به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، بعد گذشت یک سال و چند ماه از ورود کرونا به کشور، اهمیت توجه به حوزه سلامت بیش از پیش آشکار شده است. به همین جهت انتخاب وزیری که بتواند مدبرانه بر صندلی ریاست وزارت بهداشت و درمان بنشیند و این کشتی ۸۵ میلیونی را به ساحل امن سلامتی برساند، بسیار مهم است. بعد از انتخابات رئیس جمهور جدید اولین قدم سخت خود را در انتخاب کابینه برمیدارد و کابینهای کارآمد، دولتی موفق خواهد ساخت و اگر رئیس جمهور قدم اشتباهی در این انتخاب بردارد، آسیب آن مستقیما به مردم وارد میشود. در این گزارش نگاهی داریم به شاخصههای یک وزیر بهداشت کارآمد که در ادامه میخوانید.
عزم جدی برای اجرای قانون پزشک خانواده و نظام ارجاع
یکی از دغدغههای نظام سلامت که در صورت اجرایی شدن به درستی میتواند گره گشای بسیاری از مشکلات این حوزه باشد، پزشک خانواده و داشتن نظام ارجاع است. روند مراجعات مردم به واحدهای درمانی و پزشکان در حال حاضر به درستی انجام نمیشود و مردم در نظام سلامت سردرگم هستند. به این مفهوم که خود بیمار برای هر مشکلی به دنبال پزشک متخصص مربوطه میگردد. گاهی شاهد این هستیم که بیمار به درستی نمیتواند تشخیص دهد که مشکلش مربوط به حیطه فعالیتهای کدام متخصص است و با مراجعه به متخصص اشتباه آسیبهای جبران ناپذیری را تجربه میکند یا در راه پیدا کردن پزشک و سردرگمی در نظام سلامت عطای درمان بیماری را به لقایش میبخشد و تن به خود درمانی و نسخههای نامطمئن میدهد. درحالی که در قانون تعریف شده که اولین مراجعه بیمار باید به پزشک خانواده باشد و آن پزشک بیمار را برای ادامه مراحل درمان به متخصص ارجاع دهد.
کماینکه حسینعلی شهریاری؛ رییس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با ایسکانیوز به اهمیت این موضوع اشاره و از اجرایی نشدن این قوانین در این سالها انتقاد کرد و گفت: «چندین دوره است که ما قانون برنامه را تصویب میکنیم اما هیچ کدام از وزرا توجه جدی به این قانون نداشتند. امیدواریم وزارتخانه نسبت به اجرای قانون برنامه احتمام جدی داشته باشد. بهویژه اگر بخواهیم عدالت در سلامت را اجرا کنیم هیچ راهی جز پرداختن به قانون برنامه یعنی پزشک خانواده، سیستم ارجاع، اجرای راهنماهای بالینی، خرید خدمت خدمات حوزه سلامت، پرونده الکترونیک سلامت، احتمام به اجرای طب سنتی، توسعه تولید دارو و شاخصههای دیگر نداریم. متاسفانه ما چندین سال در این زمینهها کار جدی نکردهایم.»
پدربزرگ و مادربزرگهایی با کیسههای پر از دارو
پزشک خانواده از این جهت حائز اهمیت است که وجود پزشکی که اشراف به همه مراحل درمان بیمار دارد، از تداخلات دارویی و مشکلات ناشی از آن جلوگیری میکند چراکه در نظام فعلی بیمار در حین مراجعه به پزشک متخصص فقط از بیماری مربوط به حیط فعالیتهای آن متخصص صحبت میکند و از پیشینه بیمار، داروهایی که برای درمان دیگر مشکلات خود استفاده میکند، صحبتی به میان نمیآید و خطر تداخلات دارویی و ایجاد مشکلات ثانویه در فرد افزایش پیدا میکند. نتیجه روند فعلی مراجعه بیماران به پزشک، پدربزرگ و مادربزرگهایی با کیسههای پر از دارو است! اگر پزشک مربوطه ارتباطی هم با داروخانه و آزمایشگاه و رادیولوژی داشته باشد و در منافع آنها شریک باشد هم این کیسه پرتر خواهد بود.
موید علویان؛ معاون سابق سلامت وزارت بهداشت هم در گفتوگویی که با ایسکانیوز داشت به اهمیت وجود پرونده الکترونیک سلامت در کاهش اشتباهات پزشکی اشاره و عنوان کرد: «نظام پزشکی کشور، انجمنهای علمی و وزارت بهداشت میتوانند میزان تخلفات را بررسی کنند و آنها را به حداقل برسانند. در هیچ جای دنیا اشتباهات پزشکی کاملا از بین نمیروند بلکه تلاش میشود تا به حداقل ممکن برسند. قطعا پرونده الکترونیک سلامت میتواند جلوی اشتباهات پزشکی را بگیرد. در واقع میتوان از این طریق نظارت غیرحضوری و مبتنی بر IT که لحظهای است را جایگزین نظارت حضوری و میدانی کرد. با این روش درصد خطاها و مرگ و میر حاصل از اشتباهات پزشکی کاهش مییابد.»
