شناسهٔ خبر: 69706095 - سرویس سیاسی
منبع: فرارو | لینک خبر

سفر خطیر گروسی به روایت احمد زیدآبادی

«آقای گروسی گرچه دارای یک سمت عمدتاً تخصصی و حرفه‌ای است، اما سیاستمداری زیرک و با زرنگی‌های مخصوص به خود است. بنابراین، احتمال اینکه او در مذاکراتش با مقام‌های ایرانی از بحث‌های تخصصی فراتر رود و بخواهد از تأثیر به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا و تهدید‌های دولت نتانیاهو علیه برنامۀ هسته‌ای ایران در چانه‌زنی با طرف‌های ایرانی استفاده کند، بسیار است.»

صاحب‌خبر -

احمدزیدآبادی طی یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت: رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار است شامگاه امروز وارد تهران شود. این نخستین سفر آقای گروسی به تهران پس از انتخاب مسعود پزشکیان به ریاست‌جمهوری ایران است. پس از خروج دونالد ترامپ از توافقنامۀ برجام، روابط ایران و آژانس هم دچار تنش‌های دوره‌ای شده است. اینک با ورود دوبارۀ ترامپ به کاخ سفید، انتظار می‌رود که پروندۀ هسته‌ای ایران در مرکز ثقل توجه جهانی قرار گیرد. از همین رو، دیدار گروسی از تهران و نتیجۀ مذاکراتش با مقام‌های ایرانی، مهمترین امری است که آیندۀ منطقۀ خاورمیانه را رقم می‌زند. 

گروسی معمولاً از «ضعف دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی به مراکز هسته‌ای ایران وعدم دریافت پاسخ مناسب در مورد پرسش‌های مربوط به فعالیت در چند مرکز خاص» اظهار گلایه و ناخرسندی کرده و خواهان همکاری نزدیک‌تر ایران با بازرسان آژانس در این زمینه شده است. 

آقای گروسی گرچه دارای یک سمت عمدتاً تخصصی و حرفه‌ای است اما سیاستمداری زیرک و با زرنگی‌های مخصوص به خود است. بنابراین، احتمال اینکه او در مذاکراتش با مقام‌های ایرانی از بحث‌های تخصصی فراتر رود و بخواهد از تأثیر به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا و تهدیدهای دولت نتانیاهو علیه برنامۀ هسته‌ای ایران در چانه‌زنی با طرف‌های ایرانی استفاده کند، بسیار است. 

در مخالفت ترامپ با برنامۀ هسته‌ای ایران جای تردیدی وجود ندارد. او در نخستین دور ریاست‌جمهوری خود، از توافقنامۀ برجام خارج شد تا با اعمالِ سیاست «فشار حداکثری» طرف ایرانی را به معامله‌ای متفاوت با آمریکا در این باره وادار سازد. ظاهراً او هنوز بر همین نظر است و با توجه به همکارانی که برای تشکیل دولت خود انتخاب می‌کند، جز احیای «سیاست فشار حداکثری» و رسیدن به توافقی منطبق با علایق خود در مورد برنامۀ هسته‌ای ایران، سودای دیگری در سر ندارد. 

گروسی در مذاکراتش با طرف ایرانی به احتمال زیاد بر این نکته انگشت خواهد گذاشت، اما خطرات و تهدیدهای فوری‌تری هم وجود دارد. دولت بنیامین نتانیاهو در اسرائیل، ظاهراً تمام قدرت دیپلماتیک خود را به کار گرفته است تا ترامپ را نسبت به لزوم حملۀ نظامی به تأسیسات هسته‌ای ایران متقاعد سازد. از نگاه دولت نتانیاهو، برنامۀ هسته‌ای ایران به قدری پیشرفت کرده که به صورتِ «شمشیری بالای سر اسرائیل» درآمده است. 

مقام‌های رسمی اسرائیل از بیان صریح این سخن ابایی ندارند و به‌خصوص در روزهای اخیر ایزرائیل کاتز، وزیر دفاع جدید دولت نتانیاهو به‌طور بی‌سابقه‌ای بر لزوم حملۀ نظامی به تأسیسات هسته‌ای ایران تأکید می‌کند. به نظر می‌رسد که ایزرائیل کاتز تا اندازه‌ای به همین دلیل به عنوان وزیر دفاع اسرائیل معرفی شده است. 

یوآف گالانت سلف کاتز به‌رغم ویژگی‌های خشن نظامی‌اش، در تصمیم‌گیری‌های مهم در مجموع فردی محتاط بود. بعد از برکناری او، نتانیاهو تلویحاً فاش کرد که گالانت با انفجار پیجرهای مورد استفادۀ نیروهای حزب‌الله و ترور سیدحسن نصرالله مخالف بوده و او خود رأساً بر انجام این دو عملیات پای فشرده است. 

کاتز اما اهل احتیاط به نظر نمی‌رسد. او را عمدتاً «ابزاری در دست نتانیاهو» معرفی می‌کنند که نظرات رئیس خود را تکرار و اجرا می‌کند. به عبارت دیگر، کاتز در دایرۀ «نوچه‌های نتانیاهو» قرار می‌گیرد. در تشکیلات حزب لیکود تنی چند از چهره‌های مطرح به این عنوان شهرت پیدا کرده‌اند! 

کاتز در جدیدترین اظهارنظر خود، «خنثی کردن تهدید برنامۀ هسته‌ای ایران» را امری «قابل اجرا» دانسته و گفته است که برای نخستین بار در افکار عمومی و در بین نهادهای امنیتی اسرائیل، اجماعی در این زمینه پدید آمده است. در واقع نظر کاتز انعکاسی از نظر نتانیاهوست که ران درمر وزیر امور استراتژیک کابینۀ خود را راهی آمریکا کرده است تا به‌خصوص در مورد «تهدید ایران» با مقام‌های آمریکایی مذاکره کند. 

درمر که به عنوان دستِ راست و فرد مورد وثوق نتانیاهو شناخته می‌شود، پیش از آنکه با مقام‌های دولت جو بایدن مذاکره کند، با دونالد ترامپ دیدار و گفت‌وگو کرده است. اسرائیلی‌ها می‌دانند که بایدن و اعضای دولتش با حملۀ نظامی به تأسیسات اتمی ایران مخالفند و از همین رو، تلاش خود را بر متقاعد کردن ترامپ متمرکز کرده‌اند. ظاهراً ترامپ در این مرحله موافقتی با حملۀ نظامی اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران ندارد، اما او آدمی دمدمی‌مزاج و بسیار متهور است و می‌تواند به سرعت نظرش را دربارۀ مسائل عوض کند. 

همین فضا، مذاکرات گروسی با مقام‌های ایرانی را بسیار حساس می‌کند. هرگونه توافق روشن بین ایران و آژانس، به‌طور طبیعی بر ناکامی تلاش‌های علنی و مخفیانۀ دولت اسرائیل برای معرفی برنامۀ هسته‌ای ایران به صورت «تهدیدی فوری و حیاتی» اثر مستقیم می‌گذارد و به دیپلماسی نفسی تازه می‌دهد. 

قاعدتاً دستیابی به توافقی محکم با آژانس، گروسی را به شکستن سکوت ناموجه خود در برابر هر گونه تهدید نظامی علیه مراکز هسته‌ای ایران ترغیب می‌کند و مانعی در این مسیر پدید می‌آورد.