شناسهٔ خبر: 69760122 - سرویس ورزشی
منبع: افکارنیوز | لینک خبر

ناصر محمدخانی هم به جمع منتقدین مهدی طارمی پیوست

پیشکسوت پرسپولیس گفت: تا کی وابسته جهانبخش و طارمی و آزمون باشیم؟

صاحب‌خبر -

تیم ملی فوتبال ایران پنجشنبه هفته گذشته و در پنجمین بازی مرحله نهایی انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶ در ورزشگاه ملی کشور لائوس به مصاف کره‌شمالی رفت و با نتیجه ۳ بر ۲ به برتری دست یافت. گل‌های ایران توسط مهدی قایدی (۲۶)، محمد محبی (۴۱ و ۴۵) به ثمر رسید و مهدی طارمی (۵۷ - گل به خودی) و کیم یو سونگ (۶۰) زننده گل‌های میزبان بودند.

مهم ترین اتفاق این دیدار اخراج شجاع خلیل زاده در دقیقه ۵۰ بود. مهدی طارمی هم در این مسابقه یک ضربه پنالتی را از دست داد.

در همین ارتباط دقایقی با ناصرمحمدخانی فوق ستاره تیم ملی ایران و پرسپولیس در دهه ۶۰ گفت و گو کردیم؛ مصاحبه ای که در شماره امروز خبرورزشی نیز منتشر شد.

به نظر شما چرا بازی تیم ملی ایران درحالی که ۳ برصفر جلو بودیم گره خورد؟ آیا اخراج شجاع خلیل زاده دلیل اصلی بود؟

ده نفره شدن تیم ملی باعث شد کره شمالی با جسارت بیشتری پیش کشیده و نقاط ضعف تیم کشورمان مشخص شود. شجاع خلیل زاده مدافع باتجربه ای است و یک مقدار بعید بود این طور خطا کند و اخراج شود اما فوتبال همین است دیگر!

تیم ملی به زعم همه کارشناسان دو نیمه متفاوت داشت. درست است؟

بله، در نیمه اول توانستیم پشت سر هم گل بزنیم و با برتری ۳ برصفر به رختکن برویم اما به نظر می رسید یک مقدار با غرور در نیمه دوم وارد زمین شدیم.

 

این غرور مشخص بود؟

بله، روحیه بازیکنان ایرانی همین است. ما خیلی زود خوشحال و خیلی هم زود غمگین می شویم. بارها دیده ام که بازیکنان یک تیم بعد از زدم دو یا سه گل، بین دو نیمه در رختکن حتی شادی هم می کنند درحالی که هنوز ۴۵ دقیقه دیگر باقی مانده است.

اما امیرقلعه نویی در مصاحبه اش عنوان کرده که بین دو نیمه گفته است " فکر کنید بازی با کره شمالی مساوی است و..."

بله، درست است. سرمربی این حرف ها را می زند ولی گفتم که فرهنگ و روحیات بازیکنان ایرانی چنین است و اغلب تفکر حرفه ای و تمرکز ندارند.

 

نقطه قوت تیم ملی کجا بود؟

مهدی قایدی و محمد محبی که محصول جوانگرایی چند سال اخیر تیم ملی هستند نمایش خوبی داشتند. من می گویم تیم ملی نیاز به پوست اندازی دارد. امیرقلعه نویی را از قدیم می شناسم و می دانم شجاعت زیادی دارد و در تیم استقلال اولین بار وحید طالب لو یا جوانان زیادی را بازی داد. من انتظار دارم امیر در تیم ملی هم مثل اوایل دهه ۸۰ دست به جوانگرایی بزند. من از آینده تیم ملی می ترسم.

چرا؟

ببینید تا چه زمانی قرار است ما وابسته به علیرضا جهانبخش، مهدی طارمی یا سردار آزمون که هر سه ستاره های تیم ملی هستند، باشیم؟ من خوشحال می شوم وقتی مهدی قایدی ، محمد محبی و به ویژه آریا یوسفی را درترکیب اصلی تیم ملی می بینم. شاید گفته شود تیم ملی با شیب ملایم درحال جوانگرایی است اما شما ژاپن و کره جنوبی را ببینید. من شکی ندارم در جام جهانی ۲۰۲۶ تیم ژاپن می تواند به جمع ۸ یا حتی ۴ تیم برتر برسد.

