امروزه، انرژی به عنوان یکی از عوامل تولید، سهم بزرگی در رشد و توسعه کشورهای مختلف دارد و بیتردید یکی از پایههای اصلی توسعه پایدار محسوب میشود.
فقر انرژی و فقدان دسترسی به آن،امنیت انرژی را به یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث کشورهای جهان تبدیل کرده است. در این میان ویژگیهای خاص گاز طبیعی در ابعاد اقتصادی و زیستمحیطی، این حامل پاک انرژی را به عنوان تأمینکننده نیاز توسعه پایدار قرن بیست و یکم معرفی کرده است. گاز طبیعی یکی از مهمترین منابع عرضه انرژی جهان محسوب میشود که بهصورت گسترده برای مصارف مختلف از جمله تولید برق، صنایع پتروشیمی، گرمایش، حمل و نقل و صنایع فلزی مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین گاز طبیعی یک کالای استراتژیک بوده و دارندگان منابع گازی میتوانند از آن برای تأثیرگذاری بر معادلات جهانی بهنفع خود عمل کنند. گاز طبیعی علاوه بر داران بودن ویژگیهای خاص کالایی (مانند دیگر کالاهای تجاری)، از خصوصیات دیگر هم برخوردار است. غیرقابل تجدید بودن این کالا و انحصار طبیعی حاکم بر صنعت گاز در بسیاری از کشورهای جهان دو ویژگی عمدهای است که این کالاها را از سایر کالاهای مصرفی مجزا میسازد.
طی سالهای گذشته گاز طبیعی بیشترین نرخ رشد تقاضا را در میان حاملهای انرژی تجربه کرده است و تقاضای آن از ۱۹۵۹ میلیارد متر مکعب در سال ۱۹۹۰ به ۳۳۷۰ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۱۳ رسیده است.
متوسط نرخ رشد ۴ر۲ درصدی مصرف این حامل انرژی نشان میدهد که از سال ۱۹۹۰ بهطو رمتوسط ۶۱ میلیارد مترمکعب در سال به تقاضای گاز افزوده شده است.
براساس آخرین سالنامه آماری شرکت بیپی، سهم گاز طبیعی در ترکیب انرژی جهان به ۷ر۲۳ درصد رسیده است. پیشبینیهای آژانس بینالمللی انرژی حاکی از آن است که سهم گاز طبیعی در ترکیب انرژی جهان تا سال ۲۰۳۵ به بیش از ۲۶ درصد خواهد رسید. طی دهههای اخیر این حامل انرژی از سوختی بومی که در بازارهای محدود منطقهای مصرف میشد، به عنوان یک منبع مهم در تجارت بینالمللی انرژی تبدیل شده است.
گاز طبیعی میتواند به دو شکل انتقال از طریق خط لوله و بهصورت گاز طبیعی مایع شده (LNG) به کشورهای خارجی صادر شود. تجارت بینالمللی گاز طبیعی طی سالهای گذشته رشد چشمگیری داشته و از ۵۳۶ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۰۰ به ۱۰۳۵ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۱۳ افزایش یافته است.
در این میان سهم تجارت گاز طبیعی مایع شده (LNG) از ۲۶ درصد به ۵ر۳۱ درصد ارتقا یافته است جمهوری اسلامی ایران با در اختیار داشتن ۸ر۳۳ تریلیون مترمکعب ذخایر اثبات شده گاز طبیعی به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گاز طبیعی جهان، از ظرفیت بسیار بالایی برای تولید و صادرات گاز طبیعی برخوردار است.
به لحاظ تولید و مصرف گاز طبیعی هم ایران به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان عمده جهان بهشمار میآید، در سال ۲۰۱۳ ایران ۶ر۱۶۶ میلیارد مترمکعب گاز تولید کرده و حدود ۲ر۱۶۲ میلیارد مترمکعب از گاز تولید شده در داخل کشور به مصرف رسیده است.
