سارا معصومي| مذاكرات هستهاي ايران كه به توافقي چندجانبه منجر شد نمونهاي از موفقيت همكاريها در عرصه بينالمللي است. بدينگونه قواعد منع گسترش سلاحهاي هستهاي تقويت شد و خطر جنگ بالقوه برطرف و جهان ما امنتر خواهد شد.
هدف تحريمها، تنبيه ايران نبود. هدف از اين اقدامها، آزمودن ايران براي تغيير دادن رويهها و خطمشيهاي خود در پرونده برنامه هستهاي اين كشور بود. هدف بازگرداندن ايران از مسير انحراف بود.
امريكا آماده همكاري با هر كشوري از جمله ايران و روسيه براي حل مناقشه سوريه است.»
جملات بالا بخشي از سخناني است كه باراك اوباما، رييسجمهور امريكا در نطق سالانه خود در هفتادمين مجمع عمومي سازمان ملل متحد بر زبان راند. نخستين سخنراني اوباما پس از حصول توافق هستهاي ميان كشورهاي ايران و 1+5 با كمترين اشاره به اين توافق سپري شد. سال گذشته رييس دولت ايالات متحده در روزهايي كه پرونده هستهاي ايران در برزخ به توافق رسيدن يا شكست قرار داشت در سخنان خود در مجمع عمومي سازمان ملل متحد ابراز اميدواري كرده بود كه امريكا به دنبال حل مساله هستهاي ايران با توسل به راهحلي ديپلماتيك است. فرصتي كه باراك اوباما در سخنراني سال 2014 خود از ايران خواست آن را از دست ندهد، در 14 جولاي سال 2015 به دست آمد. اينبار اوباما در سخنان خود با اشاره به موفقيتآميز بودن تلاشها براي رسيدن به توافقي چندجانبه اعلام كرد كه اين توافق سايه جنگي ديگر را از سر خاورميانه دور كرد. شاهكليد سخنان اوباما در خصوص ايران نه مغتنم شمردن فرصت توافق هستهاي بود و نه سخن گفتن از گذشته و ارجاع به دلايل تحميل تحريمهاي رنگارنگ به ايران. بخش طلايي سخنان اوباما كه در رسانههاي متفاوت بينالمللي و منطقهاي هم بازتاب داشت به پردهبرداري عيان آقاي رييسجمهور از استراتژي همكاري با ايران و روسيه در پرونده سوريه اختصاص يافت. ادبياتي كه باراك اوباما براي بيان سخنان خود در هفتادمين مجمع عمومي انتخاب كرده بود اندكي تند و تيز و البته نيشدار بود. وي تندترين موضعگيريها را به پرونده روسيه اختصاص داد و البته در خصوص ايران هم لحني آميخته به تقابل داشت. چين نيز در سخنان اوباما مصون از انتقادهاي لفظي نماند. اين در حالي بود كه اوباما تمام تلاش خود را به كار گرفت تا در نخستين سال احياي رابطه امريكا و كوبا پس از نيم قرن لحني مصالحهجويانه در قبال اين كشور داشته باشد. رائول كاسترو، رييسجمهور كوبا هم برخلاف حسن روحاني و ولاديمير پوتين، روساي جمهور ايران و روسيه هنگام سخنراني اوباما در صحن مجمع عمومي نشست و با دقت به سخنان دشمن قديمي سرزمين انقلابها گوش داد. با حل پرونده هستهاي ايران، اكنون اولويت نخست اوباما پيش از ترك كاخ سفيد، سروسامان دادن به پروندههاي منطقهاي با اولويتبندي نخست سوريه و سپس عراق است. با اين همه اوباما در سخنان خود ايران را به فعاليتهاي تفرقهافكنانه در منطقه خاورميانه و چين و روسيه را به فعاليتهايي از همين جنس در مناطق شرق آسيا و اروپا متهم كرد. روسها به دليل حمايت از بشاراسد در سخنان اوباما مورد مذمت قرار گرفتند اما نام آنها در كنار نام ايران از زبان باراك اوباما به عنوان راهحل پايان دادن به بحران سوريه قرار گرفت. پرونده هستهاي ايران در دو سال گذشته كه روسيه و امريكا شديدترين موج تنش سياسي را در سالهاي پس از جنگ سرد تجربه كردهاند به روبهروي هم نشستن گاهبهگاه وزراي امور خارجه دو كشور منتهي شد. در نهايت هم با وجود تمام اختلافهاي فيمابين مسكو و واشنگتن، برنامه جامع اقدام مشترك به توافق وزراي امور خارجه هفت كشور رسيد و اكنون نوبت به پرونده ديگري رسيده است كه اينبار هم با حضور ايران روي ميز مذاكراتي كرملين و كاخسفيد قرار