جدا؟!

۱۰۰ درصد! ژاپنی ها چند سالی می شود که با سرعت نور درحال پیشرفت هستند. شما نگاه نکنید که در جام ملت های آسیا به ایران باختند. این شکست ژاپن را از مسیر درستی که انتخاب کرده دور نکرده و نمی کند. ژاپن و کره جنوبی بعد از جام جهانی، برای جام جهانی بعدی برنامه ریزی می کنند. البته من یک جایی به امیر قلعه نویی حق می دهم!

کجا؟!

مربیان ایرانی برخلاف مربیان خارجی زیر تیغ هستند. اگر مربی ایرانی ریسک کند و بازیکن جوان بازی دهد کسی نمی بیند ولی خدا نکند بازنده شود آن گاه همه سر او می ریزند. مربی خارجی اما از امنیت و حمایت لازم برخوردار است. یک مربی خارجی با خیال راحت تری می تواند جوانگرایی کند چون نه تنها تحت فشار نیست بلکه حمایت هم می شود. با این وجود من معتقدم تیم ملی باید از این هم جوان تر شود. من نمی خواهم اسمی بیاورم اما برخی از این بازیکنان در جام جهانی ۲۰۲۶ دو سال پیرتر شده و دیگر کارآیی لازم را نخواهند داشت. ما اگر امروز و در بازی های ساده تر از جوانان استفاده نکنیم فردا روز در جام جهانی هم نمی توانیم، جوانان را به تیم ملی ببریم چون اعتماد به نفس لازم را نخواهند داشت.

اما یکی دیگر از مشکلات فوتبال ما تمایل نداشتن بازیکنان برای خداحافظی از تیم ملی است. بازیکنان پا به سن گذاشته ای که حتی در تیم باشگاهی خود نیز مثمر ثمر نیستند ولی انتظار دارند دعوت شوند و راضی به خداحافظی نمی شوند؟

من درباره کسی صحبت نمی کنم چون هر بازیکنی خودش بهتر می داند چه زمانی باید کنار بکشد. بعد از بازی های آسیایی ۱۹۹۰ پکن که با قهرمانی تیم ملی ایران به پایان رسید، من تصمیم به خداحافظی گرفتم و موضوع را به علی آقا پروین انتقال دادم. علی آقا گفت بمان و یکی دو سال دیگر هم به تیم کمک کن اما گفتم " زمانی باید خداحافظی کرد که روی سکوها احترام داشته باشی."

بعد تر که پشیمان نشدی؟

نه، تصمیم درستی گرفتم چون نمی خواستم اعتبار فوتبالی ام از بین برود. خداحافظی از فوتبال و تیم ملی من هم می دانم خیلی سخت است. همه فوتبالیست ها دوست دارند بازی کنند و از خداحافظی واهمه دارند ولی این هم بخشی از زندگی است. باید با آن کنار آمد و نباید بیش از اندازه اصرار به بازی داشت.

نمی شود با شما حرف زد و از پرسپولیس صحبت نکرد. در هفته های اخیر بیشتر انتقادات از لوکاس ژوائو مهاجم خارجی این تیم است. شما با این حجم از انتقادات موافق هستید؟

خیلی راحت و بی تعارف بگویم مهاجم خارجی که به پرسپولیس یا هر تیم بزرگ ایرانی می آید باید بتواند ۱۰ تا ۱۵ گل یا بیشتر بزند. اینکه یک مهاجم در نزدیکی نیم فصل حتی یک گل هم نزده باشد هیچ توجیهی ندارد. من سال هاست می گویم اگر قرار است بازیکن بی کیفیت خارجی بخریم همان بهتر که به جوانان خودمان اعتماد کنیم. لوکاس ژوائو به درد پرسپولیس نمی خورد و البته این نظر من است.

به عنوان سئوال آخر می خواستیم نظر شما را درباره پرونده یورگن لوکایدا بدانیم؟

لوکادیا جزو معدود مهاجمان باکیفیتی بود که به ایران آمد و رفت. از اول هم معلوم بود حکم دادگاه عالی ورزش در مورد پرونده شکایت پرسپولیس از لوکادیا به سود مهاجم هلندی تمام خواهد شد، همان طور که در تمامی پرونده های سال های اخیر بازنده بوده ایم!