در سالهای اخیر و با توسعه فناوریهای نوین و گسترش رسانههای اجتماعی، زبان فارسی با پدیدهای نگرانکننده روبهرو شده است؛ نفوذ روزافزون واژهها و اصطلاحات بیگانه، بهویژه انگلیسی در گفتار و نوشتار روزمره. این روند اگرچه در ظاهر نشانهای از مدرن شدن و جهانی بودن تلقی میشود، اما میتواند به تضعیف ساختار زبانی و هویتی فارسی منجر شود. نسل جوان به ویژه نسل زد بیش از دیگران در معرض این تغییر قرار دارند و استفاده از اصطلاحات عامیانه در میان کاربران شبکههای اجتماعی که تبدیل به زبان خاص این فضا شده، به گفتوگوهای روزمره هم وارد شده است. اتفاقی که یکی از تأثیرات آن در طولانیمدت، کمرنگ شدن برخی واژههای فارسی در حافظه زبانی نسل جدید است. در ادامه با نسرین پرویزی، معاون گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره تهدیدهایی که واژگان و اصطلاحات انگلیسی با ورودشان به زبان فارسی به وجود آوردهاند و همچنین راهکارهایی برای مقابله با این پدیده همهگیر به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
در سالهای اخیر شاهد رواج بیش از حد واژهها و اصطلاحات عامیانه انگلیسی در گفتوگوهای روزمره نسل نوجوان و جوان هستیم، به نظرتان استفاده از این واژهها تا چه حد میتواند مسئله نگرانکنندهای برای زبان فارسی باشد، یا اساساً آن را میتوان یک نوع تحول زبانی قلمداد کرد؟
ببینید، به نظر من آن چیزی که حداقل در رفتار نسل زد دیده میشود و از سویی دیگر بنرهایی با مضمون همین تکه کلامها اخیراً در محیط شهری توسط شهرداری منتشر شده و ترویج مییابد، بسیار آسیبرسان است. حداقل میتوان گفت این رویه به زبان نسل جوان ما آسیب میرساند، زیرا این نسل اکنون به دلایل مختلف از هویت خود فاصله گرفته و سعی میکند با استفاده از الفاظ بیگانه، نوعی تفاوت ایجاد کند و شخصیت خود را نشان دهد. نسل جوان در حال حاضر ارتباط چندانی با متون کهن و ادبیات فارسی ندارد و بیشتر سعی میکند از فرهنگ غربی الگوبرداری کند. به نظر من، برخی رسانهها هم در این میان نقش آسیبرسان دارند، زیرا این واژهها یا همان اصطلاحات اسلنگی، به گونهای وارد زبان میشوند که عموم مردم نمیتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند و این موجب تضعیف زبان فارسی میشود. البته نمیتوان جلو مردم را گرفت، اما میتوان فرهنگسازی کرد.
در واقع ما باید زبان فارسی را به واسطه رسانههای مختلف و صدا و سیما به گونهای ارتقا دهیم که ارزشمند باشد و مردم احساس کنند دانستن و به کارگیری کلمات فارسی مایه افتخار است، نه اینکه اگر الفاظ خود را به زبان بیگانه بیان کنند، معتبرتر هستند.
شما به شهرداری اشاره کردید. اقدام شهرداری در نصب بنرهایی با محتوای اصطلاحات عامیانه انگلیسی به نوعی با هدف نزدیک شدن به جوانترها و درک حال و هوای آنها بوده، در حالی که با این کار به این فرهنگ زبانی رسمیت میبخشد. در این میان راهکارهای معقولانه و مناسب برای فهم ارزش زبان فارسی چیست؟
یکی از راهکارها کمک صدا و سیماست که میتواند برنامههای تشویقی و ترغیبی بسازد، حتی برنامههای کوتاه که نشان دهد اگر به زبان فارسی صحبت کنید، فرهیختهتر و باسوادتر به نظر میرسید و در واقع تفاخر ما باید صحبت کردن به زبان فارسی باشد. اما مسئله اینجاست که این پیامها نباید مستقیم به نسل جوان داده شود، بلکه باید در قالب برنامههای سرگرمکننده و جذاب ارائه شود، مشابه کاری که برخی کشورها مانند فرانسه و آلمان برای حفظ زبان خود انجام میدهند و سعی میکنند آن زبان را حفظ کنند.