بگيرد. ايران نخستين كشوري بود كه جدا از هشدارهاي شفاهي در خصوص فعاليتهاي داعش در منطقه به درخواست دولت عراق به كمك بغداد شتافته و در جريان مهار داعش نقش بازي كرد. روسها نيز پس از اعزام هفته گذشته نيروهاي نظامي به سوريه تاكيد داشتهاند كه اين نيروها براي كمك به بشار اسد در مبارزه با داعش به دمشق فرستاده شدهاند. با اين اوصاف، ايران و روسيه اكنون هدف مشتركي با باراك اوباماي امريكايي دارند: مهار جريان مخوف داعش. هدف مشترك سه كشور اما گوياي خطوط قرمزهاي مشترك در سوريه نيست. اوباما همزمان با ارجاع به اين حقيقت كه واشنگتن متمايل به همكاري با تهران و مسكو در پرونده سوريه است تاكيد ميكند كه نميتوان در سوريه ورق را به گذشته بازگرداند و به بشار اسد كارت سبز دايم داد. او براي نخستينبار گفت كه بشار ميتواند براي مدت كوتاهي در دوره انتقالي مديريتشده حضور داشته باشد. با وجود آنكه به نظر ميرسد روسيه در چند ماه اخير با اقدامهاي خود در حال به كرسي نشاندن حرفهاي خود در سوريه است اما هنوز ميان موضع روسيه و ايران تا موضع امريكا و متحدانش در سوريه تفاوت از زمين تا آسمان است.
در حالي كه پيشبيني ميشد اوباما لحن اندكي محتاطانهتر در خصوص ايران پس از حصول توافق هستهاي با اين كشور اتخاذ كند اما با عبور از اين موفقيت، نقش ايران در منطقه را به مناقشه كشاند. در شرايطي كه عربستان سعودي در بحرين، يمن و سوريه به فعاليتهاي مداخلهجويانه خود ادامه ميدهد اوباما به سنت سياست هميشگي كاخ سفيدنشينها ترجيح داد از كنار اين حضور فرامرزي و فراقانوني رياض در كشورهاي منطقه گذشته و ايران را متهم به اقدامهاي فرافكنانه كند. باراك اوباما در سخنان خود مانند مواضع هستهاي به نوعي تلاش كرد هم با انتقاد از عملكردهاي منطقهاي ايران دل متحداني چون اسراييل و عربستان را به دست بياورد و هم با استقبال از حضور ايران در مذاكرات سوريه راه فراري براي پيشبرد استراتژي جديد امريكا در سوريه پس از پايان مجمع عمومي سازمان ملل فراهم كند. اوباما در سخنان خود با اشاره به اشتباهات امريكا در ليبي و عراق به نوعي گريزي به جريان افراطي زد كه در قبال سوريه هم از پله نخست به دنبال وارد كردن امريكا به حمله نظامي بود. سخنان اوباما در خصوص مشاركت ايران و روسيه در پرونده سوريه هم با پسوندي همراه بود كه به نظر ميرسد سهلالوصل بودن اين همكاري را تحتالشعاع قرار خواهد داد. وي در سخنان خود در حضور رهبران 160 كشور پيشنهاد همكاري با ايران و روسيه در پرونده سوريه را داد البته به اين شرط كه دو كشور با وداع بشار اسد از قدرت موافقت كنند.
اوباما يك فيلسوف بود نه يك رييسجمهور
كريستين ساينس مانيتور در گزارشي به بررسي سخنان اوباما در مجمع عمومي پرداخته و مينويسد: رييسجمهور اوباما نسخه جديدي از شعار «يا با ما يا عليه ما» را در سخنان خود تبليغ كرد. وي از رهبران جهان خواست كه ميان حاكميت قانون و ديپلماسي براي حل مناقشهها يا تعميق هرج و مرج و بينظمي يكي را انتخاب كنند. اوباما در سخنان خود هيچ گونه طرح يا راهكار جديدي را براي تحولات جهاني ارايه نكرد. وي از وقت خود براي سخنراني در هفتادمين مجمع عمومي سازمان ملل متحد براي واگويي اصول دموكراسي، حقوق بشر و همكاريهاي بينالمللي استفاده كرد. ريچارد گرنل كه در زمان دولت جورج بوش سخنگوي امريكا در سازمان ملل بود در اين خصوص ميگويد: اين سخنرانياي بود كه ميتواند الگويي براي سخنرانيها باشد. سخنراني وي در خصوص تئوري و ايدهآلگرايي بود اما هيچ نقطه تماسي با واقعيات جهان ندارد. من تعجب كردم كه رييسجمهور ايالات متحده پس از هفت سال كار ديپلماتيك ميتواند مثل فيلسوفها سخنراني كند و هيچ راهكار ملموسي را ارايه ندهد .
