شناسهٔ خبر: 75857998 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

ضرورت اجماع ملی

آیا بحران ناترازی بدون تغییر در شیوه مدیریت حل می‌شود؟

ویدئویی از خانم بزرگواری در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود که ضمن شرح مفصل مسئولیت‌های بین‌المللی‌اش، در نامه‌ای محترمانه به آقای پزشکیان گفته است اگر اختیار کامل به او داده شود، می‌تواند مشکل آب کشور را حل کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

ویدئویی از خانم بزرگواری در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود که ضمن شرح مفصل مسئولیت‌های بین‌المللی‌اش، در نامه‌ای محترمانه به آقای پزشکیان گفته است اگر اختیار کامل به او داده شود، می‌تواند مشکل آب کشور را حل کند.

علیرضا زاکانی نیز که اکنون بر صندلی شهرداری تکیه زده است، گفته اگر مدیریت آب به شهرداری سپرده شود، این مشکل حل‌شدنی خواهد بود.

ظاهرا اسماعیل سقاب اصفهانی زودتر از این دو جنبیده و چنان‌که هوادارانش گفته‌اند، پس از ساعت‌ها جلسه با کارشناسان، برنامه‌ای تدوین کرده و ارائه داده که مقبول بزرگان بوده و حکم به نام او  خورده است.

وضعیت علیرضا زاکانی که روشن است؛ اما چون نام دو نفر دیگر برایم آشنا نبود، جست‌وجویی کردم تا با پیشینه علمی و حرفه‌ای‌شان آشنا شوم. از شبنم دلفانی‌آذر یک کتاب و چند مقاله پیدا کردم که همه مرتبط با پایان‌نامه دکتری‌اش بود، اما درباره برخی سمت‌هایی بین‌المللی‌ که ذکر کرده بود، اطلاعات معتبری نیافتم.

از اسماعیل سقاب نیز تنها یک مقاله چندنویسنده‌ای و کتابی پیدا کردم که بیشتر گزارشی از فعالیت‌های شهرداری مشهد  به نظر می‌رسد.

بر‌اساس این یافته‌ها درباره میزان دانش تخصصی یا توان مدیریتی این دو نفر نمی‌توانم‌ قضاوت قطعی ‌داشته باشم، اما سپردن بزرگ‌ترین بحران کشور، یعنی بحران آب، ناترازی منابع و پیامدهای تغییر اقلیم، به افرادی که آزمون اجرائی قابل ارزیابی پس نداده‌اند، محل پرسش است؛ مگر آنکه تجربه‌ای معتبر داشته باشند و ما از آن بی‌خبر باشیم.

مهم‌تر از بحث افراد این است که تصور حل چنین مسئله پیچیده‌ای با تکیه بر یک حوزه تخصصی یا از سوی یک فرد یا حتی یک اندیشکده چندنفره اساسا نشدنی است.

بحران آب، فرونشست زمین، وابستگی کشاورزی به آب، مدیریت منابع طبیعی و تغییر اقلیم مجموعه‌ای از مسائل میان‌رشته‌ای و درهم‌تنیده‌ هستند که ساختار اقتصادی، حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و محیط‌زیستی کشور را درگیر کرده‌اند.

این مسائل در معنای دقیق کلمه ملی هستند؛ ملی به معنای همگانی. بحران آب مسئله یک دولت و یک دوره و یک حکومت و اپوزیسیون آن نیست، بلکه مسئله همه ایرانیان امروز و فرداست. مسئله‌‌ همگانی بدون مشارکت همگان حل‌شدنی نیست. تا زمانی که مردم همراه نشوند و ذی‌نفعان بخش‌های مختلف جامعه -از کشاورزان و صنعتگران تا نهادهای مدنی و ساکنان شهرها- به اجماع نرسند، هیچ برنامه‌ای روی کاغذ به نتیجه نخواهد رسید.

به‌همین‌دلیل حل بحران آب پیش از هر چیز نیازمند تغییر در شیوه حکمرانی است. مقصود از تغییر در حکمرانی، ایجاد سازوکارهای شفاف، مشارکتی و جامعه‌محور است که امکان گفت‌وگو، تصمیم‌گیری جمعی، کنارآمدن ذی‌نفعان و اجماع‌سازی را فراهم کند. مسائل درهم‌تنیده‌ای که منافع گروه‌های متعدد در آنها گره خورده است، فقط با مدل‌های حکمرانی مشارکتی و شبکه‌ای حل‌‌شدنی هستند، در‌حالی‌که ساختار موجود کشور هنوز آمادگی پذیرش چنین الگویی را ندارد.

پیش از هر اقدام اجرائی، ضروری است در سطح ملی و فارغ از مرزبندی‌های سیاسی، توافقی حداقلی بر سر چند مسئله بنیادین شکل بگیرد. تغییر اقلیم و بحران آب مسئله یک دولت یا یک دوره سیاسی خاص نیست؛ مسئله آینده و بقای کشور است. حل مسائل ملی در حلقه‌های بسته و با دستورهای بالا به پایین ممکن نیست. راه‌حل پایدار تنها زمانی شکل می‌گیرد که مردم همراه شوند، ذی‌نفعان کنار بیایند و ساختار حکمرانی امکان مشارکت واقعی و اجماع‌سازی ملی را فراهم کند.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.