شناسهٔ خبر: 75870923 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

شیراز میزبان ایران‌شناسان جهان در گفت‌وگوی تمدن‌ها از حافظ تا کوروش

اجلاس بین‌المللی ایران‌شناسی با حضور بیش از ۵۱ پژوهشگر از ۲۱ کشور جهان در شیراز آغاز شد؛ رویدادی که از تالار فجر دانشگاه شیراز تا تخت‌جمشید، صحنه گفت‌وگو درباره میراث کوروش بزرگ، اندیشه‌های داریوش، جایگاه زن در عصر هخامنشی و بازتاب کوروش‌نامه در اندیشه سیاسی غرب شد و شیراز را به کانون دیپلماسی علمی و فرهنگی بدل ساخت.

صاحب‌خبر -

افتتاحیه این اجلاس و نخستین نشست علمی حافظ و ایران‌شناسی،  صبح روز دوشنبه ۲۶ آبان در تالار فجر دانشگاه شیراز و با حضور مقامات ملی و استانی برگزار شد. 
سپس میزگرد تخصصی تحت عنوان دیپلماسی علمی و ایران‌شناسی در تالار گفتگوی پایگاه استنادی جهان اسلام به انجام رسید. 
عصر دوشنبه نیز میزگرد تخصصی کوروش پس از بازدید از مجموعه جهانی تخت جمشید، در تالار این مجموعه برگزار شد.

میراث کوروش بزرگ در پارسه پاسارگاد

دکتر علیرضا عسکری چاوردی استاد دانشگاه شیراز در این میزکرد اظهار کرد: بنیانگذاران هر حکومت دارای اندیشه‌ها و مبانگی فرهنگی اعتقادی هستند و اندیشه این بنیانگذاران به دوره حیات آنها محدود نمی‌شود و مبانی مکتب فکری بنیناگذار در روند یک سلسله حکومتی تداوم پیدا می‌کند.

او ادامه داد: میراث کوروش بزرگ به عنوان بنیانگذار سلسله هخامنشی در حوزه پارسه و پاسارگاد بر اندیشه و مبانی فکری این شخصیت تاریخی شکل گرفته و جهان بینی وی از حکومت بر اندیشه دیگر پادشاهان هخامنشی به ویژه داریوش یکم تاثیر گذاشت و داریوش تلاش کرد نه تنها مبانی فرهنگی کوروش بزرگ را ادامه دهد بلکه مکتبی علمی به وجود آورد تا اندیشه‌های بنیانگذاران سلسله هخامنشی در روند مناسب تری توسعه‌یابد.

عسکری چاودری اضافه کرد: با این دیدگاه در حوزه پارسه پاسارگاد به عنوان موطن و خاستگاه هخامنشیان شهرهای بزرگ پاسارگاد و پارسه بنیان نهاده شد، خط پارسی باستان اختراع شد، سیستم‌های مهندسی آبیاری، ساختمان سازی ،کشاورزی، اقتصادی و مالی همراه با شبکه بزرگ راهها ایجاد شد. نظام‌های مدیریتی از سطح محلی و منطقه‌ای به سیستم‌های فرا سرزمینی ارتقاء یافت و جهان شمول شد.

این استاد دانشگاه گفت: دروازه شهرهای پاسارگاد پارسه و تخت جمشید به صورت سمبلیک با نقوش ترکیبی هنرهای شرقی برگرفته از الگوهای هنری کهن ترین تمدنهای جهان باستان تزئین شد. با نگارش کتیبه دروازه همه ملل در تخت جمشید فرهنگ هخامنشی درب‌های خود را برای ملل مختلف جهان باز کرد و افق توسعه و پیشرفت خود را در مقیاس بین المللی قرار دارد.

او یادآور شد:  دروازه پاسارگاد با نقش برجسته‌های ترکیبی برگرفته از سنت‌های کهن میان رودانی و عیلامی و مهمتر دروازه مکشوفه جدید یعنی دروازه پردیس پارسه به ما نشان میدهد که مقیاس تمدنی هخامنشی بر الگوی جهانی استوار بوده است.

