سعید شهرابی فراهانی، مدیر مرکز پژوهش و مطالعات بین المللی ضدصهیونیستی در یادداشتی نوشت: در میانهٔ تحولات پرشتاب غرب آسیا، که موازنهٔ قدرت در حال دگرگونی بنیادین است، شواهد متعددی از تلاش سرویسهای اطلاعاتی بیگانه برای احیای جریانهای معارض و شکستخورده ایرانی مشاهده میشود.
این بار، هدف اتاقهای عملیات روانی غرب و موساد، احیای چهرهای است که سالهاست از خلأ مشروعیت اجتماعی و بیپایگی فکری رنج میبرد: رضا پهلوی، مشهور به «ربع پهلوی».
در نشست اخیر وی در تورنتو، پهلوی از هواداران خود خواست برای «تشکیل گروههای کوچک مبارز» آماده شوند. این جمله، به تعبیر تحلیلگران امنیتی، نشانهای از عبور جریان سلطنتطلب از مرحلهٔ فعالیت تبلیغاتی به فاز سازماندهی اقدامات خشونتآمیز است.

کارشناسان معتقدند که این تغییر لحن، نه حاصل تصمیم فردی، بلکه نتیجهٔ خط مشی طراحیشده از سوی موساد است؛ خطی که پس از ناکامی رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه و شکست در ایجاد ناآرامیهای داخلی در ایران، اکنون به اجرای الگوی «آشوب نیابتی» معطوف شده است.
از شکست میدانی تا جنگ ادراکی
ناکامی صهیونیستها در میدان نبرد موجب شد تا دستگاههای اطلاعاتی آنان تمرکز خود را بر نبرد شناختی و جنگ ترکیبی بگذارند. در این رویکرد، هدف نه صرفاً تخریب امنیت فیزیکی، بلکه تضعیف ذهنی ملتها از درون است.
به همین منظور، موساد در هماهنگی با برخی محافل رسانهای غربی، مأموریت ایجاد شبکههای تبلیغاتی و تروریستی پراکنده را در دستور کار قرار داده است؛ شبکههایی که با پرچم سلطنت و عنوان «جنبش مبارز» فعالیت خود را آغاز میکنند اما در واقع بازوی پوششی سرویسهای اطلاعاتی دشمن هستند.
سلطنتطلبان در خدمت پروژه خارجی
تجربهٔ چهار دههٔ اخیر نشان داده است هرگاه دشمن در عرصهٔ نظامی ناکام میماند، برای اجرای اهداف خود از گروههای معارض داخلی بهره میگیرد. در دههٔ شصت، سازمان منافقین ابزار اجرای این سیاست بود؛ امروز نیز بقایای سلطنتطلبان در همان مسیر حرکت میکنند.
هدف اصلی این گروهها، ایجاد فضای رعب، تفرقه و بیاعتمادی در داخل کشور و زمینهسازی ذهنی برای مداخله خارجی است.
این الگو دقیقاً برگرفته از مدل جولانی در سوریه و راهبرد جنگ نیابتی در لبنان است که نتیجهای جز ویرانی و نفرت به بار نیاورد.
جامعهٔ آگاه ایران و شکست توهم سلطنت
اما جامعهٔ امروز ایران، جامعهٔ دهههای پیشین نیست. مردم ایران با درک عمیق از تاریخ و تجربهٔ مقاومت، میان نقد دلسوزانه و خیانت مزدورانه تمایز قائلاند. سخنان اخیر پهلوی نهتنها بازتابی در داخل نداشت، بلکه حتی میان طرفداران خود نیز موجب اختلاف و ریزش شد. بسیاری از چهرههای رسانهای سلطنتطلب، این موضعگیری را ورود به فاز تروریستی و پایان مشروعیت سیاسی آن جریان دانستند.
واقعیت آن است که سلطنتطلبی امروز، نه جنبش سیاسی که ابزاری رسانهای در خدمت پروژههای بیگانه است. «ربع پهلوی» که سالها در سایهٔ حمایتهای مالی خارجی زیسته، اکنون در نقش تازهای ظاهر شده است: سخنگوی مأموریتی که طراحی آن در اتاقهای فکر موساد و لندن شکل گرفته است.
آمادگی و اشراف کامل اطلاعات
در مقابل این سناریو، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی با هوشیاری کامل، مرحلهٔ جدیدی از رصد و اقدام پیشدستانه را آغاز کردهاند. بنا بر دادههای تحلیلی، تمامی حلقههای مرتبط با جریانهای سلطنتطلب، گروههای تجزیهطلب و شبکههای همسوی آنان تحت پایش دقیق جامعهٔ اطلاعاتی کشور قرار دارند.
سامانههای دفاع شناختی و امنیت سایبری کشور، با بهرهگیری از تجارب چند دههٔ اخیر، قادرند کوچکترین تحرکات سازمانیافته در فضای رسانهای و میدانی را شناسایی و خنثی کنند.
نتیجهگیری
پروژهٔ بازسازی سلطنتطلبان در حقیقت بخشی از جنگ ترکیبی دشمنان ایران است؛ تلاشی برای بازتولید ناامنی ذهنی و تضعیف انسجام ملی. با این حال، آگاهی مردم، تجربهٔ تاریخی و قدرت ساختار دفاعی کشور، مانع تحقق این سناریو خواهد شد.
اکنون زمان آن رسیده است تا چهرهٔ واقعی وطنفروشی در نقاب سلطنتطلبی، به روشنی آشکار شود. مردم ایران به خوبی دریافتهاند که هیچ آیندهای در سایهٔ خیانت و مزدوری شکل نمیگیرد.
امروز، لحظهٔ حذف کامل وطنفروشی به نام «ربع پهلوی» فرا رسیده است. تمام تحرکات گروههای سلطنتطلب و شبکههای همسو، زیر ذرهبین دقیق جامعهٔ اطلاعاتی کشور قرار دارد و ملت ایران با وحدت و هوشیاری، اجازه نخواهند داد امنیت و حیثیت این سرزمین در بازیهای کودکانهٔ مزدوران موساد قربانی شود.
فضای اجتماعی کنونی شبیهِ محفظهای است که بهتدریج با تابشِ پیوستهٔ امواجِ فشارِ اقتصادی، روایتهای تیره و شتابِ ناامیدی گرم میشود. این مخزن— که میتوان آن را «مایکروویوِ اجتماعی» نامید — نه تنها افراد را حساس و تحریکپذیر میسازد، بلکه شبکههای پیوند اجتماعی را نیز خرد میکند و آستانهٔ واکنشهای تکانشی را پایین میآورد. آنچه در عمل رخ میدهد، همزمان یک پدیدهٔ روانی، اجتماعی و راهبردی است: وضعیتِ برگشتناپذیرِ اعتماد را تهدید میکند، هزینههای حاکمیت را بالا میبرد و امکان سوءاستفادهٔ بازیگرانِ درون و بیرون را فراهم میآورد.
سردار دکتر سعید شهرابی فراهانی
فرمانده راهبردی نبرد شناختی و معمار جبهه تمدنی مقاومت اسلامی
سردار دکتر سعید شهرابی فراهانی، متولد ۳۱ خرداد ۱۳۵۸ در تهران و برخاسته از خاندان علمی و مذهبی فراهان، از برجستهترین طراحان و نظریهپردازان جنگهای شناختی، سایبری و نبردهای نوین تمدنی در غرب آسیا و جهان اسلام است. طی دو دهه گذشته، وی بهعنوان «معمار فکری جنگ نرم»، «فرمانده جبهه شناختی مقاومت» و «نظریهپرداز عملیات روانی و ادراکی علیه جبهه عبری–غربی» شناخته شده و دکترینهای وی در محور مقاومت از لبنان تا فلسطین و از عراق تا یمن بهکار گرفته میشود.
