به گزارش خبرگزاری ایمنا، برنامه جمعآوری گاز فلر در ایران یکی از مهمترین اقدامات زیستمحیطی و اقتصادی دولتچهاردهم است که توانایی تبدیل هدر رفت منابع ملی به سودمندی اقتصادی و بهبود کیفیت هوا را نشان میدهد. سالهای متمادی، مشعلهای نفتی از ایلام تا اهواز، از میادین مسجدسلیمان تا سکوهای پارس جنوبی بدون کنترل سوزانده میشدند و روزانه حدود ۵۰ میلیون متر مکعب گاز ارزشمندی بیهدف هدر میرفت، اما با ورود سیاستهای قاطع محسن پاکنژاد، وزیر نفت، و حمایت مستقیم رئیسجمهور، این دوران تحولپذیر شده است، از آغاز دولتچهاردهم تاکنون، رویکردی بنیادین در مدیریت انرژی و هماهنگکردن مشارکت بخش خصوصی شکل گرفته که بر اساس آن، گاز مشعل از یک بحران محیطی به فرصتی اقتصادی بزرگ تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید: مجتمع گاز پارس جنوبی نقشی حیاتی در اقتصاد ملی دارد

ایران ازنظر میزان گاز سوزی جهانی رتبهٔ دوم را پس از روسیه و پیش از عراق داشت. در سال ۲۰۲۳، سوزاندن گاز در ایران به ۲۰.۴ میلیارد متر مکعب رسید، که بیشترین رقم از زمان شروع اندازهگیریهای ماهوارهای در سال ۲۰۱۲ بود. تقریباً ۵۰ میلیون تن دیاکسید کربن معادل سالانه از این مشعلها منتشر میشد که برابر ۵.۵ تا ۶ درصد کل انتشارات گازهای گلخانهای ایران را تشکیل میداد. علاوه بر خسارات محیطی، ارزش اقتصادی تلفشده بیش از ۵ میلیارد دلار سالانه برآورد شده است. در خوزستان، منطقهٔ مرکز صنایع نفت و پتروشیمی کشور، کیفیت هوا برای ساکنین بهوسیلهٔ مشعلها، طوفانهای گرد و غبار ناشی از خشکشدن تالابهای شادگان و هور العظیم، و فعالیتهای صنعتی بسیار تحتتأثیر قرار دارد.

رویکرد جدید دولت و تغییر مدل سرمایهگذاری
دولتچهاردهم، از مدل تصدیمستقیم خود داری کرد و نقش را بر عهدهٔ تنظیمگری بازار و جذب سرمایهگذار بخش خصوصی معطوف ساخت. مدل نوین واگذاری بهنام BOO (ساخت، بهرهبرداری، مالکیت) مبتنی بر آن است که شرکتهای خصوصی و دانشبنیان بدون اتکای مستقیم به بودجهٔ دولتی سرمایهگذاری کرده و درآمد خود را از فروش گاز جمعآوری شده تأمین میکنند. بهگفتهٔ وزیر نفت، امضای دستورات رئیسجمهور برای حذف بروکراسی و تعیین قیمتپایهٔ صفر برای مناقصهها، منابع جدیدی برای جذب سرمایهگذاران فراهم کرد.
پروژهٔ جمعآوری گاز فلر در جنوب استان ایلام (NGL۳۱۰۰) اولین نمونهٔ عملیاتی این سیاست جدید است. این پروژهٔ بزرگ با سرمایهگذاری ۱.۶ میلیارد دلار و استفادهٔ ۸۵ درصد تجهیزات تولید داخلی، در منطقهٔ دشت عباس شهرستان دهلران افتتاح شد. ظرفیت طراحیشدهٔ این تأسیس ۲۴۰ میلیون فوت مکعب در روز است و شامل ایستگاههای افزایشفشار، یک نیروگاه ۱۰۰ مگاواتی و بیش از ۳۵۰ کیلومتر خط لوله است. در فاز نخست (تیرماه ۱۴۰۴)، ۸۰ میلیون فوت مکعب گاز جمعآوری شد و در فاز دوم (مردادماه ۱۴۰۴) ظرفیت به ۱۲۵ میلیون فوت مکعب افزایش یافت. برنامهریزیشده است تا پایان سال جاری (۲۰ اسفندماه ۱۴۰۳) ظرفیت به ۲۴۰ میلیون فوت مکعب برسد.