اما وضعیت ایران در صادرات گاز به گونهای دیگر است. از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ میزان مصرف داخلی گاز نسبت به تولید آن فزونی داشته و میزان صادرات گاز کمتر از میزان واردات آن بوده و در واقع ایران به عنوان یک واردکننده خالص گاز طبیعی محسوب میشد و فقط در سال ۲۰۱۳ تراز صادرات گاز ایران مثبت شده و حدود ۴ر۴ میلیارد مترمکعب بیش از وارداتش گاز صادر کرده است.
هماکنون ایران سالانه حدود ۴ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از کشور ترکمنستان وارد میکند در کنار این حجم واردات، براساس قرارداد ایران با شرکت بوتاش ترکیه، سالانه ۸ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به ترکیه صادر میکند.
ایران علاوه بر صادرات گاز، عملیات تهاتر و سوآپ گاز را هم انجام میدهد بهطوری که به ازای دریافت هر سه کیلووات برق از کشور ارمنستان، یک هزار مترمکعب گاز تهاتر میشود و قرار است حجم این تهاتر به سالانه دو میلیارد و ۳۰۰ میلیون مترمکعب برسد. ایران همچنین بابت عملیات سوآپ گاز سالانه ۴۰۰ میلیون مترمکعب گاز را از جمهوری آذربایجان دریافت و به ازای آن گاز خود را به نخجوان ارسال میکند.
مقایسه نسبت میزان تولید به حجم ذخایر و بویژه نسبت صادرات به حجم ذخایر حاکی از آن است که کشور ما هنوز نتوانسته از ظرفیتهای صادراتی خود در حد مطلوبی بهرهمند شود و میتوان اظهار داشت که حدود ۲ر۱۸ درصد ذخایر گاز جهان از بازارهای منطقهای غایب بوده است.
غیاب ایران از عرصه تجارت بینالمللی گاز با توجه به افزایش چشمگیر تقاضای منطقهای و جهانی گاز طی سالهای گذشته و انتظار تداوم افزایش تقاضای گاز در سالهای آتی اهمیت بیشتری پیدا میکند.براساس برنامه تکلیفی صنعت نفت و گاز در برنامه پنجم توسعه، باید روزانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب گاز از ایران صادر شود که تقریباً معادل ۷۳ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۱۳ است. براساس برنامه اعلام شده از سوی شرکت ملی گاز ایران، هدف ایران رسیدن به سهم ۱۰ درصد از تجارت جهانی گاز تا پایان سال ۱۴۰۴ است، در حالی که سهم کنونی ایران در تجارت جهانی گاز شامل صادرات، واردات، سوآپ، ترانزیت و مبادله با برق حدود ۲ درصد است.
در همین زمینه تحولات دو دهةاخیر در عرصة بازارهای انرژی جهان، پیدایش دورنمایی روشنتر برای گاز طبیعی و روند رو به افزایش سهم این حامل انرژی در ترکیب انرژی مصرفی جهان، وزارت نفت کشورمان را بر آن داشت تا در جهت تشکیل نهادی متشکل از کشورهای عمدة تولید و صادرکنندة گاز طبیعی گام بردارد.