بنیانگذاری امپراتوری هخامنشی دوره کوروش و داریوش کبیر

 دکتر عبدالرسول خیراندیش استاد بخش ،تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز هم در این نشست گفت: شکل‌گیری امپراتوری هخامنشیان در اواسط هزاره اول پیش از میلاد هرچند در گزارشهای تاریخی با تاکید بر اراده فرمانروایان پارسی نشان داده می‌شود اما فارغ از تحولاتی هم که طی چند سده در آسیای غربی رخ داده بود نمی توانست باشد. 
او ادامه داد: بدون شک آنچه از منش نخستین فرمانروایان پارسی چون کورش دوم و داریوش اول که هر دو به درستی "کبیر " خوانده شده اند میدانیم در میان پارسیان و بویژه نژادگان پارسی بسیار تاثیر گذار بوده است؛ آنچنانکه آنان را در زمانی کوتاه فرمانروای قلمروی گسترده با مردمان و ثروت‌های بسیار کرد که نخستین امپراتوری تاریخ دانسته می‌شود.
خیراندیش اضافه کرد: سیرت و سیاست آنها نمونه‌ای از فرمانروایی موفق دانسته می‌شده اما این بررسی در نظر دارد شرایط تمدنی اواسط هزاره اول پیش از میلاد را در یک بررسی تطبیقی از تاریخ جهانی مدنظر قرار دهد؛ آن هنگام تکامل تقویم، پیدایش سکه و پیشرفت حسابداری چنان بود که تجارت را رونق می‌بخشید؛ ازین رو داد و ستد از پدیده ای محلی و منطقه ای کم کم به پدیدهای جهانی تبدیل شده بود. 
این استاد دانشگاه یادآور شد: هرچند وسعت چنین تجارت جهانی را باید در مقیاس جغرافیای جهان شناخته شده همان زمان دید اما تسهیل و تداوم چنین تجارتی مستلزم وجود دولتی بود که بتواند راه‌های تجاری هند تا مدیترانه را در یک نظام سیاسی جای دهد.
او ادامه داد:  از الزامات چنین نظام سیاسی استقرار امنیت، پایبندی به قانون و عدالت و نیز احترام به آزادی دینی و سرانجام توسعه خطوط ارتباطی زمینی و دریایی بود؛ این همه نیز در دوره فرمانروایی کورش و داریوش از هند تا یونان و مصر برقرار شدند از یک گزارش دولت هخامنشیان که تخت جمشید را چگونه و به دست چه کسانی ساخته اند و مواد لازم را از کدام سرزمین ها آوردهاند میتوان تصویری روشن از میزان وسعت و چگونگی مدیریت این امپراتوری داشت.

کوروش‌نامه و جریان فکری سقراطیان در اندیشه سیاسی غرب

 دکتر احمد فضلی نژاد دانشیار بخش تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز هم در این نشست  گفت: کوروشنامه و جریان فکری سقراطیان در اندیشۀ سیاسی غرب کوروشنامه نوشتۀ گزنفون فیلسوف و مورخ یونانی یکی از تأثیرگذارترین آثار در تاریخ اندیشه سیاسی اروپاست؛ این کتاب که ترکیبی از تاریخ, ادبیات داستان سرایی و فلسفه سیاسی است الگویی از یک پادشاه آرمانی ارائه می دهد که برای یونانیان سده های پنجم و چهارم پیش از میلاد تازگی داشت.

او ادامه داد:  گزنفون در کنار افلاطون از شاگردان سقراط و یکی از مؤثرترین افرادی بود که می‌توان از آنان به جریان فکری سقراطیان نام برد؛ این جریان با انتقاد از دموکراسی آتن در مقابل آن دسته از نویسندگان و مورخانی قرار داشت که از زمان جنگ‌های ایرانیان با یونانیان ایده برتری جهان متمدن یونانی بر جهان بربری استبدادی را مطرح می کردند.

فضلی‌نژاد اضافه کرد:  گزنفون با ارائه داستان زندگی و اقدامات و منش سیاسی کوروش بزرگ از او الگوی پادشاهی آرمانی ارائه داد که پس از آن در سراسر تاریخ اندیشه سیاسی در اروپا مورد توجه طیفی از فیلسوفان و پادشاهان قرار گرفت.

