خبرگزاری آنا؛ آخرین تلاشها در زمینه تفکیک خاستگاه رشته تربیت بدنی به علوم انسانی و علوم پزشکی در دهه ۹۰ شمسی ناکام ماند و همچنان برای بسیاری از اساتید، دانشمندان و متخصصان رشته این سوال بیپاسخ مانده که چرا رشته تحصیلی که سهم عمدهای از سرفصل دروس تخصصی آن مانند آناتومی حرکت، فیزیولوژی ورزشی، روششناسی و برنامه ریزی تمرین، آسیب شناسی، حرکات اصلاحی، حرکت شناسی و یا بیومکانیک مبنای علوم زیستی و پزشکی دارد، باید زیرمجموعه علوم انسانی قرار گیرد.
شاید بهترین نقطه شروع، تعریف و ایجاد رشتههای تحصیلی خاص و یا بین رشتهای است که با توجه به تفکیک آموزش عالی بین دو وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری و علوم پزشکی و همچنین تضاد منافع و بروکراسی اداری و دیدگاههای انحصارگرایانه وزارتخانهای بسیار بعید و دور از دسترس به نظر میرسد، با این حال، دانشگاه آزاد اسلامی بهترین زمینه و فرصت را برای پیشبرد این اهداف در اختیار دارد.
از طرفی بزرگترین چالش در توسعه ورزش، چه از نظر توسعه آمادگی جسمانی وابسته به تندرستی یا همان ورزش همگانی و چه از نظر ورزش قهرمانی و حرفهای (وابسته به مهارت)، عدم پذیرش و باور عمومی و اجتماعی در علمی بودن ورزش است.
مهدی خورشیدی حسینی عضو هیئت علمی رشته فیزیولوژی ورزشی در گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در همین راستا و در پاسخ به ابهامات و سوالات متعدد با خبرنگار خبرگزاری آنا به صورت تفصیلی گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید:
آنا: به عنوان استاد باتجربه گروه تربیت بدنی، وضعیت فعلی رشته تربیت بدنی در دانشگاههای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا برنامههای درسی با نیازهای جامعه همخوانی دارد؟
خورشیدی: بنیان رشته تحصیلی تربیت بدنی و علوم ورزشی در کشور ما به دهه ۵۰ شمسی و آغاز به کار مدرسه عالی ورزش باز میگردد و بهرغم پوست اندازیهای مکرر در طی ۵۰ سال گذشته، ساختار و اهداف اصلی تعریف شده در این رشته لااقل تا مقطع کارشناسی تغییر چندانی نداشته است.
در کشور ما رشته تربیت بدنی شامل بستر گستردهای از علوم مختلف است که بر پایه علوم انسانی تعریف شده و این در حالی است که فقط بخشی از زمینههای علمی در این رشته خاستگاه علوم انسانی دارند و به همین علت، حتی تفکیک گرایشهایی تحصیلی در مقاطع تحصیلات تکمیلی نیز نتوانسته تأثیر چندانی بر تخصص گرایی و ایجاد زمینههای شغلی تخصصی بر مبنای نیاز جامعه داشته باشد.
آخرین تلاشها در زمینه تفکیک خاستگاه رشته تربیت بدنی به علوم انسانی و علوم پزشکی در دهه ۹۰ شمسی ناکام ماند و همچنان برای بسیاری از اساتید، دانشمندان و متخصصان رشته این سوال بیپاسخ مانده که چرا رشته تحصیلی که سهم عمدهای از سرفصل دروس تخصصی آن مانند آناتومی حرکت، فیزیولوژی ورزشی، روش شناسی و برنامه ریزی تمرین، آسیب شناسی، حرکات اصلاحی، حرکت شناسی و یا بیومکانیک مبنای علوم زیستی و پزشکی دارد، باید زیر مجموعه علوم انسانی قرار گیرد. این در حالی است که گسترش رشتههای تحصیلی آکادمیک در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بر مبنای نیاز شغلی و تخصصی صورت میگیرد، به طوری که نیاز بازار کار تأمین و نیروی متخصص در بستر مناسب آموزشی، پژوهشی و فناوری تربیت شود. به عنوان مثال طبق دستورالعملهای ACSM حضور یک فیزیولوژیست ورزشی در اتاق استرس تست (تست ورزش) بیمارستانها لازم و ضروری است و با یک جستجوی ساده در اینترنت میتوان درخواست بسیار زیاد نیاز به نیروی کار متخصص در این زمینه را در بسیار از کشورها مشاهده کرد. با این حال، در کشور ما نه شغل تخصصی در این زمینه وجود دارد و نه بیمارستانی در اتاق تست ورزش از متخصص فیزیولوژی ورزشی بهره میبرد و نتیجه عدم پیروی از دستورالعملهای استاندارد نیز بر هیچ کس پوشیده نیست.
