به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، به تازگی با او آشنا شدهام، از مخاطبان خبرگزاری فارس است و هنوز نامش را دقیق نمیدانم، همینقدر میدانم که معلم دانشگاه است و به تازگی مدرک دکتری فلسفه گرفته است و در دوره کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی خوانده است. در لیست تلفن همراه نامش را «بامداد» ذخیره کردهام. چندباری تلفنی پای دغدغههای انقلابیاش نسبت به موضوعات روز حامعه نشستهام و یک بار هم در غذاخوری خبرگزاری وسط شلوغی ناهار خبرنگاران، به حرفهایش گوش دادهام. آشکارا دغدغهمند است و شناخت دقیقی هم از میدان هنر و نظریه و نقد هنری دارد. چند روز پیش که خبر انصراف برادران داردن از بخش بینالمللی جشنواره فجر چهل و یکم منتشر شد متنی برایم فرستاد درباره همین موضوع. متنی در هفت پرده که از یک سو پرده از این انصراف خبرساز برمیدارد و از سوی دیگر طرح چند پرسش و گفتگویی است با این دو فیلمساز مطرح دنیا، در ادامه مخاطبان را به خواندان این گزارش دعوت میکنم.
*پرده نخست
چند سالی است که جشنواره نمی روم اما به مانند سال های دانشجویی اخبار آن را دقیق دنبال می کنم،نام فیلم های بخش بین الملل میآید و خوب آشکار است که با فاصله مهمترین فیلم این بخش برای برادران داردن است. اگر کسی فرم سینمایی را بشناسد نمیتواند استادی این دو برادر را در اجرا-جدای آن که با اندیشه هایشان همدل بود یا نبود-انکار کند.(نمونه آن سکانس درخشان فیلم پسر که در آن بازیگر نقش پسر بدون برش در ماشین جایش را عوض میکند)خوب اگر قرار بود فیلمی را در جشنواره ببینم، بیگمان فیلم آنها است.
*پرده دوم
در اندیشه بودم که این فیلم برادران داردن را کجا نمایش میدهند و چگونه میتوان تماشایش کرد؟ خبری فوری از جنس خبرهای فوری سعودی اینترنشنال میرسد که در بیانیهای برادران داردن خواستار نشان ندادن فیلمشان در فجر امسال میشوند.
به هر روی این یک گزینش است و حق هر کسی که بخواهد یا نخواهد که فیلمش در جایی نشان داده شود یا نه. کمی بعدتر که میگردم در رسانههای پارسی زبان و غیر پارسی زبان میبینم که در سایت رادیو فردا و سایت بی بی سی فارسی هم شدید روی این خبر مانور داده میشود.
*پرده سوم
گمان میکنید مگر چند درصد مردم ایران و بالاتر از آن مردم آوتار دوست جهان، برادران داردن را میشناسند و اگر اتفاقی با یکی از فیلمهایشان مواجه شوند، شکیبایی به خرج میدهند تا آن را تا انتها بینند؟ که چند جمله از برادران داردن پیرامون علت شرکت نکردن شان و جلوگیری از نمایش فیلم شان در فجر در همان شبه رسانهها گفته میشود. خوب هر کسی را دیدگاهی است و غرب هم که سردمدار آزادی بیان و دیدگاه.
*پرده چهارم
تا اینجای کار هنوز متن اصلی بیانیه برادران داردن را ندیده یا نخواندهام اما همان دو جمله ای که رسانههای دولتهای بیگانه دارند روی آن مانور میدهند ذهنم را مشغول کرده.گمان میکنم صداقت و حق جویی در میان نیست و انگار این میزان از شلوغ کاری عادی نیست و پر باور دارم که اتفاق بویژه در رسانه خودش نمیافتد، بلکه ساخته میشود.