به گفته او کوروش‌نامه افزون بر دوره کلاسیک یونان و روم در سه دوره مهم تاریخ اروپا از جمله آثاری بود که همواره مترجمان فیلسوفان به ترجمه و تفسیر آن پرداخته و گاه به عنوان کتاب راهنما و آموزش شاهزادگان شناخته می‌شد؛ نخست در دوره رنسانس ایتالیا و سایر کشورهای اروپایی که این اثر به طور گسترده ای ترجمه شد و مضامین آن در نوشته‌های مورخان و فیلسوفان بازخوانی شد.

این دانشیار دانشگاه شیراز گفت: روم در دورۀ اصلاح دینی و نتایج آن که آشوب‌های اجتماعی و سیاسی موجب توجه بعضی اندیشمندان به شیوه‌های پادشاهی از جمله الگوی پادشاه مطلوب در کوروشنامه شد و شوم در دوره پادشاهی مطلقه و  روشنگری که وجود یک پادشاه روشن اندیش و محبوب در میان زیردستان را موجب نظم و آرامش و رفاه و عدالت در جامعه می دانستند و کتاب کوروشنامه اثری ارزشمند در این زمینه به شمار می رفت.

به گفته او  در هر سه دوره کتاب کوروشنامه و شیوۀ فرمانروایی کوروش از سوی نویسندگان و فیلسوفانی مانند ماکیاولی، اراسموس، ژان بدن و هردر به اندیشه سیاسی اروپا معرفی شد و فرمانروایی مانند الیزابت اول، جیمز اول در انگلستان و فردریک کبیر در پروس از آن برای شیوه حکمرانی استفاده کردند.

زن در عصر هخامنشی براساس یافته های باستان شناسی

 دکتر مهسا فیضی استادیار بخش تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز هم گفت: تصویری که از زن ایرانی در یافته‌های باستان شناختی و اسناد اداری دوره هخامنشی شده در تقابلی آشکار با آن چیزی است که مورخان یونانی درباره او نوشته اند.
او ادامه داد: مهمترین منبع شناخت اوضاع و احوال زنان در این دوره الواح باروی تخت جمشید از زمان داریوش اول است؛ اسنادی که اطلاعاتی روشن درباره جایگاه اقتصادی و مدیریتی زنان ارائه می‌کنند؛ این لوح‌ها نشان می‌دهند که زنان از کارگران عادی تا زنان اشرافی چون ایردباما و آرتیستون با نام شخصی ثبت شده‌اند و در حوزه‌های متنوعی فعالیت داشته‌اند از مدیریت کارگاه‌های نساجی و سرپرستی گروه‌های کاری تا دریافت جیره؛ سفر در مأموریت‌های رسمی و مشارکت در فعالیت های تولیدی و پردازشی.
این استادیار اضافه کرد: جیره‌های اضافی برای زنان باردار و مادران نشان دهنده نوعی حمایت سازمان یافته از نیروی کار زن در نظام اقتصادی هخامنشی است. در کنار این داده های اداری شواهد فرهنگ مادی از مهرهای اداری و پیکره های کوچک تا اشیای گنجینه اکسوس تصاویری نمادین و آیینی از زنان ارائه میدهندغ که هرچند از جنس اطلاعات لوح ها نیستند اما به عنوان شواهد مکمل شناخت ما از جایگاه زنان را غنا میبخشند.
او یادآور شد:  بررسی همزمان این داده‌های مادی و اسناد متنی شناختی نزدیکتر به واقعیت از زن هخامنشی فراهم می‌کند؛ شناختی که فارغ از سوگیری روایت‌های یونانی است و بر شواهد مستقیم استوار است.
 فیضی گفت: در مجموع داده‌های باستان شناختی و اسناد تاریخی نشان می‌دهند که زن در امپراتوری هخامنشی نه عنصری حاشیه‌ای بلکه بخشی از ساختار اقتصادی و اداری و دارای نقش معنادار در جهان بینی شاهی بوده است؛ جهان بینی‌ای که در آن مشروعیت سیاسی از طریق پیوند با زنان خاندان سلطنتی تحکیم می‌شد و شاه، استواری حکومت خویش را از ایزدبانوی آناهیتا می خواست.

آیین پایانی و دومین نشست علمی حافظ و ایران‌شناسی، صبح سه‌شنبه ۲۷ آبان‌ماه در تالار فجر دانشگاه شیراز برگزار می‌شود و بازدید ایران‌شناسان از اماکن گردشگری شیراز نیز پایان بخش این اجلاس خواهد بود.