شاخه زيتون اوباما به ايران؟
در ميان رسانههاي امريكايي، فارن پاليسي در گزارشي تحليلگونه نوشت كه اوباما به ايران و روسيه در سخنان خود شاخه زيتوني داده است؛ تحليلي كه به نظر ميرسد تنها از يك بخش سخنان اوباما در خصوص همكاري با ايران و روسيه در سوريه استنباط شده است. فارن پاليسي در اين خصوص مينويسد: باراك اوباما در سخنان دوشنبه خود از اشتياق به تعامل با دو دشمن ديرينه يعني روسيه و ايران براي خاتمه دادن به بحران پنج ساله نبرد داخلي سوريه خبر داد اما تاكيد كرد ترك قدرت از سوي «بشار اسد» رييسجمهور سوريه به عنوان زمينهساز حركت به سوي صلح، خواسته امريكاست. شاخه زيتون اوباما تلنگري به واقعيت جديد نگرانكنندهاي بود كه او اينك در سوريه و كشورهاي تحت رهبري شيعيان منطقه خاورميانه مواجه است و اين است كه روسيه به عنوان يكي از قديميترين و مستحكمترين حاميان بشار اسد، نيروهايش را در اين كشور با كمك ايران و حتي عراقي كه امريكا سعي كرد اين كشور را متحد قابل اعتماد خود كند، تقويت ميكند. اوباما در سخنراني طولاني خود در مجمع عمومي سازمان ملل متحد آشكار ساخت كه از بين بردن داعش به عنوان نخستين هدف امنيت ملي امريكا بر از ميان برداشتن اسد از قدرت پيشي گرفته است. او در سخنان خود تصديق كرد كه حل بحرانهاي موجود نياز به مشاركت همه بازيگران عرصه بينالمللي دارد.
موضع ما با ايران و روسيه فرسنگها فاصله دارد
با وجود آنكه باراك اوباما در سخنراني خود پيشنهاد مشاركت ايران وروسيه در مذاكرات سوريه را داد اما ديويد كامرون، نخستوزير انگلستان پس از ديدار با حسن روحاني رييسجمهور كشورمان در نيويورك در مصاحبهاي با شبكه امريكايي سيبياس گفت: انگلستان و امريكا كيلومترها با روسيه و ايران در خصوص پرونده سوريه فاصله دارند. ايران و روسيه حاضر به پذيرش پايان دولت بشار اسد نيستند و به همين دليل مواضع ما با هم فاصله بسيار دارد. كامرون با اشاره به اينكه پايان دادن به بحران چهارساله در سوريه اصليترين مشكلي است كه اوباما و وي با آن روبهرو هستند تاكيد كرد كه رهبران جهان در اين خصوص با هم اختلافنظرهاي جدي دارند. كامرون در اين مصاحبه تلويزيوني براي نخستين بار به صراحت اعلام كرد كه لندن با باراك اوباما در اين خصوص موافق است كه بشار اسد ميتواند در دوره انتقال قدرت در سوريه همچنان به عنوان رييسجمهور اين كشور به فعاليت خود ادامه دهد. وي در اين خصوص گفت: من با اوباما موافق هستم كه ما به يك دوره انتقالي در سوريه نياز داريم. اما آنچه مشخص است اين است كه در پايان اين دوره انتقالي جايي براي بشار در راس هرم قدرت در سوريه نخواهد بود. كامرون در ادامه سخنان خود تاكيد كرد كه او به تلاشهاي ديپلماتيك براي متقاعد كردن ايران و روسيه در خصوص سوريه ادامه خواهد داد. وي در اين خصوص گفت: در نهايت، هرچقدر هم كه موضع ما با روسيه و ايران در خصوص سوريه فاصله داشته باشد، اين دو كشور در پرونده سوريه مهرههاي موثري هستند و ما بايد اين دو كشور را متقاعد كنيم كه سوريه بدون بشار اسد الزاما در تقابل با منافع آنها نخواهد بود.
∎