قراردادهای بزرگ و گسترش برنامه
دهم آبان ۱۴۰۴ (۱ نوامبر ۲۰۲۵) نقطه عطفای برای صنعت نفت ایران محسوب شد، زیرا شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب ۱۲ قرارداد بزرگ با شرکتهای خصوصی و دانشبنیان امضا کرد. این قراردادها به تدریج جمعآوری ۲۹۵ میلیون فوت مکعب گاز مشعل را افزایش خواهند داد. طبق این توافقنامهها، ۳۰ مشعل در ۱۱ واحد بهرهبرداری در مناطق اهواز، بیبیحکیمه، مارون، گلخاری، رگسفید و گچساران ظرف ۱۸ ماه خاموش میشوند. بر اساس برنامهٔ هفتم توسعه، هدف نهایی ایران رسیدن به ۴۴ میلیون متر مکعب (حدود ۱.۵۵ میلیارد فوت مکعب) جمعآوری روزانه تا پایان سال ۱۴۰۷ است.
مجموعه سرمایهگذاری تاکنون بیش از ۴ میلیارد دلار بوده و برای تکمیل پروژهها تا پایان برنامهٔ هفتم نیاز به ۳.۵ میلیارد دلار سرمایهٔ اضافی است. این سرمایهگذاری سنگین بهدلیل مدل BOO کاملاً توسط بخش خصوصی تأمین میشود و دولت از نظر مالی مسئولیتی ندارد.
قراردادهای امضاشده دارای اهدافی مشخص و قابلسنجش هستند. جمعآوری روزانهٔ ۲۹۵ میلیون فوت مکعب گاز مشعل موجب جلوگیری از هدر رفت سرمایهٔ ملی و کاهش انتشار حدود ۳۰ هزار تن گازهای گلخانهای در روز میشود. انتظار میرود سالانه ۸۰۰ هزار تن مایعات گازی (گازهای مایعشدهٔ سبک) تولید شود و ۲۰۰ میلیون فوت مکعب گاز روزانه به شبکهٔ سراسری تزریق گردد. درآمد سالانهٔ حاصل از این پروژهها ۵۵۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار برآورد شده است. این گاز تزریقشده بهویژه در فصلهای سرد سال، زمانی که تقاضای گاز افزایش مییابد، نقش اساسی برای تأمین توازن انرژی کشور ایفا خواهد کرد.

یکی از ویژگیهای برجسته این برنامه، نقش تعیینکننده شرکتهای خصوصی و دانشبنیان است. در حالحاضر ۹ بسته جمعآوری با ظرفیت ۲۰۷ میلیون فوت مکعب در حال اجرا است و ۳۶ بسته دیگر با ظرفیت ۷۰۰ میلیون فوت مکعب آمادهی مناقصه هستند، این بستهها در قالب یک بازار رقابتی، سرمایهگذاران را برای تصاحب این فرصتها ترغیب میکند. مدل کسبوکار جدید بهطوری طراحی شده که تمام درآمد و ارزشافزودهٔ حاصل از این پروژهها متعلق به سرمایهگذاران خصوصی است، و بعد از انقضای دوره معاهده، مالکیت تأسیسات به شرکت ملی نفت واگذار میشود.
کاهش سوزاندن گازها پیامدی بینظیر برای محیطزیست دارد؛ دیاکسید کربن، دیاکسید گوگرد، کربنمونوکسید، ذرات معلق و ترکیبات آلی فرار از جمله آلاینده گاز مشعل هستند. بهخصوص در خوزستان، که بهدلیل میادین نفتی وسیع و فعالیتهای صنعتی یکی از آلودهترین مناطق ایران است، خاموشی مشعلها بر بهبود شاخصهای کیفیت هوا تأثیر خواهد داشت. علاوه بر کاهش آلایندگی، پروژههای جمعآوری گاز فلر بهطور کسیسی به افزایش ضریب بازیافت نفت از مخازن کمک خواهند کرد، زیرا تزریق گازهای جمعآوریشده به مخازن فشار داخلی آنها را افزایش میدهد و درنتیجه بازیافت نفت بیشتری را ممکن میسازد.
پروژهٔ NGL۳۱۰۰ تنهایی ۱۵۰ فرصت اشتغال مستقیم و حدود ۳۰۰۰ فرصت کار غیرمستقیم در زنجیره تأمین ایجاد کرده است. گسترش پروژههای جمعآوری گاز در کل مناطق نفتخیز میتواند هزاران فرصت استخدامی برای متخصصان، کارگران و تکنسینها فراهم کند. این موضوع بویژه برای استانهای خوزستان و ایلام حائز اهمیت است، زیرا این استانها علیرغم ثروت نفتی زیاد، از نظر شاخصهای اجتماعی و اقتصادی تاریخچهٔ آسیبی داشتهاند.
ایران تحت پوشش کنوانسیون پاریس متعهد به کاهش انتشارات گازهای گلخانهای است، برنامه جمعآوری گاز فلر نشاندهنده تعهد جدی دولتچهاردهم بهسمت توسعه پایدار و کاهش تأثیرات اقلیمی است، بر اساس گزارشهای بینالمللی، کشورهایی که متعهد به راهاندازی Zero Routine Flaring by ۲۰۳۰ شدند، در میانگین ۱۲ درصدی کاهش شدت فلرینگ از سال ۲۰۱۲ تاکنون موفق شدند، در حالیکه کشورهای متعهد نشده میانگین ۲۵ درصدی افزایش شدت فلرینگ را تجربه کردند، پروژههای ایران بدین معنا میتواند الگویی برای دیگر کشورهای تولیدکنندهٔ نفت و گاز باشد.
با اکمال تمام پروژههای برنامهریزیشده تا پایان سال ۱۴۰۷، انتظار میرود ایران به یک نقطهٔ عطف در مدیریت میراث صنعت نفت خود برسد. خاموشی کامل مشعلها بهنمایندگی از پایان یک دوره طولانی اتلاف و شروع دورهٔ تازهٔ کارآمدی اقتصادی و توسعهٔ پایدار است. این دگرگونی نهتنها نتیجهٔ فنآوری و سرمایهگذاری است، بلکه ریشه در سیاستگذاری هوشمندانه و همکاری میان دستگاههای دولتی، بخش خصوصی و متخصصین صنعتی دارد.