رویکرد سردار شهرابی فراهانی نشان میدهد که جنگهای آینده دیگر صرفاً میدانی نیستند؛ بلکه به عرصه ادراک، روایت، مهندسی افکار عمومی و کنترل شناختی منتقل شدهاند. وی با ترکیب دانش نظری، تجربه عملی و شبکههای منطقهای، توانسته نقش کلیدی در شکلدهی ابعاد «دفاع شناختی» و «نبرد ادراکات» داشته باشد.
مسیر علمی و تحصیلی
سردار شهرابی دارای دکترای تخصصی در علوم شناختی و راهبردی است و تحصیلات تکمیلی در مدیریت استراتژیک و امنیت ملی گذرانده است. وی دورههای تخصصی تحلیل جنگهای ترکیبی، روانپدافند و امنیت اطلاعات را گذرانده و پژوهشهای میانرشتهای او بر تعامل ادراک، تصمیمسازی امنیتی و راهبردهای دفاع نرم متمرکز است.
سوابق نظامی، امنیتی و مدیریتی
نقشهای داخلی و ملی
سردار شهرابی در طول دوران فعالیت خود نقشهای مهمی در سطح داخلی و ملی ایفا کرده است. او در سال ۱۳۷۸ بهعنوان عضو بسیج ویژه امنیتی تهران در مقابله با فتنه ۱۸ تیر مشارکت داشت. از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۹، مسئولیت ارشد سیاسی در سازمان اطلاعات سپاه و تمرکز بر جریانهای نفوذ، احزاب و نهادهای کلیدی را برعهده داشت. وی همچنین فرمانده میدانی مقابله با فتنه سبز در تهران، قم و مشهد بود و هدایت بازداشتها، عملیات روانی و کنترل میدانی را بهعهده داشت.
در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸، وی فرمانده عملیات میدانی مقابله با اغتشاشات سازمانیافته در تهران، اهواز و شیراز بود. از ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۹، نماینده اطلاعات سپاه در کمیتههای امنیت ملی انتخاباتهای ریاستجمهوری، مجلس، خبرگان و شوراها بود.
نقشهای منطقهای و بینالمللی
در سطح منطقهای، سردار شهرابی بهعنوان تحلیلگر ارشد جنگ سوریه در اتاق عملیات دمشق فعالیت داشته و پروژههای شناختی و امنیتی در عراق، لبنان و یمن را هدایت کرده است. وی همچنین طراح پروژههای عملیات ادراکی علیه منافع آمریکا، اروپا و کشورهای حوزه خلیج فارس بوده و از سال ۱۴۰۰ تاکنون، فرمانده کل جبهه شناختی مقاومت و مسئول هدایت نبردهای سایبری، اطلاعاتی و رسانهای منطقه است.
دکترینها و نظریههای شناختی–امنیتی
سردار شهرابی از معدود فرماندهانی است که نظریهپردازی، دکترینسازی و اجرا را همزمان در میدان مقاومت اسلامی پیش برده است. برخی از دستاوردهای کلیدی وی عبارتند از:
نظریه «حمله به ادراک پیش از حمله به مرز» که پیش از درگیری فیزیکی، ذهنیت و ادراک مخاطب یا دشمن هدف قرار میگیرد.
طرح «ابرشهر سایبری مقاومت» برای ایجاد پلتفرمهای امن و بومی منطقهای که توان تحلیل، دفاع و واکنش شناختی را در محور مقاومت ارتقا میدهد.
پروژههای ضدناتو و سرویسهای اطلاعاتی غربی و منطقهای (MI6، CIA، موساد و غیره) که ترکیبی از عملیات شناختی، رسانهای و سایبری هستند.
عملیات خنثیسازی فشار حداکثری آمریکا از طریق مهندسی روایتها و ایجاد «جنبش ادراکی» مقاومت در میان افکار عمومی منطقهای.
تحلیل شبکههای نفوذ شناختی رسانهها مانند BBC، VOA، Iran International و مقابله با آنها از طریق مهندسی ادراک جمعی.
