شهاب نظامدوست بازیگر نمایش «شب دوازدهم» در گفت وگو با خبرنگار تئاتر خبرگزاری آنا با بیان این که پروژه «شب دوازدهم» از سال ۱۳۹۴ با همکاری محسن صادقی آغاز شد، گفت: از همان ابتدا نوشتن متن را با هم شروع کردیم و توانستیم به یک ساختار دراماتیک منسجم برسیم. تمرینهای اولیه را آغاز کردیم و موفق شدیم در جشنواره تجربه جایزهای کسب کنیم. پس از آن اجراهای عمومی در سال ۱۳۹۷ در تالار مولوی آغاز شد و این اجرا به پرفروشترین اثر آن سالن تبدیل شد. بعد از گذشت سالها تصمیم گرفتیم متن را بازبینی کنیم و اجرای تازهای روی صحنه داشته باشیم.
تجربه بازیگری و پیچیدگیهای نقش سرتوبی
نظامدوست با اشاره به این که از ابتدای انتخاب متن در گروه حضور داشت و به عنوان نویسنده و بازیگر همراهی میکرد، افزود: در نمایشنامههای شکسپیر شخصیتهایی هستند که گاهی نقش واقعی خود را مخفی میکنند و به گونهای عمل میکنند که اهدافشان پیش رود. نقش سرتوبی نیز چنین ویژگی دارد؛ او برای رسیدن به هدف خود، با دوستش به هیبت کشیش درمیآید و عملی را انجام میدهد که ریشه در شخصیتهای کلاسیک شکسپیر دارد.
وی با بیان این امر که اجرای چنین نقشی نیازمند هماهنگی دقیق با ضربآهنگ بالای نمایش است، ادامه داد: سرتوبی شخصیتی پرانرژی و بازیگوش است که هر لحظه باید ذهن و بدن من درگیر باشد. حفظ ریتم و ضربآهنگ متن در کنار شعرگونه بودن دیالوگها، اجرای نقش را چالشبرانگیز، اما لذتبخش میکند.
شعرگونه بودن دیالوگها و چالش موسیقی زنده
این بازیگر تئاتر با اذعان به این امر که دیالوگها در بسیاری از صحنهها به شکل شعرگونه طراحی شدهاند، تصریح کرد: بازیگر باید دیالوگها را روی موسیقی زنده ارائه دهد و حفظ هماهنگی میان ریتم موسیقی و اجرای صحنهای بسیار دشوار است. هر لحظه نیاز به تمرکز کامل دارد تا ضربآهنگ اثر و فرم اصلی نمایش حفظ شود.
وی با بیان این نکته که موسیقی زنده تأثیر مستقیم روی حس و ریتم بازیگران دارد، خاطر نشان کرد: تعامل ما با موزیسینها در لحظه اجرا به گونهای است که تماشاگر این ترکیب را مانند یک اثر تدوینشده میبیند. گاهی تغییرات موسیقی باعث میشود ما در همان لحظه دیالوگها یا حرکات را تطبیق دهیم تا هماهنگی کامل ایجاد شود.
اهمیت لباس و گریم در شکلگیری شخصیت
نظامدوست با اشاره به تأثیر لباس و گریم در هویتسازی شخصیت، یادآور شد: به محض قرار دادن سیبیلو و لباسها، هویتی تازه به من اضافه میشود و رفتار و ایستادن من تغییر میکند. کفشها و لباسها حس تزلزل و کنترل شخصیت را منتقل میکنند. سرتوبی برای من نمادی از پرواز و آزادی است؛ او میخواهد فارغ از جایگاه اجتماعی زندگی کند و هر لحظه به دنبال خوشی باشد.
تعامل با تماشاگر و تأثیر آن بر اجرا
وی با بیان این امر که واکنش تماشاگر نقش مهمی در ریتم نمایش دارد، اظهار داشت: خنده و توجه تماشاگر زمان و ریتم صحنهها را تعیین میکند. در برخی صحنهها واکنش تماشاگر باعث طولانیتر شدن اجرا میشود و ما باید در لحظه به آن پاسخ دهیم. گاهی اوقات تماشاگران دیالوگها را جلوتر از من میگویند و من مجبور میشوم در همان لحظه قافیهها و بازی را اصلاح کنم.
وضعیت تئاتر ایران و دغدغههای هنرمندان
این بازیگر تئاتر با بیان این که وضعیت اقتصادی و حمایت ناکافی از هنرمندان مشکلآفرین است، افزود: بسیاری از گروههای تئاتری اجراهایشان از بین میرود، زیرا دولت مسئولیت حمایت از هنرمندان را بر عهده نمیگیرد. ما تنها به حمایت واقعی و امکان اجرا نیاز داریم، نه نظارت بیمورد. شرایط اقتصادی باعث میشود هنرمندان برای تأمین معیشت مجبور به کارهای دیگر شوند و این توانایی اجرای حرفهای آنها را کاهش میدهد.
وی با اشاره به دغدغه خود، تأکید کرد: میخواهم بتوانم کاری را که مهارت دارم و به آن علاقهمندم، به بهترین شکل انجام دهم. اما شرایط اقتصادی و فشارهای موجود باعث میشود مجبور شوم سراغ کارهای غیرمرتبط بروم و این پارادوکس هنری من را تحت فشار قرار میدهد.
نگاه به شرایط ممکن و ادامه مسیر هنری
نظامدوست با بیان این نکته که همواره به شرایط ممکن توجه دارد و کمتر به ایدهآلها فکر میکند، یادآور شد: به جای تمرکز روی شرایط ایدهآل، با امکانات موجود بهترین اثر ممکن را خلق میکنم. هدف ما ادامه تئاتر و ایجاد ارتباط مستقیم با انسانهاست و بدون امید نمیتوان کاری انجام داد.
انتهای پیام/