*پرده پنجم
چیزی که آشکار است این سخنان و آمادگی رسانههای ضد جشنواره و تقویت کننده تحریم آن کمی زیاد از پیش آماده شده است. نکند پسا شکست خوردن پروژه تعطیل کردن جشنواره و تحریم آن ریل عوض کردهاند و میخواهند از در دیگری وارد شوند؟ و بخواهند به اذهان تسخیر شده از سوی رسانههایشان خوراک تازه دهند و از پروژه شکست خورده تعطیل و تحریم جشنواره چیزی نگویند؟ باز میگردم دوباره به برادران داردن و این که نقش آنها در این صحنه آرایی مشکوک چیست؟
*پرده ششم
به مانند همیشه در این گونه موارد به بازخوانی اسناد میپردازم، کارنامه فرد،کنش و واکنشهایش نسبت به رویدادها. نکتهای ذهنم را مشغول میکند که نیاز به بررسی دارد به احتمال بسیار بالا باید مانند همیشه پای رژیم اشغالی در میان باشد و سعودی تنها اجرا گر؟آسان است به بررسی حضور برادران داردن در جشنوارههای چند سال گذشته میپردازم نکته کلیدی را مییابم، برادران داردن در سال ۲۰۲۲ در جشنواره فیلم اورشلیم حضور داشتند و جایزه هم گرفته اند!https://m.imdb.com/name/nm0201094/awards/?ref_=nm_awd
*پرده هفتم
جشنواره فیلم اورشلیم چیست؟ در خود سایت رسمی جشنواره این گونه آمده:(17 مه 1984، Le Bal) به کارگردانی اتوره اسکولا اولین جشنواره فیلم اورشلیم را افتتاح کرد. در طول سه هفته، حدود 100 فیلم، از جمله نخستین نمایش فیلمهای اسرائیلی، در کنار بهترین فیلمهای بینالمللی سال به نمایش درآمد. علاوه بر این، گروهی از مهمانان از اولین جشنواره تجلیل کردند، از جمله بانوی اول فیلم صامت، لیلیان گیش، و همچنین ژان مورو، وارن بیتی و جان شلزینگر.
از آن زمان، و در سراسر دهه 1980، روح جشنواره به شکل امروزی خود رسید: یک رویداد سینمایی که حدود 10 روز را در بر میگیرد، بین 150 تا 200 فیلم نمایش داده میشود که بهترین های سال گذشته را منعکس میکند. این برنامه بر دستاوردهای سینمایی جسورانه، آثار مهیج کارگردانان تازه کار و واپسین آثار استادان معاصر سینما، فیلمهای مرتبط با مسائل آزادی و حقوق بشر، تاریخ و سنت هنر هفتم و البته فیلم اسرائیلی تأکید دارد.
این جشنواره از آغاز تأسیس خود، جایگاهی مرکزی و منحصر به فرد را به سینمای اسرائیل، نمایش فیلمهای بلند، مستند و کوتاه اختصاص داده است. در سال 1989، جشنواره با معرفی مسابقه ولگین، که به جایگاهی پیشرو برای نمایش مهمترین فیلمهای اسرائیلی سال تبدیل شد، به سینمای اسرائیل مهر رسمی اعطا کرد.
با گذشت زمان، جوایز بیشتری به فیلمهای اسرائیلی اختصاص داده و بخشی از جشنواره شد و مسابقه جوایز خانواده هاگیاگ - که در سال 2010 جایگزین جوایز ولگین شد - به بزرگترین و معتبرترین صحنه برای ارائه فیلمهای محلی در اسرائیل تبدیل شد.
جشنواره فیلم اورشلیم، فراتر از سهمی که در فیلم اسرائیلی دارد، جایگاهی پیشرو در اسرائیل برای ارائه بهترین روندهای سینمایی معاصر جهان به مخاطبان محلی خود است. در طول سالها، این جشنواره اولین فیلمهایی از وونگ کار وای، تسای مینگ لیانگ، جان سایلس، جیم جارموش، استفن فریرز، اسپایک لی، کوئنتین تارانتینو، نوری بیلگه سیلان و دیگران را به نمایش گذاشته است که به استادان زمان ما تبدیل شدهاند.
بسیاری از این کارگردانان مدام آثار خود را در جشنواره به نمایش گذاشتهاند و به محبوبیت شخصی بینندگان اسرائیلی تبدیل شدهاند.گروهی تاثیرگذار و هیجان انگیز از مهمانان با حضور خود ما را خوشحال کردند، از جمله: لیلیان گیش، ژان مورو، وارن بیتی، مارچلو ماسترویانی، رابرت دنیرو، پائولو و ویتوریو تاویانی، شانتال آکرمن، مایک لی، آلن کورنو، سوزان بیر، کریستوف کیشلوفسکی، نانی مورتی، انوک ایمه، فانی آردانت، روبرتو بنینی، جین بیرکین، راجر کورمن، کرک داگلاس، ژان پیر و لوک داردن، استیون فریرز، جین فوندا، مایکل هانکه، باب هاسکینز، اوتار هِنوری یاگلوم، ژاکو، چن کایگه و ... .
در نهایت چند نکته مهم در این معرفی نامه خود نوشت فستیوال وجود دارد: یک_ این جشنواره رسالت خود را نمایش «فیلمهای مرتبط با مسائل آزادی و حقوق بشر، تاریخ و سنت هنر هفتم و البته فیلم اسرائیلی» میداند.