در همین راستا وزارت نفت کشورمان با برگزاری اولین اجلاس کارشناسان عالیرتبة کشورهای صادرکنندة گاز در تهران در تاریخ ۱۳ـ۱۴ اسفند ۱۳۷۹ (۳ـ۴ مارس ۲۰۰۱)، در تشکیل این نهاد، ابتکار عمل را بهدست گرفت که متعاقب آن نخستین اجلاس وزیران این کشورها را در تاریخ ۲۹ـ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۰ در تهران برگزار کرد.به این ترتیب، تشکلی به نام «مجمع کشورهای صادرکنندة گاز» (Forum Gas Exporting Countries1) به وجود آمد. اعضای مجمع توافق کردند که این نهاد بهصورت غیررسمی به فعالیتهای خود ادامه دهد و لذا تا چند سال بعد، تدوین اساسنامه، مقررات اداری و مالی، تعیین حق عضویت و بهتبع آنها ایجاد دبیرخانهای دایمی ضروری تشخیص داده نشد و مجمع بهصورت یک نهاد غیررسمی با تشکیل جلسات لازم، تبادلنظر و اطلاعات در خصوص موارد زیر را مدنظر قرار داد و دربارة اهداف مجمع بهشرح زیر توافق به عمل آمد:
۱ـ طرحهای توسعه گاز در دنیا
۲ـ توازن بین عرضه و تقاضای گاز
۳ـ فنآوریهای اکتشاف، تولید و حمل و نقل گاز و هزینههای مربوطه
۴ـ ساختار بازارهای گاز (منطقهای و جهانی)
۵ـ صادرات گاز از طریق خط لوله و به شکل گاز طبیعی مایع شده (LNG)
6ـ مقولههای تجاری صادرات گاز
۷ـ رقابت گاز با سوختهای جایگزین
۸ـ اقتصاد گاز طبیعی فشرده (CNG) و تدبیل گاز به مایع (GTL)
9ـ چارچوبهای قراردادی اجرای پروژههای گاز
۱۰ـ راهها و روشهای بهبود و ارتقاء سهم گاز در ترکیب انرژی مصرفی و همچنین استفادههای دیگر از گاز
۱۱ـموافقتنامههای زیستمحیطی و تأثیر آنها بر مصرف گاز
۱۲ـ دیگر مسایل مورد علاقه شرکتکنندگان در مجمع
اهداف اصلی مجمع کشورهای صادرکننده گاز(GECF) عبارتند از حقوق حاکمیتی کشورهای عضو بر منابع طبیعیشان و حمایت از توانایی آنها در جهت طراحی و مدیریت مستقل برنامههای توسعهای، بهرهبرداری و حفاظت پایدار، مؤثر و منطبق با مسائل زیست محیطی منابع گاز طبیعی به نفع ملتهایشان است. این اهداف، از طریق روشهای مختلف، از جمله، تبادل تجربه، دیدگاه، اطلاعات و هماهنگی درخصوص روندهای جهانی اکتشاف و تولید گاز،وضعیت عرضه و تقاضای کنونی و قابل پیشبینی گاز، فنآوریهای جهانی اکتشاف، تولید و حمل ونقل گاز، ساختار و توسعه تحولات بازارهای(منطقهای و جهانی) گاز، نقل و انتقال گاز از طریق خط لوله یا به صورت گاز طبیعی مایع شده، ارتباط گاز با فرآوردههای نفتی، ذغال سنگ و دیگر حاملهای انرژی، فنآوریها و روشهای مدیریت پایدار زیست محیطی با توجه به محدودیتهای زیست محیطی، مقررات ملی و توافقنامههای چند جانبة زیست محیطی و تأثیر آنها بر حجم و پایداری مصرف گاز و فنون و روشهای حداکثرسازی نقش منابع گاز طبیعی، در تمام مراحل زنجیرة ارزشی آنها، در مسیر ارتقای اقتصادهای پایدار و توسعة منابع انسانی در کشورهای عضو قابل تحقق خواهند بود. از سوی دیگر مأموریت مجمع حمایت از حقوق حاکمیتی کشورهای عضو بر منابع طبیعیشان و همچنین حمایت از توانایی آنها در جهت طراحی و مدیریت مستقل برنامههای توسعهای، بهرهبرداری و حفاظت پایدار، مؤثر و منطبق با مسائل زیست محیطی منابع گاز طبیعی به نفع ملتهایشان است. هم اکنون مجمع کشورهای صادرکننده گاز مشتکل از ۱۳ کشور تولید کننده گاز است که به ترتیب حروف الفبا عبارتند از الجزایر، امارات، ایران، بولیوی، ترینیداد و توباگو،روسیه، عمان، قطر، گینه استوایی، لیبی، مصر، نیجریه و ونزوئلا همچنین کشورهای عراق، قزاقستان، نروژ و هلند اعضای ناظر در این مجمع هستند.
ملاحظه میشود که با چنین مجموعهای از کشورها، این مجمع میتواند سازمانی مقتدر در بازار جهانی گاز باشد و در مقایسه با سازمانهای بینالمللی انرژی، نقش فعالتری را در بازار جهانی انرژی ایفا کند.
