اکنون که آب سدهای شهر مشهد به لیترهای پایانی خود رسیده و طبق گفته مسئولان، کمتر از ۳ درصد سدهای این شهر آب دارند، باز هم چندان خبری از بیآبی، از نوع اثرگذار بر واکنش جمیع اکوسیستم شهری نیست. تنها اتفاق ملموس در شهر، کنترل مصرف از طریق کاهش فشار آب از ساعتهای پایانی شب تا صبح روز بعد است که آن را هم هنوز برخی از مردم متوجه نشدهاند. همچنان پارکهای آبی و استخرها به عنوان یکی از نمادهای واضح پرآبی یا بیآبی یک شهر، فعال هستند و مصرف آب در فضاهای سبز و آبنماها به عنوان مبلمان شهری برقرار است. شلنگهای آب روی خودروها گرفته شده و آبهای شرب درون فلاشتانکها تخلیه میشوند. گویی همه چیز همانند ۲۰ سال پیش است حتی پیشتر. چگونگی این اتفاق را با یک کارشناس حوزه هیدروژئولوژی و مدیریت استراتژیک بررسی میکنیم.
کار از بحران گذشته
علی مختاری با بیان اینکه کار از بحران گذشته و الان با یک فاجعه ملی روبهرو هستیم، میگوید: کشور ما با توجه به وسعت و موقعیت جغرافیایی خاص خود، تنوع اقلیمی زیادی دارد. واقعیت این است که ایران یکی از کشورهای بلاخیز دنیاست و در مدیریت بحران گفته میشود ایران رتبه ششم جهانی را دارد. از ۴۰ نوع بلای طبیعی، ما ۳۱ نوع آن را در ایران تجربه کردهایم.
وی با اشاره به تعریف مدیریت بحران ادامه میدهد: هر چیزی که بتواند تأثیر فراگیر، چشمگیر و دست و پاگیر در جامعه داشته باشد، یک بحران محسوب میشود. با این تعریف میتوان گفت ما سالهاست وارد بحران آب شدهایم؛ چون بحران آب یک بحران فوری نیست؛ مانند قطعی گاز یا افت درجه حرارت هوا نیست. این بحران ادامهدار بوده و سالها پیش باید مدیریت میشد و دستگاههای حاکمیتی به فکر چارهجویی برای آن میافتادند.
متخصص حوزه استراتژیک با بیان اینکه این بحران ادامهدار به یک حادثه ناگوار تبدیل شده، میافزاید: در مدیریت بحران، باید به سه دسته بحران، وضعیت اضطراری و فاجعه توجه کنیم. فاجعه یا بلا به حادثهای اطلاق میشود که بروز آن خسارت، تلفات انسانی و تخریب زیستمحیطی را به دنبال دارد. در حال حاضر بحران آب در کشور ما به یک بلا یا فاجعه تبدیل شده است. متأسفانه هیچیک از سه عامل اصلی؛ یعنی دستگاههای حاکمیتی، مردم و رسانهها نتوانستهاند به خوبی پا به پای این بحران حرکت کنند.
مختاری با اشاره به فعالیت آبنمای میدان راهنمایی در ساعت ۶ صبح، بیان میکند: واقعیت این است که دستگاههای حاکمیتی باید پیشقدم شوند و شهرداری و آبفا باید الگویی برای مردم باشند تا آنها نیز بتوانند در این زمینه اقدام کنند. با توجه به اینکه ۵۱درصد تختهای هتلی ایران در مشهد وجود دارد، قرار بود اتحادیه هتلداران مشهد پیشگام استفاده از سیستمهای صرفهجویی در مصرف آب برای فلاشتانکها در هتلهای مشهد باشد؛ اما تاکنون شاید کمتر از ۲۰درصد هتلها از این سیستمها بهرهبرداری کردهاند.
وی با بیان اینکه این بلایا و فاجعهها ناشی از نبود مدیریت صحیح و توجه کافی نکردن به بحرانهاست، میگوید: برای نمونه، در بهمن ۸۶ تا خرداد ۸۷، در مسجدسلیمان چاه شماره یک نفت ایران۳۶۰متر عمق داشت. ما حدود ۱۰۰ سال پیش در همین عمق به نفت دست مییافتیم؛ اما امروز شرایط بسیار متفاوت است و با همین عمق در دشت جمعاب چناران برای استحصال آب، چاه حفر میکنیم تا آب را ۶۰ کیلومتر به سمت دشت مشهد پمپاژ کنیم.
