شناسهٔ خبر: 75706822 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: بهار | لینک خبر

ژنرالی که با شتر و طلا پول‌دار شد و حالا بر نصف سودان تسلط دارد

صاحب‌خبر -
گروه بین الملل: ژنرال محمد حمدان دقلو، معروف به «حمیدتی»، به عنوان یک چهره مسلط در صحنه سیاسی سودان ظاهر شده است و نیروهای شبه‌نظامی او موسوم به نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) اکنون نیمی از کشور را کنترل می‌کنند.نیروهای پشتیبانی سریع اخیراً با تسخیر شهر فاشر، آخرین پادگان تحت کنترل ارتش سودان و متحدان محلی آن در منطقه غربی دارفور، به پیروزی قابل توجهی رسیدند.
مخالفان حمیدتی از او متنفرند ومی‌ترسند اما طرفدارانش به دلیل سرسختی، بی‌رحمی و وعده‌اش برای برچیدن یک دولت بدنام، او را تحسین می‌کنند.
خانواده حمیدتی یکی از طوایف شتردار و عرب‌زبان ریزیغات هستند که در چاد و دارفور اقامت دارند. او متولد سال‌ ۱۹۷۴ یا ۱۹۷۵ است و مانند بسیاری از افراد با پیشینه روستایی، تاریخ تولد و محل آن ثبت نشده است.قبیله‌ او به رهبری عمویش، جمعه دقلو، در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۸۰ میلادی، در گریز از جنگ و به دنبال مراتع سرسبز، راهی دارفور شد و اجازه یافت که آنجا ساکن شود. حمیدتی پس از ترک تحصیل در اوایل نوجوانی، با فروش شتر به لیبی و مصر پول در می‌آورد.
دارفور آن موقع «غرب وحشی» سودان بود: جایی فقیر و بی‌قانون که دولت عمر البشیر، رئیس‌جمهور وقت، را نادیده می‌گرفت. شبه‌نظامیان عرب معروف به جنجوید (از جمله نیروی تحت فرمان جمعه دقلو) به روستاهای قوم فور حمله می‌کردند. این چرخه خشونت در سال ۲۰۰۳ به یک شورش تمام عیار منجر شد که در آن مبارزان فور به همراه گروه‌هایی مانند: مسالیت، زغاوه و گروه‌های دیگر، با این استدلال که توسط نخبگان عرب کشور نادیده گرفته شده‌اند، قیام کردند.
عمر البشیر در پاسخ گروه جنجوید را به شدت گسترش داد تا هدایت اقدامات ضدشورش او را به عهده بگیرند. این نیروها خیلی زود به عنوان گروهی بسیار خشن شناخته شدند که غارت می‌کردند، می‌سوختند، می‌کشتند و تجاوز می‌کردند.
واحد حمیدتی نیز در میان آن‌ها بود و طبق گزارشی از حافظان صلح اتحادیه آفریقا، این گروه در نوامبر ۲۰۰۴ به روستای «ادوا» حمله و آن را نابود کرد. حمله‌ای که در آن ۱۲۶ نفر شامل ۳۶ کودک کشته شدند.
طبق یک تحقیق که در آمریکا انجام شد، جنجوید مسئول نسل‌کشی بوده است. درگیری دارفور به دادگاه کیفری بین‌المللی (ICC) ارجاع داده شد و در آن برای چهار نفر، از جمله عمر البشیر، که اتهام نسل‌کشی را رد کرده بود، کیفرخواست صادر شد. حمیدتی یکی از فرماندهان جنجوید بود که در آن زمان به قدری کم‌اهمیت بود که از چشم دادستان دور ماند. تنها یک نفر از جنگجویان جنجوید، علی عبدالرحمن کشیب که به «سرهنگ سرهنگ‌‌ها» معروف است، به دادگاه احضار شد. او ماه گذشته در ۲۷ مورد جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت مجرم شناخته شد و در ۱۹ نوامبر حکمش صادر می‌شود.در سال‌های پس از ۲۰۰۴ که خشونت به اوج رسید، حمیدتی به بهترین شکل از فرصت‌هایش استفاده کرد و به ریاست یک نیروی شبه‌نظامی قدرتمند، یک امپراتوری شرکتی و یک سازمان سیاسی رسید.