اشباع پزشکان عمومی و گرایش به سمت تخصصهای پولساز
مشکل دیگری که خلا نظام ارجاع عامل ایجاد آن میشود، اشباع پزشک در برخی تخصصها و کمبود در برخی دیگر است. امروزه با خیل عظیم پزشکان عمومی مواجه هستیم که بیکاری را تجربه میکنند و نظام درستی برای ساماندهی آنها وجود ندارد؛ پس به سمت تخصص گرایش پیدا میکنند. ماحصل این ساماندهی اشتباه گرایش پزشکان به برخی از تخصصهای پولساز مانند قلب و عروق است در حالی که برخی دیگر از تخصصها با کمبود پزشک مواجه میشوند. یکی از اولین اولویتهای وزیر جدید بهداشت باید اجرایی کردن قانون ارجاع و پزشک خانواده باشد چراکه با اجرا شدن آن دومینویی از مشکلات حوزه سلامت خود به خود مرتفع میشوند و مردم اثرات مستقیم آن را احساس خواهند کرد. پزشک خانواده و نظام ارجاع قانونی است که سالها خاک میخورد و کسی عزم جدی برای اجرای آن ندارد در حالی که بسیاری از سردرگمیهای فعلی مردم در نظام سلامت ناشی از اجرا نشدن این قانون است. پس از مهمترین شاخصههای وزیر کارآمد داشتن درک درست از مشکلات این حوزه و تلاش برای اجرای قوانین خوبی است که سالها مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند.
اهمیت وجود وزیری آگاه به مباحث حوزه پیشگیری
مشکلات حوزه سلامت دومینووار به هم ارتباط دارند و نقص در یک بخش دیگر حوزهها را هم تحت تاثیر قرار میدهد. یکی از این مشکلات کمبود راهنمای بالینی است که بیارتباط با پزشک خانواده نیست. راهنمای بالینی یعنی هر فرد بداند که چطور باید دارو مصرف کند و مصرف بیرویه دارو چه آسیبی به فرد وارد میکند. اخباری که از مقاومت بدن ایرانیها به آنتیبیوتیکها میشونیم ناشی از نبود این راهنما است. پزشک خانواده براساس راهنمای بالینی باید کنترل کند که هر فرد چطور دارو مصرف کند و اینطور نباشد که برای هر سردردی به سمت استفاده از انواع مسکنها برود. آسیبهای ناشی از مقاومت دارویی در بلند مدت خود را نشان میدهد. تصور کنید در پاندمی یک بیماری سخت گرفتار شدهاید اما هیچ دارویی روی شما اثر ندارد و در این موقعیت اسفبار باید مرگ را به جان بخرید چراکه با مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها بدن خود را مقاوم کردهاید. پس وجود این راهنمای بالینی در دسته پیشگیری از وقوع فجایع قرار میگیرد و کرونا به ما نشان داد که وجود وزیری آگاه به مباحث حوزه پیشگیری چقدر مهم است.
شفافیت در مدیریت
گذشته از اینها وزیری که روی کار میآید باید شفافیت در مدیریت را رکن کار خود قرار دهد. شفافیت یعنی مردم بدانند بودجه اختصاص یافته برای حفظ سلامت آنها که در واقع از بیتالمال و جیب خودشان پرداخت میشود چطور و کجا هزینه میشود. شفافیت یعنی وزیر مدیرانی انتخاب کند که تعارض منافع نداشته باشند. شفافیت یعنی وزیری سکاندار یکی از مهمترین وزارتخانههای کشور باشد که حقایق را مقابل مردم بیان کند و آلوده به سیاستزدگی و مصلحتاندیشی نشود. شفافیت یعنی وزیر بهداشت خود شرکت دارویی نداشته و وارد کننده تجهیزات پزشکی نباشد که با تصمیمات غلط با جان مردم بازی کند.
علویان؛ رییس مرکز تحقیقات گوارش و کبد ایران در این خصوص به ایسکانیوز گفت: «زمانی که مسئولان حوزه سلامت خود دارای تضاد منافع باشند، منافع اقتصادی خود را در تصمیماتی که میگیرند لحاظ میکنند. به همین دلیل پزشک خانواده و پرونده الکترونیک سلامت به سروسامان نرسید زیرا منافع خودشان به خطر میافتاد. پس وزیر بهداشت باید ابتدا به اسناد بالادستی متهد باشد. دوم فردی سالم بوده و فاسد نباشد. وزیر نباید سهامدار شرکتهای دارویی و تجهیزات پزشکی باشد.»
