در نشست اقلیمی COP30 (کنوانسیون تغییر اقلیم) در برزیل، یک تحلیل تازه از تعهدات ملی کشورها زنگ خطر را بهصدا درآورده است: بسیاری از دولتها بهجای تمرکز بر کاهش سریع استفاده از سوختهای فسیلی، بیش از حد بر جنگلها و اراضی کشاورزی تکیه میکنند تا در ظاهر، تراز انتشار کربن خود را متعادل نشان دهند.
گزارش «Land Gap 2025» نشان میدهد برنامههای ملی در مجموع امکان از دست رفتن یا تخریب حدود 20 میلیون هکتار جنگل در هر سال از این دهه را فراهم میکنند؛ عددی که فاصله عمیق میان واقعیت و وعده توقف و معکوسسازی روند جنگلزدایی را آشکار میسازد.
اتکا به «حذف کربن» بهجای کاهش انتشار
بسیاری از دولتها اعلام کردهاند که اهداف اقلیمی خود را از طریق افزایش حذف کربن محقق میکنند؛ فرایندی که شامل خارج کردن دوباره دیاکسیدکربن از جو است. این برنامهها بر کاشت درخت، احیای زیستبومها، و تولید انرژی از محصولات کشاورزی تکیه میکنند؛ آن هم بدون آنکه مقررات سختگیرانهتری برای مهار سوختهای فسیلی وضع شود.
رهبری این پژوهش را دکتر کیت دولی، پژوهشگر سیاستگذاری اقلیمی در دانشگاه ملبورن بر عهده داشته است. تمرکز او بر نقش زمین، جنگلها و سازوکارهای مالی جهانی در ترسیم مسیرهای عادلانه و واقعبینانه اقلیمی است.
در یکی از مقالات اخیر، تیم او تخمین زده بود تعهدات اقلیمی فعلی کشورها بهطور ضمنی به 990 میلیون هکتار زمین برای پروژههای حذف کربن نیاز دارد؛ اما تحلیل جدید نشان میدهد این عدد با افزایش اهداف بلندمدت کشورها تا میانه قرن، باز هم رو به رشد است.
شکاف زمین در وعدههای اقلیمی
نویسندگان این عدم تناسب را «شکاف زمین» مینامند؛ شکافی میان زمینی که کشورها برای حذف کربن وعده دادهاند و زمینی که واقعاً میتوان بدون ایجاد آسیب استفاده کرد. بر اساس محاسبات گزارش، برنامههای ملی تا سال 2025 به بیش از یک میلیارد هکتار زمین نیاز خواهند داشت؛ سطحی که به باور پژوهشگران غیرعملی و ناپایدار است.
این وعدهها در مشارکتهای تعیینشده ملی (NDCs) و استراتژیهای بلندمدت کشورها در چارچوب توافق پاریس ثبت میشود؛ اسنادی که مشخص میکنند کشورها چه مقدار از انتشار خود را و با چه سرعتی کاهش میدهند و جنگلها و اراضی کشاورزی چه نقشی در این روند دارند.
اتکای بیش از حد به پروژههای آیندهمحورِ مبتنی بر زمین، این امکان را فراهم میکند که ضعف کشورها در کاهش فوری و اساسی سوختهای فسیلی پنهان بماند؛ روندی که به هشدار گزارش، گذار انرژی را کند میکند.
بحران جدید: شکاف جنگل
بر اساس ارزیابی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، جهان سالانه حدود 4 میلیون هکتار جنگل از دست میدهد. نویسندگان هشدار میدهند که بدون تقویت سیاستها، این روند و همچنین تخریب پنهان جنگلها، باز هم اهداف اقلیمی و جنگلی را دور از دسترس خواهد کرد.
در گزارش، این ناترازی «شکاف جنگل» نام گرفته است؛ فاصلهای میان وعدههای بلندپروازانه و برنامه واقعی کشورها.
پیامد این شکاف: کاهش ظرفیت ذخیرهسازی کربن، تسریع در انقراض گونهها، افزایش خطر گرمای شدید، خشکسالی و آتشسوزی.
نویسندگان یادآوری میکنند که تاکنون یکچهارم جنگلهای جهان از بین رفته است؛ نابودی هر بخش دیگر از این ذخیرهگاه طبیعی کربن، دستیابی به اهداف دمایی توافق پاریس را دشوارتر و تابآوری جوامع در برابر شوکهای اقلیمی را ضعیفتر میکند.
جنگلها قربانی فشار اقتصادی
بسیاری از کشورهایی که با بدهی سنگین خارجی روبهرو هستند، ناچارند منابع طبیعی خود را برای حفظ اقتصاد بفروشند. این فشار اقتصادی باعث گسترش قطع درختان، استخراج معادن، و توسعه کشاورزی سویا و دامداری در جنگلها میشود؛ مسیری که در تعهدات اقلیمی خلاف آن وعده داده شده است.
