گاردین نوشت: در مقالهای دردناک و سرشار از واقعیات میدانی، نویسنده نسرین مالک خواننده را در برابر فاجعه شهر الفاشر در ایالت دارفور سودان قرار میدهد؛ شهری که پس از محاصرهای بیش از یک سال و نیم، اخیراً به دست نیروهای حمایت سریع سقوط کرده است.
به گزارش سرویس بینالملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: نویسنده در ستون خود در روزنامه گاردین، آنچه پس از سقوط شهر رخ داد را یک فاجعه انسانی و جنایت نسلکشی جدیدی توصیف کرده است که در برابر چشم جهان رخ میدهد. گزارشها از وقوع کشتارهای وحشتناک علیه غیرنظامیان، حتی در بیمارستانها حکایت دارند و شاهدان عینی از اعدامهای میدانی و عملیات پاکسازی قومی خبر دادهاند.
همچنین نسرین مالک توضیح داده است که تصاویر ماهوارهای لکههای خون روی زمین را نشان میدهند که نتیجه شدت کشتار است، در صحنهای که یادآور آغاز نسلکشی در روانداست و تأکید میکند که آنچه رخ داده غیرمنتظره نبوده و از ماهها پیش قابل پیشبینی بوده است.
الفاشر میزبان بیش از یک میلیون آواره بود که از مناطق دیگر دارفور گریخته بودند و اکنون دوباره در شرایط فاجعهآمیز محاصره شدهاند؛ شرایطی که ترکیبی از گرسنگی، ترس و مرگ است.
نویسنده معتقد است سقوط الفاشر نقطه عطف خطرناکی در جنگ سودان است که بیش از دو سال است بین نیروهای مسلح سودان و نیروهای حمایت سریع ادامه دارد. این جنگ ریشه در فروپاشی شراکت شکننده بین نظامیان و مدنیان پس از انقلاب ۲۰۱۹ دارد که عمر حسن البشیر، رئیسجمهور وقت را سرنگون کرد.
نسرین مالک هشدار میدهد که این جنگ دیگر بین ارتش منظم و یک میلیشیا خارج از کنترل نیست، بلکه بین دو ارتش برابر در قدرت، تسلیحات و تأمین مالی خارجی است، که باعث خونینتر شدن و سختتر شدن حل و فصل آن شده است.
از آن زمان میلیونها نفر آواره شدهاند، حدود ۱۵۰ هزار نفر کشته شدهاند و بیش از ۳۰ میلیون سودانی نیازمند کمکهای انسانی فوری هستند، هرچند این ارقام عمق فاجعه سودان و سرعت فروپاشی آن و خشونت بیش از حد نیروهای حمایت سریع در دارفور را نشان نمیدهند.
دعوت به اقدام
نویسنده بخشی از مسئولیت را به یکی از کشورهای منطقهای نسبت میدهد که آن را حامی اصلی نیروهای حمایت سریع میداند، از طریق تأمین مالی و تسلیح این میلیشیا که پیشتر در جنگ یمن نیز به کار گرفته شده بود.
فاجعه سودان نه فراموششده، بلکه عمداً نادیده گرفته شده است و این امر نشاندهنده تحول سیاست خارجی جهانی از دیپلماسی اخلاقی به پراگماتیسم صرفاً اقتصادی و سیاسی است.
این حمایت، همانطور که نویسنده میگوید، به نیروهای حمایت سریع اجازه داده است تا جنایات خود را ادامه دهند و در مقابل، آن کشور نفوذ اقتصادی و سیاسی در سودان پیدا کرده است، بهویژه از طریق کنترل طلای دارفور و مناطق معدنی غرب.
نویسنده جامعه جهانی، بهویژه بریتانیا و ایالات متحده، را به همدستی با سکوت متهم میکند، چرا که این کشورها برای حفظ منافع و روابط بینالمللی خود، آنچه در سودان رخ میدهد را نادیده گرفتهاند.
نسرین مالک نتیجه میگیرد که جهان دیگر نمیتواند ادعا کند از آنچه رخ میدهد اطلاع ندارد، زیرا جنایات از فضا نیز قابل مشاهدهاند. او تأکید میکند که فاجعه سودان نه فراموششده بلکه عمداً نادیده گرفته شده است و این نشاندهنده تغییر سیاست خارجی جهانی از دیپلماسی اخلاقی به پراگماتیسم صرفاً اقتصادی و سیاسی است.
نویسنده مقاله را با دعوت صریح به اقدام فوری از سوی جامعه جهانی به پایان میبرد و هشدار میدهد که ساکنان الفاشر در میدان قتل محاصره شدهاند و هر دقیقه تأخیر در مداخله به معنای ریختن خون بیشتر است.
∎