راهکارهای موقتی
کارشناس حوزه هیدروژئولوژی با اشاره به اینکه کار از بحران فراتر رفته و به بلا یا فاجعه نزدیک میشود، ادامه میدهد: دلیل این امر روشن است؛ زمانی که بحران کمبود آب خود را نشان داد، به طور مثال در اوایل دهه ۸۰، به محض وقوع یک بحران فوری، ما تنها به فکر راهکارهای موقتی بودیم. برای مثال، بهرهبرداری از سد دوستی را در نظر گرفتیم و فکر نکردیم اگر بحران ناشی از تغییرات اقلیمی باشد، افغانستان نیز با کمبود آب مواجه است و چند سال پیش جلو جریان آب به سمت سد دوستی را بستهاند.
مختاری اظهار میکند: نباید فراموش کنیم اگر امروز قرار است حدود هزار و ۵۱۴ کیلومتر آب از دریای عمان در چابهار به مشهد با ظرفیت انتقال ۸ مترمکعب در ثانیه و طول خط حدود هزار و ۴۰۰ کیلومتر منتقل شود، انشعابات این پروژه نیز هزار و ۸۰۰ کیلومتر خواهد بود و همه شهرهای مسیر قرار است سیراب شوند؛ اما هدف اصلی این پروژه صنایع بزرگ؛ به ویژه سنگان است. باز هم ما در تلاش هستیم تا یک مسکن و راهکار موقتی بیابیم و موضوع را به صورت مقطعی حل کنیم. فراموش کردهایم بحران آب برای کشور ما یک فاجعه اکولوژیکی است که نتیجه مستقیم اقدامهای نادرست دستگاههای حاکمیتی و استفاده بیرویه از منابع طبیعی ماست.
هیروشیمای زیستی
وی با اشاره به اینکه ما در عمل موجب تخریب کره خاکی خود شدهایم، میگوید: با این روندی که در پیش گرفتهایم، بیشک به یک «هیروشیمای زیستی» خواهیم رسید؛ زمانی که آب نباشد، همه چیز از بین میرود. از میان سه شاخص رسانهها، مردم و دستگاههای حاکمیتی که در این موضوع نقش دارند، من کمی انگشت اتهام را به سمت دستگاههای حاکمیتی میگیرم؛ زیرا خود آنها به دنبال تصفیه آب و استفاده دوباره از آن نبودهاند. همچنان شاهد وجود پارکهای آبی و صنایع آببر هستیم. رئیسجمهور اعلام میکند نهاد ریاست جمهوری، چمنها را خشک کرده و فضای سبز را تغییر داده تا کمتر آب مصرف کند؛ اما فضای سبز شهری مشهد همچنان وجود دارد.
متخصص حوزه استراتژیک با بیان اینکه خوشبختانه در برخی شهرها مانند تبریز، شهرداری پیشتاز بوده، ادامه میدهد: اگرچه بحران آب در آنجا به وضوح نمایان نیست؛ اما آنها در این زمینه جلوتر هستند و توانستهاند با مردم همسو شوند و فرهنگ استفاده صحیح از آب را ترویج کنند.
مختاری با اشاره به پلیس آب و کارایی آن در این زمینه نیز میافزاید: این نهاد در دهه ۸۰ راهاندازی شده بود؛ اما با توجه به اینکه شهرداری نیز نهادی با عنوان پلیس ساختمان داشت و ناجا نیز با واژه پلیس مرتبط بود، استفاده از عنوان «پلیس» کنار گذاشته شد و به «همیار آب» تغییر نام داد. ناگفته نماند عملاً مسئولیت این کار به روابط عمومی آبفا واگذار شده؛ اما روابط عمومی آبفا تنها نقش نظارتی دارد و در زمینه اجرا وارد عمل نمیشود.
وی با اشاره به وجود استارتآپها در این زمینه نیز بیان میکند: موج نخست بحران انرژی حدود چهار یا پنج سال پیش بود. در آن زمان استارتآپها توانستند به بدنه توانیر برای کاهش مصرف برق کمک کنند و با برگزاری پویشهای فرهنگی، میزان مصرف برق را کاهش دهند. آنها به مردم اطلاع میدادند که احتمالاً در دو هفته آینده با توجه به برودت هوا، میزان مصرف افزایش خواهد یافت و این پویشها کمک میکرد تا مردم مصرف خود را متعادلتر کنند؛ اما متأسفانه در صنعت آب ما از استارتآپها به خوبی بهرهبرداری نشده؛ به ویژه در حوزه استارتآپهای فرهنگی که میتوانند زیرساختهای فرهنگی مناسبی برای مخاطبان ایجاد کنند. اکنون وضعیت ما در حد بحران و فاجعه است و مسئولیت اطلاعرسانی در این زمینه از یک روحانی در منبر مسجد تا من معلمی که در کلاس درس تدریس میکنم، بر گردن همه است و وظیفه داریم شرایط آب را به همه اطلاعرسانی کنیم تا از وضعیت فعلی آگاه شوند.