البته پیشتر فعالیتهای خوبی هم انجام شده؛ به عنوان نمونه اقدامهایی که در دورههای گذشته شهرداری انجام میداد و اتفاقاً جلب توجه هم میکرد؛ مانند نوشتن شعر و معرفی شاعران. این موجب میشد نسل جوان حداقل با یک بیت شعر یا شاعران متعدد آشنا شوند و پیشینه فرهنگی خود را ارزشمند بدانند. اما شعارهایی که فقط به نسل جوان تحمیل میشوند، معمولاً تأثیر مثبت ندارند و حتی ممکن است دافعه ایجاد کنند. بنابراین آموزش باید از طریق محتواهای جذاب و ارزشمند باشد، نه با ارائه مستقیم واژههای جدید.
فرهنگستان ادب هم تلاشهایی برای جایگزینی برخی واژهها انجام داده که البته بسیاری از آنها پذیرفته هم نشدند، به نظر خودتان چقدر این واژهگزینیها مثمرثمر بوده و توانسته در فضای جامعه جا بیفتد؟
ما از کتابهای درسی مدارس شروع کردیم و حدود ۴۰۰ استاد در فرهنگستان با ما کار میکنند و استادان دانشگاه این واژهها را به کار میبرند و نسل جدید هم با آنها آشنا میشود و امیدواریم در طولانیمدت بتوانیم زبان علمی فارسی را هم تقویت کنیم. البته ممکن است واژههای عمومی در نسل فعلی چندان مورد استقبال قرار نگیرد زیرا مردم هنوز به آنها عادت نکردهاند اما به نظرم در نهایت این واژهها وارد زبان میشوند همان طور که بسیاری از واژهها و نامهای قدیمی مانند شهرداری، دادگستری، شهربانی، زیستشناسی و واژههایی مربوط به گلبرگ، کاسبرگ و... ابتدا مورد اعتراض بسیاری از استادان و دانشگاهها بودند اما پس از مدتی جا افتادند و به کار گرفته شدند اما همان طور که گفتم واژههای عمومی ممکن است در کوتاهمدت کمتر مورد استقبال قرار بگیرند، اما در نهایت وارد زبان میشوند.
سلسله واژههایی هم در گذر زمان وارد زبان فارسی شدند که به نظر میآید دیگر نمیتوان آنها را حذف کرد مانند «وایرال شدن»، «اسپویل»، «پادکست» و... . گرچه همین واژگان هم محصول فضای مجازی هستند و طبیعتاً همیشه با ورود موجی از آنها به اصطلاحات زبانی روبهرو خواهیم بود. درباره آنها چه باید کرد؟
در حال حاضر ضابطهای برای زبان فضای مجازی نداریم، البته فرهنگستان گروهی با عنوان زبان رایانه دارد که به این بخش رسیدگی میکند و امیدواریم بتوانیم اقدامهای مؤثری درباره آن انجام دهیم. ضمن اینکه برای برخی از این واژهها معادلسازی شده است مانند وبنوشت صوتی که جایگزین پادکست شده. البته برای وایرال شدن هم کلمه ویروسی انتخاب شد که به نظرم گزینه مناسبی نبود. یا زمانی که واژه رایانه به جای کامیپوتر انتخاب شد بالاخره پس از مدتی جا افتاد و الان بسیاری از واژه رایانه هم استفاده میکنند. به هر حال این واژههای جایگزین در طول زمان وارد زبان میشوند و نسلهای بعدی آنها را بیشتر به کار میبرند. بنابراین، مقابله با ورود واژههای خارجی، به ویژه انگلیسی، ضروری است؛ چرا که این هجوم بیسابقه است و همه دنیا نیز با آن مقابله میکنند.
