شناسهٔ خبر: 75755262 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

لاریجانی: مسیر تاریخ روابط ایران و غرب نشان‌دهنده استقلال ایران و تلاش غرب برای سلطه است

دبیر شورای عالی امنیت ملی در مراسم اختتامیه همایش «ما و غرب در آرا و اندیشه‌های حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای» با تشریح تاریخچه روابط ایران و غرب از دوره باستان تا انقلاب اسلامی گفت: ایران همواره استقلال و هویت ملی خود را حفظ کرده و غرب همواره در پی نفوذ و سلطه بر کشور بوده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری آنا، مراسم اختتامیه همایش ما و غرب در آرا و اندیشه‌های حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای» برگزار شد و علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در سخنرانی خود با مرور تاریخ روابط ایران و غرب گفت: غرب مدعی بود نتیجه آن جنگ‌های جهانی مسیر خود را روشن کردند، قوت بی‌رای، جهل و جنوب به تعبیر سعدی زمانی ما وارد عصر جهل و جن شد. در طول تاریخ، روابط ایران و غرب جنبه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی داشته و تعاملات بین‌المللی ایران همواره پیچیده بوده است. 

وی افزود: در دوره باستان، ایران با حکومت‌های هخامنشی، اشکانی و ساسانی اداره می‌شد و با تمدن یونان در تعامل بود. ایران از قدرت عظیم برخوردار بود و غرب هیچگاه زمینه‌ای برای تسلط بر ایران نیافت. با وجود جنگ‌ها، یونان نتوانست ایران را تحت سلطه خود قرار دهد. تعامل و برخورد نظامی میان ایران و یونان وجود داشت و برخی مورخین معتقدند تفکرات ایرانی و دینی از طریق یونان کشیده شد. افلاطون در چهار قرن قبل از میلاد در آثار خود به ارتباط با ایران اشاره کرده و گرایش او به دو عالم مثال به عالم محسوس، از دوگانگی عالم مادی و عالم معنوی در اندیشه زرتشت الهام گرفته شده است. 

لاریجانی ادامه داد: در دوره ساسانیان، ایران با بیزانس یا امپراتوری روم شرقی هم روابط صلح‌آمیز داشت و هم کشمکش‌های جنگی. این دو قدرت بزرگ در دو سوی جهان تمدن، با یکدیگر رقابت داشتند. داستان مناطقی مانند ارمنستان و شام نشان می‌دهد که ساسانیان و بیزانس یکدیگر را به عنوان دو امپراتوری می‌شناختند و در تجارت رقابت داشتند. هر دو امپراتوری می‌خواستند مسیر‌های تجارت شرق به غرب را کنترل کنند، چیزی که امروز نیز مطرح است. روابط علمی و فرهنگی نیز وجود داشت و کتاب‌ها در دو قلمرو به زبان یکدیگر ترجمه می‌شد. در هنر، معماری، فلسفه و پزشکی مراودات علمی وجود داشت و دین بیزانس مسیحیت و ساسانیان زرتشتی بود. 

وی تأکید کرد: با وجود رقابت و کشمکش، ایران مستقل باقی ماند و استقرار قدرت آن مبتنی بر نظام حکومتی قوی و مذهب زرتشت بود. امتداد قدرت و پایدار بودن حکومت ساسانیان یک امر مهم تاریخی بود تا زمانی که طلوع تفکر نوین دینی توانست این ساختار را دگرگون کند.

لاریجانی با اشاره به دوره صفویه گفت: «در قرن شانزدهم و همزمان با تحولات فکری و علمی در غرب، صفویه منزلت ایران را به عنوان یک امپراتوری تقویت کردند. شاه عباس و بزرگان صفویه ارتباطات گسترده‌ای با کشورهای اروپایی نظیر پرتغال، اسپانیا، فرانسه و انگلستان برقرار کردند. این روابط عمدتاً در حوزه‌های فرهنگی، علمی و اقتصادی بود و در زمینه سیاسی و نظامی، کشمکش جدی وجود نداشت بلکه نوعی همکاری و موازنه برقرار شد. اروپا توان مقابله با قدرت امپراتوری صفویه را نداشت و ایران با استقلال فکری، اقتصادی و قدرت نظامی، ساختاری پایدار ایجاد کرد.

