به گزارش ایسنا، سید محمدحسین طباطبایی، فیلسوف، مفسر و عارف برجستهٔ قرن چهاردهم هجری، که به علامه طباطبایی شهرت یافت، در سال ۱۲۸۱ هجری شمسی در تبریز به دنیا آمد. او از نوادگان سادات طباطبایی تبریز و از خاندانی بود که عالمان دینی بسیاری در آن پرورش یافته بودند.
تحصیلات ابتدایی و مقدمات علوم اسلامی را در زادگاهش گذراند و در جوانی و پس از فوت پدر و مادرش، همراه برادر کوچکترش سید محمدحسن به نجف اشرف مهاجرت کرد. وی به مدت ۱۱ سال در حوزه علمیه نجف به کسب فیض از محضر استادانی چون آیتالله شیخ محمدحسین اصفهانی (کمپانی) در فقه و اصول، آیتالله سید علی قاضی طباطبایی در عرفان و اخلاق و آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی پرداخت و به درجه اجتهاد نائل آمد.
در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی به دلیل مشکلات مالی و تنگدستی، به زادگاهش تبریز بازگشت و پس از چند سال اقامت، در سال ۱۳۲۵ هجری شمسی به قم مهاجرت کرد. این مهاجرت، نقطه عطفی در تاریخ حوزه علمیه قم بود. حضور ایشان، احیای مجدد درس فلسفه و معارف عقلی در محیطی که پیش از آن بیشتر به دروس فقه و اصول محدود بود، به شمار میآمد.
شاگردان پرآوازه
در یکی از نظریههای علامه آمده است که؛ معارف قرآن دارای یک نظام سلسله مراتبی و منطقی است که باید به ترتیب و بر اساس استعداد مخاطب آموزش داده شود. این نظریه می تواند نقشه راهی برای تدوین متون درسی در حوزههای علمیه و حتی دانشگاهها باشد تا نسل جوان بتواند به صورت نظام مند با معارف ناب قرآنی آشنا شود.
حلقه درس علامه طباطبایی، محل پرورش بزرگانی شد که هر یک ستارهای در آسمان علم و فرهنگ ایران و اسلام هستند و هر یک از ستونهای فکری و فرهنگی جامعه اسلامی شدند. از برجستهترین شاگردان وی میتوان به این افراد اشاره کرد: شهید مرتضی مطهری، شهید سید محمد حسین بهشتی، امام موسی صدر، آیتالله جوادی آملی، آیتالله حسنزاده آملی، آیتالله سید عبدالله جوادی آملی (پدر آیتالله جوادی آملی)، آیتالله ناصر مکارم شیرازی، حجتالاسلام سید محمدباقر سلطانی طباطبایی.
بیگمان تدریس فلسفه، تدوین تفسیر المیزان و پرورش شاگردان ممتاز، میراث گرانقدری است که نام این حکیم وارسته را برای همیشه در تاریخ اسلام زنده نگاه خواهد داشت.
حکیمی که «المیزان» را به عالم اسلام هدیه کرد و آثار ماندگار
علامه طباطبایی نویسندهای پرکار و صاحب آثار گرانسنگی در حوزههای مختلف دینی است که مهمترین آنها عبارتند از:
تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن: بزرگترین و مهمترین اثر علامه که در ۲۰ جلد به زبان عربی و با روش «تفسیر قرآن به قرآن» نوشته شده است. این اثر، یکی از ارزندهترین تفاسیر شیعی در دوران معاصر است. (روشی نوین در تفسیر قرآن به قرآن)،
اصول فلسفه و روش رئالیسم: این کتاب با حواشی و پاورقیهای کمنظیر شهید مرتضی مطهری، یکی از قویترین متون دفاع از مبانی فلسفه اسلامی در برابر مکتبهای مادیگرایانه است. (با حواشی ارزشمند شهید مرتضی مطهری)
بدایة الحکمة و نهایة الحکمة: دو کتاب درسی موجز و عمیق برای آموزش فلسفه اسلامی که امروزه از متون اصلی درسی در حوزههای علمیه و دانشگاههاست. (از کتب درسی پایه فلسفه)
شیعه در اسلام: معرفی مختصر و جامعی از مذهب تشیع برای جهانیان. (برای معرفی مکتب تشیع)
رسالة الولایه: رسالهای عمیق در باب ولایت و عرفان نظری. (در عرفان نظری)
سنن النبی: پژوهشی در مورد سیره و روش زندگی پیامبر اکرم (ص) (در سیره پیامبر اکرم (ص))
مروری بر زندگی پربارعلامه سید محمدحسین طباطبایی، فیلسوف و مفسر بزرگ قرآن، نشان از عمری تلاش در مسیر تعالی اندیشه اسلامی دارد. از دیگر اتفاقات حیات فکری طباطبایی در دوره زندگی در قم، آمدن هانری کربن، از فرانسه به ایران و ملاقات با طباطبایی در قم و تهران است. این ملاقاتها که باعث شکلگیری حلقه فلسفی مهمی در آن دوران میشود، به همت هانری کربن تشکیل شد و بسیاری از فلاسفه بعدی ایران معاصر به همراه کربن نزد طباطبایی به فلسفه آموزی و مباحث عمیق فلسفی پرداختند. کربن فیلسوفی هایدگری بود که در پی پرسشهای بیپاسخ خود، در نهایت سر از ایران درآورده بود تا در حضور طباطبایی به عنوان مفسر فلسفه شیعی، پاسخهایی برای پرسشهای بیجواب خود بیابد. خود کربن اذعان داشت که طباطبایی پاسخهای دقیق و قانعکنندهای به او میداده است.