اکنونجایگاه قدرتمند مجمع صرفاً ناشی از ذخایر بزرگ گاز طبیعی است که اعضای آن دارا هستند در واقع، حدود ۶۳ درصد از ذخایر جهانی گاز طبیعی به لحاظ جغرافیایی در کشورهای عضو مجمع قرار دارد. همچنین۳۹درصد از تجارت گاز طبیعی توسط خط لوله و ۶۵ درصد از تولید و تجارت جهانی LNG در اختیار این مجمع است.سه عضو اصلی این مجمع یعنی ایران، روسیه و قطر حدود۵۰درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند. این مجمع در واقع مجموعهای از تولیدکنندگان بزرگ گاز طبیعی است که با ویژگی یک سازمان بینالمللی و دولتی و با هدف ارتقاء سطح هماهنگیها و تقویت همکاریهای کشورهای عضو شکل گرفته است.
از اهداف دیگر این مجمع، طراحی سازوکاری برای ثمربخشی گفتمان بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان گاز است تا بدینوسیله ثبات و امنیت عرضه و تقاضا در بازارهای گاز طبیعی به نحو مؤثری تأمین شود. بر طبق اساسنامه مجمع، مأموریت و هدف مجمع چنین تعریف شده است: «حمایت از حق حاکمیت کشورهای عضو نسبت به ذخایر گاز طبیعی آنان و توانمندیهای هر یک از اعضاء در برنامهریزی و مدیریت مستقل برای توسعه پایدار، کارا و آگاه نسبت به ملاحظات زیست محیطی و بهرهبرداری و صیانت از ذخایر گاز طبیعی به نفع مردم هر یک از کشورهای عضو.» ناگفته نماند: در حال حاضر بازار گاز طبیعی را میتوان به چهار منطقه تقسیمبندی کرد. بازار آمریکای شمالی: بازاری کاملاً آزاد و با مکانیسم کاملاً رقابتی که بصورت جغرافیایی از بقیه بازارهای جهان جدا شده است. بازارهای هنری هاب، شیکاگو، نیویورک و کالیفرنیا مهمترین بازارهای معاملات تک محموله گاز طبیعی در آمریکا هستند. شکلگیری قیمت در بازار هنری هاب صورت میگیرد و قیمت در بقیه بازارها با توجه به بعد مسافت و هزینههای حمل و نقل از بازار هنریهاب تعیین میشود. معاملات آتی برای گاز طبیعی هم در بازار بورس نیویورک انجام میشود.
بازار اروپا: اساس این بازار بر پایه قراردادهای بلند مدت است که در آن قیمت گاز براساس فرمولی از قیمت نفت خام محاسبه میشود. در این بازار علاوه بر قراردادهای بلند مدت امکان خرید و فروش گاز بصورت تک محموله هم وجود دارد، بازارهای TTF هلند، Zeeburge بلژیک و NGC آلمان از جمله مهمترین بازارهای خرید و فروش تک محموله گاز طبیعی در اروپا هستند.
بازارا نگلستان: بازار انگلستان یک بازار آزاد با مکانیزم تقریباً رقابتی است که آربیتراژ بین گاز تک محموله مبادله شده در NBP و قراردادهای بلند مدت گاز اروپا باعث میشود تا قیمت گاز در این بازارها بصورت غیرمستقیم به نفت مرتبط شود. برخلاف بازارها هنری هاب، NBP یک هاب تجاری مجازی برای مبادله گاز طبیعی برای معاملات تک محموله و آتی در بازار بورس لندن تعیین میگردد.
بازار آسیا: در این منطقه یک هاب مشخص برای مبادلات تک محموله گاز وجود ندارد و قیمت گاز اغلب در سطوح دولتی در قالب قراردادهای بلند مدت خط لوله و LNG و براساس فرمولی از نفت خام تعیین میشود. در سالهای اخیر معاملات تک محموله LNG در آسیا رونق گرفته است.
ادامه دارد
∎