این داستان فرصت‌طلبی و کارآفرینی است. او مدت کوتاهی دست به شورش زد و خواستار حقوق معوقه سربازانش، ترفیع درجه و یک سمت سیاسی برای برادرش شد. عمر البشیر با بیشتر خواسته‌هایش موافقت کرد و حمیدتی دوباره به جمع آن‌ها پیوست.بعدا که واحدهای دیگر جنجوید شورش کردند، حمیدتی رهبر نیروهای دولتی بود که آنها را سرکوب کردند و در این فرآیند کنترل بزرگترین معدن طلای دست‌ساز دارفور در محلی به نام جبل عامر را در دست گرفت. خیلی زود «الجنید»، شرکت خانوادگی حمیدتی، بزرگترین صادرکننده طلای سودان شد.
در سال ۲۰۱۳، حمیدتی درخواست کرد که ریاست یک گروه شبه‌نظامی جدید به نام نیروهای پشتیبانی سریع را که به طور مستقیم به عمر البشیر گزارش می‌داد، به عهده بگیرد و با درخواستش موافقت شد.
جنجوید در نیروهای پشتیبانی سریع ادغام شد و یونیفرم، وسایل نقلیه و سلاح‌های جدید دریافت کرد و افسرانی از ارتش برای بهبود کیفیت به آن اضافه شدند.
نیروهای پشتیبانی سریع مقابل شورشیان دارفور یک پیروزی مهم به‌دست آوردند ولی در مبارزه با شورشیان در کوه‌های نوبه در نزدیکی سودان جنوبی عملکرد ضعیفی داشتند و نقش پشتیبان در کنترل مرز با لیبی را بر عهده گرفتند.
هدف آن‌ها ظاهرا محدود کردن مهاجرت غیرقانونی از صحرای آفریقا به سمت مدیترانه بود اما فرماندهان حميدتی در مواردی چون اخاذی و قاچاق انسان نیز متبحر شدند و طبق برخی گزارش‌ها در قاچاق انسان هم فعالیت می‌کردند.
سال ۲۰۱۵ عربستان سعودی و امارات متحده عربی از ارتش سودان خواستند تا نیروهایی را برای جنگ با حوثی‌ها به یمن بفرستد. فرمانده این گروه ژنرالی به نام عبدالفتاح برهان بود که قبلا در دارفور جنگیده بود. او اکنون رئیس ارتش سودان است و با نیروهای پشتیبانی سریع می‌جنگد.
حمیدتی آن زمان فرصت را مناسب دید و قراردادی خصوصی و جداگانه با عربستان سعودی و امارات برای تأمین مزدوران نیروهای پشتیبانی سریع بست. ارتباط با ابوظبی موثرترین اقدام بود و آغازی بر یک رابطه نزدیک با محمد بن زاید، رئیس امارات متحده عربی.جوانان سودانی (و به طور فزاینده‌ای از کشورهای همسایه) به مراکز جذب نیروهای پشتیبانی سریع می‌رفتند و هنگام ثبت‌نام تا سقف ۶۰۰۰ دلار، پول نقد می‌گرفتند. حمیدتی با گروه واگنر روسیه شریک شده بود و در ازای معاملات تجاری از جمله در زمینه طلا، خدمات آموزشی می‌گرفت.
او برای نهایی کردن این قرارداد به مسکو سفر کرد و در همان روزی که روسیه به اوکراین حمله کرد، در این کشور بود. حمیدتی پس از شروع جنگ در سودان، دریافت کمک از گروه واگنر را انکار کرد. اگرچه واحدهای اصلی رزمی نیروهای پشتیبانی سریع، به سرعت حرفه‌ای می‌شدند ولی آنها همچنان ائتلافی از شبه‌نظامیان قدیمی و قومی غیررسمی نیز بودند.
