به گزارش ایرنا، این اقدام ارزشمند در ادامه سیاستهای دولت و با پیگیری مستمر نهادهای مربوطه به سرانجام رسید؛ شناسایی و تقدیر رسمی از این عزیزان نشاندهنده عزم جدی دولت برای پاسداشت خدمات بیشائبه آحاد ملت در عرصههای مختلف است.
پویایی و سرسبزی جنگلهای فارس در امتداد رشته کوه زاگرس، مدیون زنان و مردانی است که خالصانه قدم در راه نجات درختان و حیات وحش این منطقه نهادند و جان عزیزشان طعمه حریق شد.
برخلاف تصور عمومی که جنگلهای شمال ایران را نماد سبزی میدانند، استان فارس با ۲.۳ میلیون هکتار جنگل (۱۸ درصد جنگلهای کشور) و رتبه سوم مراتع، نگین سبز جنوب ایران محسوب میشود.
نگهبانان تنها در خط مقدم آتش
بر اساس قانون، به ازای هر پنج هزار هکتار باید یک قرقبان (مامور حفاظتی) حضور داشته باشد؛ بنابراین برای ۱۱ میلیون هکتار اراضی ملی، به حدود ۲ هزار و ۲۰۰ قرقبان مجهز به موتور نیاز است.
این در حالی است که فقط ۱۲۰ نفر قرقبان هستند که مسئولیت حفاظت از عرصههای طبیعی را بر عهده دارند و این کمبود شدید نیرو در استان فارس را نشان میدهد.
هر ساله شاهد بروز آتشسوزی در جنگلهای کشور و به ویژه استان فارس هستیم و در این میان علاوه بر حضور نهادهای مرتبط برای مهار آتش، افرادی در قالب سمنها و یا فعالان محیط زیست با هدف کمک به نیروهای یگانهای حفاظت از منابع طبیعی وارد میدان میشوند.
آتشی که با باد خشکسالی میتازد
خشکسالیهای متوالی، کاهش رطوبت و پوشش گیاهی خشک، سبب میشود تازیانههای آتش وحشیتر شوند و بهسرعت گسترش یابد و وزش بادهای شدید هم به این روند دامن میزنند.
نخستین خسارت، از بین رفتن پوشش گیاهی است؛ کاهش پوشش سبز نه تنها در سرسبزی و تنوع زیستی تاثیر دارد، بلکه بهطور مستقیم بر بحران آب نیز اثر میگذارد و ضعف پوشش گیاهی موجب تشدید فرسایش خاک، کاهش نفوذ آب و افزایش تنشهای آبی میشود.

دلبهدریای آتش
در این بحبوحه آتش، شیرمردان و شیرزنانی از اهالی روستاها و شهرهای مجاور آتشسوزی هستند که همراه با نیروهای امدادی به دل آتش میزنند و گاه با حوادثی غیرقابل جبران مواجه میشوند که این مسائل نقش آموزش در نحوه برخورد با آتشسوزی را صد چندان میکند.
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور و سازمان حفاظت محیط زیست تا حد توان خود امکاناتی را در اختیار نیروهای خود برای مهار آتش قرار دادهاند اما هم تجهیزات کم است و تعداد نیروها هم برای مهار آتشسوزیها کافی نیست.
بنابراین اگر همکاری مردم و گروههای مختلف محیطزیستی با نیروهای اطفای حریق نبود، ما شاهد از بین رفتن حجم عظیمی از جنگلهای کشور و به تبع آن استان بودیم.
شهیدان سبزپوش زاگرس
گاهی نیز حوادثی دردناک و غیر قابل جبران برای این افراد به وجود میآید؛ به عنوان مثال سال ۱۴۰۰ در جریان آتشسوزی جنگلهای هایقر در فارس چهار نفر از نیروهای مردمی و عضو یک خانواده که برای خاموش کردن آتش رفته بودند جان خود را از دست دادند.
همچنین محمدجواد مختاری، ۱۵ تیرماه سال ۱۳۹۹ وقتی آسیبهای ناشی از سوختگی در جنگل و مراتع ممسنی به مغز استخوانش رسیده بود، شهید شد؛ او داوطلب و فعال محیطزیستی ۳۱سالهای بود که با گروههای مقابله با آتش منطقه فهلیان شهرستان ممسنی استان فارس همراه شد.
تقدیر رسمی در دولت چهاردهم
اکنون دوباره نام اعضای خانواده بهزادی؛ یعنی «ناصر»، «رضا» و «حامد» که در آتشسوزی تنگه «هایقر» جان سپردند و «محمدجواد مختاری» فعال محیطزیستی که برای مهار آتش منطقه «فهلیان» جانش را فدا کرد دوباره به میان آمده است.
طبق اعلام «رضا افلاطونی»، رئیس سازمان منابعطبیعی و آبخیزداری کشور خبر داده، این جانباختگان حفاظت از منابعطبیعی براساس ماده سه آییننامه اجرایی ماده ۲۰ قانون مدیریت بحران کشور و در هشتمین جلسه کارگروه ملی فداکاران خدمت، مورد تقدیر رسمی قرار گرفتند.
او توضیح داد اعطای نشان «فداکار خدمت» و برقراری مستمری برای خانوادههای بازماندگان از جمله مزایای این مصوبه است تا قدردانی ملموسی از جانفشانیهای آنان صورت گیرد.

