این پژوهش در نشریه (Frontiers in Sports and Active Living) منتشر شده است. اصطلاح (Groove) در موسیقی به حس جریان ریتمیک یا همان احساس اشاره دارد که باعث میشود شنونده بخواهد حرکت کند، پایش را بکوبد یا برقصد. این حس از تعامل میان ریتم، زمانبندی و پویایی بین سازها، بهویژه بیس و سازهای کوبهای شکل میگیرد. Groove به تفاوتهای ظریف در زمانبندی موسوم به microtiming وابسته است که به موسیقی حالتی انسانی و بیانگرانه میدهد، نه مکانیکی و خشک.
در بسیاری از سبکهای موسیقی مانند فانک (funk)، جاز (jazz)، آر.اند. بی (R&B) و پاپ (pop)، Groove از طریق تعادل میان قابلپیشبینی بودن و شگفتی در الگوهای ریتمیک ایجاد میشود. در این میان، خط بیس با درام هماهنگ میشود تا ضربآهنگی منظم و پرکشش تولید کند که پایهی Groove را میسازد.
درک Groove فقط شنیداری نیست، بلکه در بدن نیز احساس میشود، زیرا نواحی حرکتی مغز با ریتم موسیقی همزمان میشوند. تحقیقات نشان دادهاند که پیچیدگی ریتمی متوسط بیشترین واکنش Groove را ایجاد میکند ریتمهای بیشازحد ساده خستهکنندهاند و ریتمهای بیشازحد پیچیده گیجکننده.
Groove همچنین نقشی اجتماعی دارد و از طریق حرکت هماهنگ، موجب همزمانی و پیوند میان افراد میشود. نوازندگان اغلب از Groove به عنوان حالتی یاد میکنند که در آن احساس میکنند «در جایشان هستند»؛ یعنی همه با دقت و هماهنگی کامل مینوازند.
هدف نویسندگان این پژوهش، کازویا سووابه (Kazuya Suwabe) و ساتوشی کاوازه (Satoshi Kawase)، روشن کردن اثر Groove بر سرعت دویدن انتخابی و پاسخ عاطفی در زنان و مردان بود. آنان فرض کردند که موسیقی با Groove بالا موسیقیای که بهشدت میل به حرکت ایجاد میکند باعث افزایش سرعت دویدن انتخابی و خلقوخوی مثبتتر میشود، در حالی که موسیقی با Groove پایین (با همان تمپو) چنین اثری ندارد. پژوهشگران انتظار داشتند این اثر در زنان قویتر باشد، زیرا پژوهشهای پیشین نشان میدهند زنان نسبت به محرکهای موسیقایی حساستر از مردان هستند.
شرکتکنندگان در این پژوهش، ۳۸ دانشجوی سالم از دانشکدهی علوم بهداشت و ورزش دانشگاه Ryutsu Keizai ژاپن بودند. سن آنها بین ۱۸ تا ۲۱ سال بود و ۱۸ نفر از آنان مرد بودند.
هر شرکتکننده دو جلسهی ورزشی را بهصورت تصادفی تجربه کرد. در هر جلسه، آنها ۱۰ دقیقه (شامل ۵ دقیقه گرمکردن) روی تردمیل با سرعت دلخواه خود دویدند. در یکی از جلسات به موسیقی با Groove بالا و در جلسهی دیگر به موسیقی با Groove پایین گوش دادند.
پیش از آزمایش، ۹ نفر از اعضای آزمایشگاه پژوهشگران، به ۱۳۸ قطعه موسیقی از سبکهای مختلف گوش دادند و میزان Groove آنها را ارزیابی کردند. پژوهشگران بر اساس این ارزیابیها، فهرست پخش (playlist) موسیقیهای با Groove بالا و پایین را تنظیم کردند. موسیقیها در حین تمرین از طریق بلندگو پخش میشدند و حجم صدا در تمام قطعات یکسان و در سطحی متعادل (نه خیلی بلند و نه خیلی آهسته) تنظیم شده بود.
پس از انجام تمرین، شرکتکنندگان تجربهی خود از Groove را با استفاده از نسخهی ژاپنی پرسشنامهی Experience of Groove Questionnaire ارزیابی کردند. همچنین، خلقوخوی خود را با مقیاس Two-Dimensional Mood Scale گزارش دادند.
نتایج نشان داد که هم زنان و هم مردان، فهرست موسیقی با Groove بالا را دارای تجربهی ریتمی قویتری نسبت به موسیقی با Groove پایین ارزیابی کردند. سرعت دویدن مردان تفاوت معناداری بین دو نوع موسیقی نداشت، اما زنان هنگام گوش دادن به موسیقی با Groove بالا سریعتر دویدند.
علاوه بر این، پس از دویدن همراه با موسیقی Groove بالا، زنان افزایش چشمگیری در خلقوخوی مثبت، بهویژه در شاخصهای شادابی (vitality) و برانگیختگی (arousal) نشان دادند. در حالیکه خلقوخوی مردان تحت تأثیر نوع موسیقی قرار نگرفت.
نویسندگان پژوهش در جمعبندی نتیجه گرفتند که این مطالعه نشان داد که موسیقی با Groove بالا در مقایسه با موسیقی با Groove پایین، سرعت دویدن انتخابی و واکنشهای خلقی مثبت را افزایش میدهد و این اثر در میان دانشجویان زن بهویژه کسانی که برای موسیقی با Groove بالا امتیاز بیشتری قائل بودند قویتر است. این یافتهها حاکی از آن است که موسیقی با Groove بالا موجب بهبود خلقوخو و تداوم تمرین ورزشی در زنان میشود و از این طریق به ارتقای سلامت از راه سبک زندگی فعال کمک میکند. مربیان و مدرسان ورزشی میتوانند با گنجاندن چنین موسیقیهایی در برنامههای تمرینی، انگیزه و عملکرد ورزشکاران را افزایش دهند.
به گزارش (psypost) این پژوهش سهمی در درک علمی اثرات روانشناختی موسیقی دارد، با این حال محدودیتهایی نیز دارد: تعداد شرکتکنندگان اندک بود، نمونه به دو گروه جنسیتی تقسیم شده بود، و همهی شرکتکنندگان جوان و سالم بودند. بنابراین، نتایج ممکن است در گروههای سنی، فرهنگی یا جمعیتی دیگر متفاوت باشد.
انتهای پیام/