در حالی که حکومت با اعتراضات مردمی فزآینده روبرو می‌شد، عمر البشیر به نیروهای حمیدتی دستور داد تا به خارطوم، پایتخت کشور، بروند. رئیس‌جمهور با بازی با کلمات نام حمیدتی، او را «حمایتی» به معنای «محافظ من» نامید و نیروهای پشتیبانی سریع را به عنوان وزنه تعادلی در برابر کودتاگران احتمالی در ارتش در نظر می‌گرفت؛ اقدامی که بعدا مشخص شد اشتباهی محاسباتی بود.
در آوریل ۲۰۱۹، یک تجمع پرشور از معترضان مدنی، مقر ارتش را احاطه کردند و خواستار دموکراسی شدند. عمر البشیر به ارتش دستور داد تا به آن‌ها شلیک کند. ژنرال‌های ارشد از جمله افراد حمیدتی، تشکیل جلسه دادند و تصمیم گرفتند به جای شلیک به معترضان، عمر البشیر را برکنار کنند؛ اینجا بود که جنبش دموکراسی، پیروزی را جشن گرفت.
برای مدتی، حمیدتی به عنوان چهره جدید آینده سودان مورد تحسین قرار گرفت. او جوان و خوش‌برخورد بود و فعالانه با گروه‌های اجتماعی مختلف ملاقات می‌کرد. او خودش را به عنوان چالش‌گر ساختار تاریخی کشورش معرفی و سعی کرد وجهه سیاسی‌اش را تغییر دهد ولی این وضعیت تنها چند هفته دوام آورد.
هنگامی که او و عبدالفتاح برهان، رئیس مشترک شورای نظامی حاکم، در واگذاری قدرت به غیرنظامیان تعلل کردند، تظاهرات معترضان شدت گرفت. حمیدتی نیروهای پشتیبانی سریع را در سرکوب مخالفان آزاد گذاشت و به گزارش دیده‌بان حقوق بشر این گروه صدها نفر را کشتند، به زنان تجاوز کردند و مردان را در حالی که آجر به پاهایشان بسته بودند، به رود نیل انداختند. حمیدتی این جنایات را انکار کرده است.
با فشار گروه چهارجانبه تشکیل شده برای ترویج صلح و دموکراسی در سودان (آمریکا، بریتانیا، عربستان و امارات)، ژنرال‌ها و غیرنظامیان به توافقی که میانجی‌های آفریقایی تدوین کرده بودند، تن دادند و برای دو سال، همزیستی ناپایداری بین یک شورای حاکم زیر نظر نظامیان و یک کابینه غیرنظامی برقرار شد.
کمیته‌ منصوب شده از سوی کابینه در حال تحقیق درباره شرکت‌های متعلق به ارتش، امنیت و نیروهای پشتیبانی سریع بود و در آستانه انتشار گزارش نهایی‌ای بود که قرار بود بگوید، حمیدتی چگونه به سرعت در حال گسترش امپراتوری شرکتی خود است. درست همان موقع عبدالفتاح برهان و حمیدتی غیرنظامیان را برکنار کردند و قدرت را در دست گرفتند.
در ادامه رهبران کودتا باهم اختلاف پیدا کردند. عبدالفتاح برهان می‌خواست که نیروهای پشتیبانی سریع زیر نظر ارتش قرار گیرند ولی حمیدتی زیر بار نرفت.
چند روز پیش از مهلت نهایی برای حل این مسئله (آوریل ۲۰۲۳)، یگان‌های نیروهای پشتیبانی سریع وارد عمل شدند و در اطراف مقر ارتش و کاخ ملی در خارطوم مستقر شدند.
کودتا شکست خورد اما خارطوم منطقه‌ای جنگی شد که نیروهای رقیب خیابان به خیابان در آن می‌جنگیدند. خشونت در دارفور به اوج رسید و یگان‌های پشتیبانی سریع بی‌رحمانه به مردم مسالیت حمله کردند. طبق برآورد سازمان ۱۵۰۰۰ غیرنظامی کشته شدند، و آمریکا آن را نسل‌کشی نامید. نیروهای پشتیبانی سریع این اتهام را رد کرده‌اند.