پزشکسالاری و نادیده گرفتن دیگر ارکان نظام سلامت
یکی از آفتهای نظام سلامت پزشکسالاری و نادیده گرفتن دیگر ارکان این نظام است. ارکانی که اگر هرکدام نقص داشته باشند، اثرات مستقیمی بر به خطر انداختن سلامت مردم دارند. پزشک و درمان در رده آخر سلامت است اما حوزه بهداشت، پرستاری، آزمایشگاه، رادیولوژی، فیزیوتراپی و غیره همه خانواده نظام سلامت هستند که در کنار هم برای سلامت مردم فعالیت میکنند اما نگاه پزشکسالارانه در کشور و نظام طبقاتی آنها را تضعیف کرده است. یکی دیگر از ارکان مغفول مانده نظام سلامت علوم پایه و بیولوژی است که اهمیت آن در کرونا آشکار شد اما چون این حوزه سالها در کشور سرکوب میشد، آثارش را در کرونا به وضوح احساس کردیم. وزیری که بر مسند وزارت بهداشت مینشیند باید همه خانواده نظام سلامت را در یک رده ببیند و با نگاه برتری به پزشکی نگاه نکند. جامعهای که پزشکان با نگاه برتری طلبانه بر آن ریاست کنند، بیمارپرور میشود.
تقویت بنیه علمی کشور با حمایت از محققان
تقویت بینه علمی نه فقط تولید مقاله صرف و اول شدن در جهان با واسطه مقالههایی که در کتابخانه دانشگاهها خاک میخورند بلکه حمایت از محققان و به ثمر نشاندن نتیجه تحقیقات آنها از ما کشوری قدرتمند در جهانی میسازد که به سمت تولید سلاحهای بیولوژیک میرود. وزیری که روی کار میید باید نگاه خود را فراتر از درمان ببرد و محققان بازوهای قدرتمند او باشند تا تکیه بر توان داخل به معنای واقعی تحقق یابد. وزیری که فقط نگاه درمانی دارد و به مباحث آموزشی و تحقیقاتی بیتوجه است کشور را بیش از پیش وابسطه قدرتهایی خواهد که روزبه روز در حوزه تحقیقات سلامت و پزشکی پیشرفت میکنند.
سیدمحمد اکرمی؛ رییس انجمن علمی ژنتیک پزشکی ایران هم به ایسکانیوز گفت که وزیر بهداشت جدید باید در تعامل با انجمنهای علمی باشد. او در اینباره توضیح داد: «استفاده از ظرفیت انجمنهای علمی باید از شعاری بودن به سمت عملیاتی شدن حرکت کند که در مورد وزرای بهداشت قبلی این موضوع مورد نقد است.
مساله دیگری که وزیر بهداشت دولت جدید باید به آن توجه کند، اهمیت دادن به رشتههای علوم پایه است. اهمیت این رشتهها در پاندمی کرونا آشکار شد و وزیر جدید باید یکی از اولویتهای کاری خود را تقویت بنیان رشتههای علوم پایه و اشتغالزایی برای این تحصیلکردههای این رشتهها قرار دهد.»
ولید دندهبر؛ رییس بیمارستان صدیقه زهرا هم در گفتوگویی که با ایسکانیوز داشت مساله تجمیع بیمهها و کاهش سهم پرداختی مردم در نظام سلامت را از اولویتهایی دانست که وزیر بهداشت جدید باید در دستور کار خود قرار دهد. او در این خصوص بیان کرد: «وزیر باید به فکر چند درصد آسیبپذیر و مظلوم جامعه باشد و باید کاری کند که این افراد در مراجعه به مراکز درمانی حتی فرانشیز ده درصد را هم پرداخت نکنند. وزارت بهداشت باید بیمهها را مکلف به حمایت از قشر مستضعف جامعه کند.»
نگاه فراجناحی به مباحث حوزه سلامت
در پایان باید گفت که داشتن نگاه فراجناحی در وزیر بهداشت بسیار اهمیت دارد. وزیری که به دنبال منافع حزب و جناح خود است همیشه از صفر شروع میکند، صلاحیت مدیران را برحسب جناح آنها میسنجد و از شایستهسالاری فاصله میگیرد. وزیری که حزب و جناح او برایش در اولویت است، برنامهها، طرحها و روشهای مربوط به گذشتگان را برحسب اینکه طراح آنها در کدام دسته سیاسی قرار میگرفت ادامه میدهد و ما شاهد طرحهای بسیاری خواهیم بود که شاید خوب باشند اما قربانی سیاستزدگی شدهاند. در مجموع آنچه مردم از وزیر بهداشت میخواهد، پاکدستی و تلاش برای رفع نقایص نظام سلامت است و امیدواریم وزیری سکاندار این وزارتخانه باشد که ضمن اشراف بر مباحث حوزه سلامت علم مدیریت بداند و مدبرانه جان مردم را مقدم بر منافع خود بداند.
نظر شما