وی افزود: ایران در دوره صفویه تولیدکننده عمده ابریشم، فرش، ادویه و فلزات بود و اروپایی‌ها، به ویژه کمپانی هند شرقی، علاقه‌مند به خرید این کالاها بودند. شاهان صفویه از دانش و خدمات اروپایی‌ها در زمینه‌هایی مانند ساعت‌سازی، پزشکی و مهندسی بهره‌مند شدند. رشد علم و فناوری، استقلال فکری و قدرت نظامی سه عامل اصلی پایداری حکومت صفویه بود و ابن‌خلدون نیز این استحکام را با مفهوم «عصبیت» توضیح داده است.

لاریجانی ادامه داد: در دوره قاجار، نفوذ انگلستان و روسیه در امور داخلی ایران از جمله قرارداد گلستان و ترکمنچای و دخالت در دولت و مجلس، به همراه استبداد داخلی و بی‌توجهی به علم و رشد اقتصادی، موجب ضعف اراده ملی شد. قدرت نظامی ایران کاهش یافت و فرودستی و تحقیر ملی تشدید شد. در دوران پهلوی نیز وابستگی کامل به آمریکا و انگلیس، استبداد داخلی و قطع رابطه با مردم، استقلال واقعی کشور را از میان برد. حتی با وجود امکانات مالی و نظامی گسترده، سرسپردگی به غرب عامل اصلی ناپایداری حکومت پهلوی بود و کودتای ۲۸ مرداد نمونه آشکار دخالت مستقیم غرب در ایران است.

وی افزود: انقلاب اسلامی با درک درست از وضعیت، ایران را به مسیر استقلال واقعی هدایت کرد. رهبران انقلاب اسلامی، به ویژه حضرت امام و شهید بهشتی، مناسبات ایران با جهان غرب را به گونه‌ای تنظیم کردند که هم منافع ملی حفظ شود و هم استقلال علمی، فناوری و اقتصادی کشور تضمین گردد. تعامل علمی و تبادلات فرهنگی با جهان ادامه یافت، اما غرب همواره درصدد سلطه و محدود کردن اراده ایران بود.

لاریجانی درباره دوره پس از انقلاب اسلامی گفت: «ایران با انقلاب، جهاد مثبت و منفی غرب را درست فهمید و مناسبات خود را متناسب با منافع ملی تنظیم کرد. رهبران صدر انقلاب اسلامی و اهل فلسفه، از جمله شهید بهشتی، مسیر تعامل با غرب را ترسیم نمودند و از نظر علمی و فناوری در هر فرصتی استقبال کردند. تعامل علمی با جهان ادامه یافت و اسامی و دانشمندان مرتبط در این مسیر نقش داشتند. این وجه تعاملات علمی باعث رشد جامعه شد و همواره مورد تأکید رهبران انقلاب اسلامی بود. البته گاهی در ارتباطات علمی و فناوری محدودیت‌هایی وجود داشت، اما رشد علمی جامعه با گسترش دانشگاه‌ها و توجه رهبران به تسلط علمی و فناوری، مسیر پیشرفت را هموار کرد. هنوز ظرفیت عظیم علمی کشور در حل مسائل و تولیدات داخلی به صورت کامل فعال نشده و اشکال در ساز و کارهای داخلی و هماهنگی نخبگان دانشگاهی با بخش‌های مختلف کشور وجود دارد.