سوگ بیپایان
خواهر زنده یاد محمدجواد مختاری به ایرنا گفت: تاکنون چیزی به صورت مکتوب در خصوص فداکار بودن خدمت محمد جواد به ما اعلام نشده است، البته سال ۱۴۰۳ این مورد به صورت شفاهی به ما اعلام شد اما هنوز هیچ گونه خدماتی دریافت نکرده ایم و مفاد آن اجرایی نشده است.
وی ادامه داد: پروسه فداکاری خدمت برادرم بسیار طولانی شد؛ به نظر میرسد وقتی یک نفر از همه چیز و زندگی خود میگذرد تا جنگل را نجات دهد و با خلوص نیت خود را جان فدا میکند باید زودتر به امورات او رسیدگی شود.
وی گفت: سه برادر داشتم که ۲ تن از آنها پیش از حادثه محمدجواد در تصادف جان باختند و تنها برادر بازمانده ما محمدجواد بود که در آتشسوزی فهلیان جان خود را از دست داد.
خواهر زنده یاد محمدجواد مختاری بیان کرد: مادرم که به خاطر از دست دادن برادرم به سختی روزگار میگذراند، همین هفته پیش بود که به رحمت ایزدی پیوست و اکنون من، خواهرم و پدرم ماندهایم با کوله باری از دلتنگی و ناراحتی برای عزیزانمان.
وی افزود: برادرم زنده زنده در آتش سوخت و زمانی که به دل آتش زد میدانست که شاید دیگر برگشتی در کار نباشد؛ با این وجود برای نجات جنگل شتافت؛ آیا مستحق این همه کم لطفی و بی مهری است، که ما باید پروسه طولانی را طی کنیم تا فداکار خدمت شناخته شود.
وی ادامه داد: به نظرم ساخت یک تندیس و یادمان به یاد فداکاران جنگل کوچکترین چیزی است که میتوان در حق آنها انجام داد، باید این افراد در جامعه پررنگتر و الگوسازی شوند.

آتشسوزی تنگه هایقر فیروزآباد که دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ آغاز شد، سهشنبه ۱۲ مرداد فروکش کرد و باری دیگر در همین روز دوباره شعلهور شد؛ این آتشسوزی به دنبال دستور استاندار وقت فارس، اعزام سه بالگرد و حضور نیروهای امدادی و مردمی و بسیج ظرفیتها و امکانات، بامداد چهارشنبه ۱۳ مرداد مهار شد.
گرمای طاقت فرسا نیمه مردادماه ۱۴۰۰ در شهرستان فیروزآباد مانع از حضور نیروهای مردمی در کنار نیروهای امدادی و دستگاههای مسئول نشد و جان شیرین شان بهای جنگل های هایقر شد و سهشنبه ۱۲ مردادماه ۱۴۰۰ به نام روز آسمانی شدن این مدافعان طبیعت در تاریخ استان فارس و ایران ثبت شد.
یکی از اعضای خانواده بهزادی به ایرنا گفت: حدود پنج سال است که پیگیر موضوع جان باختن چهار تن از اعضای خانواده ام در آتش سوزی سال ۱۴۰۰ هستم اما تاکنون چیزی به ما اعلام نشده است و حتی قرار بود مرحله بعد به دیوان عدالت اداری مراجعه کنم.
سجاد بهزادی عنوان کرد: اعلام اسامی این افراد به عنوان فداکار خدمت باید زودتر انجام میگرفت، تاکنون هیچ خدمتی خانواده ما دریافت نکرده است.
وی ادامه داد: مرحوم ناصر بهزادی داماد خانواده، رضا ۱۹ ساله خواهرزاده و حامد ۱۸ ساله برادرزاده بنده بودند و چند روز بعد پدرم به نام جهانبخش بهزادی در اثر سوختگی شدید جان خود را از دست داد.