بهترین رهیافت فوری آموزشی و پژوهشی در خصوص رشته علوم ورزشی، تفکیک تخصصی و گرایش بندی بر مبنای خاستگاه علمی سرفصلها و برنامهریزی اهداف رشته بر مبنای اقتصاد و بازار کار تخصصی است
در واقع، تفکیک گرایش و توسعه رشته تربیت بدنی در کشور ما بر مبنای نیاز بازار کار و خاستگاه علمی متناسب با رشته تحصیلی تعریف نشده و برونداد چنین برنامهریزی، نبود نیروی متخصص و ماهر برای برآورد نیاز تخصصی در جامعه است.
آنا: از دیدگاه شما، نقاط قوت و ضعف آموزشی و پژوهشی در رشته تربیت بدنی دانشگاهی چیست و چه تغییری پیشنهاد میکنید؟
خورشیدی: با توجه به مطالبی که عرض کردم، بهترین رهیافت فوری آموزشی و پژوهشی در خصوص رشته علوم ورزشی، تفکیک تخصصی و گرایش بندی بر مبنای خاستگاه علمی سرفصلها و برنامهریزی اهداف رشته بر مبنای اقتصاد و بازار کار تخصصی است.
شاید بهترین نقطه شروع، تعریف و ایجاد رشتههای تحصیلی خاص و یا بین رشتهای است که با توجه به تفکیک آموزش عالی بین دو وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری و علوم پزشکی و همچنین تضاد منافع و بروکراسی اداری و دیدگاههای انحصارگرایانه وزارتخانهای بسیار بعید و دور از دسترس به نظر میرسد، با این حال، دانشگاه آزاد اسلامی بهترین زمینه و فرصت را برای پیشبرد این اهداف در اختیار دارد. زیرا بهرغم اینکه تحت پوشش و نظارت هر دو وزارتخانه قرار دارد، به طور منحصربهفردی زیرساختهای سخت افزاری و نرمافزاری هر دو وزارتخانه را در یک مجموعه آموزش عالی در اختیار دارد و میتواند در این زمینه پیشرو باشد.
این رهیافت موجب اقبال تعداد زیادی از جوانان علاقهمند به ادامه تحصیل در این رشتهها خواهد شد و ممکن است به تدریج و با افزایش دانشآموختگان، زمینه برای تغییر نگرش به علوم ورزشی در دو وزارتخانه را موجب شود. بی شک، هم افزایی علمی اساتید توانمند علوم ورزشی و پزشکی همراه با بستر سخت افزاری مناسب در دانشگاه آزاد اسلامی میتواند زمینه لازم برای تربیت نیروی متخصص و ماهر در زمینههای شغلی جدید مورد نیاز جامعه را فراهم آورد. بهعلاوه این هم افزایی علمی زمینههای پژوهشی کاربردی مشترک مرتبط با سلامت را افزایش میدهد. شاید مهمترین استدلال و شاهد بر این مدعا حجم بالا و قابل توجه اجرای طرحهای پژوهشی حوزههای تخصصی مرتبط با سلامت توسط اساتید و دانش آموختگان رشتههای علوم ورزشی در دهههای گذشته و حال حاضر است که نتایج آنها به صورت مقالات علمی پژوهشی در مجلات معتبر و مختلف علوم پزشکی داخلی و همچنین ژورنالهای معتبر خارجی این حوزه منتشر شده است.