دو_این جشنواره در تکاپوی رسمیت دادن به فیلم اسرائیلی دارد که بشکل طبیعی مقدمه رسمیت پیدا کردن فیلم اسرائیلی رسمیت یافتن کشور اسرائیل و موجودیت آن است تا هر محصولی از این کشور اشغالگر معنا یابد و از دگر سو به دنبال ایجاد پیوند میان سینمای جهان و ارتباط میان مخاطبان محلی و جهانی دارد، دوباره یعنی رسمیت اسرائیل به عنوان موجودیتی که هم ساکنان بومی دارد و هم میخواهد در جهان پذیرفته شود: «جشنواره فیلم اورشلیم، فراتر از سهمی که در فیلم اسرائیلی دارد، جایگاهی پیشرو در اسرائیل برای ارائه بهترین روندهای سینمایی معاصر جهان به مخاطبان محلی خود است».
سه-برای بدست آوردن آن چه که در بند دو آمد بیش و پیش از هر چیزی به چه نیاز است؟ آمدن فیلمسازان بزرگ جهان و نمایش فیلمهایشان در این جشنواره تا به میانجی حضور آنها نخست جشنواره معتبر شود و بعد کشور! برگزار کننده آن نامهایی که در معرفی نامه جشنواره آمده به عنوان مهمان و برندگان جوایز جشنواره آمده با هر سنجه و معیاری در شمار بزرگترین فیلمسازان تاریخ جهان هستتد اما نام دو تن که هربار در کن بودهاند یکی از پنح جایزه اصلی آن را بدست آوردند و سال ۲۰۲۲ از این جشنواره جایزه گرفتهاند قابل درنگ است: ژان پیر و لوک داردن.
*پرده آخر
ژان پیر و لوک داردن دو روز پیش به فاصله کوتاهی از قرار گرفتن نام فیلمشان در جشنواره فجر بیانیهای صادر کردند و به کشور و نظام ایران هتاکی کردند. خوب بسیار هم عالی اما میخواهم چند پرسش کنم از این دو فیلمساز صاحب سبک پیرامون سه بند بالا:
یک-جشنواره اورشلیم خود را مروج آزادی بیان و حقوق بشر و تاریخ خوانده، خواهش مند هستم این دو بزرگوار بز بنیاد آزادی بیان بار بعد که به آن جشنواره رفتند کمی در مورد هلوکاست و ابعاد آن چند پرسش کنند، بعد پیرامون حقوق بشر ساکنین نوار غزه که بزرگترین زندان جهان است چند کلمهای بفرمایند و دیدگاهشان را پیرامون حقوق بشر ایرانیان که در خاک کشور خودشان از سوی موساد به شهادت رسیدند اعلام کنند.
سپس دست آخر کمی پیرامون تاریخ ایران که به گفته هگل تمدن با آنها آغاز میشود، بخوانند و کمی هم پیرامون تاریخ محل برگزاری جشنواره اورشلیم(که به آن میروند) پرسش کنند تا دریابند چگونه است که سن شماری از ساکنین آن رژیم از شمار سالهای تاریخ تاسیس آن رژیم بیشتر است!
دو_میخواهند به ایران نیایند تا به ایران رسمیت ندهند، حقشان است اما نقش خودشان را در رسمیت دادن به رژیم آپارتاید اسرائیل چگونه ارزیابی میکنند؟
سه_از همه مهمتر بنا را بر این میگذارم که این دو کارگردان کاربلد فقط و فقط درگیز سینما بودند و هیچ از تاریخ و جغرافیا نمیدانند، ناگهان اخباربین شدند و جریانات اخیر ایران را از شبکههای غربی شنیدند و متاثر شدند خوب و عالی لطف کنند آن چه که در سه هفته گذشته در سرزمینهای اشغالی رخ داده را هم پیگیری کنند و بعد نسبت خودشان را با جشنواره اورشلیم و رسمیت دادن به اسرائیل با سفر به آن و گرفتن جایزه روشن کنند...تا آن زمان به خود اجازه میدهم دغدغه داشتن این دو فیلم ساز کارکشته نسبت به حقوق بشر و آزاذی بیان را تنها ادا و ژست بیانگارم که به احتمال بیش از ۵۱ درصد پیآمد آن پول، جوایز بیشتر و ژست روشن فکری گرفتن، خواهد بود.
در مورد این که میخواهند به ایران رسمیت ندهند هم میگذارم به پای شوخی، هر چند که شوخی آن هم قشنگ نیست.
راستی نام محمد الدوره را شنیدهاید؟ اگر نه که جای تاسف فراوان دارد برای خودتان، بهتر است در نت بجویید Killing of Muhammad al-Durrah و اگر شنیدید و خونتان به جوش نیآمده متاسفم برای خودم که شما را فیلمسازانی ضد سرمایه داری هار میدانستم.حالا که قرار شد در نت بجویید یک جستجو هم بکنید پیرامون پارسه یا آن گونه که غربیان میگویند پرسپولیس، بعد در مورد تاریخ با هم گفت گو میکنیم.تا آن زمان نه دیگر اعتمادی به خودتان میشود کرد و نه فیلمهایتان را صادقانه و بر آمده از دل شمرد.
پایان پیام/
نظر شما