فرماندهان نیروهای پشتیبانی سریع با پخش ویدئوهایی که جنگجویان‌شان را در حال شکنجه و کشتار نشان می‌داد، قساوت‌ها و باورشان به بدون عاقبت ماندن این اقدامات را به رخ می‌کشیدند.
نیروهای پشتیبانی سریع و شبه‌نظامیان متحد آن در سراسر سودان مشغول غارت شدند و شهرها، بازارها، دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ها را تاراج کردند. حجم عظیمی از کالاهای غارت شده در آنچه آشکارا به نام «بازارهای دقلو» شناخته می‌شود، برای فروش عرضه می‌شوند که فراتر از سودان به چاد و سایر کشورهای همسایه راه می‌یابند. نیروهای پشتیبانی سریع، دخالت مبارزان خود در غارت را رد می‌کنند.
حمیدتی در هفته‌های نخست درگیری در کاخ ملی زیر آتش توپخانه‌ و حملات هوایی گرفتار و به‌شدت مجروح شد و برای مدتی از پیش چشم عموم ناپدید شد. چند ماه بعد که دوباره در انظار عمومی ظاهر شد، نشانه‌ای از پشیمانی نسبت به جنایت‌ها بروز نداد و همچنین مصمم به پیروزی در میدان نبرد بود.
نیروهای پشتیبانی سریع، سلاح‌های مدرن از جمله پهپادهای پیشرفته‌ای را به دست آورده‌اند که از آن‌ها برای حمله به پورت سودان، کانون قدرت عبدالفتاح برهان، استفاده کرده‌اند. این سلاح‌ها همچنین نقش حیاتی در حمله به فاشر ایفا کرده‌اند. گزارش‌های تحقیقی، از جمله گزارش نیویورک تایمز، می‌گویند که این تسلیحات از طریق یک باند هوایی و پایگاه تدارکاتی که امارات متحده عربی داخل چاد ساخته است، منتقل می‌شوند. امارات مسلح کردن نیروهای پشتیبانی سریع را رد می‌کند.
با این تسلیحات، نیروهای پشتیبانی سریع در یک بن‌بست استراتژیک با ارتش سودان، متحد سابق‌شان، گرفتار شده‌اند. حمیدتی در تلاش است با برخی گروه‌های غیرنظامی و جنبش‌های مسلح، به ویژه دشمنان سابقش خود در کوه‌های نوبه، ائتلاف کند. او یک «دولت موازی صلح و وحدت» تشکیل داده و ریاست آن را خودش بر عهده گرفته است. با تصرف فاشر، نیروهای پشتیبانی سریع اکنون تقریباً تمام قلمرو مسکونی غرب نیل را کنترل می‌کنند.به دنبال افزایش انتشار گزارش‌ها درباره کشتارهای دسته جمعی و محکومیت گسترده این اقدامات، حمیدتی گفته است که تحقیق درباره آنچه «تخلفات سربازانش حین تصرف شهر» نامید را آغاز کرده است.
سودانی‌ها معتقدند که حمیدتی یا خود را به عنوان رئیس‌جمهور یک دولت جداشده می‌بیند یا همچنان در آرزوی حکومت بر کل سودان است.
هرچند که این امکان هم وجود دارد که او آینده‌اش را به عنوان یک صحنه‌گردان سیاسی قدرتمند ببیند: رئیس مجموعه‌ای از شرکت‌های تجاری که کسب‌وکارها، یک ارتش مزدور و یک حزب سیاسی را کنترل می‌کند.به این ترتیب حتی اگر او به عنوان چهره غالب سودان پذیرفته نشود، کماکان می‌تواند صحنه‌گردان اصلی باشد و در حالی که نیروهای حمیدتی غیرنظامیان را در فاشر قتل عام می‌کنند، او مطمئن است در دنیایی که این اتفاقات چندان برایش مهم نیست، از مصونیت برخوردار است.
الکس دی وال مدیر اجرایی بنیاد صلح جهانی در مدرسه حقوق و دیپلماسی فلچر، وابسته به دانشگاه تافتس آمریکاست.
 

برچسب‌ها: