شناسهٔ خبر: 75657627 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

با ترجمه افسانه قربان‌زاده؛

«پرنسس باری» به بازار کتاب آمد

رمان «پرنسس باری» نوشته هوانگ سوک- یانگ با ترجمه افسانه قربان‌زاده منتشر شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا هوانگ سوک- یانگ در کتاب «پرنسس باری» که اخیراً با ترجمه افسانه قربان‌زاده عرضه شده، به روایت زندگی دختری نوجوان به نام باری می‌پردازد. در دهه ۱۹۹۰، دولت کره شمالی در پی برنامه‌ریزی‌های غلط و سیاست‌های انزواگرایانه، کشور را با قحطی بزرگی روبه‌رو می‌کند که به مرگ حدود دو میلیون انسان می‌انجامد؛ باری، دختری نوجوان از خانواده‌ای متوسط است که یکباره با پیامدهای سیاست به اصطلاح خوداتکایی دولت مواجه می‌شود و خیلی زود در شرایطی قرار می‌گیرد که نا گزیر به همراه خانواده از شهر کوچ می کند که این کوچ، سرآغاز راهی دشوار و پرماجراست.

آثار هوانگ سوک یانگ بازتاب رنج‌ها و آزمون‌های سخت تاریخ معاصر کره است. او کارگر روزمزد، فعال دانشجویی، سرباز در جنگ ویتنام، مدافع کارگران و همچنین یک مخالف سیاسی بوده در نتیجه آثارش ملهم از تجربیات شخصی او از وقایع معاصر است.

هوانگ بعد از تجربه حضور ناخواسته در جنگ ویتنام داستان «بشقاب پرنده» را نوشت که برنده جایزه سال نو روزنامه «چوسان ایلبو» شد. در سال ۱۹۷۰ رمان «شرح حال آقای هان» را منتشر کرد. چهار سال بعد مجموعه داستان «جاده سامپو» را نوشت و در ادامه با انتشار رمان «سایه سلاخ‌ها» که بر اساس تجربیات تلخش در جنگ ویتنام نوشته شده جوایز متعددی را از آن خود کرد و اثرش به زبان‌های انگلیسی و فرانسه ترجمه شد.

بعد از سفر به کره شمالی به نمایندگی از یک جنبش دموکراتیک نوظهور و با هدف اعتلای تبادل بین هنرمندان دو کره، هوانگ به هفت سال زندان محکوم شد.

بعد از پنج سال حبس طی فرمان عفو عمومی او نیز آزاد شد. در سال ۲۰۰۰ رمان «باغ قدیمی» را منتشر کرد که برنده جایزه دنجایی و جایزه ادبی بی‌سان شد.

در بخشی از کتاب «پرنسس باری» می‌خوانیم: «سقف از هم بازمی‌شود و من در تاریکی شناورم. مثل همیشه راه سفیدی پدیدار می‌شود. سر می‌خورم و می‌روم به جایی که چیلسونگ دم تکان می‌داد و منتظرم بود. به سمتش سقوط می‌کنم. انگار فرومی‌ریزم. سعی می‌کنم دست‌هایم را دورش حلقه بزنم. اما او همچنان دم تکان می‌دهد و عقب می‌رود. همیشه این فاصله بینمان را حفظ می‌کند. -این قدر غمگینم که دلم نمی‌خواهد زندگی کنم. خواهش می‌کنم به من امیدی بده. - درک می‌کنم. حالت خوب می‌شود. این روزها را هم پشت سر می‌گذاری. چیلسونگ جلو می‌افتد و من هم در امتداد همان راه سفید به دنبالش سر می‌خورم و می‌روم…»

انتشارات «کتاب پارسه» اخیراً «پرنسس باری» را در ۲۴۸ صفحه عرضه کرده است.