرای بنینضیر
وی با اشاره به شأن نزول آیه افزود: یکی از سه گروه یهود مدینه، یهودیان بنینضیر بودند که با رسول خدا (ص) پیمان داشتند و طبق یکی از مواد پیمان در مواقع نیاز و ضرورت، آنان باید پیامبر (ص) را کمک میکردند؛ چون در قلمرو حکومت اسلامی زندگی میکردند. پیامبر (ص) برای مذاکره پیرامون پرداخت دیه دو عربی که به دست «عمرو بن امیه» کشته شده بودند، به دژ آنان رفت و در حالی که با تعدادی از مسلمانان کنار دیوار دژ نشسته بود، یهودیان بنی نضیر پیمان را نادیده گرفته، تصمیم گرفتند سنگ بزرگی را از بالای بام بر سر پیامبر (ص) بیندازند و حضرت را به شهادت برسانند. جبرئیل، رسول خدا (ص) را با خبر کرد و حضرت بلافاصله حرکت کردند و راهی مدینه شدند و از مدینه پیغام فرستادند که یهود بنی نضیر ۱۰ روز مهلت دارند که مدینه و سرزمینش را ترک کنند.
حجتالاسلام دهستانی تصریح کرد: پس از ۱۰ روز، ابتدا یهودیان تصمیم بر مقاومت گرفتند؛ اما رسول خدا (ص) دژ آنان را محاصره کرد. این محاصره شش یا پانزده روز به طول انجامید. یهودیان باز هم تسلیم نشدند. بنابراین، رسول خدا (ص) برای اینکه دندان طمع آنان را قطع کرده و به تسلیم وادارشان کند، دستور داد نخلهای اطراف دژ را قطع کنند. سرانجام یهودیان تصمیم گرفتند آنچه را از اموال خود میتوانند، بردارند و از سرزمین خود کوچ کنند. بعد از بیرون رفتن یهود بنینضیر از مدینه، باغها و زمینهای کشاورزی، خانهها و قسمتی از اموال آنان در مدینه باقی ماند.
وی افزود: سران مسلمین نزد رسول خدا (ص) آمده و درخواست کردند حضرت این اموال را بین آنان تقسیم کند. اینجا بود که آیات ۶ و ۷ سوره مبارکه حشر نازل شد و این قاعده کلی را بیان کرد که تمام غنایمی که بدون جنگ و خونریزی به دست مسلمین میافتد، متعلق به پیامبر (ص) است و او در هر موردی که مصلحت بداند، صرف میکند. رسول خدا (ص) این زمینها را در اختیار مهاجران که دستشان از اموال تهی بود قرار داد.
معرفی منطقه فدک و چگونگی تملک نصف آن
این خطیب تهرانی خاطرنشان کرد: «فدک» قریه و دهکدهای در نزدیک مدینه است که با مدینه دو روز فاصله دارد. بعضی گفتهاند: فاصله آن تا مدینه حدود ۱۴۰ کیلومتراست. فدک دارای باغ و بستان، چشمه پرآب و درختان خرمای فراوان بود و درآمد بسیار فراوانی داشت. نوشتهاند: «سالی حدود ۲۰ هزار دینار و به قولی ۷۰ هزار دینار درآمد داشت.»
وی ادامه داد: در سال هفتم هجری، وقتی مسلمانان خیبر را با آن استحکام فتح کردند، اهالی فدک که نزدیکترین افراد به خیبر بودند، از این فتح و پیروزی به وحشت افتادند و قاصدی نزد رسول خدا (ص) فرستادند که ما حاضریم نصف فدک را در اختیار شما بگذاریم و در مقابل جان و مال ما محفوظ بماند و در پناه اسلام زندگی همراه با امنیت داشته باشیم. رسول خدا (ص) تقاضای آنان را پذیرفت و بدین صورت نصف فدک خالصه پیامبر (ص) شد.
اعطای فدک به حضرت فاطمه (س) بر اساس امر الهی
حجتالاسلام دهستانی بیان داشت: طبق آن قانون کلی که از آیات سوره حشر ذکر شد؛ چون فدک بدون جنگ و خونریزی در اختیار رسول خدا (ص) قرار گرفت، مسلمانان در آن سهمی نداشتند و در اختیار شخص پیامبر (ص) بود که هر گونه مصلحت میداند، درآمد آن را مصرف کنند. رسول خدا (ص) تا مدتی درآمد فدک را که مقدار قابل توجهی نیز بود بین فقرا، مساکین و درماندگان تقسیم میکرد. این وضع ادامه داشت تا اینکه آیه ۳۸ سوره مبارکه روم نازل شد «فَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ»؛ حق نزدیکان را ادا کن! اینجا بود که رسول خدا (ص) فاطمه (س) را خواستند و فدک را تملیک ایشان کردند. بنابراین، فدک به امر خداوند توسط رسول خدا (ص) در اختیار حضرت زهرا (س) قرار گرفت.