کربن هنگامی که به ایران آمد، با بسیاری از استادان ایرانی ارتباط برقرار کرد. با این حال کربن علاقمند به ارتباط با استادانی بود که به ادبیات، هنر و فلسفه ایرانی میپرداختند و نه افرادی که «روشنفکر» شناخته میشدند و غالباً کسانی بودند که مدتی در غرب به تحصیل پرداخته بودند. در همین دوره کربن به اتفاق طباطبایی، حلقهای فلسفی را در تهران تشکیل دادند. جلسات در منزل احمد ذوالمجد طباطبایی که از وکلای شیفتهٔ فلسفه الهی بود برگزار میشد.
هم کربن و هم طباطبایی بر نقش تأویل در معرفت تأکید داشتند. طباطبایی معتقد بود معنویت حقیقی بدون تأویل غیرممکن است؛ و این افق مشترکی در مقابل آن دو فیلسوف قرار میداد که بتوانند با یکدیگر به گفتوگو بنشینند. جلسات با حضور غالب استادان ایرانی فلسفه و الهیات مدتها در شمال تهران برگزار میشد و بحثهای پردامنهای در باب فلسفه شیعی در آن جا درمیگرفت.( فدایی مهربانی، مهدی، ایستادن در آن سوی مرگ: پاسخهای کربن به هایدگر از منظر فلسفه شیعی بایگانیشده در ۱۹ مه ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine، تهران، نشر نی، ۱۳۹۱: ۵۴-۵۵)
ارتباط با اساتیدی چون طباطبایی و سید جلال الدین آشتیانی، یکی از مهمترین اتفاقات در زندگی کربن بود؛ چرا که او معتقد بود اینان ادامهدهندگان همان حکمت الهیای هستند که از ایران باستان تاکنون چراغ آن در ایران خاموش نگشته است. از نظر کربن تفکر ایرانی نگهبان و حافظ میراثی است که فراتر از یک نگرش ملی محدود، همچون یک عالم معنوی است که در آن میهمانان و زائرانی که از نقاط دیگر آمدهاند مورد پذیرش و پذیرایی قرار گرفتهاند. (کربن، هانری، روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۲: ۳۵)
کربن: حکمت ایرانی-اسلامی زوالناپذیر است
کربن عمیقاً اعتقاد داشت که حکمت ایرانی- اسلامی، حکمتی زوال ناپذیر است و همواره از «استعداد زوال ناپذیر روحیه ایرانی» سخن میگفت.(یحیی بونو، در ضیافت عالم معنوی، مجموعه مقالات همایش بزرگداشت یکصدمین سال تولد هانری کربن، مؤسسه حکمت و فلسفه، ۱۳۸۵: ۸۹)
علامه سید محمد حسین طباطبایی در ۱۲۸۱ در تبریز به دنیا آمد و در سال ۱۳۰۴ برای تحصیل علوم دینی به نجف اشرف مهاجرت کرد و در ۱۳۱۴ به زادگاهش تبریز بازگشت در سال ۱۳۲۵ مهاجرت به قم و آغاز دوران پربار تدریس فلسفه و تفسیر را داشت. در سال ۱۳۳۳ آغاز تدوین شاهکار ماندگار، تفسیر «المیزان» بود. این حکیم بزرگوار پس از دههها تلاش علمی و تربیت شاگردان برجسته، در ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ هجری شمسی دار فانی را وداع گفت و در حرم حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد.
انتهای پیام