آنا: بزرگترین چالشهای پیش روی توسعه ورزش همگانی و قهرمانی در کشور را نام ببرید؛ آیا کمبود بودجه، زیرساختها یا فرهنگسازی عامل اصلی است؟
خورشیدی: به نظر میرسد که بزرگترین چالش در توسعه ورزش، چه از نظر توسعه آمادگی جسمانی وابسته به تندرستی یا همان ورزش همگانی و چه از نظر ورزش قهرمانی و حرفهای (وابسته به مهارت)، عدم پذیرش و باور عمومی و اجتماعی در علمی بودن ورزش است؛ اگرچه نقش ورزش و فعالیت بدنی منظم به عنوان یکی از ارکان سلامت از اواخر دهه ۷۰ میلادی مورد توجه قرار گرفت و تحول بزرگی در توسعه علمی و پژوهشی علوم ورزشی در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه و از جمله کشور ما شکل گرفته است؛ اما به دلایل مختلف و متعددی، امکان گسترش علمی ورزش و کاربردی شدن دست آوردهای علمی تاکنون در کشورمان وجود نداشته است.
به جرئت میتوان گفت که بسیاری از اساتید و متخصصان علوم ورزشی کشورمان در دنیا روی مرز علم حرکت میکنند و دانش آموختگان متخصص فراوانی نیز در کشور تربیت شده است، اما دست آوردهای علمی به سطح جامعه منتقل نمیشود و باوری در زمینه علمی بودن فعالیتهای ورزشی در مسئولان و متولیان حوزه ورزش قهرمانی و نظام سلامت وجود ندارد و سهوا یا عمدا مغفول مانده است. بخش عمدهای از این مشکل در حوزه ورزش قهرمانی به تضاد منافع و سیاست زدگی ورزش باز میگردد و در حوزه ورزش همگانی نیز رویکردهای انحصاری و درمان محور نظام سلامت و بیمه ها، جنبه دیگری از این مشکل هستند، به طوری که بسیاری از شواهد و قرائن موید آن است.
آنا: نقش استادان و پژوهشگران تربیت بدنی در سیاستگذاریهای ملی ورزش چیست و چگونه میتوان از ظرفیت دانشگاهها برای حل چالشها بهره برد؟
خورشیدی: ساختارهای سیاستگذاری و تصمیمگیری در حوزههای مختلف ورزش، از دولتی تا مردم نهاد و خصولتی بر مبنای یک چرخه معیوب واقع شده است.
به مسئولان غیر متخصص و فاقد مدارج و تحصیلات علوم ورزشی در سایر زیرمجموعههای مرتبط با ورزش اعم از دولتی، خصوصی، باشگاهی، فدراسیونها و هیئتهای ورزشی و ... نیز توصیه میکنم، اگر خود را دلسوز ورزش کشور میدانید و معرفی میکنید، در اسرع وقت استعفا دهید. زیرا قبول مسئولیت در ورزش نیازمند داشتن دانش تخصصی است و قاعدتاً نباید در کاری که تخصص لازم و کافی را ندارید، وارد میشدید
بی شک حوزه ورزش آسانترین و سریعترین راه ممکن برای دستیابی به دیگر اهداف موجود در این چرخه است، به طوری که برای دستیابی به دیگر زمینهها و اهداف این چرخه فقط کافیست حداقل یکی از زمینهها را داشت. به عنوان مثال، افراد ثروتمند میتوانند از طریق ورزش به آسانی و در مدتی کوتاه به شهرت و محبوبیت و پایگاه اجتماعی و یا در صورت تمایل به قدرت سیاسی برسند.
با یک نگاه اجمالی میتوان حضور و یا رد پای بسیاری از مجریان و گزارشگران ورزشی، سیاسیون، ثروتمندان، بازیگران، ورزشکاران محبوب رشتههای مختلف و یا وابستگان آنان را در این چرخه انحصاری مشاهده کرد. تنها شرطی که برای ورود به ارکان یا زیر مجموعههای ورزش کشور ضروری و لازم به نظر نمیرسد تخصص یا تحصیلات آکادمیک در حوزه علوم ورزشی است.
به عبارت دیگر، هر فرد حقیقی با هر مدرک تحصیلی یا حتی بدون مدرک تحصیلی دانشگاهی میتواند در این چرخه قرار گیرد و به عنوان صاحب نظر در زمینه ورزش نقش آفرینی کند. حوزه ورزش تنها استثناء در کشور است که مشمول این دیدگاه میشود. متاسفانه حتی در دانشگاهها و نظام آموزش عالی نیز میتوان با هر مدرک کارشناسی غیر مرتبط به مقطع تحصیلات تکمیلی در تمامی گرایشهای علوم ورزشی وارد شد. همچنین میتوان بدون مدارج علمی علوم ورزشی در دورههای مربیگری رشتههای ورزشی شرکت کرد و فقط با گذراندن چند ساعت کلاس تئوری، سطوح مختلف مدارک مربیگری را دریافت کرد.
اینکه چگونه میتوان مباحث علمی مانند آناتومی، فیزیولوژی ورزشی یا علم تمرین و اصول مربیگری و ... که دانشجویان علوم ورزشی در چندین واحد درسی و در چند ترم آموزش میبینند را در یک دوره ۲ یا ۴ ساعته تدریس کرد و آموخت، سوالی بی پاسخ و محیر العقول است.
حضور و نقش آفرینی اساتید علوم ورزشی در حوزه تصمیمسازی ورزش میتواند این روند معیوب در ارکان نظام ورزش از دولتی و خصوصی تا خصولتی را به چالش بکشد و این سیکل معیوب را قطع کند. از همین رو بیشترین مقاومت و لابیگری ممکن در راستای جلوگیری از تشکیل نظام صنفی ورزش مبتنی بر تحصیلات علوم ورزشی صورت میگیرد.
آنا: روز و هفته تربیت بدنی و ورزش را پشت سر گذاشتیم، چه پیامی برای مسئولان، دانشجویان و جامعه دارید تا این حوزه را به اولویت ملی تبدیل کنیم؟
خورشیدی: در اینکه توسعه ورزش و انجام فعالیت بدنی منظم در زیرگروههای مختلف جمعیتی یک اولویت ملی است نباید تردید کرد، زیرا با افزایش سن جامعه و سبک زندگی کم تحرک و استرسهای اقتصادی و اجتماعی موجود به ویژه در زندگی شهری، خیلی زود نظام سلامت درمان محور کشور با چالش جدی روبهرو خواهد شد بهطوری که سایر بخشها اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
باید این باور جمعی ایجاد شود که فعالیت بدنی منظم همانند اکسیژن، آب و غذا از ملزومات حیات، امید به زندگی و سلامت بشر است و حذف آن از برنامه روزمره زندگی مترادف خطر مرگ و میر زودرس، معلولیت، ناتوانی و فشار اقتصادی و روانی ناشی از طیف وسیعی از بیماریهای صعب العلاج و رنج آور امروزی است. نقش پیشگیری کننده و درمانی ورزش به طور علمی اثبات شده و مورد پذیرش بسیاری از جوامع قرار گرفته است، به طوری که برنامه ریزیهای گستردهای در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در این زمینه صورت گرفته است. این مهم فقط با توصیه به ورزش در رسانهها یا ایجاد شبکه تلویزیونی سلامت و ورزش و یا پخش ورزش صبگاهی در برنامههای بامدادی رسانه ملی محقق نمیشود و به شبکهای از زیرساختهای سخت افزاری و نرم افزاری مبتنی بر دانش علوم ورزشی وابسته است که عموم جامعه را به تبعیت از برنامههای تمرینی و ورزشی منظم، هدفمند و متناسب ترغیب کند؛ بنابراین همواره در کلاس درس به دانشجویان سفارش میکنم که به عنوان یک کارشناس متخصص موظف به بالابردن سطح توانمندی علمی و عملی برای انتقال علوم ورزشی به بستر جامعه هستید و باید در این مسیر جدی و سختکوش باشید تا افراد غیر متخصص نتوانند در فضای مجازی و یا محیطهای ورزشی، توهمات و تجارب اثبات نشده و غیر علمی را به عنوان علم ورزش در جامعه ترویج کنند.
به مسئولان غیر متخصص و فاقد مدارج و تحصیلات علوم ورزشی در سایر زیرمجموعههای مرتبط با ورزش اعم از دولتی، خصوصی، باشگاهی، فدراسیونها و هیئتهای ورزشی و ... نیز توصیه میکنم، اگر خود را دلسوز ورزش کشور میدانید و معرفی میکنید، در اسرع وقت استعفا دهید. زیرا قبول مسئولیت در ورزش نیازمند داشتن دانش تخصصی است و قاعدتاً نباید در کاری که تخصص لازم و کافی را ندارید، وارد میشدید.
گفتوگو: هاشم پورزاهد
انتهای پیام/