تأیید تملیک فدک توسط مفسران و روایات
وی گفت: این مطلبی است که بسیاری از مفسران و مورخان بزرگ شیعه و سنی به آن تصریح کردهاند؛ از جمله سیوطی در «در المنثور» از ابن عباس نقل میکند که گفت: «هنگامی که آیه «فَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ» نازل شد، رسول خدا (ص) فدک را به فاطمه (س) بخشید و تملیک وی کرد.» از «ابو سعید خدری» نیز همین مطلب نقل شده است. دیگران نیز نقل کردهاند و روایات متعددی از فریقین رسیده است و مجموع اینها بر مدعای ما دلالت دارند.
این کارشناس دینی با بیان اینکه در روایتی از امام موسی بن جعفر(ع) مسئله فدک به صورت شفافتر و مشخصتر بیان شده است، ابراز داشت: آن حضرت در حدیثی میفرمایند که وقتی فدک بدون جنگ و خونریزی در اختیار رسول خدا (ص) قرار گرفت و از طرفی آیه نازل شد که حق ذوی القربی را پرداخت کن، رسول خدا (ص) نمیدانست منظور از ذوی القربی چه کسی است؟ بنابراین، به جبرئیل مراجعه کرد. جبرئیل به خداوند رجوع کرد. در این هنگام خداوند به رسولش وحی فرستاد که فدک را در اختیار فاطمه قرار ده.
وی افزود: از روایات قبل استفاده شد که با نازل شدن این آیه، پیامبر (ص) فدک را به فاطمه (س) بخشید و کار حضرت نیز حجت است؛ زیرا در ذیل همین آیات سوره مبارکه حشر فرمود: «آنچه رسول خدا (ص) برای شما آورده است بگیرید و اجرا کنید و آنچه را از آن نهی کرده است، خودداری کنید»؛ یعنی در هر صورت امر اوامر خداوند است. همچنین روایت امام موسی بن جعفر (ع) صراحت دارد که خداوند دستور داد فدک به حضرت فاطمه داده شود؛ یعنی خداوند حضرت فاطمه (س) را به عنوان مصداق ذوی القربی مشخص کرده و هم فدک به عنوان حق تعیین شده است، پس چیزی مبهم و نامشخص باقی نمانده است.
حکمت واگذاری فدک با وجود زندگی ساده پیامبر(ص)
حجتالاسلام دهستانی درباره اینکه چرا فدک در اختیار حضرت زهرا (س) قرار گرفت؟ اظهار داشت: البته ممکن است این سؤال مطرح شود که به چه منظوری فدک در اختیار حضرت زهرا (س) قرار گرفت؟ رسول خدا (ص) خود زندگی بسیار سادهای داشت و رغبتی به مال و ثروت نشان نمیداد و حتی ثروت انبوه حضرت خدیجه (س) را نیز در راه ترویج دین خدا مصرف کرد و خود، دختر و دامادش در کمال مضیقه و سختی زندگی میکردند، پس چرا فدک را با آن درآمد سرشار به دخترش سپرد؟
حکمت واگذاری فدک به حضرت زهرا (س)
وی گفت: مسلم است که پیامبر (ص) کسی نبود که بخواهد از موقعیت خود سوء استفاده کند و برای فرزندانش مال و املاکی قرار دهد. مگر همین پیامبر (ص) نبود که وقتی دید حضرت زهرا (س) پردهای بر در اتاقش آویخته و گردنبندی به گردن انداخته است، چهره در هم کشید و وقتی زهرا (س) احساس کرد رسول خدا (ص) از اینکه زندگی دخترش با تجملات همراه شود، خوشحال نیست، پرده را از اتاق خود باز کرد و گردنبند را نیز در راه خدا انفاق کرد.
این خطیب تهرانی تصریح کرد: به طور قطع کار رسول خدا (ص) که به امر خداوند صورت گرفت، باید علتی اساسی داشته باشد. میدانیم که پیامبر (ص) از طرف خدا مأمور بود که حضرت علی (ع) را به خلافت و جانشینی خود معرفی کند و میداند که خلافت و اداره ملت بدون یک پشتوانه مالی ممکن نیست؛ زیرا کسی که میخواهد جامعه را اداره کند، غیر از بیتالمال که مربوط به عموم مردم است، باید اموالی نیز در اختیار خودش باشد تا بتواند در اموری که صلاح میداند، مصرف کند و کار را به پیش ببرد.