گزارش استدلال میکند که ساختار مالی جهانی اغلب استخراج را پاداش میدهد نه حفاظت را؛ توافقهای تجاری و معافیتهای مالیاتی در حوزه کشاورزی، چوب و سوختهای فسیلی، کشورها را در مسیری قرار میدهد که قواعد حفاظت از جنگلها و فعالیت شرکتهای بهرهبردار را تضعیف میکند.
همه پروژههای کربنی راهحل نیستند
پروژههای بزرگ مبتنی بر زمین میتوانند حق بهرهبرداری از زمین را تهدید کنند؛ بهویژه برای جوامع بومی و کشاورزان کوچک. ورود مزارع درختکاری جدید یا کشت محصولات انرژیبر، میتواند مردم را از زمینهایشان دور کند یا دسترسی آنان به جنگلهای حیاتی را محدود سازد.
اگرچه بسیاری از طرحهای اقلیمی به «حقوق بشر» اشاره میکنند، اما معمولاً حفاظتهای مشخص و الزامآور برای جوامع بومی در آنها دیده نمیشود؛ این خلأ میتواند به تکرار الگوهای تاریخی زمینخواری، تعارض و نابرابری محیطزیستی منجر شود.
نویسندگان تأکید میکنند: «جنگلهای سالم برای اقتصادهای سالم ضروریاند؛ این یک مفهوم انتزاعی نیست بلکه مستقیماً با معیشت، منابع آب و آبوهوای محلی در ارتباط است.»
راهکار هوشمندانهتر برای استفاده از زمین
اما شکل واقعبینانهتر استفاده از زمین در برنامههای اقلیمی چیست؟ گزارش بر حفاظت جنگلها، احیای اراضی تخریبشده، و کاهش واقعی مصرف سوختهای فسیلی تأکید میکند؛ در کنار احترام به خدمات اکوسیستم که فواید مستقیم برای انسان دارد.
تحقیقات نشان میدهد احیای اکوسیستمها و تنوعبخشی به مزارع میتواند بدون ایجاد تعارض گسترده، کربن ذخیره کند؛ در حالیکه طرحهای انرژیبر مانند بیوانرژی همراه با جذب و ذخیرهسازی کربن (BECCS) ریسکهای بزرگی برای طبیعت و جوامع دارند.
مطالعات دیگر نیز نشان میدهد حتی اگر تمام تعهدات اقلیمی بهطور کامل و بهموقع اجرا شود، جهان همچنان تا پایان قرن بهسمت افزایش تقریباً 2 درجهای دما حرکت میکند.
در نشست اقلیمی COP30 (کنوانسیون تغییر اقلیم) در برزیل، یک تحلیل تازه از تعهدات ملی کشورها زنگ خطر را بهصدا درآورده است: بسیاری از دولتها بهجای تمرکز بر کاهش سریع استفاده از سوختهای فسیلی، بیش از حد بر جنگلها و اراضی کشاورزی تکیه میکنند تا در ظاهر، تراز انتشار کربن خود را متعادل نشان دهند.
گزارش «Land Gap 2025» نشان میدهد برنامههای ملی در مجموع امکان از دست رفتن یا تخریب حدود 20 میلیون هکتار جنگل در هر سال از این دهه را فراهم میکنند؛ عددی که فاصله عمیق میان واقعیت و وعده توقف و معکوسسازی روند جنگلزدایی را آشکار میسازد.
اتکا به «حذف کربن» بهجای کاهش انتشار
اتکا به «حذف کربن» بهجای کاهش انتشاربسیاری از دولتها اعلام کردهاند که اهداف اقلیمی خود را از طریق افزایش حذف کربن محقق میکنند؛ فرایندی که شامل خارج کردن دوباره دیاکسیدکربن از جو است. این برنامهها بر کاشت درخت، احیای زیستبومها، و تولید انرژی از محصولات کشاورزی تکیه میکنند؛ آن هم بدون آنکه مقررات سختگیرانهتری برای مهار سوختهای فسیلی وضع شود.
رهبری این پژوهش را دکتر کیت دولی، پژوهشگر سیاستگذاری اقلیمی در دانشگاه ملبورن بر عهده داشته است. تمرکز او بر نقش زمین، جنگلها و سازوکارهای مالی جهانی در ترسیم مسیرهای عادلانه و واقعبینانه اقلیمی است.
در یکی از مقالات اخیر، تیم او تخمین زده بود تعهدات اقلیمی فعلی کشورها بهطور ضمنی به 990 میلیون هکتار زمین برای پروژههای حذف کربن نیاز دارد؛ اما تحلیل جدید نشان میدهد این عدد با افزایش اهداف بلندمدت کشورها تا میانه قرن، باز هم رو به رشد است.
شکاف زمین در وعدههای اقلیمی
شکاف زمین در وعدههای اقلیمینویسندگان این عدم تناسب را «شکاف زمین» مینامند؛ شکافی میان زمینی که کشورها برای حذف کربن وعده دادهاند و زمینی که واقعاً میتوان بدون ایجاد آسیب استفاده کرد. بر اساس محاسبات گزارش، برنامههای ملی تا سال 2025 به بیش از یک میلیارد هکتار زمین نیاز خواهند داشت؛ سطحی که به باور پژوهشگران غیرعملی و ناپایدار است.