وی ادامه داد: رابطه تجاری ایران با غرب که ریشه در ساختار گذشته داشت، پس از انقلاب با فراز و فرودهای مختلف ادامه یافت، اما سال‌ها غرب همچنان شریک تجاری اصلی بود. رفتار غرب در حوزه سیاسی و امنیتی، واکنش ملت ایران را برانگیخت. ملت ایران که تازه از یوغ ستم شاهنشاهی خارج شده بود، با ایجاد نظام مستقل مواجه شدند و تلاش غرب برای سرقت استقلال ملت با نهیب امام مواجه شد. رهبر انقلاب همواره نسبت به تسلط غرب هشدار داده و در مراودات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی، استقلال کشور را صیانت کردند.

لاریجانی افزود: مسئله هسته‌ای، بهانه‌ای بیش نبود و غرب به دنبال تسلط سیاسی و اقتصادی بر ایران بود. موضع رهبران انقلاب و ملت ایران، حفظ استقلال و عدم پذیرش سلطه هیچ کشور خارجی است. تبادلات فرهنگی با غرب و شرق نیز برقرار است، اما رهبران نظام توجه داشتند که این تعاملات باید مفید و تعالی‌بخش باشد و هیچگاه عناصر مترقی فرهنگ مانند قانون‌گرایی، محیط زیست و آموزش نادیده گرفته نشود. غرب همواره در پی جریان‌سازی فرهنگی و سلطه تکنولوژیک و سیاسی بوده است.

وی در ادامه سخنان خود گفت: غرب، انسان را از مواجهه با پرسش‌های اساسی هستی بازداشته و او را به انسانی بی‌خانمان و از مقام سروری به واپسین درجه آدمیزاد تبدیل کرده است. در مقابل، فرهنگ و فلسفه ایران و اسلام، از حافظ، سعدی، مولوی و دیگران گرفته تا گوته و فیلسوفان غربی که از آثار ایران الهام گرفته‌اند، معنویت و تفکر را در دنیای مدرن زنده نگه داشته است. تبادلات فرهنگی و شناخت میراث فرهنگی، سرمایه‌ای عظیم برای نسل امروز و فردای ایران است.

لاریجانی به صلح‌طلبی سیاسی و امنیتی اشاره کرد و گفت: رهبران انقلاب اسلامی به استقلال، آزادی و حفظ فرهنگ پایبند هستند. استقلال، فطریات روح جمعی جامعه است و در سیاست جهان معاصر، مستقل زیستن کار ساده‌ای نیست. کشورهایی که دم از حقوق بشر و صلح می‌زنند، گاه بزرگ‌ترین مانع استقلال کشورها هستند. سیاست‌های غرب در قرن‌های اخیر، منطق صلح و حقوق بین‌الملل را نادیده گرفته و قدرت و تسلط را محور قرار داده است.

وی افزود: آمریکا و رژیم صهیونیستی در طول تاریخ و اخیراً نیز در جنگ‌های منطقه‌ای، تلاش کردند اراده ملت ایران را شکسته و استقلال کشور را محدود کنند، اما ملت ایران و رهبری با ایستادگی و صلابت خود، استقلال و هویت ملی را حفظ کردند. رهبر معظم انقلاب با مدیریت مستقیم و دقیق صحنه جنگ و تدارکات، امنیت و نیازهای مردم را تأمین کردند و الهام‌بخش ملت برای مقابله با دشمنان بودند.

لاریجانی در پایان سخنان خود گفت: تاریخ نشان می‌دهد که شرق و ایران همواره از فکر، هویت ملی و استقلال واقعی برخوردار بوده‌اند. تهدیدات و فشارهای آمریکا و غرب نمی‌تواند اراده ملی ایران را شکسته کند. ایران نه استیلاطلب است و نه استقلال خود را در معرض فروش قرار می‌دهد، حتی اگر به قیمت رویارویی تمام شود. کلید کار، تغییر رویکرد غرب و دست کشیدن از سلطه‌طلبی است تا شرایط به نفع تعامل متوازن و محترمانه میان ملت‌ها فراهم شود

 

انتهای پیام/