وی افزود: به بیان دیگر، رسول خدا (ص) فدک را به حضرت فاطمه (س) بخشید؛ اما در واقع آن را در اختیار جانشین آینده خود قرار داد تا درآمد چشمگیر آن را بین فقرا و درماندگان تقسیم کند و دلهای مردم را متوجه بیت امام علی (ع) کند. حضرت زهرا (س) در همان زمان حیات پیامبر (ص) فدک را اداره میکرد و به اندازه گذران زندگی ساده از آن استفاده میکرده و بقیه را در راه خدا بین بیچارگان تقسیم میکرد.
اثبات مالکیت فدک در زمان پیامبر (ص) و غصب آن
حجتالاسلام دهستانی خاطرنشان کرد: امیر المؤمنین (ع) در نامهای که به «عثمان بن حنیف» مینویسد، چنین اظهار میدارد که «آری، از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده است، فقط فدک در دست ما بود که آن هم گروهی بر آن بخل ورزیدند و گروهی سخاوت به خرج دادند، و خدا خوب داوری است» از این بیان نیز روشن میشود که قبل از رحلت رسول خدا (ص) فدک در دست اهل بیت پیامبر (ص) بوده است و از آن استفاده میکردند؛ اما وقتی رسول خدا (ص) چشم از دنیا فرو بست، عدهای در سقیفه بنی ساعده جمع شدند و ابوبکر را به عنوان جانشین رسول خدا (ص) معین کردند و هنگامی که ابوبکر بر اوضاع مسلط شد عدهای را فرستاد تا نماینده حضرت زهرا (س) و کارگران آن حضرت را از فدک بیرون کردند و فدک را نیز عدواناً تصرف کردند.
اهداف غاصبان خلافت از غصب فدک
وی با اشاره به اهداف غصب فدک ادامه داد: غصب فدک که به دنبال غصب خلافت صورت گرفت، میتوانست دو هدف داشته باشد، یکی «از بین بردن یک امتیاز معنوی»، زیرا وجود فدک در دست حضرت زهرا و علی (ع) یک امتیاز بزرگ معنوی به شمار میرفت؛ همچنین فدک یادآور یک جریان قرآنی و وحی آسمانی بود که به نفع اهل بیت (ع) بود و همگان میدانستند که بعد از نزول آیه شریفه «فَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ» پیامبر (ص) فدک را به حضرت زهرا (س) بخشید. همچنین وجود فدک در دست حضرت یادآور عظمت و بزرگی مقام ایشان بود و تداعی شایستگی علی (ع) برای خلافت را بود و این مسئله برای غاصبان خلافت قابل تحمل نبود.
این کارشناس دینی بیان داشت: دومین هدفی که غاصبین خلافت از غصب فدک داشتند، «تضعیف بنیه مالی حضرت علی و اهل بیت (ع)» بود. آنان میدانستند که حضرت علی (ع) از نظر علم، فضایل و کمالات دیگر چیزی کم ندارد و محتاج آنان نیست؛ بلکه آنان هستند که دستشان از هر فضیلتی تهی است و مردم در مشکلات علمی، باید به حضرت مراجعه کنند. همچنین میدانستند تنها علی (ع) است که تمام فضایل را داراست. اگر او مال فراوانی در اختیار داشته باشد که بتواند از فقیران و مستمندان دستگیری کند، ممکن است مردم را دور خود جمع کند و در برابر خلافت آنان بایستد. بنابراین، فضایل و اموال میتوانستند دو بازوی قدرتمند برای امیرالمؤمنین (ع) باشند تا از حق خود دفاع کند و خلافت از دست رفته را باز پس گیرد.
وی گفت: غصب فدک نیز همین هدف را در پی داشت. این چیزی است که حتی دانشمندی مثل «ابن ابی الحدید» به آن تصریح کرده است. وی مینویسد: «ابوبکر و عمر در منع کردن فاطمه (س) از فدک قصدی نداشتند، جز اینکه نمیخواستند علی (ع) به کمک محصول و درآمد آن با خلافت آنان مقابله کند. به همین جهت، خمس را نیز از بنی هاشم منع کردند؛ زیرا فقیر بی پول کاری را از پیش نمیبرد و حربهاش کند میشود؛ چون باید برای روزی خود تلاش کند و زمینهای برای ریاست پیدا نمیکند.»
حجتالاسلام دهستانی ابراز داشت: در همین زمینه امام صادق (ع) به «مفضل بن عمر» فرمود: «وقتی ابوبکر به خلافت رسید، عمر به وی گفت: مردم بردههای دنیا هستند و غیر از دنیا چیزی را نمیخواهند. روی این حساب، علی (ع) و اهل بیت او را از خمس، فیء و فدک محروم کن؛ زیرا وقتی شیعیان علی (ع) ببینند دست رهبرشان از مال دنیا تهی است، او را ترک کرده و به تو روی میآورند تا به دنیا و مال و منالی دست پیدا کنند. ابوبکر به توصیه عمر عمل کرد و با این کار مردم را از علی (ع) دور کرد.»
انتهای پیام/