این وعدهها در مشارکتهای تعیینشده ملی (NDCs) و استراتژیهای بلندمدت کشورها در چارچوب توافق پاریس ثبت میشود؛ اسنادی که مشخص میکنند کشورها چه مقدار از انتشار خود را و با چه سرعتی کاهش میدهند و جنگلها و اراضی کشاورزی چه نقشی در این روند دارند.
اتکای بیش از حد به پروژههای آیندهمحورِ مبتنی بر زمین، این امکان را فراهم میکند که ضعف کشورها در کاهش فوری و اساسی سوختهای فسیلی پنهان بماند؛ روندی که به هشدار گزارش، گذار انرژی را کند میکند.
بحران جدید: شکاف جنگل
بحران جدید: شکاف جنگلبر اساس ارزیابی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، جهان سالانه حدود 4 میلیون هکتار جنگل از دست میدهد. نویسندگان هشدار میدهند که بدون تقویت سیاستها، این روند و همچنین تخریب پنهان جنگلها، باز هم اهداف اقلیمی و جنگلی را دور از دسترس خواهد کرد.
در گزارش، این ناترازی «شکاف جنگل» نام گرفته است؛ فاصلهای میان وعدههای بلندپروازانه و برنامه واقعی کشورها.
پیامد این شکاف: کاهش ظرفیت ذخیرهسازی کربن، تسریع در انقراض گونهها، افزایش خطر گرمای شدید، خشکسالی و آتشسوزی.
نویسندگان یادآوری میکنند که تاکنون یکچهارم جنگلهای جهان از بین رفته است؛ نابودی هر بخش دیگر از این ذخیرهگاه طبیعی کربن، دستیابی به اهداف دمایی توافق پاریس را دشوارتر و تابآوری جوامع در برابر شوکهای اقلیمی را ضعیفتر میکند.
جنگلها قربانی فشار اقتصادی
جنگلها قربانی فشار اقتصادیبسیاری از کشورهایی که با بدهی سنگین خارجی روبهرو هستند، ناچارند منابع طبیعی خود را برای حفظ اقتصاد بفروشند. این فشار اقتصادی باعث گسترش قطع درختان، استخراج معادن، و توسعه کشاورزی سویا و دامداری در جنگلها میشود؛ مسیری که در تعهدات اقلیمی خلاف آن وعده داده شده است.
گزارش استدلال میکند که ساختار مالی جهانی اغلب استخراج را پاداش میدهد نه حفاظت را؛ توافقهای تجاری و معافیتهای مالیاتی در حوزه کشاورزی، چوب و سوختهای فسیلی، کشورها را در مسیری قرار میدهد که قواعد حفاظت از جنگلها و فعالیت شرکتهای بهرهبردار را تضعیف میکند.
همه پروژههای کربنی راهحل نیستند
همه پروژههای کربنی راهحل نیستندپروژههای بزرگ مبتنی بر زمین میتوانند حق بهرهبرداری از زمین را تهدید کنند؛ بهویژه برای جوامع بومی و کشاورزان کوچک. ورود مزارع درختکاری جدید یا کشت محصولات انرژیبر، میتواند مردم را از زمینهایشان دور کند یا دسترسی آنان به جنگلهای حیاتی را محدود سازد.
اگرچه بسیاری از طرحهای اقلیمی به «حقوق بشر» اشاره میکنند، اما معمولاً حفاظتهای مشخص و الزامآور برای جوامع بومی در آنها دیده نمیشود؛ این خلأ میتواند به تکرار الگوهای تاریخی زمینخواری، تعارض و نابرابری محیطزیستی منجر شود.
نویسندگان تأکید میکنند: «جنگلهای سالم برای اقتصادهای سالم ضروریاند؛ این یک مفهوم انتزاعی نیست بلکه مستقیماً با معیشت، منابع آب و آبوهوای محلی در ارتباط است.»
راهکار هوشمندانهتر برای استفاده از زمین
راهکار هوشمندانهتر برای استفاده از زمیناما شکل واقعبینانهتر استفاده از زمین در برنامههای اقلیمی چیست؟ گزارش بر حفاظت جنگلها، احیای اراضی تخریبشده، و کاهش واقعی مصرف سوختهای فسیلی تأکید میکند؛ در کنار احترام به خدمات اکوسیستم که فواید مستقیم برای انسان دارد.
تحقیقات نشان میدهد احیای اکوسیستمها و تنوعبخشی به مزارع میتواند بدون ایجاد تعارض گسترده، کربن ذخیره کند؛ در حالیکه طرحهای انرژیبر مانند بیوانرژی همراه با جذب و ذخیرهسازی کربن (BECCS) ریسکهای بزرگی برای طبیعت و جوامع دارند.
مطالعات دیگر نیز نشان میدهد حتی اگر تمام تعهدات اقلیمی بهطور کامل و بهموقع اجرا شود، جهان همچنان تا پایان قرن بهسمت افزایش تقریباً 2 درجهای دما حرکت میکند.
∎