چرا حساسیتی که در استفاده از کلمات انگلیسی وجود دارد در مورد زبان عربی دیده نمیشود، در حالی که واژههای عربی هم در گفتار روزانه و هم در رسانهای همچون صدا و سیما که باید قائل به حفظ زبان فارسی و پرهیز از به کار بردن واژههای غیرفارسی باشد، شنیده میشود.
در مورد واژههای عربی، نکته مهم این است که این واژهها سالهاست در زبان فارسی جا افتادهاند و تغییر نمیکنند. حتی در حوزههای تخصصی مانند فقه و حقوق، واژههای عربی همچنان به کار میروند و جایگزین کردن آنها دشوار است، اما واژههای جدید انگلیسی به دلیل هجوم گسترده، خطر بیشتری برای زبان فارسی دارند.البته این فقط در مورد زبان عربی نیست، حتی واژههای روسی، فرانسوی و... هم از قدیم در زبان ما یافت میشدند. بنای ما بر این است که آنچه از چندین قرن پیش در زبان فارسی موجود بوده، در بدنه زبان جا گرفته است. به طور مثال واژه فیلم و کلماتی که از آن ساخته شده مانند فیلمنامه، فیلمبردار و... اینها را دیگر نمیتوان تغییر داد. بنابراین ما این واژه بیگانه را به عنوان جزئی از بدنه زبان پذیرفتهایم. در عین حال واژه عربی جدیدی هم وارد زبان ما نمیشود. ممکن است عدهای در حوزههای خاصی واژههای عربی به کار ببرند مثلاً در زبان فقه و یا حقوق واژههای فقهی خیلی زیاد است و اینها را به راحتی نمیتوان عوض کرد، چون قانون بر مبنای فقه است و باید برای تغییر آن یک کار عظیم انجام داد اما به طور معمول همه زبانها تحت سیطره واژههای انگلیسی هستند و این فقط شامل زبان فارسی نمیشود و به عبارتی همه دنیا دارند با انگلیسی مقابله میکنند.
مثلاً فرض کنید حقالتحقیق و حقالتدریس دو واژه عربی هستند که برای زبان فارسی سنگین بودند و برای آنها معادل پژوهانه و آموزانه را قرار دادیم. به همین دلیل ما با ورود واژههای جدید از هر زبانی مقابله خواهیم کرد اما هجوم واژههای انگلیسی بیش از سایر زبانهاست.
پرسش آخر اینکه در مجموع با توجه به پیشرفت فناوری و فضای مجازی چقدر ورود واژههای خارجی و بیگانه به زبان فارسی را نگرانکننده میدانید؟
در مجموع، با توجه به پیشرفت فناوری و فضای مجازی، ورود واژههای بیگانه ممکن است تأثیرگذار باشد، اما زبان فارسی با پیشینهای که دارد از بین نخواهد رفت.ببینید زبان فارسی سالهاست توانسته خودش را حفظ کند، بنابراین زبان فارسی از بین نمیرود اما واژههایی هستند که مقطعی وارد زبان میشوند که اینها هم ماندگار نیستند، از سویی دیگر فناوریهای نوین مدام در حال تغییر است، اما اگر ما نتوانیم به موقع برای این واژهها معادلسازی کنیم مسلماً میتواند زبان فارسی را تحت تأثیر قرار بدهد، ولی در طول تاریخ زبان فارسی هویت خودش را حفظ کرده و همچنان حفظ خواهد کرد. تنها مسئله مهم، زبان علمی است که باید سریعتر مورد توجه قرار گیرد و واژههای علمی جا بیفتند. در غیر این صورت، تدریس علمی ممکن است به زبان انگلیسی منتقل شود که تهدیدی برای زبان علم فارسی محسوب میشود.