شناسهٔ خبر: 69683099 - سرویس سیاسی
منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

فقر ديپلماسي و پارادوكس ترامپ

غلامحیدر ابراهيمباي سلامي

صاحب‌خبر -

با انتخاب مجدد «دونالد ترامپ» به عنوان رييس‌جمهور امريكا و تجارب سه دهه گذشته ضرورت تجديدنظر و تحول در سياست خارجي ايران بيش از پيش نمايان شد. مردم امريكا با فرصت مناسبي كه براي رقابت و شناخت نامزدها داشتند بين دو گفتمان ارايه‌ شده از احزاب جمهوري‌خواه و دموكرات با مشاركت در انتخابات در مقابل چهره دموكرات و نسبتا روشنفكرانه خانم «كامالا هريس» و رويه‌هاي خاص حزب دموكرات در دولت مستقر «جوزف بايدن» در سياست‌هاي داخلي و خارجي به ترامپ راي دادند كه به نژادپرستي، ضديت با زنان و مهاجران و مخالفت با بسياري از ارزش‌هاي روشنفكرانه معروف است. شخصيت و گفتمان ترامپ همواره داراي دو رويه بوده است. رويه معامله و مماشات، تجارت و صلح همچنانكه با كيم ايل جونگ اون در كره شمالی و ولاديمير پوتين در روسيه رفتار كرده است و ديگر رويه خشونت، جنگ و زورگويي همچنانكه در خروج از برجام، فشار حداكثري بر ايران، انتقال سفارت امريكا به اورشليم، شهادت سردار سليماني و رويدادهاي ديگر نشان داده است. اصلي‌ترين راهبرد ترامپ منافع ملي امريكاست و بارها خصوصا در مقابل اژدهاي زرد و قدرت دوم اقتصاد جهاد يعني «چين در حال رشد» اعلام كرده اولويت نخست براي او منافع امريكاست. به نظر مي‌رسد راهبرد قبلی كه موجبات گرفتاری  بيشتر براي مردم ايران را در پي داشته به پايان خود رسيده است و كشتي‌بان را در اين توفان سياستي ديگر ببايد. ترامپ و نئوكان‌ها مثل پمپئو، جان بولتن، برايان هوك در قبال منافع خود و امريكا با هيچ كس مماشات نخواهند كرد و در لواي هر كنش سياسي آنها در سطح بين‌المللي، همان ذات و چهره امپرياليستي و خودبرتربيني متبلور در نمادهاي «عمو سام» جاري از سال 1812 تاكنون نمايان است. متاسفانه عدم وجود دانش مفيد، شناخت عميق و فقدان تحليل واقع‌بينانه از يك سو و رويداد و ترويج و توهمات و رويكردهاي عام ايدئولوژيك از سوي ديگر موجب ايجاد «محدوديت‌هاي خودساخته ديپلماتيك» براي كشور ايران شده و خسارات بسياري در پي آن براي مردم فراهم آمده است.  

برخي اظهارات كه بدون شناخت و تحليل گفته مي‌شود: «نتيجه انتخابات امريكا ربط مشخصي به ما ندارد.» آن هم در زماني كه سياست‌هاي امريكا با تحريم‌ها و انزواي بين‌المللي، اقتصاد و اجتماع ايران را به مرزهاي فروپاشي كشانده حاكي از آن است كه دولت پزشكيان براي ارايه راهبردهاي مناسب و خارج از مرداب مفاهيم و پارادايم‌هاي كهنه و جاري براي نجات كشور و خدمت به مردم در سياست خارجي غفلت كرده است. دولت‌ها در سياست خارجي كارگزار منافع ملي كشورها هستند و اقدام براي منافع عام ايدئولوژيك فقط وقتي براي مردم توجيه و پذيرفته مي‌شوند كه در مرحله نخست منافع ملي براي مردم هر كشور را در پي داشته باشد. از دوره رياست‌جمهوري جيمي كارتر تاكنون دولت‌هاي مختلفي در امريكا سكان حكومت آن جامعه به عنوان تاثيرگذارترين كشور در معادلات بين‌المللي را در دست گرفته و رفته‌اند و متاسفانه در هر دوره منافع ملي مردم ايران در فرآيند خسارات بيشتري قرار گرفته است. فقر نظري، فقر دانش، فقر شهامت و فقر ديپلماسي براي تغيير و تحول موجب شده بسياري از فرصت‌ها ضايع شود. در دولت جمهوري‌خواه جرج بوش پسر كه بعد از حمله افغانستان و در آستانه حمله عراق، ايران را محور شرارت خواند. جوزف بايدن دموكرات به عنوان رييس كميته روابط خارجي در ديدار جمعي از ايرانيان پيشنهاد گفت‌وگو و صلح با ايران مطرح كرد و نگارنده اين سطور به عنوان رييس شوراي بين‌المجالس و سخنگوي كميسيون ويژه مقررات منطقه در مجلس ششم از اين پيشنهاد استقبال كرد كه منجر به عتاب‌هاي گوناگون و اعلام يكي از دلايل ردصلاحيت براي نمايندگي مجلس از سوي شوراي نگهبان شد. بسياري ديگر از اصلاح‌طلبان در پي آن و در همان زمان پيشنهاد طرح مذاكره مستقيم با امريكا را براي كسب منافع ملي ايران مطرح كردند. خلاصه‌اي از تاريخ و چگونگي اين مباحث به صورت مستند در كتاب «وسوسه‌هاي شيطان بزرگ» به قلم محمدتقي كرامتي از سوي موسسات وابسته به مقامات عالي منتشر شده است. اينك انتخاب مجدد ترامپ واقعيتي است كه با مشاركت و انتخاب مردم امريكا خود را بر جهان سياست و واقعيت تحميل كرده است. اين پديده و رويداد بين‌المللي با همه تجارب و مباحثي كه پيرامون آن وجود دارد به روابط ايران با ديگر كشورها و در اقتصاد و چگونگي زندگي ايرانيان مربوط است. نماينده ادوار مجلس