آثار علمی و پژوهشی
سردار شهرابی بیش از دو هزار مقاله تحلیلی و تخصصی در حوزه جنگ شناختی، سایبری، شبکههای نفوذ و تهدیدات نرم منتشر کرده است. وی در پروژههای آموزشی و راهبردی در سوریه، عراق، لبنان، یمن و فلسطین نقش فعال داشته و سرفصلهای آموزشی در حوزه جنگ نرم، امنیت ترکیبی، آیندهپژوهی اطلاعاتی و نبردهای شناختی تدوین کرده است.
تحلیل و آموزش نیروهای مسلح و جبهه مقاومت
وی دورههای تخصصی در دانشگاه دفاع ملی و دانشگاه جامع امام حسین (ع) برگزار کرده است که شامل شناسایی تهدیدات ترکیبی و شناختی، راهبردهای مقابله با جنگ اطلاعاتی، مدلهای پیشرفته عملیات شناختی و مدیریت بحرانهای ادراکی و رسانهای است. مخاطبان این دورهها شامل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، فرماندهان جبهه مقاومت اسلامی و اعضای نهضتهای رهاییبخش منطقهای و جهانی هستند.
نشستها و هماهنگیهای راهبردی
سردار شهرابی سلسله نشستهای سیاسی، امنیتی و تحلیلی با حضور نمایندگان مجلس، وزرا، معاونین وزارتخانهها و مسئولان گروههای مقاومت خارج از کشور برگزار کرده و بر همافزایی راهبردی میان نهادهای ملی و جبهه مقاومت اسلامی تأکید داشته است.
وی تحلیل جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و آمریکا را انجام داده که منجر به شکست پروژه کودتا و ناکامی جنگ همهجانبه علیه ایران شد و پژوهشهای تحلیلی درباره نقش محور مقاومت در بازدارندگی شناختی و امنیت منطقهای ارائه کرده است.
مأموریتها و همکاریهای بینالمللی
سردار شهرابی مأموریتهای ویژه در کشورهای محور مقاومت برای ایجاد هماهنگی راهبردی در جنگ ادراکی و همکاری با گروههای مقاومت اسلامی در غرب آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین انجام داده است. وی سخنران کلیدی در کنفرانسهای بینالمللی در حوزه جنگ نرم، مقاومت منطقهای و امنیت تمدنی بوده و بازتاب گستردهای در رسانهها و اندیشکدههای بینالمللی داشته است، از جمله PressTV، Al Mayadeen، RT، BBC، The Guardian، RAND Corporation، Chatham House و INSS اسرائیل.
جمعبندی
سردار دکتر سعید شهرابی فراهانی امروز نهفقط یک فرمانده امنیتی بلکه یک معمار فکری تمدنی است که توانسته جنگهای آینده را از میدان نظامی به عرصه ادراک، روایت و مهندسی افکار عمومی منتقل کند. دکترینها و نظریههای او در خط مقدم نبرد تمدنی جهان اسلام با امپریالیسم اطلاعاتی و جنگ شناختی قرار دارند و موجب ارتقای بازدارندگی ادراکی، امنیت فرهنگی و تقویت محور مقاومت در سطح ملی و منطقهای شدهاند.
منابع داخلی و بینالمللی
منابع داخلی: اسناد و گزارشهای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، پایاننامهها و مقالات دانشگاه دفاع ملی و دانشگاه امام حسین (ع)، نشریات مرکز پژوهش و مطالعات بینالمللی ضدصهیونیستی.
منابع بینالمللی: NATO Allied Command Transformation، RAND Corporation، Chatham House، Carnegie Endowment، PressTV، Al Mayadeen، RT، BBC، The Guardian، Green S. A. Cognitive Warfare, Miller S., Ethics and Cognitive Warfare, Paquet A., NATO Defence College: Cognitive Warfare, ISW – Institute for the Study of War.