فارس؛ پهناورترین عرصه مرتعی و جنگلی کشور
مدیرکل منابع طبیعی فارس با بیان اینکه این استان رتبه نخست کشور از نظر وسعت مراتع و جنگلها را دارد، افزود: استان فارس از مجموع ۱۲.۲ میلیون هکتار عرصه طبیعی، ۱۰ میلیون هکتار منابع طبیعی را دربرمیگیرد که ۶۰ درصد آن را مراتع و ۱۸ درصد را جنگل تشکیل دادهاند.
۹۰ درصد آتشسوزی مراتع، ناشی از فعالیت انسانی
شهرام منتصری مهمترین علت آتشسوزی در مراتع و عرصههای منابع طبیعی استان را عوامل انسانی دانست و گفت: ۹۰ درصد این حوادث منشا انسانی دارد که عمدتا به صورت سهوی و در اثر بیاحتیاطی، روشن کردن آتش در طبیعت یا رها کردن زباله در جنگلها و مراتع رخ میدهد.
آموزش؛ حلقه مفقوده نجات جنگلهای فارس
طبق نظر کارشناسان، آموزش مساله مهمی است؛ هرچند ممکن است افرادی که در جریان مهار آتشسوزیها جانشان را از دست دادند یا دچار سوختگی شدند کار خود را بلد بودند اما باز هم دچار سانحه شدند، چون بنا به گفته افرادی که آتشسوزی جنگلها را از نزدیک دیدهاند شرایط بسیار دشوار و حساس است، بنابراین هر چه آموزشها علمیتر و دقیقتر باشند احتمال بروز صدمات کمتر میشود.
در زمان بروز آتش، پس از افزایش فشارهای اجتماعی، شاید یک بالگرد (هلیکوپتر) تامین شود تا اقدام به مهار آتش کند؛ در حالیکه به نظر میرسد با توجه به شرایط سختگذر و گستردگی عرصههای طبیعی، لازم است در استانهای زاگرسنشین یک واحد تخصصی با عنوان مدیریت مهار آتش (اطفای حریق) تشکیل شود که وظیفه آن فقط هماهنگی، چینش نیروها و هدایت عملیات باشد و به صورت حرفهای و با ساختار مشخص عمل کند تا در لحظه بحران، همه دستگاهها تحت مدیریت واحد باشند.
کمبود نیرو و نبود تیمهای حرفهای آموزشدیده یکی دیگر از چالشهای جدی است؛ نیروهای موجود بیشتر محافظ یا جنگلبان هستند که آموزشهای تخصصی ندیدهاند؛ درحالیکه در دنیا تیمهای حرفهای اطفای حریق با آموزش و تجهیزات کامل فعالیت میکنند و حضور سریع آنها از گسترش خسارت جلوگیری میکند.

پایان یک گزارش، آغاز یک انتظار
روایت فداکاران سبز زاگرس، حکایتی دوگانه است؛ روایتی از ایثارِ آتشین انسانهایی که بیدریغ جان سپردند تا جنگلها زنده بمانند و در مقابل، روایتی از تاخیر و دشواری در پاسداشتی که سزاوارشان بود.
اگرچه سرانجام، قدردانی رسمی از این قهرمانان به سرانجام رسید، اما این پاسداشت، برای خانوادههای داغدیده، با انتظاری طولانی و دردناک همراه بود.
این داستان، گذشته از یادآوری جانبازیهای بیشائبه، زنگ خطری برای ضرورت حمایت سریع، بیقیدوشرط و عملی از بازماندگان این عرصه و همچنین سرمایهگذاری جدیتر بر تجهیزات، آموزش و ساختارهای حرفهای برای حفاظت از میراث طبیعی کشور و پیشگیری از تکرار چنین فاجعههای انسانی است.